انقلاب اسلامی :: بازگشت پیروزمندانه

بازگشت پیروزمندانه

09 بهمن 1391

کبری خرم



روز چهاردهم مهر ماه سال 1357، امام خمینی(ره) پس از قریب به 15 سال اقامت در عراق و مبارزه مستمر علیه رژیم پهلوی، به همراه عده‌ای از هواداران و نزدیکان خود، آن کشور را ترک کردند تا مبارزات خود را تداوم بخشند. درباره این که چگونه کشور فرانسه به عنوان مقصد حضرت امام انتخاب شد مرحوم حاج سیداحمد خمینی اظهار می‌دارد که خود امام فرانسه را برای اقامت خود انتخاب کردند و در این مورد با کسی مشورت نکردند. امام خمینی(ره) نیز در قسمتی از وصیتنامه‌ی خود به همین مطلب اشاره دارند و می‌نویسند که با مشورت فرزند خود، سیداحمد، فرانسه را برای اقامت انتخاب کرده‌اند و کسی دیگری در این مورد نقش نداشته است.

اقامت امام خمینی(ره) در فرانسه و انعکاس گسترده فعالیت‌های ایشان در مطبوعات و رسانه‌های گروهی، از یک سو در گسترش روند پیروزی انقلاب و نابودی رژیم پهلوی و از سوی دیگر در جهانی کردن انقلاب اسلامی، تأثیر عمیقی داشت و شاید اگر امام به فرانسه سفر نمی‌کردند تحولات سیاسی در ایران به این سرعت اتفاق نمی‌افتاد و شاید جهت تحولات تغییر می‌کرد. علاوه بر این، بسیاری بر این باورند که سفر امام خمینی(ره) به فرانسه، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است؛ چرا که مردم جهان یکباره در نوفل‌لوشاتوی فرانسه، مردی را دیدند که یک تنه علم مبارزه با رژیم سلطنتی را بر دوش گرفته است و در حضور دهها خبرنگار، روزنامه‌نگار، فیلم‌بردار و عکاس، آرمانهای اسلامی خود را تشریح می‌کند.

امام قریب به سه ماه در فرانسه مقیم بود. در این مدت جریان انقلاب شتاب گرفت و هرچه می‌گذشت از قدرت محمدرضا پهلوی در کشور کاسته می‌شد و در مقابل، نفوذ کلمه امام در میان اقشار مختلف، افزایش می‌یافت و تقریباً همه روزه اخبار انقلاب ایران عنوان و تیتر روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف بود.


در تدارک استقبال

بازگشت امام به ایران به آسانی ممکن نبود و در آن اوضاع و احوال، احتمال هر خطری می‌رفت. همچنین، همه می‌دانستند اگر سوءقصدی علیه جان ایشان صورت گیرد، کنترل اوضاع به هیچ‌وجه امکان‌پذیر نخواهد بود. به هر صورت ایجاب می‌نمود تشکیلاتی به وجود آید تا از یک سو برنامه‌های استقبال از امام را تنظیم کرده، از سوی دیگر تدابیر امنیتی را برای حفظ سلامت ایشان رعایت نماید. به این منظور و در آن شرایط حساس به صلاح‌دید شورای انقلاب، کمیته استقبال از امام خمینی(ره) تشکیل شد که افرادی از گروههای مختلف و احزاب سیاسی وقت در آن ایفای نقش می‌کردند.

غروب روز 11 بهمن1357، کمیته استقبال زمینه را برای ورود امام به کشور مهیا کرده بود. مردم از دورترین نقاط کشور برای استقبال از امام به تهران رفته بودند و صدها خبرنگار داخلی و خارجی نیز برای پوشش خبری به تهران آمده بودند و همه ورود ایشان را انتظار می‌کشیدند.


بازگشت به ایران

اولین شرط امام برای بازگشت به ایران، خروج شاه از کشور بود که آن را اولین‌بار، روز سوم آبان ماه 1357 در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فرانس‌پرس اعلام کردند: «تا وقتی شاه در ایران است من به ایران باز نمی‌گردم.»

ممانعت دولت وقت رژیم پهلوی از بازگشت امام به ایران، احساسات مردم را علیه رژیم و دولت بختیار به شدت تحریک کرد و در اعتراض به آن، جمعی از روحانیون در دانشگاه تهران، تحصن اختیار نمودند و اعلام کردند تا زمانی که امام به ایران بازنگردد، به تحصن خود ادامه خواهند داد.

دولت بختیار که تحت فشارهای شدید داخلی و خارجی قرارگرفته بود و از بستن فرودگاهها نیز نتیجه‌ای نگرفت، علی‌رغم مخالفت بعضی از سران ارتش، دستور داد فرودگاهها را باز کنند و به هواپیمای حامل امام و همراهانشان اجازه داد در فرودگاه مهرآباد بر زمین بنشیند.


استقبال بی‌نظیر

صبح روز 12 بهمن 1357 شهر تهران رنگ و رویی دیگر داشت. خیابانهای منتهی به فرودگاه مهرآباد و میدان شهیاد (میدان آزادی) مملو از جمعیتی بود که از ساعتها قبل به فرودگاه آمده بودند و بی‌صبرانه ورود امام خمینی(ره) را انتظار می‌کشیدند. همچنین صدها خبرنگار، روزنامه‌نگار، عکاس و گزارش‌گر داخلی و خارجی در نقاط مختلف شهر مستقر شده بودند تا از مراسم استقبال از امام، فیلم و عکس و گزارش تهیه کنند.

عاقبت، انتظار مردم پایان یافت و هواپیمای حامل امام در آسمان شهر ظاهر شد. میلیونها چشم رو به آسمان بود. همه آرزو داشتند هواپیما سلامت به زمین بنشیند. خبرنگار مجله تایم از چشم یک غربی، لحظه فرود هواپیما و خروج امام را از آن، این گونه به تصویر کشیده است: «هواپیمای اجاره‌ای ایرفرانس 747، قبل از آن که در باند فرودگاه مهرآباد تهران به آرامی به زمین بنشیند، آسمان شهر را دور زد و سه بار از نزدیک کوه البرز گذشت. صبح‌گاه سرد ماه فوریه، پیرمرد نحیف، با عمامه‌ای سیاه، عبایی بلند و در حالی که نظامیان و خبرنگاران، وی را احاطه کرده بودند از هواپیما خارج شد. با قد خمیده و در حالی که بازوی یکی از خدمه هواپیما را گرفته بود از پلکان پایین آمد و قدم به خاک ایران گذاشت. آیت‌الله روح‌الله خمینی رهبر روحانی انقلاب با قدرت زایدالوصفی بعد از تبعید پانزده ساله، به خانه خود برگشت. به طور مسلم آن لحظه آغاز دوره‌ای جدید در کشور بود.»

بدین‌ترتیب «پرواز انقلاب» در 12 بهمن از فرودگاه شارل دوگل به پرواز در آمد و رهبر انقلاب را در فرودگاه مهرآباد تهران پیاده کرد. 150 تن خبرنگار خارجی که عمده‌ترین شبکه خبری دنیا را تشکیل می‌دادند، همراه امام در «پرواز انقلاب» حضور داشتند. یکی از مهمترین نکات پرواز انقلاب، خالی بودن نیمی از صندلی‌های بوئینگ 747 ایرفرانس بود در حالی که هواپیمای چارتر ایرفرانس گنجایش بیش از 400 نفر را داشت اما از پذیرش حدود 250 مسافر خودداری نمود تا بتواند به اندازه کافی سوخت‌گیری کند و در صورت عدم فرود در تهران به پاریس بازگردد این مطلب بیش از هر چیز نشان‌دهنده نگرانی از احتمال عدم موفقیت و شکست پرواز بود. با این حال امام مصرانه و در کمال آرامش اعلام کرد که به کشور بازمی‌گردد.

آرامش امام در طول پرواز برای تمام خبرنگاران و همراهان وی شگفت‌انگیز بود. روزنامه کیهان در گزارش ویژه خود در روز دوازدهم بهمن چنین نقل می‌کند: «یک خانم مهماندار هواپیمایی که آیت‌الله را به تهران آورد گفت، اندکی بعد از سوار شدن به هواپیما امام به طبقه بالای هواپیما رفت، نمازش را خواند و بعد روی دو پتو خوابید. از کنار وی که عبور کردم آرام به خواب رفته بود و بار دیگر که برگشتم هنوز در خواب بود.» خواب آرام امام ظاهراً نشان می‌دهد که وی بیمی از احتمال افزایش برخوردهای خونین بین نیروهای نظامی و هوادارانش به دنبال ورودش به تهران به خود راه نداده است.

هواپیمای ایرفرانس حامل آیت‌الله خمینی و همراهان وی در ساعت 30/9 صبح در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست تا بدین‌ترتیب پر شکوه‌ترین و بی‌سابقه‌ترین استقبال تاریخی رقم بخورد. مردم از شهرهای گوناگون خود را به تهران رسانده بودند. روزنامه کیهان، طول جمعیت استقبال کننده را 32 کیلومتر و تعداد افراد حاضر را بیش از 3 میلیون نفر تخمین زد. امام خمینی(ره) پس از ابراز تشکر از استقبال‌کنندگان، طی سخنان کوتاهی، دولت بختیار را غیرقانونی و و غاصب دانستند و حضور خود در میان مردم و فرار شاه از ایران را نتیجه زحمات همه طبقات ملت و رمز این پیروزی را در وحدت کلمه دانستند.

امام خمینی(ره) فرار شاه از کشور و توسل او به بیگانگان را یادآور شد و گفت: «پیروزی ما وقتی است که دست این اجانب از مملکت کوتاه شود و تمام ریشه‌های رژیم سلطنتی از این مرز و بوم بیرون برود. ما این دولت را نمی‌توانیم بپذیریم. ملت ایران رأی بر سقوط سلطنت داده است. بنابراین، ما نه مجلس را قبول داریم و نه حکومت را قانونی می‌دانیم، باید دولت کنار برود. شورای انقلاب حکومت را تعیین خواهد کرد. حکومت موقت موظف خواهد بود که مقدمات رفراندوم را تهیه کند. قانون اساسی که تدوین شد، به آراء عمومی گذاشته می‌شود، که اگر مردم قبول کنند، رژیم جمهوری و قانون جمهوری خواهد بود... من، اعلام می‌کنم که دولت فعلی غاصب است و غیرقانونی است و اگر زیادتر از این لجاجت کند مسئول خواهد بود.»

این مراسم که به مدت بیست دقیقه توسط تلویزیون دولتی ایران به طور زنده، پخش می‌شد، ناگهان با ظاهر شدن عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون قطع گردید. عده‌ای عصبانیت نظامیان از نواخته نشدن سرود شاهنشاهی و عده‌ای همانند بختیار، حمله عوامل ناشناس کمونیستی را دلیل قطع پخش زنده مراسم استقبال از امام اعلام کردند. به هر روی قطع پخش زنده تشریف‌فرمایی امام، در شهرهای ایران، بازتاب بدی پیدا کرد، عده‌ای تلویزیون‌های خود را شکستند و عده‌ای دیگر دچار نگرانی برای سلامتی امام شدند. اما در تهران، امام خمینی(ره) پس از سخنان خود در فرودگاه، در میان استقبال چند میلیونی مردم که در سرتاسر مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا گرد آمده بودند، وارد بهشت زهرا شدند. امام در قطعه 17 بهشت زهرا بر مزار شهدای انقلاب ایران برای متجاوز از دو میلیون نفر نطق تاریخی خود را درباره شاه، دولت، مجلسین و ارتش ایراد نمودند.

عده‌ای از دولت‌مردان رژیم پهلوی هم مأمورانی به میان مردم فرستاده بودند و اوضاع را به دقت زیر نظر داشتند و همه انتظار داشتند سخنان تعیین‌کننده‌ای از زبان امام بشنوند. می‌خواستند بدانند امام در مورد آینده نظام حکومتی، دولت فعلی، ارتش و قدرتهای خارجی و... چه می‌گویند و برنامه‌های آینده ایشان چیست، امام در این سخنرانی، حجت را بر همه تمام کردند و شاه بیت سخنانشان غیرقانونی دانستن دولت بختیار و اعلام تشکیل دولت موقت در آینده نزدیک بود. امام خمینی(ره) پس از آن که در مدرسه رفاه مستقر گردیدند هم طی پیامی برای نظامیان از آنها خواستند که با دولت بختیار همکاری نکنند.

استقبال بی‌نظیر مردم از امام خمینی در روز دوازدهم بهمن ماه 1357 و شور و شوق اقشار مختلف جامعه برای ملاقات با امام، بعضی از اطرافیان ایشان را به این فکر انداخت که اگر این جمعیت که به استقبال امام آمده است، بخواهد با امام ملاقات کند، مدرسه رفاه گنجایش پذیرش چنین جمعیتی را نخواهد داشت و می‌توانست مسأله‌ساز شود. از این جهت برای رفع این مشکل مکان دیگری مورد نیاز بود تا این قضیه حل شود که در نهایت مدرسه علوی مورد قبول امام واقع شد، پس از آن که مدرسه علوی آماده شد، امام همان شب اول ورود به ایران، در مدرسه رفاه استراحت نمودند و با مداد روز 13 بهمن به مدرسه علوی منتقل شدند.

کنترل جمعیت ملاقات‌کننده‌ها بسیار مشکل بود و اندکی سهل‌انگاری موجب آسیب دیدن افراد مسن و احیاناً ضعیف می‌شد و به علاوه این که خبرنگاران زیادی، این جریانات را پوشش می‌دادند به این دلیل لازم بود برنامه‌های دقیقی برای نظم دادن به آن جمعیت مشتاق تدارک دیده می‌شد؛ اما با وجود همه تلاش‌ها به گفته هادی غفاری، ملاقات زنان با امام از همه پر دردسرتر بود: «جمعیت زیادی به مدرسه علوی رفت و آمد می‌کرد. برای این که بتوانیم آن جمیعت زیاد را کنترل کنیم، برنامه‌های فوری تدارک دیدیم، بسیاری از پیش‌بینی‌های کمیته استقبال از امام، در آن شلوغی جمعیت، عملاً نادرست از آب در آمده بود و تمهیداتشان کارایی نداشت. همان موقع گفتند که خانم‌ها می‌خواهند به دیدن حضرت امام بیایند. احساس ما این بود که ممکن است خانم‌ها وقتی امام را از پشت پنجره ببینند احساساتشان تشدید شود و به دلیل ازدحام، به آنان خفگی دست بدهد و یا احیاناً چادر از سرشان بیفتد و یا طوری شود که مطلوب حضرت امام نباشد؛ بنابراین خدمت امام گفتم که اجازه بدهید تا فقط آقایان تشریف بیاورند، ولی ایشان جواب دادند: ‌نه، مانعی ندارد، عرض کردم ممکن است خانم‌ها با دیدن شما احساساتی شوند و بعضی‌ها غش کنند وبه خصوص این که فیلمبرداران خارجی هم هستند و دنبال نقاط کوری می‌گردند، ولی امام خیلی محکم فرمودند: هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد.»

از حال و هوای آن روز شهر تهران و شور و هیجان مردم در هنگامی که امام را ملاقات می‌کردند و نیز از ابراز احساسات آنها گزارش‌های متعددی چاپ و منتشر شده است. با این وصف روز 12 بهمن و سرآغاز دهه فجر و پیروزی انقلاب، به عنوان یک روز فراموش‌نشدنی در تاریخ انقلاب ایران ثبت شد و در خاطر و یاد ملت ایران برای همیشه باقی ماند.




منابع:
ـ علی‌اکبری بایگی، علی‌اکبر، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران از مهاجرت امام خمینی به پاریس تا پیروزی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صفحات متعدد
ـ نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)، جلد دوم، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ سوم، 1371، صص 354 و 355
ـ یزدی، ابراهیم، آخرین تلاشها در آخرین روزها، تهران، انتشارات قلم، چاپ اول، 1363، صفحه 186
ـ خلیلی، اکبر، گام به گام با انقلاب، جلد اول، تهران، مؤسسه انتشارات سوره، چاپ دوم، 1375، ص 282
ـ قاسم‌پور، داود، دهه سرنوشت‌ساز (12 بهمن 57 تا 22 بهمن 57)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385، صفحات متعدد



 
تعداد بازدید: 834


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: