انقلاب اسلامی :: ایام اوج مبارزه

ایام اوج مبارزه

10 دی 1391

کبری خرم

پاییز و زمستان سال 1357 در همه شهرها و حتی روستاهای ایران انقلابی، حال و هوای متفاوتی داشت. همدلی و همبستگی و وحدت برای پایان دادن به تاریخ 2500 ساله ستمشاهی به نهایت رسیده بود.

شنبه و یکشنبه خونین دی ماه 1357 در مشهد، از روزهای فراموش‌نشدنی در تاریخ تحولات اجتماعی این شهر به حساب می‌آید؛ زیرا دهها نفر از مبارزین مسلمان توسط نیروهای سرکوبگر رژیم شاه به شهادت رسیدند و عده زیادی زخمی شدند. این واقعه بازتاب گسترده‌ای در داخل و خارج از کشور داشت و تبعات آن ضربات سختی به پیکره رژیم وارد کرد.

از آن‌جا که سقوط دستگاه پهلوی و پیروزی انقلاب، نتیجه مبارزات و تکاپوی دسته‌جمعی مردم شهرهای مختلف بود، بررسی رویداد شنبه و یکشنبه ـ نهم و دهم ـ دی ماه مشهد، نقش گسترده و حساس این شهر در روند مبارزات مردم ایران علیه رژیم محمدرضا پهلوی را به وضوح نشان می‌دهد. در این نوشتار سعی شده به این واقعه مهم پرداخته شود تا با مرور اتفاقات و ترسیم فضای آن روز گوشه‌ای از تاریخ انقلاب اسلامی روشن گردد.


واقعه نهم دی ماه
روز 30 آبان ماه سال 57 رژیم پهلوی یکی از بزرگترین خطاهای تاریخی خود را مرتکب شد و آن حمله به حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) و تیراندازی به روی مردم انقلابی و زائران حریم رضوی بود. حرکتی که خشم و غضب مردم را بیشتر کرد.

روز شنبه نهم دی ماه 1357 مردم مشهد نیز مانند مردم سایر نقاط کشور به مناسبت سالگرد شهدای دی ماه 1356 قم و چهلمین روز فاجعه هجوم به حرم امام رضا (ع) دست به راهپیمایی آرام اما در مقیاسی بسیار وسیع و پرشور زدند. یکی از عوامل اصلی شکل‌دهنده این تظاهرات در روز 9 دی ماه اعلام عزای عمومی از سوی امام خمینی (ره) بود. مردم این شهر به دنبال انتشار خبر پیوستن استانداری به مردم، وارد ساختمان استانداری در خیابان بهار شدند ولی ناباورانه نظامیان به روی مردم آتش گشودند. مردم در برابر نظامیان واکنش تندی نشان دادند. در این درگیری فروشگاه لشکر، سینما شهر فرنگ (آفریقا)، کارخانه پپسی‌کولا، انجمن ایران و آمریکا،‌ انجمن ایران و انگلیس، اداره آگاهی و زندان زنان به آتش کشیده شد و خانه مستشاران آمریکایی به محاصره در آمد. کلانتریهای 3، 4 و 6 نیز در این روز سقوط کردند در پی تسخیر این کلانتریها برخی از مردم مشهد مسلح شدند و در میدان شاه نیز اجساد سه ساواکی به دار آویخته شد و دو دژبان دستگیر شده به گلوله بسته شدند.

روزنامه خراسان وقایع آن روز مشهد را این گونه روایت می‌کند: مردم در ابتدا تصور کردند که ارتش هم به مردم پیوسته است و در مقابل استانداری فریاد می‌زدند: «ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست، ارتش به ما پیوسته» ولی ناگهان نظامیان به سوی مردم آتش گشودند.


یکشنبه خونین
براثر جنایات وابستگان به حکومت در روز نهم دی ماه سال 1357 راهروهای بیمارستان‌ها پر شد از مجروحان و خبر حمله تانکها و مزدوران شهر را پر کرد و مردم از این حرکت رژیم طاغوت به خشم آمده بودند.

از وقایع مهم دخیل در شکل‌گیری حضور گسترده مردم در صحنه تظاهرات و واقعه یکشنبه خونین دهم دی ماه مشهد می‌توان به واقعه بیمارستان امام رضا (ع) در عصر نهم دی ماه اشاره نمود.

در این روز تعدادی از مردم برای یافتن اجساد شهدا و سرکشی از مجروحین خود را به این بیمارستان رساندند و مأموران رژیم منفور پهلوی برای ایجاد رعب و وحشت دستور تیراندازی به سوی آنان را دادند که در این بین تعدادی از مردم ناجوانمردانه به شهادت رسیدند. به دنبال این تحولات جمع کثیری از مردم مشهد در روز دهم دی ماه در محدوده چهارراه لشکر و میدان سوم اسفند سابق (10 دی فعلی) دست به تظاهرات گسترده‌ای زدند.

فرماندهان ارتش که به دستور مقامهای مافوق خود کشتار مردم را در سطح گسترده در دستور کار داشتند به دنبال این تظاهرات به سازماندهی نیروهایشان پرداختند.

غلامعلی اویسی به گفته روز گذشته خود ـ مبنی بر جاری شدن جوی خون در مشهد ـ عمل کرد. صبح روز یکشنبه مراسم صبحگاه نظامیان صورت گرفت. سپس برای سربازان و درجه‌داران، فیلمها و تصاویری از دو دژبان کشته شده، سه ساواکی به دار آویخته شده در میدان شاه (شهدا) و اجساد نیم سوخته از سینما شهر فرنگ به نمایش در آمد. سربازان پس از دیدن این تصاویر به شدت تحریک شدند. سپس فرماندار نظامی خطاب به آنان گفت: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز شما که اینک جنازه متلاشی شده آنها را دیدید، اگر تیراندازی نکنید آنها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید ما شما را دستگیر و تیرباران خواهیم کرد، پس بکشید تا کشته نشوید. امروز را دست خالی بازنگردید و انتقام برادران خود را بازستانید». پس از این سخنان تحریک‌آمیز، سربازان ودرجه‌داران با دستور فرماندار نظامی به سوی خیابانها حرکت کردند. تانکها در جلو قرار داشتند و نفربرها پشت سر و نعش‌کشها به دنبالشان پیش می‌رفتند. سربازان به سوی هر کسی که در خیابان یا کوچه می‌دیدند آتش گشودند. تیراندازی سراسر شهر را فراگرفت. سربازان به مغازه‌هایی که تصویر امام خمینی(ره) را نصب کرده بودند یورش بردند. سربازان همچنین به محل اجتماعات مردم نارنجک پرتاب می‌کردند. سربازان در چهارراه شهدا از داخل ساختمان نیروی پایداری به سوی مردمی که در صدد تسخیر این مکان بر آمده بودند آتش گشودند و عده زیادی را به شهادت رساندند. (نيروي پايداري به فرمان محمدرضا پهلوي و با هدف ظاهري آشنايي مردم با روش‌هاي جديد دفاع از خانه و كاشانه خود ولي در باطن به منظور سركوبي مخالفان رژيم تشكيل شده بود.)

سیدمحمدعلی کاشف حسینی از تظاهرکنندگان روز دهم دی مشهد در خاطراتش از این روز می‌گوید: «از یگان ارتش تا میدان شاه (شهدا) و خیابان امام خمینی و چهارراه شاه (شهدا) تیراندازی رگباری ادامه داشت، به هیچ صورت تیراندازی قطع نمی‌شد، این تانک تیراندازی‌اش تمام می‌شد، آن یکی دیگر، آن نفربر تمام می‌شد،‌آن یکی دیگر، تیرباری که داخل ماشینهای ریو گذاشته بودند، بسیار کاری بود و گلوله‌هایی بود که برای هواپیما به کار می‌رفت، اینها به مردم و مغازه‌ها می‌زدند.» آقای کاشف حسینی نیز در این روز در اثر اصابت گلوله قطع نخاع شد.

متعاقب این جریان مردم تمامی کلانتریهای مشهد به استثنای کلانتری 1 و 5 را به آتش کشیدند. مردم همچنین هتل هایت مشهد را تسخیر کردند و روحانیان نیز دستور دادند چون این ساختمان از بودجه موقوفات امام رضا (ع) اداره می‌شود، باید به بیمارستان تبدیل شود. مردم نیز اجناس این هتل را تخلیه کردند و تعداد زیادی از مجروحان به این هتل منتقل شدند. مردم نام امام خمینی(ره) را برای هتل بیمارستان شده انتخاب کردند.

در روز دهم دی کشتار شدیدی در مشهد روی داد. عصر هنگام خیابانهای شهر خلوت شد و فقط تانکها و نفربرهای ارتش داخل خیابانها رفت و آمد می‌کردند و شهر حالتی جنگ‌زده به خود گرفته بود و مردم نیز مجبور بودند از زخمیها در منازل نگهداری کنند. درباره آمار شهدا و مجروحان منابع مختلف تعداد شهدا را از 116 نفر تا هزار نفر نقل کرده‌اند. ابتدا خبرگزاری پارس و فرمانداری نظامی مشهد تعداد شهدا را 116 نفر اعلام کرد.

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای نیز در خاطرات خود از این روز چنین می‌گویند: «حقیقتاً روز خشنی در تاریخ مشهد بود. روز خونینی بود. عده شهدای آن حادثه را آن وقت بالغ بر هزار نفر می‌دانستند مشخصات عمده حادثه حرکت تانکها به طرف مردم و زیر گرفتن مردم و زدن صفوف نان و نفت و در چهارراهها موضع گرفتن و تیراندازی به سمت مردم بود.» ایشان درباره چگونگی تظاهرات این روز گفتند: «چهارراه نادری حد و مرز حضور پلیس و ارتش بود یعنی از چهارراه نادری به طرف حرم معمولاً ارتش و یا پلیس هیچ وقت حضور نداشتند و در این ایام اوج مبارزه بود. آنجا خط قرمز بود و دیگر نمی‌توانستند به این طرف بیایند و واقعاً اگر می‌آمدند برایشان خطر جانی داشت و از چهارراه نادری تا صحن مطهر مردم دائماً در رفت و آمد بودند و شعار، پلاکارت‌ و اجتماع و سخنرانی رواج داشت و اصلاً از حوزه مأموریت و دخالت دستگاه خارج بود... ماشینهای ارتشی و تانکها را آوردند و رو به طرف همین منطقه به اصطلاح آزاد گذاشتند و هر کس هم پیدا می‌شد او را می‌زدند، کسی را نمی‌گرفتند، فقط افراد را می‌زدند.»

در غروب این روز مأموران رژیم در صدد دستگیری رهبران نهضت اسلامی برآمدند اما با تدبیر آیت‌الله خامنه‌ای و سایر رهبران نهضت این ترفند آنها عملی نشد، به واسطه ددمنشی‌های رژیم منفور پهلوی روز یکشنبه دهم دی ماه 1357 به «یکشنبه خونین» مشهور شد و چهارراه و میدان شهدا، چهارراه لشکر، استانداری ، میادین ده دی، تقی‌آباد و خیابان بهار در این روز شاهد عمق جنایات مأموران و عوامل رژیم ستمشاهی در مشهد بود.

انعکاس خبر واقعه ده دی مشهد باعث شد بختیار نخست‌وزیر، غیرقانونی وقت در اقدامی ظاهرسازانه به احترام شهدای مشهد و قزوین روز 17 دی ماه را عزای عمومی اعلام کند، اما امام راحل به دلیل همدردی با خانواده‌های شهدا و مخالفت با دولت بختیار 18 دی ماه را عزای عمومی اعلام کردند.

در پی این واقعه استاندار وقت خراسان، سپهبد صادق امیرعزیزی در 14 دی ماه مجبور به استعفا شد و مشهد را ترک کرد.


خاطرات مردم
خاطرات مبارزات انقلابي مردم مشهد در دي ماه 1357 به ويژه روزهاي دوم، پنجم و نهم اين ماه و مهم‌تر از همه دهم دي ماه كه «يكشنبه خونين» نام گرفت هيچگاه از ياد و خاطره مردم و حافظه تاريخي كشور محو نخواهد شد.

علی عسگری، يكي از كسبه محدوده چهارراه شهداي مشهد كه در تظاهرات آن دوران حضور داشت می گوید: «نقطه آغازين حضور فراموش نشدني مردم مشهد در وقايع دي ماه سال 57 تظاهرات گسترده روز دوم دي ماه در اعتراض به جنايات و سياست‌هاي ددمنشانه ستمشاهي و حمايت از برپايي حكومت اسلامي به رهبري امام راحل بود. مردم مشهد با جهت‌دهي روحانيون مبارز و شاخص اين شهر از جمله مقام معظم رهبري و آيت الله واعظ طبسي تظاهراتي را در دو نوبت در ميدان شهدا(ميدان شاه سابق ) و چهاراه شهدا(نادري سابق ) برگزار كردند. در پي اين تظاهرات ماموران رژيم متشكل از ارتش، ساواك و شهرباني براي متفرق كردن مردم به سمت آنها تيراندازي كردند كه ماحصل اين ددمنشي شهيد و مجروح شدن 70 نفر از مردم بود. آحاد مختلف مردم شهر مقدس مشهد در روز سوم دي ماه نيز در اعتراض به كشتار مردم بيگناه در روز قبل، تظاهرات مشابهي را برگزار كردند.»

عليرضا واعظي، يكي ديگر از شاهدان عيني وقايع دي ماه 57 مشهد می گوید: «عصر پنجم دي ماه 1357 آتش سوزي گسترده اي در زندان وكيل آباد مشهد رخ داد و به دنبال آن راهپيمايي گسترده‌اي در برخي نقاط شهر مشهد از جمله چهارراه و ميدان شهدا و خيابان امام خميني اين شهر برگزار شد كه به شهادت و مجروح شدن تعدادي ديگر از مردم انقلابي و متدين مشهد انجاميد. در اين روز مجلس يادبود هفتم شهداي دوم دي ماه نيز در مسجد جامع گوهرشاد حرم امام رضا(ع) برپا شد و بنيانگذار فقيد انقلاب اسلامي با صدور بيانيه اي ضمن ابراز همدري با بازماندگان واقعه دوم دي ماه مشهد، روز هفتم شهداي اين روز را عزاي عمومي اعلام كردند. روز شنبه نهم دي ماه 1357 نيز مردم مشهد مانند مردم ساير نقاط كشور به مناسبت سالگرد شهداي دي ماه 1356 قم و چهلمين روز فاجعه هجوم به حرم امام رضا(ع) دست به راهپيمايي آرام اما در مقياسي بسيار وسيع و پر شور زدند.

يكي از عوامل اصلي شكل دهنده تظاهرات در روز نهم دي ماه اعلام عزاي عمومي از سوي امام خميني (ره ) بود. در اين روز استانداري خراسان در خيابان بهار به تصرف مردم درآمد و كاركنان استانداري نيز در اين روز همبستگي خود را با مردم اعلام كردند و مردم نيز ساعت‌ها در محوطه استانداري تجمع و شعارهايي در حمايت از انقلاب و محكوميت سياست‌هاي ددمنشانه ستمشاهي سر مي دادند. در اين هنگام تعدادي تانك و نفربر ارتشي وارد محوطه استانداري شدند و تعدادي از مردم كه گمان مي كردند ارتشيان نيز به آنان پيوستند سوار بر تانك‌ها شدند ولي بعد از شليك چند تير و گلوله تعدادي از مردم حاضر در صحنه و تظاهرات كه تا چهارراه لشگر ادامه داشت، به شهادت رسيدند. ماموران ستمشاهي به هيچ كس رحم نمي كردند و علاوه برتيراندازي به سمت مردم با شدت به سمت آنان حركت كردند كه در جريان اين امر تعدادي از مردم و از جمله خانم‌هاي شركت كننده در راهپيمايي زير چرخ و زنجيرهاي آهنين تانك‌ها و نفربرها به شهادت رسيدند. فرمانده زرهي وقت لشکر 77 خراسان كه شاهد تحويل سلاح‌هاي ارتش به مردم بود بسيار عصباني شده و ضمن فرماندهي يك دستگاه تانك به سوي مردم تيراندازي مي كرد كه در جريان اين اقدام تعدادي از مردم به شهادت رسيدند. به دنبال اين امر تعدادي از مردم او را بر بالاي تانكش به هلاكت رساندند و پس از اين وقايع با حركت دسته دوم تانك‌ها از سمت ميدان تقي آباد به قصد كشتار مردم، مقام معظم رهبري كه هدايت مردم را در دست داشتند براي جلوگيري از پيش آمدهاي بعدي مردم را از استانداري خارج كردند.»

محمد رضايي، يكي از كسبه خيابان امام خميني (ره ) مشهد و از شاهدان اين وقايع گفت: «ماموران ستمشاهي در اين روز هر انسان زنده اي را در خيابان‌هاي محدوده راهپيمايي مي ديدند به گلوله مي بستند و برايشان كوچك، بزرگ، مرد يا زن مهم نبود. ماموران رژيم شاه حتي آناني را كه در صف نانوايي و نفت ايستاده بودند از اين وحشيگري در امان نگذاشتند. ماموران ستمشاهي در اين روز حتي به پيرمرد مستمندي كه هميشه مقابل استانداري به گدايي مي پرداخت رحم نكردند و تعداد زيادي از مردم را در چهاراه لشکر و خيابان بهار، ميدان ده دي و خيابان رازي به شهادت رساندند.»

محمد هادي اسماعيلي، يكي از فرهنگيان بازنشسته مشهدي نيز گفت: «به دنبال تظاهرات مردم در دهم دي ماه، ساختمان نيروي پايداري به تصرف آنان درآمد. نيروهاي پايداري نه تنها در دهم دي ماه تعداد زيادي از مردم مشهد را به شهادت رساندند بلكه تعداد زيادي از آنان را هم دستگير كردند. همچنين در اين روز مسجد كرامت به واسطه آنكه يكي از كانونهای مهم مبارزات مردم و مركز مهم و ستاد عملياتي تظاهرات در سطح شهر مشهد بود مورد هجوم تانك‌هاي رژيم قرار گرفت. در غروب اين روز ماموران رژيم در صدد دستگيري رهبران نهضت اسلامي برآمدند اما با تدبير مقام معظم رهبري و ساير رهبران نهضت اين ترفند آنان عملي نشد.»

ماموران رژیم شاه در دهم دی 1357 همزمان با اوج گیری انقلاب در نقاط مختلف کشور با حمله به تظاهرات مردم ورامین هم چهار نفر را به شهادت رساندند.

شهید ابوالفتح گلعباسی: در سوم تیر ماه 1339 در محله شاه حسین ورامین دیده به جهان گشود. همزمان با اوج درگیری‌های انقلابی در سال 57 در امتحانات تربیت معلم استان سمنان قبول شد، ولی به علت شرکت در فعالیت های انقلابی به ورامین بازگشت و به همراه دوستانش در تظاهرات وفعالیت‌های مخفیانه شرکت می کرد.

شهید محمد حسین شیرازی: در سال 1330 در ورامین به دنیا آمد. در جریانات انقلاب به پخش اعلامیه و عکس امام(ره) در دبیرستان و روستاهای اطراف ورامین اقدام می کرد. در دهم دی 1357 در حالی که پیکر شهید حسن کریمی را تشییع می کرد ازسوی مزدوران رژیم شاه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. مزار او در تکیه سید شاه حسین قرار دارد.

شهید مسعود میرزایی: دهم مرداد ماه 1334 در ایوانکی به دنیا آمد .در پخش اعلامیه و عکس امام(ره) و تظاهرات‌ها فعالانه شرکت داشت. وی در روز دهم دی 1357 درحالی که در حال تشییع پیکر شهید کریمی بود از ناحیه بازو و سر هدف گلوله قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد.

شهید محمدحسن کریمی: یکی از مبارزان انقلابی شهرستان ورامین است که در جریان تظاهرات دهم دی ماه مردم ورامین به شهادت می‌رسد.



منابع:
ـ علیان‌نژاد، میرزا باقر، روزشمار انقلاب اسلامی، جلد 9، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران، 1384، صفحات متعدد
ـ جان سکندری، علی‌و ذاکری‌راد، احمد، یکشنبه خونین مشهد 1357، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، 1384، صفحات متعدد.
khorasannews.com
emamreza19.blogfa.com
rasekhoon.net
anaj.ir
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران



 
تعداد بازدید: 1212


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: