07 آبان 1391
این داستان زندگی زنی است که در فضای مردانه روزگاران خاندان قجر همه را مسحور خود کرد و پایه های مدرنیته و بنیان های خیریه تهران را بنا نهاد.
او زنی است لایق و کاردان به نام اشرف الملوک ملقب به فخرالدوله دختر مظفر الدین شاه قاجار.فخرالدوله زنی ثروتمند بود.
اشرف یا اشرفالملوک فخرالدوله در سال 1261ش متولد شد. وی دختر مظفرالدینشاه قاجار و از بطن حضرت علیا دختر فیروزمیرزا فرمانفرما و نوه عباسمیرزا نایبالسلطنه بود. همسرش محسنخان که دارای القاب منشی حضور، سرورالسلطنه، معینالملک، امینالدوله و پسر حاج میرزا علیخان امینالدوله صدراعظم مظفرالدینشاه قاجار که در 1293ه.ق متولد و در 1305 ملقب به منشی حضور، لقب اسبق پدر خود شد. در 1309ه.ق بعد از فوت یحییخان مشیرالدوله، محسنخان ملقب به پدر زن خود معینالملک گردید و در 1312 مستقیماً ریاست اداره پستخانه را پدرش به او واگذار کرد. محسنخان ابتدا داماد شیخ محسنخان معینالملک(مشیرالدوله) بود. بعد بر حسب امر مظفرالدینشاه اجباراً دختر او را طلاق داد و با دختر نهم مظفرالدین شاه (فخرالدوله) ازدواج نمود. محسنخان امینالدوله در 1329ش درگذشت. فرزندان آنها عبارتند از: حسین، غلام، محمد، محمود (سرتیپ بازنشسته)، دکتر علی، احمد، ابوالقاسم، معصومه(همسر دکتر مشرف نفیسی) و رضا. خیلی از افراد به پدرشان افتخار میکنند؛ اما دکتر علی امینی(نخست وزیر اسبق) از افرادی بود که به مادر خود(فخرالدوله) افتخار میکرد. اشرفالملوک(فخرالدوله) در تبریز تولد یافت. وی در جوانی نامزد پسر خالهاش دکتر محمد مصدق بود؛ ولی علیخان امینالدوله صدراعظم وقت پیشدستی کرد و او را برای پسر خود(محسنخان) گرفت؛ زیرا وصلت با دختر شاه را برای حفظ موقعیت سیاسی خود لازم میدانست.
او از ثروت خود در امور خیریه فروگذاری نکرد. از جمله کارهای مهم او تاسیس آسایشگاه سالمندان در املاک موروثیاش واقع در کهریزک است که امروزه جزو بزرگترین مۆسسات یاری رسانی به مصدومان، از کار افتادگان و سالمندان به شمار میرود
فخرالدوله زنی بود، بلکه میتوان گفت مردی بود، بسیار فعال، پشت کاردار، مدیره، مدبره، خیلی مرتب و منظم، اجتماعی، عاقل، با اطلاع از اوضاع مملکتی و جریان روز. شوهر و فرزندانش از او خیلی حساب میبردند و احترام او را خیلی داشتند و بدون مشاوره او اقدام به کاری نمیکردند. در آموزش و پرورش فرزندان خود خیلی کوشش داشت. او نام پدر شوهرش(امینالدوله) را برای فرزندش(علی امینی متولد 1284ش) انتخاب کرد و (چنانچه ذکر شد) جریان تحصیل فرزندش را زیر نظر داشت و او را پس از گذراندن دوره دبیرستان (دارالفنون) به منظور تحصیلات عالیه در سال 1305ش به پاریس میفرستد.
(در زمان مظفرالدین شاه) و به دنبال افزایش نفوذ میرزا علیاصغر خان امینالسلطان در دربار، وی در ژوئیه 1903 از مظفرالدین شاه خواست تا محسنخان امینالدوله را به گیلان تبعید نماید. در اکتبر 1904 امینالدوله به اتفاق شاهزاده فخرالدوله که همراه شوهرش به گیلان رفته بود، به تهران بازگشت و به سمت «وزیر وظایف» منصوب شد. محسنخان امینالدوله در دوران مشروطه از وابستگان محمدعلی شاه قاجار و روسیه تزاری محسوب میشد. بعد از شکست محمدعلی شاه، امینالدوله بیرق روسیه را بر بالای «پارک امینالدوله» به اهتزاز در آورد تا جان سالم به در برد. وی از سوی کارگزاران ایرانی سیاست انگلیس مورد ایذاء قرار گرفت. معروفترین این حوادث ماجرای معروف لشتنشاءاست که متعلق به امینالدوله بود و میرزا کریمخان رشتی و برادرش سردارمحیی قصد تملک آن را داشتند. وقتی هم درباره لشتنشاء با مالکان آن حدود اختلاف پیدا کرد، آن را به روسها اجاره داد و با جنگلیها درافتاد که توسط مجاهدین جنگلی طالش دستگیر شد و پس از پرداخت هفتاد هزار تومان جریمه مرخص گردید. بعد از استقرار حکومت جنگلیها در شمال، املاک او و سپهسالار تنکابنی مصادره گردید. بعد از کودتای 1299 دستور بازگشت، امینالدوله نیز داده شد که به حرم حضرت معصومه در قم رفته متحصن گردید و با کمک همسرش فخرالدوله که عمه احمدشاه بود، از او رفع خطر شد و به تهران بازگشت. از این پس امینالدوله از هر گونه فعالیتی دست برداشت و کلیه اختیارات زندگی و ثروت خود را در اختیار همسرش فخرالدوله گذاشت. فخرالدوله زنی باهوش و زرنگ بود که توانست ثروت فراوان امینالدوله را حفظ کند. در نتیجه سیاست و کیاست او بود که اراضی لشتنشاء در تملک این خانواده باقی ماند. این انتقال املاک به فخرالدوله وی را جزء متمولین درجه یک ایران آن روز قرار داد.
او در اواخر دوره قاجار و در گیر و دار اقدامات سردار سپه، در حدود 78 دختر و پسر یتیم را تحت پوشش قرار داد و به همراه جمعی از زنان خیر در اطراف پرورشگاه که بعدها بنگاه خیریه بانوان نیکوکار نامیده شد از دختران و پسران نگهداری میکرد
فخرالدوله به عنوان بانویی مۆمن، با کفایت و نیکوکار مشهور است. فخرالدوله مۆسس نخستین مۆسسه تاکسیرانی در تهران بود. او قصد تاسیس یک مۆسسه بورس ملی را در ایران داشت که به علت فراهم نبودن شرایط موفق نشد.
بنابر متون تاریخی نفوذ فخرالدوله به حدی بود که بدون مشورت او کاری انجام نمی شد و حتی تاسیس کارخانه قند کهریزک ، تاسیس مدرسه رشدیه و تاسیس اداره پست به روش جدید با سعی و برنامه ریزی او صورت گرفت.
اشرف الملوک-فخرالدوله
او از ثروت خود در امور خیریه فروگذاری نکرد. از جمله کارهای مهم او تاسیس آسایشگاه سالمندان در املاک موروثیاش واقع در کهریزک است که امروزه جزو بزرگترین مۆسسات یاری رسانی به مصدومان، از کار افتادگان و سالمندان به شمار میرود.
او در اواخر دوره قاجار و در گیر و دار اقدامات سردار سپه، در حدود 78 دختر و پسر یتیم را تحت پوشش قرار داد و به همراه جمعی از زنان خیر در اطراف پرورشگاه که بعدها بنگاه خیریه بانوان نیکوکار نامیده شد از دختران و پسران نگهداری میکرد.
فخرالدوله در اواخر عمر براثر از دست دادن پسرش حسین امینی، دچار اندوه فراوان شده بود. او پس از این واقعه اوقات خود را در باغ الهیه میگذراند و از مراوده با اشخاص خودداری میکرد. او در آخرین سفرش به عتبات آرامگاهی درنجف خریداری کرده بود، اما مدتی پیش از فوتش به اطرافیان گفت او رادرگورستان ابن بابویه در ری در کنار مزار پسرش به خاک سپارند.
سرانجام
فخرالدوله در دی ماه 1334ش در سن 73 سالگی درگذشت و در ابنبابویه(شهر ری) در مقبره اختصاصی به خود مدفون گردید. اکنون محل دفن وی در وضعیت بسیار نابه سامانی قرار دارد به نحوی که قبر وی در میان خرابه های اطراف پنهان مانده است. همچنین درست در زیر زمین این محوطه، فضایی خالی وجود دارد که این مکان را به محلی دنج برای حضور معتادان تبدیل کرده است!
از سوی دیگر نه تنها به محل دفن این بانو بی اعتنایی شده است بلکه بسیاری از یادگارهای دیگر او از جمله مسجد فخرآباد نیز در شرایط نابه سامانی قرار دارد .
منابع : 1- زلال نیوز / 2- پارسینه / 3- پژوهشکده ی باقرالعلوم
منبع بازنشر: پایگاه اطلاع رسانی نکته نیوز
تعداد بازدید: 827