07 دی 1396
مسعود هاشمی(1)
در شبی تار بین ماه خدا
ماهی آمد به ظلمت ایران
از تبار علی و هم‌نامش
شد نسیمی میان آن خفقان
یار نواب و مکتب شیعه
حامی دین، فدایی اسلام
تیر او شاه‌تیر اژدرکش
بود کابوس قوم خون‌آشام
واسعی و حسینی و دکتر
نحوی، اندرزگو و تهرانی
لشکری بود یکّه و تنها
ظلم را برد رو به ویرانی
روز خونین نیمه خرداد
داشت عقل و دلش مجادله‌ای
نفس اماره را کفن پوشاند
از امامش گرفت اگر صله‌ای
نجف و مشهد و قم و تهران
زابل و کابل و هرات و دمشق
منزلش جاده‌ها و جنگل بود
می‌کشیدش به هر کرانی عشق
مرد تنهای انقلاب عزیز
آن چریک تکاور میدان
تشنه‌لب رفت و تشنه‌لب آمد
زاد روز و شهادتش، رمضان
رفت و تصمیم ارجمندش هم
با خودش زیر خاک پنهان شد
ترور شاه خائن خونخوار
حسرت جاودان ایران شد
عاقبت ای شهید لب‌تشنه
جا شدی بین کربلایی‌ها
خط هفتاد و دو ردیفت شد
مثل یاران سیدالشهدا(ع)
1- متولد 1370 و ساکن تهران؛ از سال 1388 سرودن شعر را آغاز کرده و برگزیده کنگره‌های ملی شعر بوده است.
تعداد بازدید: 1234
