انقلاب اسلامی :: خمینی پدیده انسانی پیچیده؛(گزاره‌هایی برای آشنایی‌زدایی از تصویر عمومی‌شده امام خمینی)

خمینی پدیده انسانی پیچیده؛(گزاره‌هایی برای آشنایی‌زدایی از تصویر عمومی‌شده امام خمینی)

20 شهریور 1400

احمد ساجدی

آشنایی با افراد، اگر با شناخت نسبت به تمامی خصلت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی آنها توأم نباشد، یک آشنایی صوری است. برای شناسایی واقعی انسان‌ها یا حتی شناسایی پدیده‌های اجتماعی، باید آشنایی ظاهری را کنار زد، زیرا عادت کردن به برداشت‌های ذهنی و رفتاری روزمره، مانع از مشاهده حقیقت وجودی افراد  یا پدیده‌های اجتماعی می‌شود. برای رسیدن به آن حقیقت، باید باورها و شناخت صوری و آشنایی عادی و ظاهری را نادیده گرفت و اصطلاحاً «آشنایی‌زدایی» کرد.

امام خمینی(ره) از جمله شخصیت‌هایی هستند که برای عموم مردم چهره‌ای آشنا به شمار می‌روند و هر کسی به اقتضای استعداد خود از ایشان بهره می‌برد، ولی شناسایی شخصیت واقعی ایشان نیاز به کنار زدن عادات ذهنی ما دارد.

به همین دلیل و برای شناسایی حقیقی شخصیت والای امام خمینی(ره) اخیراً از سوی دفتر نشر معارف (نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها) کتابی با عنوان «خمینی پدیده انسانی پیچیده؛ گزاره‌هایی برای آشنایی‌زدایی از تصویر عمومی‌شده امام خمینی» به رشته تحریر درآمده است. در این کتاب نویسنده کوشیده به معرفی اندیشه و سیره امام خمینی(ره) بپردازد.

کتاب از سه بخش تشکیل شده است: مقدمه تدوینگر، بیانات امام خمینی و خاطراتی ناب درباره امام خمینی. آقای روح‌الله نامداری نویسنده کتاب تلاش دارد این حقیقت را به اثبات برساند که برای شناختن امام، هم چشم‌ دل لازم است و هم چشم عقل. وی در بخش «اشاره» کتاب می‌نویسد:

امام، ساده زندگی می‌کرد، به طوری که هرکس با او راحت بود، ولی این بی‌آلایشی و سادگی مانع شناخت شخصیت واقعی امام بوده است. ویژگی اصلی شخصیت امام را نمی‌توان در ظاهر شناخت. او را به ظاهر مانند همه علمای شیعه می‌دانیم، اما در این تعمیم دادن، نباید زیاد پیش برویم، زیرا به واقع به خصلت‌هایی از امام بر می‌خوریم که خاص اوست و دیگران فاقد آن هستند. به عبارتی «اوست و دیگری نیست» این همان نکته‌ای است که «حسنین هیکل» روزنامه‌نگار مشهور مصری به درستی به آن توجه کرده است. او در وصف شخصیت حقیقی امام خمینی می‌گوید:

«درباره آیت‌الله خمینی باید بگویم که وی بزرگترین شخصیت معروف و در عین حال ناشناخته در جهان به شمار می‌آید، زیرا مردم او را می‌شناسند و درباره او موضع‌گیری کرده‌اند، ولی زندگی و ساختار شخصیتی او پیچیده‌تر از این موضع‌گیری‌ها است. از این‌رو آیت‌الله خمینی یک پدیده انسانی بسیار پیچیده است.»

کتاب «خمینی پدیده انسانی پیچیده» پس از بخش 10 صفحه‌ای «اشاره» که نویسنده در آن تلاش داشته تا راه‌های کنار زدن آشنایی روزمره، و باز شدن راه شناخت واقعی امام خمینی را با آوردن مثال‌هایی بنمایاند، اعلامیه ۱۵ اردیبهشت ۱۳2۳ امام خمینی را که اولین اعلامیه مبارزاتی ایشان محسوب می‌شود، به جای مقدمه کتاب آورده است. امام خمینی در این اعلامیه مسلمانان را به قیام برای خدا فراخوانده و هشدار دادند که در صورت ترک قیام و تداوم تفرقه بین مردم، روزگار آنها از روزگار رضاخان سخت‌تر خواهد شد. (صحیفه امام، ج 1، ص 21)

نویسنده، این اعلامیه را به عنوان مقدمه آورده و آن را با اضافاتی که در حاشیه تمامی صفحات کتاب با رنگ آبی منعکس است، گویاسازی کرده است.

کتاب پس از این مقدمه، در بخش «بیانات» ، صدها عبارت برگزیده از امام خمینی را آورده که مطالعه هر یک از آنها به شناخت سیمای حقیقی امام کمک می‌کند. این عبارات جملاتی هستند که تنها با تعمق و بررسی دقیق دیدگاه امام خمینی می‌توان به مفاهیم واقعی آنها پی برد. برای مثال در صفحه ۳۲ کتاب چنین می‌خوانیم:

«خبرنگار زن به امام عرض کرد: این که مرا به عنوان یک زن پذیرفته‌اید نشان می‌دهد نهضت ما یک نهضت مترقی است. اگر چه دیگران سعی کنند نشان دهند که عقب مانده است.

امام: اینکه می‌گویید من شما را پذیرفته‌ام، من شما را نپذیرفته‌ام. شما آمدید اینجا و من نمی‌دانستم شما می‌خواهید بیایید اینجا. و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما آمدید اینجا اسلام مترقی است. مترقی هم به این نیست که بعضی زن‌ها یا مردهای ما خیال کرده‌اند ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است.» (صحیفه امام، ج 5، ص ۵۲۰)

یا در صفحه ۳۵ کتاب این‌گونه می‌خوانیم:

«هنر در مدرسه عشق، نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی اقتصادی سیاسی نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است... هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکاء به غیر، تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاوید رسیده‌اند.» (صحیفه امام ج 21، ص 145 – ۱۴۶)

بخش بعدی کتاب تحت عنوان «خاطرات» به بیان صدها خاطره از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی کشور یا شخصیت‌های خارجی درباره جایگاه علمی و فرهنگی و اسلامی امام خمینی و تشریح شخصیت والای ایشان پرداخته است. مثلاً در صفحه ۱۲۹ کتاب درباره امام خمینی چنین روایت شده است:

«.... روزی با بیانی ساده فرمودند: برادران مسلمان و عزیز شما که یک کت شلوار فاستونی پیدا کرده‌اید و می‌پوشید و با یک کت و شلوار حالتان تغییر می‌کند و غروری پیدا می‌کنید فکر نکردید که این فاستونی پشمی از کجا تهیه شده؟ آیا مواد این، همان پشم نیست که کمر گوسفندی را پوشانده است و گوسفند همین پشم را داشت و غروری هم نداشت؟ حالا که همان پشم رشته شد و رنگ شد و کت و شلوار شد یک مرتبه حال شما را تغییر داده است؟ این چه بدبختی است که ما به چنین چیزهای بی‌اساسی دل خود را خوش بکنیم؟...» (خاطرات حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی، ص 229)

یا در صفحه 125 کتاب به نقل از آقای رفیق‌دوست چنین می‌خوانیم:

«روز پانزدهم بهمن، یعنی سومین روز ملاقات حضرت امام بود که بعد از ظهر خواهران به ملاقات امام آمدند. به هنگام شب ما از اورژانسی که در مدرسه مستقر کرده بودیم، آمار گرفتیم و متوجه شدیم که آن روز حدود 817 نفر از خانم‌ها غش کرده بودند. وقتی که آنها غش می‌کردند مجبور بودیم آنان را روی برانکارد قرار دهیم و مواظب باشیم که مو و دست و پای آنان پیدا نباشد. این مسئله به حضرت امام عرض شد و پیشنهاد شد که: «اجازه دهید خانم‌ها به ملاقات شما نیایند.» با شنیدن این جمله امام فرمودند: «شما خیال می‌کنید که اعلامیه‌های من یا سخنرانی‌های شما شاه را بیرون کرد!؟ همین زن‌ها شاه را بیرون کردند. با آنها به احترام رفتار کنید.» بعد خطاب به ما که در کنار در ایستاده بودیم و یادم است که آقای ناطق نوری و شاید مرحوم بهشتی هم بودند، فرمودند: «شما سعی کنید اینها را بهتر اداره کنید.» (خاطرات محسن رفیق‌دوست، ص 151)

چاپ سوم کتاب در زمستان ۱۳۹۸ در ۱۶۵ صفحه منتشر شده و با قطع رقعی، جلد شومیز و بهای ۲۰ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

در مورد این کتاب چند نکته قابل ذکر است. نخست آن که فاقد مقدمه است. در بخش «اشاره» که نخستین بخش کتاب است نویسنده با آوردن مثال‌های اجتماعی، دینی و فلسفی در تلاش برای نشان دادن راه‌های شناسایی سیره و شخصیت امام خمینی است و در بخش «به جای مقدمه» نیز نویسنده تنها یک بیانیه از امام را آورده است. هیچ یک از این دو بخش معرف کتاب نیست و خواننده‌ای که نیاز دارد قبل از مطالعه کتاب بفهمد موضوع کتاب چیست؟ کتاب دارای چه محتوایی است؟ چرا نویسنده اقدام به نشر چنین اثری کرده است؟ و...، چیزی دستگیرش نخواهد شد جز آنکه باید همه متن کتاب را بخواند.

اهمیت وجودی «مقدمه» یا «پیشگفتار» به‌خصوص در مورد آثاری که در عنوان آنها نیز ابهام وجود دارد، ضروری‌تر به نظر می‌رسد. خواننده با یک نظر ممکن است متوجه نشود که مقصود از عبارت «آشنایی‌زدایی از تصویر عمومی‌شده امام خمینی» که بر روی جلد نقش بسته است، چیست؟ اینها نکاتی هستند که تنها در مقدمه کتاب باید گفته شود.

دیگر آنکه بعضی منابع ذکر شده در مورد عبارات بخش «خاطرات» ناقص هستند. مثلاً در ص ۱۳۰ پاورقی ش 1 چنین است: «حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی، همان، ص ۲۲۹» در حالی که قبلاً در هیچ کجای کتاب این نام دیده نشده تا معنی «همان» را توجیه کند. این نقیصه در مورد پاورقی ش ۲ در ص ۱۲۵ (محسن رفیق‌دوست)، پاورقی ش ۲ در ص ۱۴۷ (اوریانا فالاچی)، و چندین مورد دیگر از پاورقی‌ها صدق می‌کند. منابع مذکور در صفحه آخر کتاب نیز که به فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده در کتاب اشاره می‌کند، دیده نمی‌شود.



 
تعداد بازدید: 575


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: