انقلاب اسلامی :: نقاشی: "روز بزرگ"

نقاشی: "روز بزرگ"

12 اسفند 1391

بسیاری از آثار هنرمندانِ متعهد به انقلاب اسلامی، بیانگر وفاداری صاحبان ‌آنها به عهد و امانت و جوشش باورها، اعتقادات و عطوفت مردم ایران است. کاظم چلیپا از جمله این هنرمندان است که آثارش حاوی نشانه‌های تجربة حضوری او از این حقایق است.

کاظم چلیپا، متولد 1336 در تهران، پیشکسوت و استاد نقاشی، آثار ماندگاری همچون تابلوی «روز بزرگ» خلق کرده است. این اثر هنری در ابعاد 170×115 cm با رنگ روغن و روی بوم، در سال 1363 ش ترسیم شده است. نتیجه نخستین نگاه هر بیننده‌ای به این اثر جز یادآوری خاطرات انقلاب اسلامی نیست و به وضوح یادآور کسانی است که با قطره قطره خون خود به حقیقت دست پیدا کردند.


«روز بزرگ» از نگاه منصوره عالیخانی، فوق‌لیسانس نقاشی، نقاش و مدرس هنر


در اثر کاظم چلیپا با عنوان «روز بزرگ»، تصویری از فضای روزهای انقلاب را مشاهده می‌کنیم. در بخش بالایی اثر، مجسمه‌ای که نماد مجسمه‌های دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی است را می‌بینیم که در حال فروپاشی است و پاهای آن با حرکت مورب به سمت راست، در حال واژگونی است.
نوری شدید از پس این پاهای سنگین دیده می‌شود که می‌توان‌ آن را نماد امید و روشنایی پس از این واژگونی دانست.

فضا غرق در آتش و خون است. در فضاهای پشت و زمینه‌ای اثر، صفحه‌ای مبهم از تانک و ابزار جنگی نمایان گشته است که عده‌ای در مقابل این تهاجم نظامی ایستادگی می‌کنند.

صفحه جلو و نقطه عطف تابلو، فضایی است از حمل شهیدی غرق در خون و بی‌گناه که توسط عده‌ای از مردم عادی حمایت و همراهی می‌شود. لباس شهید به رنگ سفید، و حکایت از بی‌گناهی و پاکی او دارد. حرکت اُریب دست مردی که در سمت راست تابلو قرار گرفته حاکی از حرکت به سمت جلو بر ضد نظام پادشاهی است که به رنگ خون نقاشی شده است. تصویر این آدم نیز حکایت از راه پر خون و پر حادثه‌ای می‌کند که مردم ایران در پیش‌رو داشتند. این اثر در ساختار خود فیگوراتیو است. اغراق در فرم و رنگ‌های موجود، فضا را به سمت اکسپرسیو نزدیک کرده تا بیان احساسات و شور و حال آن دوران را بیشتر تداعی کند.


«روز بزرگ» از نگاه علی‌محمد شیخی، فوق‌لیسانس نقاشی و مدرس دانشگاه


استاد چلیپا، نخست فضا و عظمت کار را با آن هیجان انقلابی، به وضوح رسانده، در حالی که برخلاف تصور ما، کار غیر رئال و سورئالیستی است؛ زیرا فضا و ذهنیت‌هایی را که همه می‌دیدند اما قادر به بیان آن نبودند، ایشان به راحتی و صلابت تمام ترسیم نموده است. این مجسمه روی پایه‌ای سوار است که نُماد دورة هخامنشی بر خود گرفته و نشانگر سقوط و فانی بودن آن است.

سقوط مجسمه نیز به طور واضح نشان داده شده است آنگونه که دارای هیچ قدرت ایستایی نیست به گونه‌ای که حتی آن را با قلاب نگه داشته‌اند؛ این امر نشانگر آن است که جایگاه اول مجسمه شاه، آنجا نبوده است.

فضای انقلابی موجود در تصویر و آن حرص و ولع و خشم و هیجان موجود، در ذات تصویر مشخص است. آن دستِ خونی و آتش موجود، نماد خروش و هیجان است. نبود عدالت در آن زمان خود به خود خشم بیشتر به وجود آورده است. اما کلاً کار، یک آرامش روحی بالا دارد و نشان‌گر آن است که مردم آرامش داشتند و با عقل و منطق حرکت بزرگ را انجام دادند، نه از روی عصیان و خودخواهی. رنگ‌های زرد و آبی و کنتراست موجود در پلان یک، عظمت تصویر را دو چندان کرده و الوان (رنگ‌های) سبز و آبی قداست کار را بالا برده است، به شکلی که صلابت و پختگی استاد چلیپا را در این تصویر می‌توان مشاهده کرد.

مصاحبه‌گر: عبدالله مهری



 
تعداد بازدید: 2300


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: