22 آبان 1391
از تاسیس رادیو در ایران بیش از هفتاد سال میگذرد. نسل جوان اما شاید از وجود کسانی که با برنامههای خود این سازمان را سرِ پا نگاه داشتند، خبر نداشته باشد. علیاصغر طاهری یکی از برنامهسازان رادیو در آن سالهاست.
طاهری که این روزها هفتاد و چهار ساله میشود، سی سالی از عمر خود را در رادیو بسر برده است؛ او کوتاه مدتی پس از رفتن به رادیو به جرگه برنامهسازان پیوست. در آغاز دهه ۱۳۴۰ او تهیه برنامهای را برعهده گرفت که «آهنگهای روز از آلبوم دیروز» نام داشت؛ برنامهای نیمساعته برای ترانههای غربی که هواخواهان بسیاری داشت و توانست جوانان دیروز را به سوی خود جلب کند.
با ورود نسل جوانتر به رادیو «آلبوم دیروز» را به جوانان روز واگذاشت و در دیروقت شامگاهان به سراغ «یادِ دیروز» رفت. جمعه شبها همه در انتظار موضوع جدید انتخابی طاهری بودند؛ موضوعاتی مانند «دوستت دارم» یا «جدایی» یا «میعادگاه تابستانی» یا.... که به نظر میرسید فصل مشترکی است میان مخاطبان، تا ذهن مقایسهگر آنان را با ترانههای متنوع به قیاس وا دارد.
در آن سالهای دیر و دور ویراستاری صداها به راحتی امروز نبود. نوارهای ریل را باید برای درآوردن جملهای با تیغ میبریدند و از چسبهای معروف اسکاچ و غیره برای چسباندن واژهها به یکدیگر بهره میگرفتند. طاهری را یکی از ادیتورهای ماهر در رادیو میدانستند. معروف بود که او میتواند «کاف» را به «گاف» تبدیل کند. آنچه میخوانید خاطراتی است که او برای سایت فارسی دویچهوله نقل کرده است: «اوایل دهه ۵۰ بود که یک روز ظهر مدیر وقت پخش شبکه خبر، شادروان تورج فرازمند، آمد سراسیمه و نگران. نواری هم در دستش بود. گفت به ما کمک کن. شاه امروز در همایشی بوده، نطقی کرده، در واقع از همان نطقهای بعد از انقلاب سپید و بعد جملهای را به زبان آورده که این جمله درست نیست و حتی خودش این جمله را نفی کرده است. گفتم چه قدر وقت داریم؟ گفت ۱۰ دقیقه. گفتم به هر حال نمیرسیم، ولی خلاصهٔ همین خبر را میتواند گوینده بگوید و اعلام کند که بعداً این نوار پخش میشود که ما فرصت داشته باشیم.
به هر تقدیر فهمیدم که شاه گفته بود بیگانگان انقلاب ما را به خون زدودند، به جای اینکه بگوید به خون آلودند. خب این کار سادهای نبود. به هر تقدیر رفتیم به استودیو و شروع کردیم به آن عملیاتی که باید کاف را گاف کرد به قول شما و ما موفق شدیم «زدو» را برداریم از «دند» که در واقع آلودند و زدودند هر دو همسان تمام میشدند. این یکی از شانسهای ما بود. به این ترتیب «زدو» برداشته شد و «آلو» که باید ترکیبی باشد از حرف «آ» و چیزی مثل «لو» که از کلمات خود شاه پیدا کردیم، جابهجا شد و این عملیات ۱۵ دقیقه طول کشید. زمانی که من برگشتم و این صدا پخش شد، انگار که اصلاً او اشتباهی مرتکب نشده است.»
اشتباهات در کارهای رادیویی الزاما از سوی گویندگان و مجریان تازه کار انجام نمیگیرد. بسیاری از کارآمدان نیز هستند که با همه تجربهای که دارند، باز هم در کار خود خطا میکنند. طاهری از اشتباه این کارآزمودگان میگوید: «در دهه ۴۰ وزیر امور خارجه افغانستان به ایران آمد. به دلیل اینکه آن زمان دو دولت و دو کشور در مورد رود هیرمند که یک رود مرزی بین این دو کشور است، مشکلاتی داشتند. خوشبختانه بعد از اقامتی دو سه روزه مشکل حل شد. قرار شد سخنرانی ایشان را ساعت ۲ بعدازظهر که پرشنوندهترین ساعت بود در خبر پخش کنند. نوار پخش شد. در داخل استودیو دو تن از گویندگان بسیار بسیار باتجربه و با استعداد بودند. در استودیو هم یکی از صدابرداران ورزیده بود. وقتی که صدای آقای وزیر پخش میشد، دیدم که آن دو گوینده در استودیو میشنیدند و بعد با هم شوخی میکردند و میخندیدند. به هر حال حق داشتند، چون چراغ سبز بود هنوز [علامت اینکه صدای داخل استودیو برای شنوندگان پخش نمیشود].
به هر تقدیر این نوار گویا زمانش بر اساس گزارشی که به اپراتور داده بودند کمتر از آن مدت بود و او دستپاچه شد و نوار را در جایی که تمام شد، قطع کرد و میکروفن باز شد. چراغ قرمز روشن شد و آن دو تا هم غافل از اینکه صدایشان دارد پخش میشود، گفتند عجب مزخرفاتی این مرد گفت! چه بلبشویی شد. آن دو عزیز را به طور موقت از کار اخراج کردند که بعد برگشتند و همین طور شخص صدابردار را. تمام این پیشبینیها قبلاً شده بود که این اتفاق نیافتد، ولی هرگز نمیتواند کسی جلویش را بگیرد. بعضی وقتها دست آدم هست که «کاف» را «گاف» کند، ولی بعضی وقتها نه، دست هیچ کس نیست.»
منبع: سایت تاریخ ایرانی
تعداد بازدید: 888