01 اردیبهشت 1392
بخشی از اقدامات متفقین مانند قطع درختان و اتلاف جنگلهای ایران حتی خارج از پیمان اتحاد بود. در این باره نیروهای شوروی متجاوزکارانهتر از متفق انگلیسیشان عمل میکردند. اشغالگران تنها به قصد ساخت تأسیساتی چون اسکله به قطع درختان دست نمییازیدند، بلکه درختان را که سرمایة ملی یک کشور هستند، برای سوخت خود نیز مصرف میکردند. آنان برای تأمین نیازهایشان که بعضاً غیر ضروری بود، تقاضای قطع «بهترین و راستترین درختان را که خودشان از جنگل انتخاب» میکردند، داشتند. دولت ایران برای جلوگیری از چنین رویهای، نیروهای متفقین را ملزم به اخذ جواز و پروانة کشاورزی جهت قطع درختان کرد. گزارشها اما حکایت از بیتوجهی آنها به این الزام دارد. به طور نمونه کامیونهای شرکت یو.کی.سی.سی (انگلیس) به صورت قاچاق به حمل چوب جنگلهای ایران اقدام میکردند.
وزارت کشاورزی در نامهای به شرکت مذکور، این سودجویی را چنین شرح میدهد:
«... حمل چوب از جنگل باید با پروانة کشاورزی انجام شود تا اگر چوبی بدون اجازه قطع شده باشد، بتوان مانع از حمل آن گردید. برای رسیدگی به پروانههای حمل چوب نیز در سر راهها ایستگاههایی تعیین شده و مأمورینی از طرف این وزارت گمارده شده است، ولی بعضی از کامیونها U.K.C.C در موقعی که مأمور این وزارت از آنها مطالبة پروانه میکند، توقف نکرده و پروانة خود را ارائه نمیدهند و به طوری که در سه روز اخیر گزارش شده است، قریب 80 کامیون حامل چوب گذشتهاند که بیساری از آنها چوب بدون پروانه حمل میکردهاند.
البته به جز قطع و حمل قاچاق درختان، بریتانیاییها در مذاکراتشان به توافقاتی از جمله برای قطع پنج هزار متر مکعب درخت دست یافتند. همچنین مقدار معتنابهی از این سرمایة ملی برای صدور به عراق توسط انگلیسیها قطع و نابود گردید. شورویها هم بدون توافقات صوری به قطع درختان ادامه میدادند. این اقدام به سرعت غیر قابل باوری ادامه داشت تا آنجا که احمدحسین عدل، وزیر کشاورزی، در نامهای به نخستوزیر دربارة زیان آن در اقتصاد و آب و هوای ایران هشدار داد: «مستدعی است با توجه به زیانی که از حیث انهدام جنگلها متوجه آب و هوا و اقتصادیات کشور میشود، امر و مقرر فرمایند وزارت امور خارجه جداً با مقامات مربوطه به دولت شوروی داخل مذاکره شده، ترتیبی اتخاذ گردد که تا جنگلهای شمالی به کلی از بین نرفته، از ادامة عملیات خلاف رویة رانندگان شوروی اکیداً جلوگیری به عمل آید.» زمانی هم که دولت ایران قادر به جلوگیری از این بیقانونیها نبود، مجبور به صدور تصویبنامه میشد تا بلکه از این طریق بتواند زیادهخواهیهای اشغالگران را محدود و محصور سازد. با این همه قطع و سرقت درختان جنگلها با بهانههای مختلف حتی با نام کمک به زلزلهزدگان گرگان صورت میگرفت. در این باره گزارش وزارت کشاورزی در دی ماه 1324 تنها
بخشی از این خسارت را آن هم فقط توسط نیروهای شوروی باز مینمایاند:
«طبق گزارشهای ادارات کشاورزی شهرستانهای شمال و پاسگاههای بازرسی حمل چوب، نیروی شوروی مقدار 155747 متر مکعب چوب قطع و حمل کرده است و در صورتی که مقدار 44677 متر مکعب که اجازة قطع و حمل آن به موجب تصویبنامههای هیئت وزیران صادر شده، جزو این مقدار محسوب گردد، مقدار 111070 متر مکعب باقیمانده به طور حتم بدون هیچ مجوز قانونی قطع و حمل شده است. ... رقم فوق، قسمت ناچیزی از خساراتی است که توسط نیروی شوروی به جنگلهای ایران وارد شده است، زیرا در اثر عدم امکان نزدیک شدن مأمورین جنگل به محل قطع چوب از طرف نیروی شوروی و عبور بدون توقف کامیونهای شوروی از جلوی پاسگاههای حمل چوب، تعیین و حتی تخمین مقدار مقطوعات و محمولات چوب برای مأمورین این وزارت غیر مقدور بوده است.»
در این قسمت برخلاف راهها، دولت ایران خود به تنهایی هزینه و تاوان اجحافات اشغالگران را پرداخت و دیگر هیچ امید و انتظاری را توقع نداشت.
منبع:اسنادی از اشغال ایران در جنگ دوم جهانی، مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری، 1389، جلد 3، بخش مقدمه
منبع بازنشر: سایت دوران
تعداد بازدید: 777