انقلاب اسلامی :: نقش حزب توده در اجتناب‌ناپذیر ساختن کودتای 28 مرداد

نقش حزب توده در اجتناب‌ناپذیر ساختن کودتای 28 مرداد

28 مرداد 1394

نگاهی به دو دیدگاه: نقش حزب توده در اجتناب‌ناپذیر ساختن کودتای 28 مرداد


سارا رشادی زاده


کودتای 28 مرداد 1332، حادثه خاصی در تاریخ ایران است و در طول 62 سال گذشته از آن، مقالات، کتاب‌‌ها و منابع بسیاری در این زمینه نوشته و منتشر شده است. در بیشتر منابع به نقش عوامل بیرونی در وقوع کودتا پرداخته شده، اما نقش مهره‌های داخلی در روند شکل‌گیری این کودتا چه بود و در این میان چه سودی عایدشان شد؟ این پرسشی‌ است که پاسخ آن را در دو کتابی که در فاصله شصت‌ویکمین و شصت‌ودومین سالگرد کودتای 28 مرداد، در این زمینه منتشر شده است، جست‌وجو کردیم
.


منابع و مآخذی که به وقوع کودتای 28 مرداد پرداخته‌اند، به قدری گسترده‌اند كه حتی بررسی عناوین مهم آنها نیز كاری دشوار به نظر می‌رسد. در بیشتر منابع به نقش آمریکا و انگلیس در وقوع کودتا پرداخته شده، اما آنچه از دیدگاه بسیاری از افراد پنهان مانده و کمتر به آن پرداخته شده، نقش عوامل داخلی همچون حزب توده در گسترش ابعاد کودتای 28 مرداد است.


نقش نامه‌های جعلی

انتشارات کند و کاو در پاییز سال 1393، کتابی با عنوان «میهن‌پرست ایرانی: محمد مصدق و کودتای انگلیسی- امریکایی» نوشته کریستوفر دوبلگ و با ترجمه هرمز همایون‌فر را منتشر کرد که در سه فصل مجزا به شرح ماجرای کودتای 28 مرداد در روزهای 25 تا 29 مرداد 1332 می‌پردازد.

نویسنده در بخشی از کتاب به نقش حزب توده در روزهای مرداد 1332 اشاره می‌کند و می‌نویسد: «نشانه‌ها حکایت از برخورد همه جانبه توده‌ای‌ها با همه سنت‌هایی را داشت که ایرانیان عزیز می‌شمردند و کودتاگران از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند. روزنامه‌های طرفدار شاه تهدید کمونیست‌ها را تا می‌توانستند بزرگ جلوه می‌دادند و روحانیون نامه‌هایی تهدید آمیز با جوهر قرمز دریافت کردند که گفته می‌شد از طرف حزب توده است اما بنا به سندی در کتاب «نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی» این نامه‌ها... جعل شده بود.»

در رابطه با نامه‌های جعل شده در کتاب «طالقانی و تاریخ» نوشته سعید دهقان و بهرام افراسیابی که در بهار 1360 از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد، به نقل از آیت‌الله طالقانی هم آمده است: «نویسندگان با جوهر قرمز به امضای جعلی حزب توده برای تمام علما با پست نامه نوشتند که محتوای آن این بود: «ما به زودی شما را با شالهای سرتان بالای تیرهای چراغ برق به دار خواهیم زد.»

بنا به اظهارات کارشناسان این نامه‌ها با هدف دشوار کردن اوضاع و ایجاد فشار بیشتر بر مصدق نوشته و ارسال می‌شد.


کودتای علیه خود!

مولف کتاب «میهن پرست ایرانی» حزب توده را در جریان کودتای 28 مرداد، حامی مصدق می‌خواند و معتقد است که این حزب در همان روز به مصدق پیشنهاد کمک داده بود؛ اما وی نپذیرفت.

البته همه اینها با خصوصیات و سیاستهای مصدق تطبیق دارد، چرا که وی ذاتا فردی صلح طلب بود و در عین حال نیز به حزب توده اعتماد نداشت. او هرگز سلاح به دست گروهی نمی‌داد که بی تردید در نهایت علیه خود او به کار می‌بردند.

کریستوفر دوبلگ، در نهایت با اشاره به اقدامات مصدق از جمله رد کردن کمک از سوی حزب توده و نیروهای مردمی و نیز با اشاره به رفراندوم انحلال مجلس هفدهم، مصدق را در وقوع این کودتا مقصر می‌شمرد و آن را «کودتای علیه خود» می‌نامد.


28 مرداد از نگاه خلیل ملکی

اخیرا کتابی با عنوان «درس 28 مرداد: از لحاظ نهضت ملی و از لحاظ رهبران خائن حزب توده» نوشته خلیل ملکی از سوی انتشارات پردیس دانش منتشر شده که در آن به بررسی نقش احزاب داخلی در کودتای 28 مرداد پرداخته شده است.

در پی وقوع کودتای 28 مرداد و به دلیل ماهیت فرامرزی حزب توده در آن دوره، پرسش‌های فراوانی برای اعضا و هواداران حزب توده درباره نقش رهبران آن در این ماجرا مطرح شد که در نهایت منجر به انتشار مخفی «رساله 28 مرداد» از سوی کمیته مرکزی این حزب شد.

خلیل ملکی که خود یکی از رهبران گروه پنجاه و سه نفری حزب توده بود، 6 سال پیش از وقوع کودتای 28 مرداد 1332 از این حزب جدا شده و رهبری حزب نیروی سوم (زحمتکشان ملت ایران) را بر عهده گرفت.

وی یکی از یاران نزدیک مصدق به شمار می‌آمد که در جریان این کودتا نیز دستگیر و به زندان فلک الافلاک منتقل شد و در آنجا نگارش این کتاب را آغاز کرد.


نهضت ملی در روزهای پایانی مرداد 1332

ملکی معتقد است چند تن از اعضای رهبری حزب زحمتکشان که به نیروی سوم موسوم بودند در مقابل ستون پنجم دشمن با رشته تحرکاتی، به ویژه در فاصله 25 تا 28 مرداد 1332، حتی نیروی سوم را نیز به گمراهی کشاندند. این گروه بعدها به باند «خنجی و حجازی» مشهور شد که بعد از 28 مرداد نیز تلاش‌های زیادی را انجام دادند.

فروپاشی نهضت ملی شدن صنعت نفت در روزهای پایانی مرداد 1332، نقطه خاصی در تاریخ معاصر ایران بود. نقطه‌ای که بیشتر در مورد زمینه‌های شکل‌گیری و بازیگران آشکار و نهانش بحث و بررسی شده تا جنبههای دیگری چون امکان اجتناب از آن پیشامد در صورت اتخاذ راه و روشی دیگر از سوی رهبری نهضت.

با تمام تلاش‌های حزب توده برای انحراف نهضت ملی از مجرای مستقل سیاسی، ملکی معتقد است که واقعه 28 مرداد قابل اجتناب بود و در طرح دلایل خود می‌نویسد: «اگر دولت چنانچه نیروی سوم خواستار آن بود، به جای روش‌های لیبرالی مورد بحث از نوعی دموکراسی متمرکز و با انضباط پیروی می‌کرد به گونه‌ای که راه را بر تحرکات حزب توده می‌بست، 28 مرداد قابل اجتناب بود.»


مقایسه 30 تیر و 28 مرداد

مولف با تحلیل شخصی وقایع می‌آورد: «درباره 28 مرداد دروغی بی‌شرمانه وجود داشت و آن اینکه در آستانه 28 مرداد خطر روی کار آمدن حزب توده وجود داشت. اما حزب توده این خطر را به مناسبت اوضاع و احوال جهان در آستانه 28 مرداد هرگز نداشت.»

علاوه بر این در بسیاری از منابع به مقایسه 30 تیر 1331 با 28 مرداد 1332 پرداخته شده است و از جمله اینکه در کتاب «درس 28 مرداد: از لحاظ نهضت ملی و از لحاظ رهبران خائن حزب توده» آمده است: «اگر برای واقعه 28 مرداد تدارکی لازم بود که در 30 تیر لازم نبود، برای این بود که این بار دکتر مصدق به هیچ قیمتی حاضر به استعفا نبود و حتی استعفای شاه را نیز قبول کرد و با قدرتی که از لحاظ قانون‌گذاری و غیره به دست آورده بود، غلبه کردن بر او خیلی مشکل‌تر از 30 تیر بود که دکتر مصدق خود استعفا داده بود.»


آیا واقعه 28 مرداد قابل اجتناب بود؟

این کتاب با استناد به رساله «درباره 28 مرداد» که بهمن 1332 از سوی کمیته مرکزی حزب توده منتشر شد به تحلیل دیدگاه‌های شخصی مولف می‌پردازد. ملکی به بهانه‌های حزب توده در توجیه شکست 28 مرداد می‌پردازد و به این نکته اشاره می‌کند که در این دوران حزب دیگر جوان نبود که بتواند گناه را به گردن اشتباهات و غافلگیری بیندازد.

وی در ادامه بخشی از رساله 28 مرداد حزب توده را به این مضمون می آورد: «اگر حزب ما آن روز کاری انجام نداد، گناه از ماست و کمیته مرکزی از اینکه از پیش شقوق مختلف عملیات ارگان‎ها و رفقای حزبی را پیش بینی نکرده است و در این مورد خط مشی خود را به صراحت اعلام ننموده و در روز 28 مرداد هم در اتخاذ تصمیم سرعت کافی به خرج نداده است از خود انتقاد می‌کند... ما غافلگیر شدیم.»

ملکی معتقد است حزب اصلا تصمیم نگرفته بود که در این روز واکنشی از خود نشان دهد و عملا 28 مرداد را به سوی شکست برده است، تا چه برسد به اینکه سرعت عمل نشان دهد.

در پاسخ به این سوال هم که آیا کودتای مرداد 1332 قابل اجتناب بود، نویسنده اظهار کرده است که باید هدف نهضت ملی و روش‌های متناسب با آن به طور دقیق معلوم شود. چرا که حزب توده برای خود هدف‌هایی قائل است که شاید داشتن آن هدف‌ها محکوم به این باشد که در روز 28 مرداد واقعا شکست بخورد. بالعکس، هدف‌هایی که نهضت ملی برای خود تعیین کرده بود نوعی بود که ممکن بود بالاخره دکتر مصدق به موفقیت برسد و یا شکست 28 مرداد پیش نیاید.

اسناد و مدارک از گفته‌های حزب توده نشان می‌دهد رهبران حزب توده برای نشان دادن هدف واقعی آن حزب که شکست 28 مرداد را طالب بوده است، اعتراضی را در آن زمان نسبت به دکتر مصدق اعلام کرد؛ این که مصدق اجازه نمی داد این حزب «تبلیغی علیه سهم غارتگرانه مالکانه» کند. به همین دلیل حزب توده دهقانان را جذب کرد تا با عصیان کردن مشکلی به مشکلات مصدق اضافه کنند.

در کتاب «درس 28 مرداد» آمده است: «با توجه به اهداف حزب توده در فاصله زمانی 30 تیر 1331 تا 28 مرداد 1332، آنها کودتای 28 مرداد را به واقعه‌ای غیر قابل اجتناب تبدیل کردند. در صورتی که پیروی صمیمانه از اهداف نهضت ملی وجود داشت و آگاهانه از بن بست‌هایی که انگلیسی‌ها معرفی می‌کردند تا نهضت را به بن بست برسانند اجتناب می‌شد، اجتناب از کودتای 28 مرداد ممکن بود. رهبران حزب توده دانسته و فهمیده، به موازات انگلستان نهضت ملی را به بن‌بست 28 مرداد کشاندند.»

این جملات و اظهارات که با استناد به رساله «درباره 28 مرداد» کمیته مرکزی حزب توده در بهمن ماه همان سال 1332منتشر و از سوی یکی از رهبران سابق این حزب موشکافی و بررسی شده، در مقایسه با اظهارات کریستوفر دوبلگ متناقض به نظر می‌رسد. کریستوفر دوبلگ معتقد است که مصدق با سیاست‌های در پیش گرفته باعث وقوع کودتا شد و در صورت پذیرش کمک از سوی حزب توده سرنوشت کودتا به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد، در حالی که خلیل ملکی با برشمردن دلایل متعدد این حزب نشان می‌دهد که وقوع کودتای 28 مرداد برای بقای این حزب و تامین اهداف رهبران حزب توده امری لازم و ضروری بود و حتی اگر در آن روز پیشنهادی برای کمک به مصدق ارائه شده با علم به اینکه مصدق این کمک را نخواهد پذیرفت بوده و جنبه فرمالیته دارد.


منابع:

ـ درس 28 مرداد: از لحاظ نهضت ملی ایران و از لحاظ رهبران خائن حزب توده؛ خلیل ملكی؛ پردیس دانش؛ 384 صفحه؛ 1394
ـ میهن‌پرست ایرانی: محمد مصدق و كودتای انگلیسی – امریكایی؛ كریستوفر دوبلگ؛ مترجم: هرمز همایون‌پور؛ كندوكاو؛ 496 صفحه؛ 1393



 
تعداد بازدید: 1346


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: