17 بهمن 1391
منتقدان حاضر در نشست نقد رمان «کره طلایی» در سرای اهل قلم علاوه بر تحسین این اثر به دلیل زبان متناسب با مخاطب نوجوان، جزیینگری نویسنده و نگاه تیزبینانه او را ستودند. اما نوشتن در حوزه نوجوان را کاری دشوار دانستند و گفتند کاش این کتاب از سوی نوجوانان هم مورد ارزیابی قرار میگرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، خبرگزاری کتاب ایران خبر داد که نشست نقد و بررسی رمان «کره طلایی» با حضور انوشه منادی به عنوان نویسنده این کتاب و محسن فرجی، رسول آبادیان و فرزام شیرزادی به عنوان منتقد، عصر 16 بهمنماه 91 در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست، به پیشنهاد فرزام شیرزادی به عنوان دبیر علمی برنامه، بخشی از فصل نخست داستان از سوی نگارنده آن برای حاضران جلسه قرائت شد.
سپس فرزام شیرزادی به عنوان منتقد، داستان کتاب «کره طلایی» را برای مخاطب نوجوان، روان و یکدست توصیف کرد و با بیان اینکه نویسنده در طول نگارش کمتر به تکرار افتاده است، از رسول آبادیان خواست تا نظرش را درباره «کره طلایی» مطرح کند.
آبادیان رمان «کره طلایی» را دارای نظم و انسجامی توصیف کرد که مخاطب را از نظر ذهنی و به نحو ملموس و دوست داشتنی با خود همراه میکند. وی افزود: زبان داستان تا حد قابل قبولی میتواند با مخاطب نوجوان ارتباط بر قرار کند.
این منتقد از به هم ریختن تسلسل ذهنی مخاطب در طول داستان به عنوان یکی از نکات قابل توجه در «کره طلایی» یاد و تصریح کرد: با وجود ایرادهای فنی که نمیتوان در نقد این کتاب از آنها چشم پوشید، این کتاب اثری خواندنی و لذتبخش است.
در ادامه محسن فرجی به عنوان دیگر منتقد این اثر، به ویژگی جزیینگری نویسنده در بیان داستان اشاره کرد و افزود: روابط، جغرافیا و فضایی که قصه در امتداد آن شکل میگیرد، بیانگر تجربهزیستی نویسنده است و نگاه تیزبینانه و هوشمندانه نگارنده را یادآور میشود.
وی از پراکنده نبودن روایتهای داستان و کلی نبودن این روایتها به عنوان دیگر ویژگیهای بارز اثر یاد کرد و با اشاره به مجموعه داستانهایی از انقلاب که در حال مطالعه آنهاست گفت: در داستانهای انقلابی گویا شخصیتها به نحو عامدانهای از روستا برآمدهاند و نحوه اعتراض آنان از طریق اعلامیه است اما «کره طلایی» با وجود آنکه اثری مربوط به انقلاب است، از این کلیشهها رهاست.
سپس شیرزادی به شعارزده نبودن و القا نکردن موضوعی خاص به مخاطب نوجوان در این اثر تاکید کرد و گفت: داستان، ایدئولوژی خاصی را به مخاطب تحمیل نمیکند. نوجوانانی که در منطقه نارمک تهران زندگی میکنند، به اقتضای سن و سالشان کارهایی انجام میدهند که به انقلاب سال 1357 گره میخورد.
وی با بیان اینکه «شخصیتهای داستان با پرداخت جزییات کامل شدهاند» افزود: داستان از پیش به مخاطبش نمیگوید که قرار است انقلابی روی دهد، بلکه زبان داستان با لحن خونسرد نویسنده، بی آن که نگارنده عصبی یا تند شود، مخاطب را به حقیقت رخ دادن انقلاب سوق میدهد.
نویسنده مجموعه داستان «سه شنبه قرقی» از «لحن»، «انگیزه» و «نظرگاه» بهعنوان سه ضلع مثلثی یاد کرد که منادی در رمان «کره طلایی» به خوبی از پس ساخت آن در طول داستان بر آمده است و تاکید کرد: باید در نظر داشت که مخاطب این کتاب نوجوان است و این کتاب به نسبت سایر آثار حوزه نوجوان کار در خور توجهی است.
در ادامه آبادیان نوشتن در حوزه نوجوان را کاری دشوار دانست و گفت: کاش این کتاب بهجای منتقدان اثر از سوی نوجوانان مورد ارزیابی قرار میگرفت و آنها، خود از جذابیتهای اثر متعلق به گروه سنیشان سخن میگفتند و ما را از لذتهای کتاب آگاه میکردند.
این منتقد ادبی، تعدد شخصیتها از آغاز تا پایان رمان «کره طلایی» را موضوعی دانست که ممکن است ذهن مخاطب نوجوان حرفهای کتاب را درگیر کند و افزود: 20 تا 30 شخصیت تا صفحه 10 کتاب خلق میشوند. اما کلیت داستان را فقط سه یا چهار شخصیت پیش میبرند.
وی با بیان اینکه «نویسنده به شعور مخاطبش احترام گذاشته است» نظر متفاوتش را نسبت به شعارزده نبودن کتاب بیان کرد و افزود: اینکه فقر باعث انقلاب شده یا موارد کلیشهای دیگر از این دست، نمونههایی از شعارزدگی در این داستانند. همچنین سرهنگ، به عنوان یکی از شخصیتهای داستان، با آن همه تمول چگونه میتواند در منطقهای فقرزده زندگی کند؟
انوشه منادی، نویسنده رمان «کره طلایی» در پاسخ به این سوال گفت: این مربوط به ویژگیهای محلههای آن زمان است که مانند امروز طبقاتی نبودند.
فرجی هم با تایید شعاری نبودن متن این داستان، موافقت نسبیخود را با خونسرد نبودن راوی تا پایان داستان ابراز کرد و با اشاره به جمله «نتوانست خنده گشاد و بیمزهاش را جمع کند» در صفحه 28 کتاب گفت: به نظر میرسد این خونسرد نبودن راوی گاهی از دست نویسنده در رفته است. همچنین شخصیتها در طول داستان متحول نمیشوند. انسانها یا خوب هستند یا بد. شخصیتها گاهی از زبان راوی توصیف شدهاند و او اجازه نداده است که متن شخصیتها را به مخاطبش بنمایاند.
وی نداشتن پیرنگ استوار را دیگر ضعف «کره طلایی» دانست و افزود: این کتاب خردهروایتهایی است که با جزیی نگری نویسنده به نگارش درآمدهاند. در واقع فصل اول کتاب ارتباطی با فصلهای دیگر برقرار نمیکند.
منادی با تایید دوقطبیبودن شخصیتهای کتابش اظهار کرد: این موضوع برآمده از واقعیتهای آن زمان است. تفاوت میان فقر و ثروت نمایان بود. جامعه را باید با ابزار جنبی آن دید. البته باید محدوده زمان پرداخت به داستانهای انقلاب را هم در نظر داشت. مولف تحت تاثیر چارچوبی است که برای داستان انقلابی تعریف کردهاند.
در ادامه آبادیان این کتاب را بیانگر تجربههای انسانی مشترکی در کشورمان دانست که برای مخاطب همه شهرها قابل لمس است و گفت: در ماجرای کشته شدن گربه از سوی سرهنگ، راوی میپرسد که چرا باید سرهنگ این کار را انجام دهد؟ درحالی که باید خَدَم و حشم او برای مثال این کار را انجام میدادند. همچنین شخصیت «جمشید بلند» کتاب را شخصیتی دانست که میتوانست کارایی بهتری در اثر بیابد.
فرجی اما کشته شدن گربه از سوی سرهنگ را به عنوان سمبلی از ایران دانست که کمتر در داستانهای انقلابی به آن پرداخته میشود و آن را از نقاط قوت اثر ارزیابی کرد و گفت: داستان میتوانست با نام بهتری منتشر شود که ربط عمیقتری با اثر بیابد.
رمان «کره طلایی» سیامین اثر داستانی منتشر شده از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی است. این اثر در سال 1374 از سوی این دفتر منتشر شد و سال 1388 از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ دوم رسیده است.
تعداد بازدید: 974