انقلاب اسلامی :: متن مصاحبه با 58 نفر از رجال رژیم پهلوی آماده چاپ می‌شود

متن مصاحبه با 58 نفر از رجال رژیم پهلوی آماده چاپ می‌شود

26 بهمن 1391

مصاحبه با 58 تن از رجال رژیم پهلوی طی 38 ماه تصویربرداری منجر به ضبط 524 ساعت گفت‌وگوی تصویری و تدوین و ویرایش 46 عنوان کتاب برای آماده‌سازی پروژه‌ی تاریخ شفاهی و تصویری ایران شده و علاوه بر آن از 1528 ساعت آرشیو صوتی، 11 هزار و 974 ساعت آرشیو تلویزیون ملی ایران، 20 هزار برگ سند رسمی یا شخصی برای تکمیل این پروژه بهره برده شده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، حسن بهشتی‌پور که از طرف سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان ناظر کیفی این پروژه انتخاب شده است، به خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: در سال‌های 1380، 1381 از جمله طرح‌هایی که ارایه شد به سیما، ساخت مستندی درباره تاریخ پهلوی دوم در فاصله سال‌های 1332 تا 1357 بود. هدف از ارایه چنین پیشنهادی این بود که جمهوری اسلامی تا حالا رژیم پهلوی را نقد کرده است اما اکنون کارگزاران نظام پهلوی را متقاعد کنیم تا خودشان نقاط قوت و ضعف این نظام را بیان کنند. این ایده با دکتر حسام الدین آشنا – مدرس دانشگاه – من و دو سه نفر دیگر مطرح شد پس از بیان شدن دیدگاه‌های مختلفی درباره این ایده، قرار شد که مستندی با حضور دست اندرکاران نظام پهلوی ساخته شود و این موضوع با مدیر وقت شبکه چهار که دکترحسین کرمی بود، در میان گذاشته شد. او هم پس از بیان دیدگاه‌هاش، این طرح را به گروه مستند شبکه چهار ارجاع داد. مدیر وقت گروه مستند، مجید زین‌العابدین هم نظرات خود را مطرح کرد و طرح تکمیل شد. هدف ما از مصاحبه با دست اندرکاران نظام پهلوی گفت‌وگو با افرادی بود که تجربه‌های دست اول دارند و خود در رژیم سابق مسئولیت بر عهده داشتند؛ بنابراین سراغ وزیران، معاونان و مسؤولان رده بالایی سازمان‌های مختلف رفتیم.

حدود چهار، پنج سال دو، سه نفر در ایران تحقیق کردند. چند نفر از ایرانیان مقیم آمریکا، فرانسه و انگلیس هم در مرحله تحقیق و مصاحبه مشارکت داشتند. آنان با پیگیری‌های مختلف مسؤولان نظام پهلوی را برای مصاحبه قانع می‌کردند چون آنان در مراحل اولیه که نگران تحریف و بهره برداری یک سویه از سخنانشان بودند، به شدت بی‌اعتماد بودند. پیش تولید و تولید از سال 1380 آغاز و با 58 نفر گفت وگو شد؛ بجز مصاحبه سه نفری که در توقیف FBI باقی ماند و چند نفر مانند آقای رضا قطبی ترجیح دادند فعلا مصاحبه‌هایشان نزد خودشان باقی بماند. شرایط دشواری بود؛ این افراد پا به سن گذاشته بودند علاوه بر آن متقاعد کردن آنان به مصاحبه، یک چالش بود. از طرف دیگر در کشورها و شهرهای مختلف آمریکا زندگی می‌کردند؛ به عنوان نمونه در سوئیس، فرانسه و انگلیس ساکن بودند. همین وضعیت باعث شد که تحقیقات مفصلی برای تولید این پروژه، انجام شود. برای جلب اعتماد مسؤولان رژیم پهلوی قول داده شد که بعد از مصاحبه نوار گفت و گوی آنان در اختیارشان گذاشته شود تا آن را ببینند و اگر مایل بودند نوار را به ما برگردانند، بنابراین تلاش می‌شد این افراد متقاعد شوند که آنچنان که واقعا هم همین‌طور بود و هست توطئه‌ای در کار نیست و هدف فقط ثبت تاریخ است.

ساخت این پروژه مستلزم صرف بودجه زیادی بود، آن هم در شرایطی که بودجه چندانی برای ساخت مستند در سیما اختصاص داده نمی‌شود؛ بنابراین کرمی نامه‌ای را برای علی لاریجانی – رییس وقت سازمان صدا و سیما – نوشت و لاریجانی تخصیص بودجه برای ساخت این مستند را تایید کرد؛ البته یکی از دلایل موافقت او مشاهده تجربه موفق قبلی دست اندرکاران پروژه در گفت‌وگوی پژوهشی مفصلی با بنی‌صدر - فرمانده وقت کل قوا - درباره جنگ تحمیلی بود که در روایت فتح انجام شده بود. دسترسی به بنی صدر و متقاعد کردن او به صحبت درباره جنگ تحمیلی نشاندهنده این بود که این گروه می‌تواند با دست اندرکاران نظام پهلوی هم صحبت کند اما وقفه‌ای در روند ساخت به وجود آمد که علاقه‌ای به بیان دلایلش ندارم.


به هر حال دو، سه سال وقفه ایجاد شد. بعد رییس سازمان صدا و سیما عوض شد و عزت‌الله ضرغامی آمد. او هم متقاعد شد که باید این برنامه ساخته شود و از آن حمایت کرد. سال 1387 بودجه برای ساخت پروژه‌های تاریخ شفاهی برای ساخت در خارج از کشور داده شد. در بخش سفارش تولید برنامه مستند صدا و سیما سرمایه گذاری کرد و از اعتبار کتابخانه ملی ایران و کتابخانه کنگره آمریکا به عنوان حامی معنوی استفاده کردیم البته پس از آنکه این پروژه در حد راش تهیه شد در مرحله تدوین مشکلاتی به وجود آمد و حمایت مادی از آن انجام نشد به ناچار با بودجه شخصی این کار ادامه پیدا کرد. تاکید من بر این است که اگر حمایت مسؤولین صدا و سیما در مراحل مختلف کار نبود، اساسا این پروژه شکل نمی‌گرفت و جا دارد از حمایت‌های آن عزیزان همه جانبه تشکر کرد.

توافقنامه‌ای کلی برای همکاری بین کتابخانه ملی و کتابخانه کنگره آمریکا در زمان ریاست محمد کاظم بجنوردی امضا شده بود، این توافقنامه پایه‌ای برای حمایت این کتابخانه از پروژه‌ تاریخ شفاهی تصویری شد. به طور قطع همین مساله در جلب حمایت مصاحبه شنودگان موثر بود.

بنده و آقای دهباشی با استفاده از راهنمایی‌های پژوهشگران پروژه در طراحی سوالات همکاری داشتیم و در هر مرحله پس از انجام مصاحبه ها با ارسال فایل صوتی به ایران در جریان مصاحبه‌ها قرار داشتم و به نوعی توفیق اجباری داشتم که فایل صوتی هر کدام از مصاحبه‌ها را به عنوان ناظر کیفی گوش کنم. در هر مرحله سوال های تکمیلی برای آقای دهباشی ارسال می شد. افرادی هم که با دست اندرکاران رژیم پهلوی مصاحبه می‌کردند در موضوع مورد بحث متخصص بودند و آنها کارشناسان موضوع اصلی مصاحبه محسوب می‌شدند؛ بنابراین مصاحبه شوندگان هم به اعتبار و احترام به کار کارشناسی آنان، با ما همکاری می‌کردند و به خاطر سابقه آشنایی مصاحبه‌کنندگان با عملکرد رژیم پهلوی، آنها می‌توانستند با مصاحبه شوندگان وارد چالش شوند. البته اگر برخلاف نیت علمی و معیارهای تاریخی ما احساس بازجویی به مصاحبه شوندگان دست می‌داد، آنان خود به خود مصاحبه نمی‌کردند؛ بنابراین مصاحبه با مرور زندگی آنان شروع می‌شد و از دوران کودکی خود می‌گفتند. مصاحبه‌کنندگان تلاش می‌کردند با سران رژیم پهلوی همذات‌پنداری کنند و در عین حال سوالات تاریخی را از آنان بپرسند؛ البته بعضی از مصاحبه‌شوندگان بیشتر همکاری و برخی از آنان کمتر همکاری می‌کردند. اما چند نفر از آنان هم حاضر نشدند که نوار مصاحبه را در اختیار ما قرار دهند.

مصاحبه‌های انجام شده به مرور به ایران فرستاده می‌شد اما زمانی که FBI یکی از همکاران ما را دستگیر کرد سه چهار مصاحبه به کشور ارسال نشده بود و در توقیف پلیس فدرال آمریکا باقی ماند. بنیاد مطالعاتی ایران در واشنگتن هم منابعی در اختیار داشتند که در اختیار ما قرار دادند مصاحبه‌هایی هم در آلمان و دانشگاه هاروارد آمریکا وجود داشت.

پرسش‌ها به فراخور هر کدام از مصاحبه شوندگان طراحی و از آنان پرسیده می‌شد البته عده‌ای از آنان تلاش داشتند که عملکرد خود را توجیه کنند اما برخی از آنان نیز از دیگران انتقاد می‌کردند. مصاحبه‌شوندگان آزادی داشتند که هرچه دلشان می‌خواهد بگویند و متقابلا به ما نیز این اجازه را داده بودند تا در لابه‌لای آنها هرچه دلمان می‌خواست می‌پرسیدیم. البته تلاش می‌کردیم در خلال مصاحبه علاوه بر سایر مباحث مهم در خاطرات پرفراز و نشیب زندگی آنها لایه‌های زیرین فروپاشی رژیم پهلوی را هم بررسی و پیگیری کنیم. در صدد بودیم که ضمن ثبت تاریخ، دلایل فروپاشی نظام پهلوی را مشخص کنیم. نمی‌گوییم که این برنامه صد در صد واقعیات زمان پهلوی را بیان می‌کند بلکه صد در صد منطبق با دیدگاه‌های مصاحبه شوندگان است. آنان بدون هیچ اجبار یا نگرانی متناسب با انصاف خود دیدگاه‌های تاریخی را می‌گویند و تاریخ را روایت می‌کنند و روایت هر یک از آنان با روایت دیگری تکمیل می‌شود. بنابراین تاریخ را فقط از دیدگاه یک فرد بیان نمی‌کنیم. به عنوان نمونه در این گفت‌وگوها ادعاهای منطبق بر دیدگاه‌های داریوش همایون یا اردشیر زاهدی را می‌بینیم که هر کدام بر حسب دیدگاه خود درباره کودتای مرداد 1332 اظهار نظر می‌کنند. این گفته‌ها اگر در کنار مصاحبه های و اسناد دیگر قرار گیرند می توان به قضاوت دقیقی درباره تاریخ پهلوی دست پیدا کرد.

لازم است پخش این برنامه با کار کارشناسی همراه باشد. من به عنوان ناظر کیفی این برنامه معتقدم که می‌توان بدون شک همه بخش‌ها را بدون سانسور پخش کرد. البته شاید شنیدن جزئیات زندگی هر کدام از این شخصیت‌ها برای بیننده جذاب نباشد و بهتر باشد که مسائل مهم هر مقطع، پخش شود؛ بنابراین اگر همه دقایق ضبط شده پخش نشود به معنای سانسور آنها نیست. این برنامه چیز قابل سانسوری از نظر محتوایی ندارد مگر مواردی که شخصیت‌ها به فرد دیگری اتهام زده‌ یا فحش داده‌اند. این موارد قابل پخش نیست. ابتدا قرار بود مجری طرح بخش‌هایی از تصاویر تهیه شده را برای تلویزیون در قالب یک برنامه تهیه کند اما خودشان ابراز تمایل نکردند و این کار به عهده شکیبانیا - تهیه کننده شبکه یک - گذاشته شد؛ البته پس از آن دوباره آقای دهباشی پذیرفتند که این برنامه را تهیه کنند؛ به هر حال بخش‌هایی از این برنامه برای پخش در دهه فجر آماده شد. نسخه کامل و بدون سانسور این گفت‌وگوها به سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تحویل داده شده و در صورتی که مدیریت آن سازمان صلاح بداند، قابل ارائه به پژوهشگران است و آنان می‌توانند هم به صورت تصویری و هم مکتوب از آن استفاده کنند. متن مصاحبه‌ها هم پیاده شده و در مرحله ویراستاری است؛ البته پس از ویراستاری دوباره متون بررسی می‌شود تا خطاهای احتمالی اصلاح و برای چاپ آماده شود.



 
تعداد بازدید: 1039


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: