18 بهمن 1391
حسین حاتمی
درآمد
در سالهای اخیر «رسانهها» و شبکههای اطلاعرسانی یکی از ابزارهای اصلی و ضروری در کامیابی و پیروزی تمامی انقلابهای بزرگ و کوچک جهان به شمار میرود. چرا که بدیهی است انقلابیون برای رساندن «صدایِ» خود به دیگران به قصد فراگیر نمودن انقلاب که از عوامل اصلی پیروزی است، نیاز مبرم به رسانههای جمعی فراگیر و گسترده دارند. انقلاب اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست. تفاوت دسترسی انقلابیون ایران به شبکههای گسترده اطلاع رسانی در دوره اقامت امام خمینی در نجف با دوره اقامت ایشان در پاریس و نتایج حاصل از هر یک، شاهدی بر این مدعا است. در مدت تبعید رهبر انقلاب در نجف، نهضت اسلامی تحت کنترل شدید دولت عراق نتوانست از شبکههای اطلاعرسانی و رسانههای جمعی بزرگ و معتبر بهره ببرد. انقلابیون تنها از یک شبکه اطلاع رسانی محدود و غیر رسمی استفاده میکردند که صرفاً کارکردی داخلی داشت. اما عزیمت رهبر انقلاب به پاریس و قرار گرفتن در فضای آزاد رسانهای آنجا، تغییرِ «راهبرد رسانهای» انقلاب را در پی داشت. در این راهبرد جدید انقلابیون و در رأس همه شخص رهبر انقلاب با استفاده کامل از ظرفیتهای بزرگ و گسترده رسانهای مستقر پاریس توانستند مسیر تحولات سیاسی انقلاب را بسیار سریعتر و هموارتر به هدف مورد نظر ـ تغییر رژیم ـ سوق دهد.
شبکه پیامرسانی و ارتباطی نهضت در دوره اقامت امام در نجف
امام خمینی در دوره اقامت در نجف اگرچه به شدت از سوی دولت عراق محدود شده بود، اما با وجود این کاملاً بر اهمیت تبلیغات و اطلاعرسانی صحیح در جریان نهضت اسلامی واقف بود: «ما موظفیم برای تشکیل حکومت اسلامی جدیت کنیم، اولین فعالیت را در این راه تبلیغات تشکیل میدهد ... شما الان نه کشوری دارید نه لشگری؛ ولی تبلیغات برای شما امکان دارد و دشمن نتوانسته همه وسایل تبلیغاتی را از دست شما بگیرد، وظیفه ما این است که از حالا برای پایهریزی یک دولت حقه اسلام کوشش کنیم ... تعلیمات بدهیم، همفکر بسازیم، یک موج تبلیغاتی و فکری به وجود بیاوریم، تا یک جریان اجتماعی پدید آید و کمکم تودههای آگاه، وظیفهشناس و دیندار در نهضت اسلامی متشکل شده، قیام کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند»(امام خمینی، 1377: صص 115-120).
بر همین اساس بود که انقلابیون از معدود ابزارهای تبلیغاتی و رسانهای نهایت استفاده را می بردند. در این رابطه باید بویژه از کارکرد رسانهای مجالس مذهبی خصوصاً در سالهای 1356 و 1357 از قبیل ماههای محرم و صفر و رمضان ترحیم، هفتم، چهلم، سالگرد شهدای سرکوب رژیم، اعیاد مذهبی و مجالس روضه نام برد. این گونه مجالس معمولاً پس از گرد آمدن جمعیت قابل ملاحظهای تبدیل به تظاهرات و شعاردهی علیه رژیم میشد. استفاده از مجالس مذهبی چند امتیاز برای انقلابیون به همراه داشت: اول اینکه حرمت این مجالس اغلب مانع از برخورد مؤثر رژیم با آنها یا جلوگیری از تشکیل آن می گردید و بنابراین فرصتی پیش می آمد تا یک تجمع مذهبی ـ رسانهای در قالب اینگونه مراسم پدید آید. دوم اینکه ماهیت اساساً مذهبی این مجالس هر چه بیشتر رنگ مذهبی به جنبش می داد و روح مذهبی حرکت انقلابی را تقویت میکرد(حسینی، 1381: 304) و سوم و از همه مهمتر سخنرانیهایی که به عنوان بخش اصلی این برنامهها انجام میشد، نقش یک رسانه عمومی مهیج و بخشی از شبکه اطلاع رسانی جنبش را ایفا می نمود.
ابزار دیگر اعلامیهها و نوارهای سخنرانیهای رهبر انقلاب بود که نقش به سزایی در شناساندن و تشریح اهداف انقلاب داشت. برای نمونه یکی از شاگردان امام مینویسد «ما نوارهای درس حضرت امام را تهیه میکردیم و طلاب و روحانیون نوارها را گوش می دادند. رسیدن نوارهای درس ولایت فقیه به قم موجی در بین انقلابیون به وجود آورد و تحول اساسی در آنان ایجاد کرد. وقتی نوارها دست به دست میگشت، کمکم فکرها و اذهان به عمق قضیه پی بردند.»(طاهری خرم آبادی، 1377: 64)
از این دوره به بعد «نوار کاست» در انتقال پیام و اندیشه امام خمینی به داخل کشور نقش مهمی ایفا نمود و بعدها با عزیمت ایشان به پاریس به کاربرد وسیعتری در پیشبرد نهضت اسلامی دست یافت. در واقع از پایان سال 1348 است که نوار کاست یکباره کاربردی انقلابی یافت. با توجه به همین نقش حیاتی و مرکزی بود که روزنامهنگاران اروپایی نهضت امام خمینی را «انقلاب کاست» نامیدند (فراتی، 1384: 99).
اما نکته ای که در این زمینه برای ما اهمیت دارد، این است که علیرغم همه این تلاشها، این شبکه عمدتاً کارکردی داخلی داشت و به دلیل محروم بودن از رسانهها و روزنامههای بزرگ جهان هرگز نمی توانست در خارج از مرزهای ایران نقش مؤثری ایفا کند. به همین خاطر بود که در تمام سالهایی که امام در عراق تبعید بود علیرغم تلاشهای دانشجویان ایرانی مقیم اروپا و آمریکا، نهضت اسلامی نتوانست از خود چهرهای جهانی نشان دهد. درک این موضوع زمانی آسانتر خواهد شد که هجوم رسانههای بزرگ دنیا را برای دیدار و مصاحبه با امام در پاریس شاهد باشیم.
هواپیمای حامل امام خمینی و همراهان بعد ظهر روز 14 مهر 1357 در فرودگاه پاریس به زمین نشست (نجاتی، 1373، ج2: 103) و بدینگونه دوره جدیدی در نهضت اسلامی رقم خورد. رهبر انقلاب بلافاصله پس از ورود به پاریس و با اشاره به برخی محدودیتهای اولیه دولت فرانسه، قصد خود را برای استفاده از ظرفیت رسانه ای پاریس اعلام نمود «من هر جا بروم حرفم را میزنم. من از فرودگاهی به فرودگاه دیگر و از شهری به شهر دیگر سفر میکنم تا به دنیا اعلام کنم که تمام ظالمان دنیا، دستشان را در دست یکدیگر گذاشته اند تا مردم جهان صدای ما مظلومان را نشنوند. ولی من صدای مردم دلیر ایران را به دنیا خواهم رساند»(همراه امام در پاریس،1385: 5).
اما پس از آنکه خبر مربوط به ایجاد محدودیت برای امام در فرانسه در مطبوعات داخل کشور منعکس گردید، تعدادی از شخصیتهای روحانی و سازمانها و انجمنها با ارسال تلگرامهایی برای رئیس جمهور فرانسه، خواستار مهمان نوازی از رهبر انقلاب اسلامی شدند که مهمترین آنها تلگرام آیتالله مرعشی نجفی بود. کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر نیز طی بیانیهای از مقامات فرانسوی تقاضا کرد که آزادی رفت و آمد و اظهار نظر را برای رهبر شیعیان جهان تضمین کند (روزنامههای کیهان و اطلاعات، 16/7/57). به این ترتیب به تدریج محدودیتهای امام کاسته شد و امام در پاریس آزادی قلم و بیان قابل توجه ای یافت.
به این ترتیب عزیمت امام به پاریس ایشان را در کانون تجمعِ بزرگترین و فراگیرترین روزنامهها و رسانههای تصویری جهان قرار داد و از این تاریخ بود که این رسانهها خواسته یا ناخواسته در خدمت امام و انقلاب اسلامی قرار گرفتند. و اینگونه بود که همه این خبرگزاریها، روزنامهها و رسانههای تصویری بزرگ دنیا در عرض چند ماه، نقش شبکه بزرگ اطلاع رسانی انقلاب اسلامی را ایفا نمودند.
رهبر انقلاب در پاریس
بدون تردید یکی از مهمترین پیامدهای قابل پیشبینی هجرت تاریخی امام به پاریس، جهانی شدن انقلاب اسلامی بود. چرا که جریان آزاد اطلاعات در اروپا بر عکس کشورهای اسلامی و شرقی، به آسانی صدا و پیام انقلاب را به سراسر جهان مخابره میکرد. اروپا مرکز مهمترین خبرگزاریها و رسانهها و مطبوعات جهان بود که در جستجوی تازه ترین اخبار جهان بودند و در رقابت با همدیگر به سر میبرند و بنگاههای خبری دنیا را تغذیه میکردند. و این مسئلهای بود که دولت ایران به هیچ وجه بدان توجه نکرده بود و درست عکس این قضیه تصور مینمود که با رفتن رهبر انقلاب به پاریس ارتباط او با هوادارانش قطع خواهد شد. (سولیوان، 1361: 118 ـ 117؛ ونس، 1362: 26).
بدینسان بر خلاف انتظارات و تصورات، در نوفل لوشاتو دهها خبرنگار خارجی در اطراف خانه امام مستقر شدند و فرانسه به عنوان مدعی دمکراسی و آزادی نمیتوانست در مقابل آنها مقاومت زیادی نشان دهد. در آغاز گاهی به آنها اجازه میداد که با رهبر انقلاب مصاحبهای ترتیب دهند.
به این صورت اقدامات امام در فرانسه و انعکاس گسترده فعالیتهای ایشان در مطبوعات و رسانههای گروهی از یک سو در گسترش روند پیروزی انقلاب و نابودی رژیم پهلوی و از سوی دیگر در جهانی کردن انقلاب اسلامی، تأثیر عمیقی داشت و چه بسا اگر ایشان به فرانسه سفر نمیکردند، تحولات سیاسی در ایران به این سرعت اتفاق نمیافتاد و شاید مسیر تحولات نیز تغییر میکرد. البته به نظر میرسد موقعیت مساعد خبری و اطلاع رسانی پاریس حتی قبل از ترک عراق، در انتخاب این شهر برای هجرت توسط امام بی تأثیر نبوده و یا دست کم در تصمیم به اقامت دائم در پاریس تا پیروزی انقلاب اسلامی مؤثر بوده است. خود امام مدتی پس از اقامت در نوفل لوشاتو در نامهای به یکی از یارانشان در قم به این مسئله اشاره دارد «اینجانب تا به دست آوردن محلی در کشورهای اسلامی در صورت عدم مزاحمت اینجا [پاریس] هستم. گرچه از جهاتی ناگوار است لکن برای رساندن صدای ملت به عالم مناسب است» (صحیفه نور، ج4: 229).
امام همچنین مدتی پس از بازگشت به ایران در سخنرانی خود در اسفند 57 به صورت مستقیم به کارکرد خبری و رسانهای پاریس در جهت جهانی کردن انقلاب اشاره کردند «خداوند تقدیر کرده بود که مسائل در آنجا [پاریس] به طور وسیع در همه جای دنیا پخش بشود و خبر نگارها از اطراف عالم هجوم کردند که گاهی روزی چندین مصاحبه میشد و خصوصاً از آمریکا که مصاحبههایی با آنها شد و آنها از همانجا پخش کردند به سراسر آمریکا و به بعضی از بلاد دیگر و ما هم مسائل ایران را در آنجا روشن کردیم به طوری که بسیاری از ابهاماتی که به واسطه تبلیغات سوئی که از طرف اجانب شده بود در آنجا رفع شد»( همان، ج6: 227).
اقامت امام در پاریس به اندازهای در زندگی سیاسی ایشان و روند انقلاب اسلامی مهم بود که حتی برخی از یاران امام، بازگشت ایشان به ایران در آن مقطع را به اندازه اقامت در نوفل لوشاتو مؤثر نمیدانستند. مهندس مهدی بازرگان در این رابطه مینویسد: «فشار دولت شاه به دولت عراق برای اخراج آیتالله خمینی از نجف و رفتن ایشان به پاریس ... تصادف مبارکی بود که با تجدید خاطره «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» راه گشای مؤثری برای ملاقاتها و مذاکرات و اقدامات گردید، چه با ایرانیهای مقیم و مسافرین از ایران و چه با دنیای خارج، حتی بهتر و راحتتر از آنکه اگر به ایران میآمدند توجهات و افکار از هرجا به روی ایشان و به سود پدیدهای که بعداً نامش انقلاب اسلامی ایران گزارده شد، جلب گردید»(بازرگان، 1363: 49).
همچنین پیر سالینجر، روزنامه نگار فرانسوی بر این باور است که اقامت امام در فرانسه نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است، چرا که با تحقق این سفر یک باره اخبار ایران عنوان بسیاری از رسانههای جهانی شد. «با رفتن وی به نوفل لوشاتو در حومه پاریس، آیتالله ناگاه آزادانه به رسانهها دست یافت و آنچنان نمونه حیرتانگیزی شد که تقریباً یک شبه به صورت یک فرد متشخص بینالمللی درآمد. او توانست با نظم بیشتر نوار تهیه نماید و توسط پیکهایی که هر روز از شهرهای مختلف حرکت میکردند، آنها را قاچاقی به ایران بفرستد. او توانست از خط مستقیم تلفن میان ایران و فرانسه نیز استفاده کند و خودش و دستیارانش بدون نگرانی از ضبط شدن مکالمات به هوادارن آیتالله در سراسر کشور تلفن بزنند و دستور برپایی تظاهرات را صادر نمایند.»(پیر سالینجر، 1362: 101).
محمد حسنین هیکل روزنامه نگار مصری نیز می نویسد: «ورود آیتالله خمینی به نوفل لوشاتو، یکی از نقطه عطفهای انقلاب بود. او اکنون در معرض توجه کامل مطبوعات و رادیوهای جهان که به تمام سخنان و اقدامات او توجه زیادی میکردند، قرارگرفته بود. او نشان داد که از منافع و امتیازاتی که از ظاهر شدن عاید میشود، مطلع است و بیانیهها و مصاحبههای خود را زمانبندی میکرد تا عنوانهای خبری در آمریکا و هر جایی را که برای نفوذ مساعد بود، به خود اختصاص دهد. در جریان سه ماه اقامت در فرانسه، آیتالله خمینی بیش از یکصد مصاحبه انجام داد. یعنی تقریباً هر روز سه تا چهار مصاحبه. بخش بزرگی از اوقات او در جلو دوربینهای تلویزیونی ظاهر میشد. یک نتیجه حضور آیتالله خمینی در پاریس این بود که سردبیران روزنامههای ایرانی را دچار حیرت و سرگردانی کرد. برای تهران مشکل بود که بتواند حادثهای را که در همه جای جهان عنوانهای اول خبری را به خود اختصاصی داده بود، نادیده بگیرد»(هیکل، 1362: 283).
شبکههای رادیویی و تلویزیونی نیز علاوه بر مطبوعات، از سراسر جهان به انتشار پیام امام میپرداختند و تقریباً هر روز اخبار انقلاب ایران عنوان و تیتر روزنامهها و رسانههای مختلف بود. آشکار است که اگر زمینه سفر به فرانسه فراهم نمیشد، این همه اقدامات مفید هم صورت نمیگرفت و این همه از آن روی بود که به تعبیر جالب و دقیق پارسونز سفیر وقت انگلستان در ایران، بزرگترین و پرشنونده ترین منبر جهان در اختیار امام قرار گرفته بود. «آیتالله خمینی در پاریس از تمام امکانات ارتباطی مدرن جهان برخوردار بود. خبرنگاران رسانههای خبری از چهار گوشه دنیا در آن حضور داشتند. پرشنونده ترین منبر خطابه جهان را در اختیار گرفت. منبری که هرگز در یک کشور اسلامی مانند سوریه و الجزایر در اختیار او قرار نمیگرفت»(پارسونز، 1363: 136).
انقلاب ایران در این زمان موضوع بسیاری از گفتگوها و مذاکرات سیاسی سران کشورهای بزرگ غربی است. در حالی که هر روز بر آتش انقلاب و سرسختی و پا فشاری امام برای سقوط رژیم شاه افزوده میشود، دولتهای اروپایی و آمریکا نیز به تدریج سرنوشت محتوم شاه و رژیم سلطنتی برای پایین کشیده شدن از تخت سلطنت را باور میکنند و دیگر امیدی به نجات تاج و تختش نمیبینند. (نجاتی، ج2، پیشین: 222).
بدین گونه انقلاب اسلامی و رهبر آن امام خمینی که تا چند ماه پیش با توجه به محدودیتهای شدید دولت عراق و عدم امکان دسترسی به رسانههای جمعی بزرگ دنیا محدود و محصور به داخل ایران و شهر نجف بود، به ناگاه با تصمیم امام برای عزیمت به پاریس تبدیل به مهمترین و حساس ترین مسئله روز دنیا گردید و به معنای تمام کلمه انقلاب و امام جهانی شدند. به همین دلیل بود که هنگام تصمیم رهبر انقلاب برای بازگشت به ایران صدها خبرنگار خارجی آمادگی خود را برای همراهی ایشان اعلام نمودند (یزدی، 1363: 186).
فعالیتهای رسانهای رهبر انقلاب در پاریس:
در نوفل لو شاتو، مؤثرترین ابزار رسانهای رهبر انقلاب، مصاحبه بود. روزنامه فیگارو اولین مصاحبه با امام را در آبان ماه 1357 و با لحن مساعدی انجام داد و راه را برای مطبوعات دیگر فرانسه و خبرگزاریهای اروپا و آمریکا باز کرد. از آن به بعد در نوفل لو شاتو، مصاحبه به یکی از کارهای روزانه و دائمی امام تبدیل گشت. در مدت اقامت در فرانسه، رقم جالب توجه 117 مصاحبه خبر نگاران رسانههای گروهی و مطبوعات و رادیو تلوزیون سراسر دنیا و خبر گزاریهای خارجی با امام خمینی ثبت شده است(بصیرت منش، پیشین: 112).
صادق طباطبایی در خصوص چگونگی انجام مصاحبهها میگوید: «مصاحبههای امام خیلی حساس شده و دقیقاً در جهت پیشبرد مقاصد انقلاب و روشنگر اهداف انقلاب و عمدتاً ایدئولوژیک بود. در آنجا شورایی تشکیل شده بود که عهده دار برنامههای مصاحبه ای امام بودند. چون فشار کار خیلی زیاد بود و سوالها هم خیلی تکرار می گردید، بنابراین امام چنین شورایی را تشکیل دادند که پاسخ سؤالهای خبرنگاران و روزنامه نگاران را بدهد و اگر احیاناً سؤال جدید مطرح می شد، پرسشهای تازه را خدمت امام می بردند تا ایشان به آنها پاسخ دهند و اگر احیاناً خبرنگاری عکس می خواست تهیه کند یا سؤالی بود که می خواستند حتماً آن را با امام در میان می گذاشتند آن وقت بود که موقتاً اجازه داده می شد که این سوالها حضوراً با خود امام در میان گذارده شود»(روزنامه آفتاب امروز، 17/11/1378: ص7).
بدینسان امام تقریباً به صورت خستگیناپذیری هر روز به مصاحبه با بزرگترین خبرگزاریها و روزنامههای جهان میپرداخت که مواضع اعلام شده ایشان ظرف چند ساعت به تمام نقاط دنیا مخابره میگردید.
علاوه بر مصاحبه، انجام دیدارهای حضوری نیز از برنامههای مرتبط با امور رسانه ای امام بود. دیدار با مهندس بازرگان و کریم سنجابی، محمد صدوقی، حسینعلی منتظری، عبدالکریم موسوی اردبیلی داریوش فروهر، عزت الله سحابی و حسن نزیه در دوران اقامت ایشان در فرانسه برگزار شد. (بصیرت منش، پیشین: 115).
در کنار انجام مصاحبهها و دیدارهای حضوری، سخنرانیهای امام نیز از جمله فعالیتهای رسانهای ایشان در فضای مساعد رسانهای نوفل لو شاتو بود. بر خلاف سخنرانیهای امام در نجف که در فضای بسته سیاسی عراق، بیشتر جنبه مذهبی و اخلاقی داشت، در پاریس تقریباً تمامی سخنرانیهای امام، محتوایی اعتراضی و تند سیاسی داشت. امام خمینی در مدت اقامت در فرانسه 65 سخنرانی ایراد کردند که به نسبت کمی، بیش از دو برابر تعداد سخنرانیهای ایشان از ابتدای نهضت در سال 1341 تا قبل از ورود به فرانسه بود. با در نظر داشتن مدت اقامت چهار ماهه امام در فرانسه (دقیقاً 118 روز) ایشان تقریباً یک روز در میان سخنرانی می کرد. اولین سخنرانی امام در این مدت، در 17 مهر 1357 و آخرین سخنرانی 8 بهمن 1357 بود. تعداد سخنرانیها به تفکیک ماه از این قرار است: مهر(13 سخنرانی)، آبان(33 سخنرانی)، آذر(11 سخنرانی)، دی (5 سخنرانی) و بهمن (3 سخنرانی)(همان: صص 111- 112)
پیامها و اعلامیههای رهبر انقلاب نیز همانند گذشته غالباً به مناسبتهای سرنوشت ساز در مسیر انقلاب، اعیاد و ایام مذهبی، محرم، رمضان، برکناری و روی کار آمدن کابینههای مختلف و سرکوب و کشتار تظاهرات مردمی توسط رژیم و بیشتر با مضمون و محتوای افشای ماهیت فاسد، مستبد، سرکوبگر و ضد اسلامی رژیم شاه صادر می شد. انتشار هر یک از این پیامها خود منشاء تحولات مثبت دیگری در روند نهضت اسلامی بود. تعداد پیامهای مکتوب امام (اعلامیه) در مقطع حضور در فرانسه، نزدیک به 40 فقره است(همان: صص 109-106).
یکی از راههای بررسی حجم فعالیتهای رسانهای امام در مدت اقامت در نوفل لوشاتو، شمارش کمّی تعداد پیامها، بیانات و مصاحبههای ایشان با رسانههای خارجی است. جدول زیر در یک مقایسه عددی به صورت تقریبی، فشردگی و تراکم فعالیتهای سیاسی رهبر انقلاب در این برهه چهار ماهه را نشان می دهد:
مکان سخنرانی پیام مصاحبه نامه جمع
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
نجف (مرداد 56 تا 14 مهر 57) 6 28 2 75* 111
پاریس (14 مهر 57 تا 11 بهمن 57) 78** 38 117 28 261
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
* شامل نامه، وصیتنامه، اجازهنامه، و احکام
**شامل سخنرانی، بیانات و گفتگو
در حقیقت تصور چنین حجمی از فعالیت از سوی رهبر سالخورده انقلاب بدون در نظر گرفتن فضای مساعد به دست آمده برای ایشان ممکن نیست. مقایسه میان نجف و پاریس و دفعات استفاده از هر یک از این ابزارهای تبلیغی، مؤید درک درست امام از شرایط متفاوت این دو موقعیت و اقتضائات این دو برهه تاریخی است. فشردگی فعالیت سیاسی امام نیز از مقایسه سَرجمعِ آنها در مدت ده ماهه نجف و چهار ماهه پاریس، به خوبی نمایان است؛ ضمن اینکه در نوعیت آن هم تغییر چشمگیری رخ داده است (شجاعی زند، 1382: 81-80).
از نتایج و پیامدهای دیگر هجرت تاریخی امام به پاریس و قرارگیری در فضای آزاد سیاسی ـ رسانهای آنجا برقراری ارتباطات مؤثر بینالمللی بود. به هر میزان که انقلاب در داخل ایران اوج میگرفت رهبری امام نیز در سطح گستردهتری در دنیا مطرح میگردید. رسانههای بینالمللی نیز در این زمینه کمک شایانی بود که امام به بهترین نحو از آن برای رساندن پیام انقلاب بهره میجستند.
تعدادی از این گفتگوها و دیدارها به قرار زیر است: گفتگو با آقاشاهی یکی از وزرای کابینه ضیاء الحق رئیس جمهور پاکستان، گفتگو با راسل کر نماینده پارلمان انگلیس، گفتگو با ریچارد کاتم استاد دانشگاه و کارشناس و پژوهشگر آمریکایی، گفتگو با کلود شایه نماینده مخصوص کاخ الیزه، گفتگو با سه تن از شخصیتهای امریکایی رمزی کلارک دادستان اسبق، ریچارد فالک استاد دانشگاه و دان لویی نماینده سازمانهای مذهبی.(بصیرت منش، 1387: صص 118-115).
نتیجه گیری:
بدینترتیب هرگز نمیتوان و نباید تأثیر مستقیم هجرت تاریخی امام خمینی به پاریس و به ویژه جنبه رسانهای آن را در روند پیروزی انقلاب اسلامی نادیده گرفت. چرا که محیط آزاد سیاسی ـ رسانهای پاریس بر خلاف خواست و اراده دولتمردان غربی، بستر بسیار مساعدی برای فعالیت و آزادی عمل رهبر انقلاب فراهم نمود. اصرار و جدیت امام برای بیرون آمدن از حصار بسته عراق و نجف و آمادگی ایشان برای گام نهادن در یک مبارزه بیتوقف و بیبازگشت در صورت ممانعت دولتها از انجام فعالیت سیاسی، همه نشانگر تشخیص درست و درک ایشان از این موقعیت حیاتی و سرنوشت ساز بود و بدیهی است انتخاب پاریس و تبدیل روستای نوفل لو شاتو به پایگاه انتشار پیام انقلاب و صدور فرامین انقلابی نیز به همین منظور صورت گرفت. در طی دوره کوتاه اقامت امام در پاریس (از 15/7/57 تا 11/11/57) که از پر نشاط ترین ایام حیات سیاسی ایشان است و فشرده ترین تحرکات و مبادلات سیاسی در آن رخ داده است، سرنوشت انقلاب اسلامی رقم خورد و مبارزات طولانی ملت ایران به نتیجه رسید. پر واضح است که این «به نتیجه رسیدن» تا اندازه زیادی منبعث از تغییر راهبرد رسانهای انقلاب و فضای آزادی عملی بود که رهبر انقلاب بویژه در عرصه رسانهای با تمام ظرفیت از آن به بهترین نحو بهره جست. با توجه به اینکه این محیط آزاد سیاسی هرگز در کشورهای اسلامی وجود نداشت، بنابراین پاریس ـ به عنوان مدعی آزادی و دموکراسی ـ می توانست مکان مناسب و مساعدی باشد.
هرچند فرانسویان در مقاطعی سعی در محدود کردن فعالیتهای امام خمینی داشتند و حتی دستگاه امنیتی فرانسه با همکاری ساواک در صدد ترور امام خمینی برآمد.
کتابنامه:
1. احمدی، محمدرضا، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377
2. بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، بی نا، تهران، 1363
3. بصیرت منش، حمید، امام خمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387
4. پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط، ترجمه پاشا شریفی، راه نو، 1363
5. حسینی، حسین، رهبری و انقلاب، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، 1381
6. خمینی، روحالله، ولایت فقیه، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هفتم، 1377
7. روزنامه آفتاب امروز، 17 بهمن 1378
8. روزنامه کیهان و اطلاعات، 16/7/57
9. سالینجر، پیر،آمریکا در بند، ترجمه امیر رضا ستوده، تهران، کتابسرا، 1362
10. سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران، ترجمه محمود اشراقی، انتشارات هفته، 1361
11. شجاعی زند، علیرضا، برهه انقلابی در ایران، انتشارات عروج، 1382
12. صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1387
13. فراتی، عبد الوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (امام خمینی در تبعید)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384
14. کوثر (مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی (س))، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی (ره)، 1387
15. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1373
16. ونس، سایرورس، نقش آمریکا در ایران (توطئه در ایران)، ترجمه محمود طلوعی، انتشارات هفته، 1362
17. همراه امام در پاریس، جمعی از نویسندگان، عروج، 1385
18. هیکل، محمد حسنین، ایران روایتی که نا گفته ماند، ترجمه حمید احدی، نشر الهام، تهران، 1362
19. یزدی، ابراهیم، آخرین تلاشها در آخرین روزها، انتشارات قلم، 1363
تعداد بازدید: 899