07 فروردین 1392
کتاب «زندگی و شخصیت طاهره صفارزاده» به قلم ذبیحالله حبیبنژاد با ارائه مجموعهای از اسناد و فعالیتهای سیاسی منتشر نشده از این بانوی شاعر تا بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و انتشارات سوره مهر منتشر میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، حبیبنژاد به خبرگزاری تسنیم گفت: این اثر یکی از یکصد مجلد از مجموعه «شخصیتهای مانا» است که قرار است تا بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری منتشر شود.
وی با اشاره به ضرورت پرداختن به این اثر و زندگی و شخصیت طاهره صفارزاده (۲۷ آبان ۱۳۱۵، سیرجان - ۴ آبان ۱۳۸۷، تهران) افزود: تاکنون آثار متعددی برای این نویسنده و مترجم به رشته تحریر درآمده بود، اما در طرح «شخصیت های مانا» محوریت با زندگی نویسندگانی است که علاوه بر خلق آثار ماندگار، تأثیرگذار بر حوزه فرهنگ بودند. با توجه به این امر، زندگی و شخصیت طاهره صفارزاده را انتخاب کردم، چراکه به نظرم هم از منظر ادبی و هم از نظر ترجمه بر حوزه فرهنگی تأثیرگذار بود.
این نویسنده به بخشهای در نظر گرفته شده برای این اثر اشاره و عنوان کرد: این کتاب سالشماری از زندگی طاهره صفارزاده است. بر این اساس اثر به دو وجه از زندگی ایشان با تکیه بر ترجمه و شعر میپردازد. در ابتدای اثر، شرح مختصری از زندگی ایشان داده شده است و در ادامه به بررسی وجوه مختلف شخصیتی ایشان بر اساس اسناد و شواهد موجود پرداختم. در این راستا، اسناد و مدارکی از دفتر مطالعات پژوهشی به دست من رسید که برای نخستینبار در این کتاب به آن اشاره شد. این اسناد ناظر بر فعالیتهای سیاسی صفارزاده در سالهای پیش از انقلاب است.
حبیبنژاد در ادامه به مضامین این اسناد اشاره و تصریح کرد: صفارزاده علاوه بر اینکه بعد از انقلاب با سرودههایش به تهییج رزمندگان و ثبت رزوهای جنگ در شعرش اقدام میکرد، فعالیتهای سیاسیای در پیش از انقلاب نیز داشت که کمتر به آن توجه شده است. در این اسناد مجموعهای از نامهنگاریها که ساواک در خصوص ایشان داشت، نشان میدهد که ایشان در قبل از انقلاب به عنوان یک فعال انقلابی و سیاسی در دانشگاه و مجامع ادبی فعالیت میکرد. در برههای عضو کانون نویسندگان بود، البته بعداً از این کانون جدا شد، اما در این مدت در محافل شعری به فعالیتهای انقلابی میپرداخت. ساواک، صفارزاده را تا مدتها زیر نظر داشت و حتی نامهها نشان میدهد که ساواک گفته بود که او را باید از دانشگاه اخراج کنند.
این نویسنده در ادامه به یکی از بخشهای خواندنی کتاب اشاره و عنوان کرد: در بخشی از خاطرات صفارزاده آمده است که وی در هنگامی که در شرکت ملی نفت استخدام بود، به همراه فرزندان کارکنان این شرکت برای مسافرت به شمال میرود. او در این سفر از نزدیک با مشکلات این بچهها، تضاد طبقاتی و اوضاع نابسامان زندگی آنها آشنا میشود. به همین خاطر در مراسم صبحگاهی یا شامگاهی خطاب به بچههای میگوید که دیگر به جان شاه دعا نکنید. همین اقدام او، نقطه سرآغاز زیر نظر گرفته شدن از سوی ساواک بود.
وی ادامه داد: بخشی از این کتاب هم به ذکر خاطرات وی درباره ازدواج با نورانی وصال اختصاص دارد. وقتی نورانی وصال که از نوادگان وصال شیرازی بود، از ایشان خواستگاری میکند، در مورد اموال خود با صفارزاده صحبت میکند. به همین خاطر صفارزاده شعری که خیلی لحن تندی داشت، برایش مینویسد و میگوید که هیچگاه برای پول زندگی نمیکند. بعد از آن صفارزاده با یکی از دوستان برادرش ازدواج میکند که حاصل این ازدواج ناپایدار، پسری به نام علیرضا بود. این پسر که مادر خیلی او را دوست میداشت، در پنج سالگی در یک حادثه فوت میکند. بعد از این ماجرا، نورانی وصال یکبار دیگر از او خواستگاری میکند که با هم ازدواج میکنند.
حبیبنژاد به بخش دیگر اثر که به فعالیتهای علمی صفارزاده اختصاص دارد اشاره کرد و گفت: در این بخش به توانایی ایشان در بحث ترجمه و شعر پرداخته شده است. سعی کردم که در این بخش، مهارت و تبحر ایشان در ترجمه را نشان دهم. علاوه بر این، به بحث شعر هم پرداختم و در آن شواهدی را آوردهام که شعر صفارزاده علاوه بر ایران، در کشورهای خارجی هم طرفدار خود را داشته است. اصلاً تعدادی از سرودههای این بانوی شاعر به زبان انگلیسی است.
تعداد بازدید: 1072