انقلاب اسلامی :: جلال‌آل‌احمد یک روشنفکر انقلابی بود

جلال‌آل‌احمد یک روشنفکر انقلابی بود

15 تیر 1392

جواد مجابی گفت: جلال‌آل‌احمد یک روشنفکر شجاع از طبقه متوسط بود که هیچگاه ذهن انقلابی‌اش را از دست نداد. او می‌گفت من در این مملکت زندگی می‌کنم و ملیت آن را دارم پس به همه چیزش کار دارم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، خبرگزاری مهر خبر داد، مراسم رونمایی از کتاب «بی سرو سیمین» ـ یادنامه سیمین دانشور به کوشش سیدجواد میرهاشمی ـ عصر روز جمعه چهارده تیر 92 و مصادف با روز قلم با حضور جمعی از نویسندگان و شاعران در منزل سیمین دانشور و جلال آل احمد در تهران برگزار شد.

جواد مجابی، شاعر و نویسنده و یکی از سخنرانان این مراسم با اشاره به خاطره مشترکش از دانشور و آل احمد گفت: این دو همیشه با هم در مجامع فرهنگی ظاهر می‌شدند. با وجود اینکه در جامعه روشنفکری آن زمان چنین رسمی وجود نداشت اما آن دو برخلاف سنت، همیشه با هم روزهای دوشنبه به کافه فیروز می‌آمدند و این به معنی شان و منزلتی بود که آل‌احمد برای همسرش قائل بود. آن موقع من در روزنامه اطلاعات کار می‌کردم اما به خاطر وابستگی آن به دولت تا یک سال با اسم مستعار در آن مطلب می‌نوشتم. روزی به آل‌احمد گفتم که این گونه کار کردن اذیتم می‌کند و از سویی کار مطبوعاتی را دوست دارم و نمی‌دانم چه کار باید بکنم؟ او به من گفت: مهم نیست در کجا کار می‌کنی. مهم این است که چقدر می‌توانی درست حرف بزنی. تا زمانی که توانستی درست حرف بزنی، کارت را رها نکن.

مجابی افزود: وقتی آل‌احمد کتاب نفرین زمین را منتشر کرد، سردبیر روزنامه (اطلاعات) از من خواست با او مصاحبه‌ای داشته باشم چون جلال تا آن روز اصلاً تن به مصاحبه نمی‌داد. من به او گفتم که شما مصاحبه او را منتشر نخواهید کرد اما به هر شکل به این کار مجبور شدم. آل‌احمد را در کافه فیروز پیدا کردم. یادم هست که عادت داشت به شدت بر کار شاگردانش نظارت کند و آن روز هم با دقت مشغول بررسی آثار آنها بود. به او ماجرا را گفتم و پذیرفت. با همراهی محمدعلی سپانلو مصاحبه شروع شد و رفته رفته تعداد دیگری نیز به ما افزوده شدند و بحث به موضوعات سیاسی کشید. آل‌احمد با صدای بلند شروع به انتقاد از حکومت [پهلوی] کرد و گفت: می‌خواهند تا سال 2000 در این مملکت تعداد دهات را از 10 هزار به 2 هزار برسانند و این قتل عام بزرگ سنت‌های ایرانی است... ناگهان دانشور بلند شد و با بغض گفت: او را رها کنید. چرا وادارش می‌کنید چنین حرف‌هایی را در جمع عمومی بزند؟ به صلاحش نیست و گفت‌وگو قطع شد. من البته متن مصاحبه را به روزنامه بردم و همان طور که فکر می‌کردم از چاپ آن سر باز زدند و بعدها در سال 56 آن را در نشریه چاپار منتشر کردم.

این منتقد ادبی افزود: آل‌احمد یک روشنفکر شجاع از طبقه متوسط بود که هیچگاه ذهن انقلابی‌اش را از دست نداد. او می‌گفت من در این مملکت زندگی می‌کنم و ملیت آن را دارم پس به همه چیزش کار دارم.

وی در پایان خواستار تبدیل منزل دانشور و آل‌احمد به موزه شد.



 
تعداد بازدید: 989


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: