21 فروردین 1392
هر انقلابی دارای هدف هایی است که همة فعالیتها و فداکاریها به خاطر رسیدن به آن ها صورت میگیرد. ماهیت انقلاب ایران، «اسلامی» بود. از این رو هدفهای این انقلاب نیز به فرموده امام راحل و مقام معظم رهبری ، براندازی رژیم شاهنشاهی و جایگزینی نظام اسلامی، پیاده کردن قوانین اسلام، بر پایی عدالت، استقلال و آزادی، نفی سلطه بیگانگان و ایجاد جامعه نمونه بر پایة موازین اسلام است. در این نوشتار برخی از این اهداف توضیح داده می شوند.
احیای اسلام
الف ـ زنده کردن اسلام و اجرای قوانین آن در ایران
بی تردید مهم ترین هدف رژیم سابق و اربابان آن در این کشور، اسلام زدایی و جایگزینی فرهنگ باستانی، شاهنشاهی و فرهنگ غربی به جای اسلام بود که علت آن را باید ناشی از بی اعتنایی زمامداران نظام شاهنشاهی به اعتقادات مذهبی مردم، شیفته شدن آنان به تمدن غرب و سر سپردگی کامل در مقابل سرانِ کشورهای غربی و دستورهای آنان دانست. تلاش برای غیر مذهبی کردن کشور از طریق غایله ی انجمنهای ایالتی و ولایتی، تجدید حیات کاپیتولاسیون، دستگیری حضرت امام ره و تبعیدِ ایشان، برگزاری جشن های مبتذل شاهنشاهی، قتل و کشتار و پایمال کردن حقوق ملت و در راستای محو اسلام از این کشور بود و به همین دلیل اولین و مهمترین هدف انقلاب هم احیای مجدد اسلام و اجرای قوانین آن در ایران بود که مردم در شعارهای انقلابی خود آن را طلب می کردند و در دوازده فروردین 1358 ه. ش با 2/ 98 درصد به اجرای آن رأی دادند.(1)
امام راحل ره در مورد اجرای قوانین بر پایه ی اسلام می فرماید:
... ملت، یک ملتِ اسلامی است و اسلام را می خواهد و احکام اسلام را می خواهد (2) شما انقلاب اسلامی کردید که اسلام را ترویج کنید که اسلام و احکام اسلام را پیاده کنید.(3)
با قدرت ما باید به پیش برویم تا این که احکام اسلام را در مملکتمان بلکه در منطقه بلکه در دنیا پیاده کنیم.(4)
دین اسلام مهمترین و کاملترین دین الهی است که برای سعادت و خوشبختی بشر، قوانین و مقرراتی در زمینههای مختلف فردی و اجتماعی انسان و منطبق بر نیازهای مادی و معنوی او وضع کرده است. انقلاب اسلامی ایران نیز هدیة غیبی و تحفة الهی است که از جانب خداوند به این مردم مظلوم عنایت شده و قادر است سعادت همة مسلمانان و مستضعفان جهان را در دنیا و آخرت تأمین کند. در همین زمینه امام خمینی ره در وصیت نامة سیاسی ـ الهی خود به طور مکرر حفظ اسلام و پیاده کردن احکام آن را سفارش مینمایند:
آن چه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است. بر ملت عظیم الشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام و در رأس تمام واجبات است که انبیای عظام از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نمودهاند ... و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند.(5)
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز که خون بهای شهیدان و ثمرة همة فداکاری های مردم مسلمان و شجاع ایران به رهبری امام راحل (قدس سره شریف) است در اصول مختلف بر اسلامی بودن نظام و پیاده کردن کلیة قوانین براساس موازین اسلامی تأکید می کند. اصل دوم قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران را نظام می داند که بر پایة ایمان به خدای یکتا، وحی الهی، معاد، عدل، امامت و کرامت و ارزشهای والای انسانی شکل گرفته و وظایفی در شانزده بند برای رسیدن به این اهداف برای دولت در نظر گرفته است.
پیاده کردن قوانین براساس موازین اسلام و تغییرناپذیری اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ... از جمله مواردی است که در قانون اساسی به آن تأکید شده است:
کلیه ی قوانین و مقررات مدنی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این ها باید بر اساس موازن اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است.(6)
محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیة قوانین و مقررات براساس موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و ... تغییرناپذیر است.(7)
بنابراین پیاده شدن احکام اسلام در کلیة امور و در همة زمانها و مکانها از اهدافی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صریحاً به آن اشاره شده است؛ چون اسلام قادر است همة نیازهای مادی و معنوی انسان را برآورده کند.
ب ـ تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام
اسلام آیین جهانی و تکمیلکنندة ادیان الهی قبل از خود است که در محدودة زمان، مکان و نژاد خاصی قرار نمی گیرد. رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز برای بشارت و انذار به تمام انسانها است. خداوند آخرین پیامبر و آخرین و کامل ترین دین خویش را به سوی انسان ها فرستاد تا آن را بر همه دینهای قبلی، غالب گرداند. امام خمینی به عنوان احیاگر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در قرن بیستم، در سخنرانی ها و در پیامهای خود با صراحت و به طور مکّرر میفرمودند که ما موظفیم اسلام را به دنیا معرفی کنیم و این کار را با صدور انقلاب اسلامی مان انجام خواهیم داد:
ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر میکنیم، چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم.(8)
امام راحل در جای دیگری می فرمایند:
مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلابِ مردم ایران، نقطه ی شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجت «ارواحنا فداه» است ... باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در ادارة هر چه بهتر مردم بنماید ولی این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.(9)
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با استناد به قرآن کریم، دولت را موظف کرده تا سیاست کلی خود را در راستای تحقق وحدت و یک پارچگی همه جانبه ملل اسلامی تنظیم کند:
به حکم آیة کریمة «انّ هذه امّتکم امّۀ واحدۀ و آنا ربّکم فاعبدون» همه ی مسلمانان یک اُمّتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ی ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاست، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.(10)
دولت جمهوری اسلامی ایران برای تحقق بخشیدن به اصل فوق که یکی از اهداف انقلاب اسلامی است دست به اقدامات ارزشمندی زده است که از آن جمله میتوان به قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین مصوب 19/ 2 / 1369 مجلس شورای اسلامی، اعلام آخرین جمعة ماه رمضان به نام روز قدس، برگزاری هفتة وحدت به مناسبت میلاد مسعود حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم، تشکیل «مجمع تقریب بینالمذاهب اسلامی»، تأسیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و ... اشاره کرد. در راستای تحقق این اهداف بلند، جمهوری اسلامی ایران باید به عنوان جامعة نمونه معرفی گردد و اصول حیات بخش اسلام از طریق برنامهریزی دقیق به اجرا درآید تا بدان وسیله امید به تحقق جامعة متحد و بزرگ اسلامی در دلها زنده گردد و سپس سیاست عملی اتحاد و ائتلاف در پیش گرفته شود تا مسلمانان به تشکیل یک جامعه بزرگ اسلامی امیدوار شوند.
احیای عدالت اجتماعی
یکی از هدفهای بعثت پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم احیای عدالت در میان مردم و مبارزه با ستمگران و احقاق حق مظلومان بوده است. طبیعی است که انقلاب اسلامی ایران نیز این هدف مقدس را دنبال کند قرآن کریم میفرماید:
«لقد ارسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط».(11)
ما رسولان خود را فرستادیم و با آنان کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم به قسط و عدل قیام کنند.
تمام سختیها و گرفتاریهای حضرت علی علیه السلام در دوران خلافت ظاهری ایشان از جمله تحمل سه جنگ بزرگ که در نهایت به شهادت ایشان انجامید، برای بر پایی عدالت بود و همین مقاومت بی نظیر آن حضرت بود که توانست بذر عدالت را در جامعة اسلامی برای همیشه بکارد. آن حضرت، عدالت را یک تکلیف و وظیفة الهی میدانست و روا نمیداشت که یک مسلمان آگاه به تعلیمات اسلامی تماشاچی صحنههای بی عدالتی باشد و در هیچ زمان و مکانی عدالت نباید فدای مصلحت گردد.(12)
از حیاتیترین اهدافی که امام خمینی (ره) مد نظر داشتند ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی و حمایت از محرومین و مستضعفین بود تا آن جا که یک موی کوخ نشینان را بر همة کاخ نشینان و عافیت طلبان ترجیح میدادند. امام امت پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون این قشر از جامعه می دانستند و مسؤولان و حکومت را موظف میکردند که همواره پشتیبان محرومان باشند و میفرمودند:
خدا نیاورد روزی که سیاست کشور پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه داران گردد و اغنیای و ثروتمندان از اعتبار بیشتری برخوردار شوند.(13)
مقام معظم رهبری نیز عدالت اجتماعی در ایران و جهان را یکی از اهداف و آرزوهای دینی شمرده و لازمة تحقق بخشیدن این اصل مهم را همراه بودن دین با قدرت میداند و میفرماید:
... شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، می شود با نصیحت، توصیه، التماس و یا خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبیعض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر می شود بدون قدرت در سطح داخل جامعه ـ به یک صورت ـ و در سطح جهان ـ به صورت دیگر ـ به وجود آورد؟(14)
قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز برای تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی، در اصول مختلف دولت را موظف نموده که همة امکانات خود را برای «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همة افراد در تمام زمینههای مادی و معنوی»، «تأمین حقوق همه جانبه افراد زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون»(15) و ... به کار بندد.
استقلال و آزادی
از جمله هدف های اصلی انقلاب اسلامی، رسیدن به «استقلال و آزادی» است. «استقلال» حالتِ کشوری را گویند که زمامداران آن به هیچ وجه تابع زمامداران دیگر کشورها نباشند و «آزادی» عبارت است از حقی که به موجب آن افراد بتوانند استعدادها و توانایی های طبیعی و خدا دادی خود را به کار اندازند. و این دو اصل از ابتدای انقلاب در شعارهای مردم متجلی شد و پس از انقلاب نیز خون هایی به پای آن دو ریخته شد تا دچار خدشه نشوند.
بنیان گذار جمهوری اسلامی (ره) بدبختی مسلمانان را عدم استقلال کشورهایشان و دخالت اجانب در امور مهم آنها می دانستند و معتقد بودند که هر کس با اعمال و کردارش باعث شود که این اصل خدشه دار شود، خائن به اسلام و کشور خود است.
در همه حال شعار ما قطع ایادی راست و چپ از کشور است زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب در هر امری از امور کشور اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی خواب و خیالی بیش نیست و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما چه به صراحت و چه به وسیلة طرحهایی که لازمهاش ادامة تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازهای باشد بدهد خائن به اسلام و کشور است.(16)
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول متعددی به جایگاه رفیع استقلال و آزادی اشاره دارد. ضمن این که در یک اصل جداگانه این دو موضوع را لازم و ملزوم یکدیگر میداند و اجازه نمی دهد فرد یا گروهی به نام آزادی به استقلال کشور لطمه وارد کند یا بر عکس هیچ مقامی به نام حفظ استقلال، آزادیهای مشروع را سلب کند.
در قانون اساسی آمده است:
در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آن ها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.(17)
تعلیم و تربیت و تزکیة انسانها
«تعلیم» به معنای آموزش و تبلیغ احکام الهی، نشر آن در جامعه و آشنا ساختن انسانها و وظایف و مسؤولیتهای شرعی است. و «تربیت» به معنای آن است که انسانها از جهت فکری و اخلاقی پرورش یافته، استعدادهای آنها شکوفا گردد تا به مقام والای «خلیفة خدا در زمین» که هدف آفرینش انسان است راه یابند. این دو امر سیاسی یعنی تعلیم و تزکیه جامعة انسانی از هدفهای بلند بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده که البته نظام جمهوری اسلامی نیز این هدفها را دنبال میکند قرآن کریم میفرماید:
«هو الّذی بعث فی الامّییّن رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمۀ و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین»(18)
اوست خدایی که در میان مردم امّی «که سواد خواندن و نوشتن نداشتند» پیامبری از خود آن ها فرستاد تا آیات خدا را بر آنها تلاوت کرده آنان را «از اخلاق زشت» پاک سازد و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد هر چند پیش از این در گمراهی آشکار بودند.
امام خمینی(ره) تمام گرفتاریهای کشور را در طول تاریخ ناشی از جهالت مردم می دانستند و میفرمودند.
تمام گرفتاریهایی که ما در طول این مدت تاریخ داشتیم بهرهبرداری از جهالت مردم بوده جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و بر خلاف مصالح خودشان تجهیز کردند اگر علم داشتند علم جهت دار داشتند ممکن نبود که منحرفین بتوانند آنها را به یک جهتی که بر خلاف این مسیری است که مسیر خود ملت است تجهیز کنند.(19)
یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی توجه به بعد معنوی جامعه است. کمال مطلوب انقلاب ما آن است که جامعه از زنگار جهل و بی خبری پاک گردد تا آگاهانه مسؤولیت خود را درک کند. از این رو در قانون اساسی، چنین آمده است:
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم همه ی امکانات خود را برای امور ذیل به کار برد:
1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیة مظاهر فساد و تباهی؛
2. بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همة زمینهها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه گروهی و وسایل دیگر؛
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی؛
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق مراکز تحقق و تشویق محققان.(20)
پی نوشت ها:
1ـ حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، هاشمی، جلد یک، ص 59.
2ـ بلاغ، ص 100.
3ـ همان، ص 102.
4ـ همان، ص 98.
5ـ وصیت نامه سیاسی، الهی امام خمینی ره، ص 10.
6ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 4.
7ـ همان اصل 174.
8ـ صحیفه نور، جلد 11، ص 266.
9ـ همان، جلد 21، ص 108.
10ـ قانون اساسی، اصل 11.
11ـ سوره ی حدید(57)، آیۀ 25.
12ـ سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص 14 – 117.
13ـ پیام انقلاب، ش 225، ص 14.
14ـ جمهوری اسلامی، 20/9/1375. «شماره 5075».
15ـ قانون اساسی، اصل 3، بندهای 9 و 14.
16ـ آیین انقلاب اسلامی، ص 321.
17ـ قانون اساسی، اصل 9.
18ـ سورة جمعه (62)، آیه ی 2.
19ـ بلاغ، ص 195.
20ـ قانون اساسی، اصل 3 «بند 1، 2، 3، 4».
کتاب،انقلاب اسلامی و انقلاب های جهانی،پژوهشکده تحقیقات اسلامی،صص95 تا 103
منبع بازنشر: سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 838