07 اردیبهشت 1392
بازخوانی تاریخ
لغو حكومت نظامی از سوی امام خمینی
فضلالله فرخ از اعضای حزب موتلفه اسلامی و از مبارزین دوران انقلاب این واقعه را بدین گونه شرح می دهد:«قبل از اینكه حكومت نظامی اعلام شود در سالن غذاخوری پادگان نیروی هوایی واقع در خیابان پیروزی كه همافرها جمع بودند تصویر امام (ره) از تلویزیون نشان داده میشود كه همگی صلوات می فرستند یك عدّه از رؤسا اعتراض میكنند درگیری ایجاد میشود در این بین به نیروهای گارد شاهنشاهی اطلاع داده می شود و آنها نیز برای سركوب همافران میآیند همافران هم وقتی كه متوجه حضور نیروهای گارد شدند و احساس كردند جانشان در خطر هست، به اسلحهخانه می روند و اسلحه ها را برمیدارند. درگیری دوطرفه خیلی شدیدی آغاز میشود. شب به من كه خانه بودم تلفن كردند كه بین نیروهوایی و گارد شاهنشاهی درگیری شده و به مردم بگویید به كمك بیایند. مردم نیز به كمك آنها رفتند وضعیت به گونه ای شد كه اسلحه دست مردم هم افتاد. آن شب برای اولین بار بود كه مردم مسلح شدند. همافرها اسلحه را دست مردم دادند و حتی مردمی كه اسلحه گرفته بودند ، نمیدانستند چگونه استفاده كنند. همافران به آنها طریقه استفاده از اسلحه را آموزش دادند. این رویداد برای رژیم خیلی گران تمام شد. لذا فردای آن روز یعنی 21 بهمن یك مرتبه اخبار ساعت 2 رادیو اعلام كرد كه از ساعت 4بعدازظهر حكومت نظامی است.همه ما در اقامتگاه امام بودیم. وحشت كردیم كه یك توطئهای دركار هست.معمولاً شبها حكومت نظامی برقرار بود كه آن هم از ساعت 9 الی 10 شب، ولی هیچ وقت حكومت نظامی از ساعت 4 بعدازظهر اتفاق نیفتاده بود. امام چیزی نگفتند. ما همینطور نگران بودیم كه خیابان خلوت میشد. خیابان ایران كه از صبح تا شب حتی نصف شب مملو از جمعیت بود یك دفعه خلوت شد. مردم می دویدند تا قبل از ساعت 4 بعد ازظهر به خانه برسند. ما هم نگران از اینكه حالا كه خیابان خلوت شده به اینجا حمله می شود و جان امام در خطر خواهد افتاد. حتی بعضیها به امام گفته بودند كه امشب را شما بروید جای دیگر چون اینجا یك توطئهای در كار هست . حكومت نظامیبرای این بود كه خیابان را خلوت كنند. و با توپ و تانك خیابان ایران، اقامتگاه امام را بكوبند و نه تنها امام كه تمام علمای بزرگ شهرستانها و استانها هم در خدمت امام بودند همه آمده بودند. ساعت 3 الی 30/3 بود كه خیلی خیابان خلوت شده بود یك مرتبه آمدند از اتاق امام گفتند: امام فرموده: حكومت نظامیلغو است مردم بیرون بیایند ما گفتیم چگونه به مردم بگوییم ما كه رادیویی تلویزیونی در اختیار نداریم . مردم هم الان بروند در شهر بگویند امام گفته كسی باور نمیكند. در صورتی كه آیتالله طالقانی به مردم گفته بود زود بروید خانههایتان كه اینها قصد كشتار دارند و حتی به امام تلفن كرده بود كه شما فرمودید مردم بیرون بیایند؟ امام فرموده بود: بله آیت الله طالقانی در جواب گفته بودند: اینها قصه كشتار دارند حمام خون راه میاندازند، قتل عام میكنند. امام گفته بود: نه مردم باید بیرون بیایند. ایشان اصرار كرده بود كه آخرش امام فرموده بود: كه اگر دستور این باشد شما چه میفرمایید كه آقای طالقانی گریهاش گرفته بود وگفته بود: این سید با جای دیگر ارتباط دارد بگذارید كارش را بكند. یك عدهای رفته بودند اطراف آقای طالقانی را گرفته بود كه آقا از امام بخواهید كه این دستور را لغو كند تا مردم بیرون نروند كه كشته شوند. خلاصه ما مانده بودیم چه كار كنیم وچه طور به مردم خبر بدهیم. چند راه برای اطلاع به مردم وجود داشت یكی از طریق همان شبكه تلویزیونی كه نزدیك اقامتگاه امام بود و دوم از طریق تلفن. هر كسی با تلفن به اقوام و دوستانش خبر بدهد كه امام این را فرموده و از آنها هم بخواهند كه به دیگران بگویند این هم یك راه بود .راه سوم این بود كه مینیبوسهایی كه در آنجا بلندگو رویشان نصب بود و هر روز از آن استفاده میكردیم و آرم مدرسة رفاه را داشتند را داخل شهر برده و با بلندگو به همه اطلاع بدهیم كه امام گفته: حكومت نظامی لغو شده است. راه دیگر هم اینكه آن دستور امام را تایپ و تكثیر كنند و به ماشینها بدهند كه روی شیشههایشان بزنند.و این كار انجام شد. نیم ساعت نگذشت كه از بیرون صدای بوق زدن ماشین میآمد مثل این كه كاروان عروسی بوق میزند من سر خیابان اصلی رفتم و دیدم تمام ماشینها یكی یك مقوا زدند روی شیشههایشان كه به دستور امام حكومت نظامیلغو است و بوق میزنند. ساعت 4 كه شد باید هیچ كس داخل خیابان نمی بود ولی دوباره خیابان ایران و خیابانهای اطراف مملو از جمعیت شد و آن شب طوری شده بود كه من حتی در بعضی محلهها كه رفتم. داخل كوچههاو پسكوچهها زن و بچه و اینهایی كه نمیتوانند بروند داخل خیابان از خانه آمدند داخل كوچه نشستند. چون امام گفته بود:همه بیرون بیایند تا این حدّ رعایت كردند یعنی در خانه ننشستند آمدند داخل كوچه ، پشت در خانهها نشستند .آن شب با یك مقدار اسلحهای كه از شب قبلش دست بعضیها افتاده بود به كلانتری ها و پادگانها حمله می كردند. همه كلانتریها شب 22بهمن به تصرف مردم درآمد. حتی یادم هست كه جلوی اقامتگاه امام ایستاده بودیم یكی از رفقای شهیدم كنار من ایستاده بود می بیند كه جوانها با موتور میآیند، میروند و ژ3 دستشان هست و شعار سر می دهند .او باورش نمیشد به من گفت: فلانی یك توطئهای در كار نباشد؟ گفتم :نه آقا تمام شد. گفت: یعنی این رژیم اینقدر پوشالی بود كه كارش به این سادگی تمام بشود. گفتم: آره باباش از این قویتر بود همینطور تمام شد، خلاصه فردایش انقلاب به پیروزی رسید. پادگانها به تصرف مردم درآمد خیلی از سران ارتش فرار كردند و خیلی هم مخفی شدند.»
تاریخ شفاهی
اعلان حكم بی طرفی ارتش
پس از رفتن محمد رضا پهلوی از ایران جلسات فراوانی توسط هایزر با سران ارتش برگزار شد تا دوباره آنها وضعیت را در دست بگیرند . اما به نقل از خود هایزر در خاطراتش آنها روحیه ی خود را از دست داده بودند و از آن مهم تر مطمئن بودند كه شاه دیگر به كشور باز نخواهد گشت . آنها كه عمری همه زندگی خود را زیر نظر او گذرانده بودند حالا و در خلا او چگونه می توانستند تصمیم بگیرند . متن زیر جلسه روز 22 بهمن سران ارتش را نشان می دهد كه در پی تصمیم گیری در مورد ارتش و انقلاب هستند . سپهبد معصومی نائینی معاون پارلمانی وزارت جنگ، پس از تشریح وضع بحرانی كشور و احساسات مردم اظهار داشت: «اعلیحضرت از كشور خارج شدهاند، آنچه روشن است این است كه مراجعتی هم در بین نیست. ملت ایران مدتها است یكپارچه نشان دادهاند كه طرفدار و خواستار آیتالله خمینی هستند و كسی طرفدار دولت آقای بختیار نمیباشد. مملكت دارد از بین میرود. آقای بختیار هم در این مدت عملاً نشان داده كه در مقابل اراده ملت ایران قادر به عملی نیست. بنابراین من هم عقیده دارم كه برای جلوگیری از خونریزی و خاتمه دادن به این وضعیت ناگوار اعلان همبستگی شود.»سپهبد خلعتبری معاون اطلاعاتی فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی ضمن تأیید پیشنهاد سپهبد حاتم اظهار كرد:«به طوری كه گفته شد آقای بختیار هم در تمام این مدت تلاش كرده است كه جمهوری اعلان كند. همه میدانیم كه ایشان به هیچوجه طرفداری بین مردم و پرسنل نیروهای مسلح ندارد. به همین جهت من هم عقیده دارم كه با ملت اعلان همبستگی شود.»سپهبد حسین جهانبانی معاون پرسنلی فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی، ضمن موافقت با پیشنهاد سپهبد فیروزمند اضافه نمود: «بیش از یك ماه است كه بارها ما در نیروی زمینی گفتیم باید همبستگی اعلام كنیم ولی توجه نكردند.»ارتشبد جعفر شفقت وزیر جنگ، ضمن موافقت با پیشنهاد سپهبد حاتم اظهار كرد:«باید ارتش را حفظ و از متلاشی شدن آن جلوگیری كنیم.» ارتشبد حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات پس از تأیید پیشنهاد سپهبد حاتم اضافه نمود:«به نظر من هم دیر شده است.»پس از صحبت و اظهار نظر چند نفر دیگر از تیمساران كه عدهای از آنها طرفدار اعلان «بیطرفی» و تعدادی دیگر موافق اعلام «همبستگی» بودند، اظهار كردم: حالا كه با توجه به اظهارات فرماندهان نیرو و وضعیت نیروهای مسلح و امكانات آنها پیشنهاد سپهبد حاتم مورد توجه تیمساران قرار گرفته و به منظور جلوگیری از خونریزی و حفظ تمامیت ارتش عدهای طرفدار اعلان بیطرفی و تعدادی دیگر خواهان اعلان همبستگی هستند، دو نكته را یادآوری میكنم: اولاً به طوری كه تیمساران اطلاع دارید برابر قوانین و مقررات، ارتش حق دخالت در سیاست را ندارد. ثانیاً با توجه به اوامر اعلیحضرت در مورد حفظ وحدت و تمامیت ارتش بهتر است كه وحدت نظر باشد. تیمساران هر نظری دارید بیان كنید تا بحث شود، بلكه شورا به اتفاق آراء تصمیم بگیرد.پس از اظهارنظر و بحث چند نفر از جمله سرلشكر خسروداد فرمانده هوانیروز كه طرفدار اعلان همبستگی بودند، سپهبد حاتم اظهار نمود: «تیمساران به قدر كافی اظهارنظر كردند، اگر تیمسار ریاست ستاد اجازه میدهید رأی گرفته شود.» رأی گرفته شد. «بیطرفی ارتش» به اتفاق آراء مورد تصویب فرماندهان و رؤسای ادارات و سازمانهای نظامی قرار گرفت.بعد از قرائت مجدد صورتجلسه و توافق نظر در متن اعلامیه ارتش به شرح زیر، فرماندهان و رؤسا آن را تأیید و امضا نمودند:«اعلامیه ارتش: ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت كشور عزیز ایران را داشته و تاكنون در آشوبهای داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولتهای قانونی این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخیر كشور، شورای عالی ارتش در ساعت 30/10 روز 22 بهمن 1357 تشكیل و به اتفاق تصمیم گرفته شد كه برای جلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر بیطرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام كند و به یگانهای نظامی دستور داده شد كه به پادگانهای خود مراجعت نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و میهنپرست ایران بوده و خواهد بود و از خواستههای ملت شریف ایران با تمام قدرت پشتیبانی مینماید.»
این نامه در بعد از ظهر روز 22 بهمن از رادیو قرائت شد و...
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 778