05 مرداد 1392
جلال فرهمند
روز 22مرداد شاه در کاخ سفید سعدآباد محرمانه فرمان عزل دکتر مصدق و نصب زاهدی را امضا کرد. و همان روز در حالی که از پلههای سنگی سعدآباد پایین میآمد و به سوی فرودگاه مهرآباد برای عزیمت به کلاردشت میرفت، سخت در اندیشه بود که پس از امروز آیا فردایی هست ؟
19روز پیش از آن که خواهر تبعیدی شاه یعنی اشرف به تهران آمده بود و پیامی به برادرش داد که فیالواقع پیام کلید خوردن سرنگونی نخستوزیر در آن نهفته بود شاه دلگرمی خاصی یافته بود.
شاه در کلاردشت بود که در بامداد 24 مرداد جلسه مهمی در باغ مصطفی مقدم و با حضور افرادی چون سرلشکر باتمانقیلچ، سرتیپ گیلانشاه، سرهنگ فرزانگان، سرتیپ تقیزاده، ابوالحسن حائریزاده، عبدالرحمن فرامرزی و یارافشار تشکیل شد. در واقع هسته اولیه کودتای تهران شکل گرفت.
شب همان روز با دستگیری مهندس زیرکزاده و مهندسحقشناس کار شروع شد. بامداد 25 مرداد سرهنگ نصیری که فرمانده گارد شاهنشاهی بود با حکم عزل به منزل مصدق در خیابان کاخ رجوع کرد. مصدق ضمن دادن رسید به نصیری وی را دستگیر کرد و بدین ترتیب مرحله اول کودتا شکست خورد.
سرگرد خلبان خاتم خلبان مخصوص شاه که همراه شاه در کلاردشت به سر میبرد در خاطراتش به یاد میآورد که در بامداد 25 مرداد در حالی که هنوز خواب بود از وی درخواست میشود هواپیما را برای پرواز آماده کند. مقصد هم رامسر است. با تاخیری چند ساعته نهایتاً ساعت 15/18این پرواز انجام میشود. ملکه ثریا و آتابای و خاتم تنها همراهان شاه در این سفر بودند. شاه که خود را باخته بود از سرگرد تقاضا میکند که هواپیمای دو موتوره دور پروازش را آماده کند. پس از پرواز هنگامی که ملکه از شاه مقصد را میپرسد شاه میگوید: بغداد.
پس از چند ساعت پرواز، هواپیما به بغداد میرسد و شاه به صورت ناشناس وارد فرودگاه میشود. به طوری که حتی ماموران گمرک هم تا وقتی گذرنامه شاه را نمیبینند پی به اصل ماجرا نمیبرند. با اطلاع مقامات بالای عراقی خبر آمدن شاه در عراق پیچید. آن شب شاه و ملکه مهمان ملک فیصل در کاخ ابیض بغداد بودند.
فردای آن روز در حالی که شاه با ماشین سلطنتی، عازم عتبات بود در رادیوی اتومبیل به رادیو ایران گوش میداد. نطق تند فاطمی برضد شاه چندان تاثیر نداشت که نامه مفتضحانه امینی وزیر دربار. این نامه چنان شاه را ناراحت کرد که رادیو را خاموش کرد. این اخبار برای شاه به مثابه پایان سلطنت و سرنگونی بود.
27مرداد شاه با هواپیمای BOC به سوی رم رفت. و در اینجا هم از خبرنگاران جراید و مصاحبه پرهیز میکرد. دو روز بعد که شاه در هتل اکسلسیور رم بود یکی از خبرنگاران ایتالیایی خبر کودتای تهران را به شاه میرساند. و تا ظهر همان روز 28 مرداد خبر تکمیلی به شاه میرسد و پیروزی عوامل سلطنتطلب کامل میشود. از عصر 28 مرداد روحیه شاه بهتر شده و در جمع خبرنگاران دیده میشود.
در 29 مرداد تقریباً اکثر اعضای جبهه ملی و حزب توده دستگیر شدهاند. و عصر همان روز با تسلیم و دستگیری مصدق و اکثر همراهان وی به نظر میرسد که ایام سعادت شاه شروع شده است. در همین روز زاهدی طی تلگرافی به شاه از وی درخواست میکند که به کشور بازگردد. در 30 مرداد شاه با هواپیمایی که کرایه کرده و مملو از خبرنگاران است به سوی تهران باز میگردد. ولی یک روز مجدد مهمان شاه عراق است. ساعت 30/11صبح 31مرداد شاه وارد تهران میشود و مورد استقبال کودتاچیان تهران و در نقش یا فاتح کبیر پای به مهرآباد میگذارد!
وی در این روز اولین نشست طولانی و سه ساعتهاش را در تهران با تاجبخش خود یعنی زاهدی برگزار میکند. زاهدی به درجه سپهبدی ارتقا مییابد و مفتخر به گرفتن نشان تاج میگردد. بسیاری از افسران کودتاچی ارتقا درجه مییابند و شاه به مدت سه سال تمام درگیر نبرد قدرتی با زاهدی و عواملش میگردد.
در اول شهریور شاه پیام تشکرآمیزی خطاب به ملت ایران (و در واقع به کودتاچیان چماقدار 28مرداد) صادر میکند که در بخشهایی از آن آمده است:
... احساسات بیریا و صمیمانه شما از صدها فرسنگ راه چنان در من اثر بخشید که تمام خستگیهای روحی و نگرانیهایی را که آن هم ناشی از علاقه قلبی من به میهن مقدس و ملت عزیز بود مرتفع کرد و مجال یک ساعت تأخیر در عزیمت به ایران عزیز و دیدار هممیهنان را نداد... چطور از شما تشکر کنم که به رایگان و بدون کوچکترین اعتنا به جان خود برای حفظ شعائر ملی و شاه خودتان آن چنان فداکاری کردید و شهید دادید. من هم چنانکه میدانید در چندین مورد حاضر بودم جان خود را برای شما بیدریغ بدهم و باز هر موقع که لازم شد از این عمل خوداری نخواهم کرد... اما در مورد تجاوز به مقدسات ملی و قانون اساسی ما که حفظ آن را فراموش کردهاند، و همچنین به انحلال ارتش که ضامن بقای ما میباشد و تضییع بیتالمال و ریختن خون مردم بیگناه آنهم در راه ریا و غرض، باید نص قانون اجراء گردد... من هم کوشا خواهم بود پیرو اقدامات قبلی خود که عمداً آن را عقیم گذاشتهاند یک زندگی دموکراسی که خوشبختانه در تعالیم عالیه اسلام آن را به شایستگی دستور فرمودهاند برای قاطبه فراهم ساخته و مفهموم عدالت اجتماعی را عملی کنم...
همان روز شاه در دیداری که با خبرنگاران خارجی مقیم تهران و خبرنگارانی که با خود از ایتالیا به همراه آورده بود در کاخ سعدآباد مصاحبهای سرپایی انجام داد و اولین روز حضورش را در تهران پس از کودتا، با روحیهای بالا اعلام میکند.
تصاویری که در این شماره بهارستان انتخاب کردهایم مربوط به اولین مصاحبه شاه در همین روز و با حضور خبرنگاران خارجی است یعنی اولین مصاحبه شاه در پس کودتای 28مرداد در اول شهریور 1332.
منابع
عاقلی، باقر. روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی. تهران، گفتار، 1369.
مجموعه تالیفات، نطقها، پیامها، مصاحبهها و بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضاشاه پهلوی. تهران، بینا، بیتا.
منبع: مجله الکترونیکی بهارستان
تعداد بازدید: 855