انقلاب اسلامی :: تاریخ انقلاب با «خاطرات» گویا می‌شود

تاریخ انقلاب با «خاطرات» گویا می‌شود

28 اسفند 1391



محسن کاظمی، پژوهشگر تاریخ و نویسنده و تدوین کننده کتاب‌های «یادداشت‌های سفر صیادشیرازی»، «خاطرات احمد احمد»، «خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)»، «شب‌های بی‌مهتاب»، «خاطرات عزت شاهی»، «روایت پیروزی»، «نوشتم تا بماند»، «چشم آبادان» و «سال‌های بی‌قرار» است.
وی به سال 1348 در تهران متولد شد. از دانشگاه علامه طباطبایی در رشته علوم اقتصاد لیسانس گرفت. در سال 1374 به عنوان وقایع‌نگار جذب هیات معارف جنگ ارتش شد و تا سال 1377 سلسله گزارش‌هایی از سفرهای میدانی این هیات تهیه کرد. او که از سال 1373 همکاری خود را با دفتر ادبیات انقلاب اسلامی آغاز کرده، به گفت‌وگو و مصاحبه با شخصیت‌های سیاسی و مبارز اهتمام ورزید و از فعالان عرصه خاطره‌نگاری و تاریخ شفاهی است و سایت «تاریخ شفاهی ایران» و «هفته‌نامه الکترونیکی تاریخ شفاهی» را بنیان نهاده است.
به بهانه انتشار «سال‌هاي بي‌قرار» تازه‌ترین کتاب این نویسنده، اکرم دشتبان، خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی با او گفت‌وگو کرده است.




محسن كاظمي بازكاوي كتاب منتشر شده «خاطرات جواد منصوري» را در کتاب جدید «سال‌هاي بي‌قرار» دليلي براي سالم ماندن مسير تاريخ عنوان كرد و درباره چگونگي نگارش كتاب «سال‌های بی‌قرار» با موضوع خاطرات جواد منصوری،‌ اظهار كرد: تنظيم و تدوين خاطرات منصوري،‌ نخستين سوژه سفارش شده به من در دهه 1370 بود. براي نگارش كتاب آنچه در اختیارم گذاشته شد، دفترچه سررسیدي از جواد منصوری درباره خاطرات پیش از انقلاب بود. البته اين دفترچه روزنوشت یا یادداشت‌های روزهای مبارزه نبود. زيرا وي در تابستان سال 1371 زماني كه سفير ايران در پاکستان بود شروع به نوشتن خاطرات قبل از انقلاب خود کرد. وقتی یادداشت‌ها را دیدم احساس کردم بايد کار تحقیقی انجام شود و این اولین تجربه من در ورود به خاطرات مبارزان انقلاب بود. البته دلايل و انگيزه ورود به خاطرات مبارزان انقلاب را به تفصيل در مقدمه كتاب «سال‌های بی‌قرار» آورده‌ام.

وي درباره نخستين چاپ کتاب خاطرات منصوري در سال 1376 با عنوان «خاطرات جواد منصوری» گفت: در آن سال حوزه هنري انتشارات سوره مهر را نداشت و كتاب‌ها با آرم سازمان تبلیغات اسلامی منتشر می‌شد. این کتاب با وجود داشتن نکات مهم از جریان مبارزات و تحليل‌‌های زیبای جواد منصوری نسبت به دوره رژیم شاه، به خاطر شناخته نشدن در جامعه، در محاق قرار گرفت و معرفی نشد، اما نگارش اين كتاب باعث پیوند من و ديگر مبارزاني شد كه در عرصه‌ فعالیت‌های سیاسی حضور داشتند و برای ساقط کردن رژیم شاه فعالیت می‌کردند.

كاظمي در پاسخ به اين سوال كه «چرا بعد از کتاب‌های «خاطرات عزت‌شاهی»، «احمد احمد»، «مرضيه دباغ» دوباره خاطرات منصوری را بازکاوی كرد تا آن را با ویراست و ماهیت جدید به جامعه عرضه كند؟» توضيح داد: این کتاب نخستين تجربه‌ام در حوزه خاطره‌نگاری بود و دانش فردي‌ام نسبت به جريانات مبارزه محدود بود، در کار خاطره‌نگاری هم آماتور بودم. بعد از گذشت دو دهه حضور در جریان خاطره‌نگاری کشور و تاریخ شفاهی به اين تجربه‌ رسيدم كه باید کار اولم را ارتقاء دهم و اشتباهات و خطاهاي آن را ترمیم و با سبکي دیگر حاصل تجربیاتم را در این کتاب به نمایش بگذارم.


وي افزود: کتاب «خاطرات جواد منصوري» حدود 300 صفحه بود و در «سال‌های بی‌قرار» به 756صفحه رسيد. اين كتاب به لحاظ محتوایی حدود 70 درصد تغییر و تبديل به اثري قابل اعتنا براي پژوهشگران شد.

كاظمي در توضيح بيشتر نتیجه تغييرات محتوايي که در پی آنها، كتاب‌ «سال‌هاي بي‌قرار» نوشته شد، گفت: با گذشت زمان از انتشار چاپ نخست كتاب، بسیاری از سازمان‌ها و مراکز، برخی اسناد را‌‌ آزاد کردند. اين اتفاق باعث شد تا حرف‌هایی که نسبت به برخی جریان‌ها و گروه‌ها با تكيه بر مستندات قابل طرح شدن نبود بازگو شود و درباره بسیاری از چهره‌ها‌ و شخصیت‌هاي كتاب سخن‌ها گفته شود. اين اسناد از سال 1376 آزاد شدند و بر اساس اطلاعات و داده‌ها، به اين نتيجه رسيدم، بايد اطلاعات کتاب خاطرات منصوری را ارتقاء دهم.

اين نويسنده که «سال‌هاي بي‌قرار» را در شانزده ماه نوشته، افزود: تقريبا حاصل تحقیق دو دهه تلاشم را به پای این کتاب آوردم. روند تدوین کتاب با توجه به انباشتی از اطلاعات آرشیو شده‌ در دو دهه گذشته سرعت بيشتري به خود گرفت و در مدت شانزده ماه به پاپان رسيد.


دايره‌المعارفی درباره انقلاب

وي درباره وجوه اشتراك «سال‌هاي بي‌قرار» با ديگر آثارش گفت: وجه اشتراك در استناد به اسناد، تصاویر، عکس‌ها و بهره برداري از جراید و نیز گویاسازی برخی حوادث، نشانی مکان‌ها، زمان‌ها و اشخاص است؛ اتفاقي كه در کتاب‌های قبلی هم رخ داد. يك وجه اختصاصی ديگر هم به راویان كتاب‌هاي «احمد احمد»، «عزت شاهي» و «سال‌هاي بي‌قرار» باز مي‌گردد. هر سه آنان از فعالین گروه حزب‌الله و حزب ملل اسلامی بودند و در دوره‌ای با سازمان مجاهدین خلق همكاري مي‌كردند. به همین دلیل خاطرات آنها با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. برخی شخصیت‌های مورد توضیح در کتاب عزت شاهی در کتاب احمد احمد آمده‌اند و آنچه در این دو كتاب هست می‌تواند در کتاب منصوری هم باشد.

كاظمي درباره تفاوت «سال‌هاي بي‌قرار» با سه اثر ذكر شده بيان داشت: كتاب‌هاي «احمد احمد» و «خاطرات عزت شاهی» از سیر زمانی برخوردارند و از تولد راویان شروع و تا زمان پیروزی انقلاب ادامه دارد، اما کتاب منصوری با دستگیری او آغاز مي‌شود. نكته ديگر تفکیک‌های ادبی در آغاز هر فصل «سال‌های بی‌قرار» است. زیرا خاطرات منصوری با خاطرات دیگر مبارزان فرق داشت. وي در بیان خاطرات بسيار به تحلیل و توصیف می‌پرداخت و گزارش خاطره در بیان وي کاملاً مشهود بود.

وي درباره تفكيك ادبي فصل‌هاي كتاب گفت: تحلیل و توصیف‌هاي منصوري گرچه برای محققین بسیار سودمند است، اما متن كتاب را براي مخاطب خسته‌کننده مي‌كرد به همين دليل در وروديه هر فصل قطعه‌هاي ادبي آوردم. «سال‌هاي بي‌قرار» در ده فصل تنظیم شده است. البته ممكن است بعد‌ها منتقدين بر اين ورودیه‌های ادبی اشکال بگیرند و بگويند نويسنده با اين ورودیه نظر خود را به مخاطب القا و به او خط می‌دهد و مي‌گويد خواننده بايد دنبال چه موضوعی باشد. اما به نظر من محاسن ورودیه‌ها بر معايب آن غلبه دارد.

كاظمي نتایج تحقیقات خود را به شکل پی‌نوشت‌هایی در پایان هرفصل منعکس کرده است. وي در پاسخ به اين سوال كه «چرا از پي‌نوشت به جاي پاورقی‌ استفاده كرد؟» توضيح داد: بخشی از پی‌نوشت‌ها مفصل بود و مي‌توانست چندین صفحه را به خود اختصاص دهد. این مساله به لحاظ شکلی و ساختاری به متن کتاب ضربه می‌زد و ممکن بود حاشیه بر متن غلبه پيدا کند. به همین دليل مطالب را در پی نوشت‌ها آوردم. خواننده كتاب هم مي‌تواند در صورت تمایل یا داشتن ذهن نقاد از پي‌نوشت‌ها براي دستیابي به اطلاعات بیشتر از شخصيت‌ها استفاده كند و کسی که مي‌خواهد تنها متن خاطرات و سخنان منصوری را بخواند بدون توجه به پی‌نوشت‌ها کتاب را به پايان برساند. آقای منصوری در بيان خود وارد تحليل مي‌شود، اما در پانوشت‌ها این کار را انجام نداده‌ام و تنها آنچه بر سر شخصیت‌های خاطرات آمده است را بازگو کرده‌ام.

اين نويسنده گفت: «سال‌هاي بي‌قرار» داراي حجم تحقیقات بسیار سنگینی است و بنا بر نظر برخي کارشناسانان مي‌توانيم آن را دايره‌المعارفي از انقلاب اسلامی نسبت به شخصیت‌ها و حوادثی که در آن دوره اتفاق افتاده بدانيم. زيرا سرگذشت بسياري از شخصیت‌ها در این کتاب منعکس شده است.

وي ادامه داد: نخستين فردي که از حجم اطلاعات كتاب ایراد گرفت، جواد منصوري بود. وي گفت چه لزومی دارد برای معرفی ‌شخصیت‌ها اطلاعات حجيم وارد کتاب شود. اما مي‌خواستم کتاب با توجه به محتوا و ورود بنده به مسایل انقلاب به گونه‌ا‌ي باشد که خواننده نیازی نداشته باشد برای اطلاع از سرگذشت یک مبارز به کتاب دیگری مراجعه کند يا بخواهد تحقیقات دیگری را انجام دهند.

كاظمي معتقد است: مطالعه «سال‌هاي بي‌قرار» مي‌تواند مخاطب را به درك درستي از مسايل دوران مبارزات انقلاب سوق دهد تا حوادث آن ‌روز‌ها را شبیه‌سازی‌ کند و بگويد آن موقع شرايط به اين شكل بود و حالا عرصه فشار به شکل دیگري است و اين ‌كه چرا آدم‌ها از مسیر خارج می‌شوند و چطور بعضي آدم‌ها فكر مي‌كنند حق‌اند ولی ناحق‌اند. به نظر من اين کتاب می‌تواند، شاخص خوبي برای بعضی از موضوعاتی که بعدها در روند انقلاب اسلامی با آن مواجه هستیم باشد، زيرا به خواننده قدرت تشخيص مي‌دهد.

وي افزود: «سال‌های بی‌قرار» به لحاظ سندی هم قوي است. بيشترين اسناد توسط جواد منصوري در اختيارم قرار داده شد. با تلاش وي 300 برگ سند از مركز اسناد انقلاب اسلامي در اختيارم قرار گرفت كه حدود 87 برگ آن در کتاب آمده است. كتاب از نظر عكس هم همين‌گونه است. مخاطب با ورق زدن عكس‌ها به داستان و سرگذشت آدم‌ها مي‌رسد و مثل کتاب خاطرات عزت‌شاهی شرح عکس‌ها معطوف به متن است.

كاظمي اضافه شدن بخش نشان‌ها را يكي ديگر از ويژگي‌هاي كتاب خواند و گفت: آوردن نشان‌ها در آثار تاريخ‌شفاهي و خاط‌ره‌نگاري مرسوم نيست ولي براي ارايه اطلاعات بيشتر به مخاطب، نشان سازمان‌هایی مانند مجاهدین و چریکی‌های فدایی خلق، حزب توده و انجمن حجتيه را به كتاب اضافه كردم.

اين نويسنده درباره چرايي به كارگيري روش بازكاوي آثار خود پس از تدوين و چاپ كتاب‌ها افزود: کتاب‌هاي من تحت بررسی‌اند. عمدتاً نویسندگان ما کتاب تحویل می‌دهند و کاری با سرنوشت آن ندارند، من اگر مجال پیدا کنم در صفحه‌آرایی، حتی تا طرح جلد اعمال نظر می‌کنم و بعد تمام بازتاب‌های کتابم را جمع و ارزیابی می‌کنم و در چاپ‌هاي بعدي آنها را می‌آورم.

وي افزود: در اين كتاب‌ها ما با آدم‌ها طرف هستیم، آدم‌ها در مسير ثابت باقي نمي‌مانند مگر آنها كه مُردند. حتي آدم‌هاي مرده هم اگر سندهايشان منتشر شود ممكن است غیر از آن باشند که من تاکنون دیده‌ام يا من در تحقیقات اشتباه کرده باشم. بنابراين نمي‌توانم كتاب‌ها را به حال خود رها كنم و تا زمانی که هستم هر اتفاقي در ارتباط با موضوعات كتاب‌هايم رخ دهد برايم مفتوح است و پرونده‌ آنها تا زمانی که نفس مي‌كشم باز است.

اين نويسنده ادامه داد: توجه به سرنوشت كتاب، هیچ سود مادي ندارد جز آن‌‌که می‌خواهم اعتبار خود را در تاریخ حفظ کنم و موضوعات را به سلامت به آیندگان برسانم. اصرار دارم از موضوعات تاريخي، آنچه بودند و هستند را به تاريخ معرفي كنم، نه آنچه که بايد باشند يا بايد مي‌بودند يا آنچه من دوست دارم. استفاده از اين روش عرصه خيانت به تاريخ را تنگ‌تر مي‌کند و كسي نمي‌تواند به راحتي به تاريخ خدشه وارد كند.

كاظمي افزود: نگارش كتاب به اين سبك كمك مي‌كند، مسير تاريخ سالم بماند. نمی‌خواهم فردای فرزند من پر از افسانه و داستان باشد. مي‌خواهم اين فردا پر از تاریخ و سرمایه‌های واقعی و باور پذير باشد و ببيند كه مي‌تواند مثل يكي از اين‌ها آدم زندگي كند. ما نباید جامعه را از قهرمانان واقعی خالی کنیم، همچنان که ما نمي‌خواهیم اسطوره‌‌سازی کنيم. جامعه ما به اندازه کافی دچار این توهمات است. تاریخ به اندازه کافی رنج کشیده و ديگر نبايد رنج آن را مضاعف کرد.

وي درباره انتخاب عنوان كتاب گفت: اسم كتاب را خودم «چه کسی مرا صدا زد» گذاشته بودم و به ماجرايی در زندان اوین باز مي‌گشت. اما دوستان اشکال گرفتند و گفتند كتاب با این اسم ادبی می‌شود و بعد این عنوان را به توصیه یکی از کارشناسان به «سال‌هاي بي‌قرار» تبدیل کردم كه به سال‌هاي پرتلاطم زندگي جواد منصوري اشاره دارد كه تا پيروزي انقلاب آرام و قرار نداشت.


پاسخ «سال‌های بی‌قرار» به پرسش‌هاي نسل امروز

محسن كاظمي «سال‌هاي بي‌قرار» را فرصتي براي معرفي شخصيت‌هاي گمنام، اما تاثير‌گذار انقلاب اسلامي دانست و در توضيح چرايي گنجاندن سرنوشت اين افراد در كنار سرگذشت جواد منصوري، به عنوان راوي كتاب بيان داشت: گمان نمي‌كنم برخی شخصیت‌های مطرح كتاب در هیچ ‌گاه تاریخ، فرصتي براي ابراز و معرفی بیابند. مانند مهدی افتخاری، مهدی شالچیلار و محمود هاشمیان و... پیدا کردن خانواده شالچیلار زمان زيادي برد و مطمئن هستم از اين شخصیت بزرگ كتابي نوشته نخواهد شد. مگر این‌که کتاب من جرقه‌ای در ذهن محقق دیگری پديد آورد تا پیرامون این انسان تحقیق کند، اما آنچه خواهد يافت بيشتر از اين تحقیقات نخواهد بود. مولفان مي‌توانند بر اساس اطلاعات كتاب «سال‌هاي بي‌قرار» از زندگي اين افراد اقتباس‌ ادبی داشته باشند.

كاظمي در معرفي شخصيت مهدي شالچيلار گفت: وي سال 1340 در اوج تمکن‌ مالی و ثروت بود، اما خودش را در اختیار ثروت قرار نداد و از محل درآمد خود به فقرا و آموزش در کشور کمک مي‌كرد. مساله مهم ارتباط او با انقلاب و مبارزین است كه در اين كتاب به شرح آن پرداخته‌ام.

وي درباره هاشميان هم افزود: هاشميان پنجاه سال پيش نحله‌اي را در حوزه كتاب ايجاد كرد كه مي‌توان پنجاه سال بعد رد آن را در كشور‌هاي اروپايي ديد. در دهه اخير نهضتي در اروپا راه افتاد با عنوان «كتابت را جا بگذار» يعني وقتي فرد كتابي را مي‌خواند به جاي گذاشتن در قفسه كتابخانه، كتاب را روي صندلي پارك و اتوبوس و مکان‌های عمومی رها مي‌كند تا فرد ديگري كتاب را بردارد و بخواند و به همين روال ادامه يابد. اين كتاب فرصتي را پيش آورد تا كار بزرگ آقاي هاشميان مطرح شود.


ايجاد انگيزه در داستان‌نويسان و محققان

كاظمي در پاسخ به اين سوال كه زندگي هر يك از اين شخصيت‌ها داراي ويژگي‌هاي منحصر به فرد و جذابي است، پس چرا اين اطلاعات را در كتاب مستقلي نمي‌آورد گفت: مي‌خواستم با اين كار در محققين بعدي يا رمان و داستان‌نویس‌ها انگيزه ايجاد كنم تا به سراغ این شخصیت‌ها بروند. در حال حاضر وقتي به پیرامون خودمان نگاه مي‌كنيم نمی‌توانیم اين چنين آدم‌هایی را ببينیم و پیدا کنیم. براي من اين سوال مطرح بود كه چرا نسبت به زندگی این آدم‌ها خلاء داريم، چرا آنها را معرفی نمی‌کنیم و سبک و سیاق زندگي آنها را به مردم نمی‌گوییم. مانند اين كه چگونه افراد جامعه ما می‌توانند منشا‌ء خیر و برکات باشند. به همين دليل حيفم آمد، وقتی را که صرف پيدا كردن آدم‌ها مي‌کنم و جای دیگری براي معرفي آنها نیست را از دست بدهم به همين دليل از این فرصت در كتاب خاطرات جواد منصوری استفاده كردم.

وي يكي از جذابيت‌هاي ويژه «سال‌های بی‌قرار»‌ را وجود پانوشت‌ها نسبت به آدم‌ها و جریان‌ها دانست و درباره سازمان مجاهدين خلق گفت: مخاطب اگر بخواهد ماهیت و هویت درونی سازمان مجاهدین خلق را بداند، کافی است سرگذشت تعدادی از این آدم‌هايي را كه در گردونه سازمان مجاهدين خلق فعالیت می‌کردند را در كتاب دنبال كند تا در پس آن به ماهیت درونی سازمان پی‌‌ببرد. این کتاب با پانوشت‌هايش به تاریخ خدمت و هويت اين گروه سازمانی را مشخص می‌کند.

كاظمي درباره برخي شخصيت‌ها که حد مبارزات آنها مانند عزت مطهری (عزت شاهی)، احمد احمد یا جواد منصوری نیست و به همين دليل كسي به سراغ آنها نمي‌رود تا سرگذشت‌شان را کتاب کنند، افزود: اگر كسي امروز به سراغ آنها برود مي‌گويند اين خاطرات تکراري است و مي‌توان اين گفته‌ها را در كتاب‌هاي ديگر هم ديد، اما کتاب منصوری فرصتی به این چهره‌ها داده است مانند شخصيت‌هایي كه تا جایی همراه انقلاب بودند و خودشان از انقلاب کناره گرفتند، یا انقلاب آنها را کنار گذاشت. در اين اثر درباره عملكرد آنها تصميم نمي‌گيريم و فقط سرگذشت‌ها را می‌گوییم تا خواننده خود به نتیجه برسد.

وي معتقد است: «سال‌های بی‌قرار» با طرح جایگاه دقیق و درست جواد منصوري در مبارزات و خاطرات و تحقيقات ارايه شده در كتاب مي‌تواند سرمایه گران تاریخی و ادبي براي جامعه باشد تا کسانی که از انقلاب سوال دارند پاسخ خود را نسبت به آنچه در گذشته پيش آمد و نيز چگونگي پيروزي انقلاب و آنچه بر سر پدیدآورندگان انقلاب آمد را با نشستن پای صحبت‌ها، تحلیل و خاطرات منصوري و آنچه تحقیق کردم و در‌ كتاب آورده‌ام، بيابند.


زبان «خاطره» به شناساندن تاريخ كمك مي‌كند

كاظمي در توضيح بهره‌گيري از زبان خاطره براي نگارش كتاب خاطرات جواد منصوري گفت: زبان تاريخ کسل‌کننده است بنابراين زبان خاطره‌ به شناساندن تاريخ کمک مي‌كند، اما خاطره هم آسیب‌هايي مانند تک محوری دارد كه براي به حداقل رساندن اين آسيب‌ها از تکنیک‌های تاریخ شفاهی استفاده كردم.

وي ضرورت ثبت خاطرات مبارزان انقلاب را نداشتن شناخت نسل‌هاي بعد از گذشته خود عنوان كرد و افزود: جوان امروز به شناخت انقلاب نياز دارد تا بداند در كدام دوره نفس مي‌كشد. شناسنامه انقلاب او چه بوده و پديد آورنده‌اش چه كساني بودند و ديگر آن‌ كه اصلاً انقلابی براي كشورشان لازم بود یا نبود.

كاظمي ادامه داد: این سوالات برای من هم وجود داشت به همين دليل به سراغ تدوين كتاب‌هاي تاریخ انقلاب آمدم. نوشتن كتاب از تاريخ انقلاب مزیت‌ مالی ندارد، در حالي كه ورود به عرصه‌های دیگر سودآورتر است. زيرا کشش موضوعات تاریخی آن هم تاریخ انقلاب کمتر از مباحث ادبی است.

وي درباره چرايي كم توجهي مولفان به موضوع نگارش درباره انقلاب اسلامی گفت: نسل امروز به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نزدیکتر‌ند تا انقلاب، نوشتن از جنگ سهل‌الوصول‌تر است، از جنگ راحت‌تر می‌شود حرف زد و قضاوت كرد و مورد شماتت قرار نگرفت ولي نوشتن از انقلاب حرکت کردن در لبه پرتگاه است. در‌ آن ممکن است به موضوعات و مباحثی بپردازی که خیلی خوشایند گروه‌ها و جریان‌های سیاسی چه له، چه علیه نباشد.

كاظمي گفت: در اين ميان اگر بخواهيد در چارچوب‌های موجود بنویسید از سوی مخالفین مورد عناد قرار می‌گیرید. اگر بخواهید به آنها هم میدان دهید و از آنها حرف بزنید از سوی حاکمیت در فشار خواهید بود. لذا پرداختن به مباحث مربوط به تاریخ انقلاب خیلی حساس است و ریسکش بالاست و نویسندگان هم کمتر تمایل دارند پیرامون انقلاب تحقیق کنند و حرف بزنند. لذا به سمت جنگ گرایش پیدا می‌کنند. چون جنگ وجه قدسی دارد و هزینه‌اش کمتر است.

وي ادامه داد: مباحث انقلاب ایدئولوژیک است چون باید با آئین‌، مرام‌ و اساس افکار افراد آشنا شويد. رسیدن به اساس و بنیاد فکری، نويسنده را وارد برخي حوزه‌ها می‌کند كه ممکن است بعدها ظرفیت نداشته باشد و او را دچار موضع‌گیری‌‌هایی كند كه مفيد فايده براي جامعه نباشد، لذا نویسندگان تمایل ورود به این حوزه را ندارند. اما من پای انقلاب ايستاده‌ام و اگر کاری براي جنگ انجام دادم مانند «نوشتم تا بماند» یا «شب‌های بی‌مهتاب» کار سفارش شده بود.


«سال‌هاي بي‌قرار» رنج تاريخ را كاهش مي‌دهد

كاظمي افزود: سعی دارم با انتشار تاریخ انقلاب رنج تاریخ را کاهش دهم. رنج با گفتن کاهش پيدا مي‌كند. بسياري از كساني كه به سراغشان رفته‌ام جزو فراموش شدگان تاریخ بودند و وقتي حرف زدند به آينده اميدوار شدند. مطرح شدن اين موضوعات رنج تاریخ را کم مي‌كند.

وي كه كتاب «سال‌هاي بي‌قرار» را به فراموش‌شدگان تاريخ تقديم كرده است توضيح داد: همچنان که خودم برای رسیدن به حقيقت آدم‌ها شوق داشتم، شوق دارم این حقیقت به جامعه معرفی شود، بنابر این در بخش آخر مقدمه كتاب خاطرات جواد منصوری آورده‌ام که اگر جواد منصوری به من اجازه بدهد و اگر من سهمی در پدید آوردن کتاب دارم آن را به گمشدگان تاریخ، کسانی که برای این مرز و بوم زحمت کشیدند و رنج‌ها بردند و اسمي از آنها در هيچ يك از صفحات تاريخ نیست، تقديم كنم.

كاظمي در سبك نگارش خود گفت: قصد توهين به كار ديگر نويسندگان را ندارم تمام مولفان را دوست دارم به جز آنهایی که سرقت ادبی می‌کنند و کتاب‌های من به شدت در معرض این کارند. این سبک زمان‌بر است و هزینه‌هایش زیاد؛ و البته برخي مولفان به لحاظ اقتصاد زندگی در تنگنا هستند و بایستی به سرعت کار‌هاي خود را تحويل بدهند به همين دليل فرصت يا امکان توقف بر سر موضوعات ندارند زيرا نگارش كتاب تنها منبع درآمد آنهاست. تعدادی دیگر از پژوهشگران و نویسندگان نیز سبک خود را دارند. مهم این است به روشی عمل ‌کنیم که تخریب تاریخ در آن کاهش یابد.

وي ادامه داد: همان طور که در اسلام تاكيد شده است زندگي يك قاضي بايد تامين باشد، زندگی قاضیان تاریخ كه همان محققان و پژوهشگران براي ارايه تاريخ درست ‌است بايد تامين باشد. اما در كشور ما وقتي پژوهشگری کتاب می‌نویسد باید براي چاپ كتاب با ناشر چانه بزند، اين مساله توهین آمیز است، اگر می‌خواهیم در صحنه قضاوت تاریخ باقی بمانیم، بايد ساختار‌ها را درست كنيم. منتظریم اين معايب فرهنگي را سیاستگذاران اصلاح ‌کنند، چاره‌ای هم نیست، پس آنها بايد به مساله ورود پيدا نكردن مولفان به اين عرصه توجه كنند زيرا در آينده صحنه تاریخ خالی از نوابغی مي‌شود كه توانايي فعاليت در اين عرصه را داشتند.



گفت‌وگو از: اکرم دشتبان



 
تعداد بازدید: 1283


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: