05 مرداد 1392
در طول دورة حکومت رضا شاه، اشاره نشریات خارجی به سطح پایین اجتماعی او چندین بار موجب قطع روابط دیپلماتیک با کشورهای متبوع آنها شد. در سالهای 1936 و 1937، نشریههای تایم و نیویورک میرور به این مطلب اشاره کردند که رضاخان در گذشته مهتر بوده و سپس چندی به نگهبانی در جلوی دَرِ سفارتخانههای خارجی در تهران اشتغال داشته است. نیویورک میرور نوشته بود که رضا شاه قبلاً در اصطبل سفارت انگلستان در تهران مشغول به کار بوده است . پس از انتشار این مطالب، وزیر خارجه ایران از وزیر مختار آمریکا در تهران خواست تا نشریات خطاکار را مجازات و از تکرار این قبیل ندانمکاریها در آینده جلوگیری کند. وقتی وزیرمختار آمریکا به باقر کاظمی، وزیر خارجه ایران، توضیح داد که نشریات آمریکایی تحت حمایت قانون اساسی این کشور قرار دارند، کاظمی در عین ناباوریِ مقام آمریکایی، وقیحانه پیشنهاد کرد که آمریکاییها برای رضایت خاطر ملوکانه اعلیحضرت پهلوی قانون اساسیشان را تغییر بدهند. بسیار پیش میآمد که سفیران و وزرای مختار ایران صرفاً به دلیل آنکه پاسخ به موقع یا مؤثری به آنچه اصطلاحاً توهین نشریات خارجی به شاهنشاه ایران تلقی میشد نداده بودند، بدون مقدمه از کار بر کنار میشدند. همین آقای کاظمی که پیشنهاد تغییر قانون اساسی را به وزیرمختار آمریکا داد، وقتی سفیر ایران در ترکیه بود به دلیل انتشار مقالهای که به اصل و نسب معمولی رضا شاه اشاره کرده بود، در سال 1940 بدون مقدمه از مقامش عزل شد. از اسناد و مدارک آن دوره چنین برمیآید که ایران به مضحکهای بینالمللی مبدل شده بود.
خبر فراخواندن باقر کاظمی را سی. ون انگرت، کاردار موقت آمریکا، در گزارش مورخ 22 سپتامبر 1940 خود آورده است. گزارش انگرت شامل خبر زیر میشود: «آقای باقر کاظمی، سفیر ایران در ترکیه، را از این کشور فراخوانده و هنوز به پست دیگری نگماشتهاند. کاظمی در اکتبر 1939 به سمت فوق منصوب شده بود، بنابراین هنوز یک سال نیست که از انتصاب او در آنکارا میگذرد. تا بحال نتوانستهام یقیناً به دلایل فراخواندن او پی ببرم، و نام جانشین او نیز هنوز اعلام نشده است.»
دلایل برکناری کاظمی را جی. و. ای. مکموری، سفیر آمریکا در ترکیه، در گزارش مورخ 5 نوامبر 1940 خود ذکر کرده است: «سفیر ایران در اینجا چندی پیش به کشورش فراخوانده شد، که تازه به دلایل آن پی بردهام. ظاهراً، چند وقت پیش، نویسندهای در روزنامه فرانسوی زبان ژورنال دُریان (Journal d'Orient) جرأت کرده و چیزهایی درباره زندگی شاهنشاه ایران نوشته بود؛ از جمله، این که شاه از سطوح پایین جامعه برآمده است. ظاهراً این بیاحتیاطی ژورنال دُریان حتی از دید سفارت ایران نیز به دور مانده بود. با وجود این، به موقعش که بریده این مقاله به تهران و رؤیت مقامات رسید، سفیر تلگرامی دریافت کرد که در آن به سبب عدم هوشیاری سرزنش شده و به طور تحکمآمیزی دستور یافته بود که قاطعانه به دولت ترکیه اعتراض کند و از آن دولت بخواهد تا برای جبران این خطاکاری اقدامات مقتضی اتخاذ نماید. اتفاقاً وقتی سفیر ایران بعد از انجام مأموریتش از دفتر وزیر امور خارجه ترکیه بیرون میآمده یکی از همکاران من که با وزیر کاری داشته وارد دفتر میشود. او میگوید که آقای سراجاغلو با حالتی نیمه مبهوت گفته است که ترکیه به خاطر آزادی نسبی مطبوعات به خود میبالد، ولی حالا از طرف شاه یک مملکتِ دوست مصرانه از من میخواهند که مدیر یک نشریه را به خاطر چاپ چیزی مجازات کنم که، اگر درباره آتاتورک مینوشتند، از نظر مردم ترکیه در واقع نوعی تعریف و تمجید از توانمندی و قدرت شخصیت او به حساب میآمد.» واکنش وزارت امور خارجه آمریکا به این واقعه نشان میدهد که ایران تا سال 1940 تا چه اندازه مضحکه سایر کشورها شده بود. موری، که اخیراً زندگینامه «رسمی» رضا شاه را ویراسته بود، در یادداشتی به تاریخ 17 دسامبر 1940 که برای دستیار وزیر، معاون وزیر، و شخص وزیر امور خارجه آمریکا ارسال داشت، مینویسد: «یقیناً خواندن مطلبی که در گزارش پیوست از آنکارا درباره فراخواندن سفیر ایران از ترکیه ارسال شده است، برایتان خالی از لطف نخواهد بود. من این اتفاق را برای سفیر ترکیه (که اگر به یاد داشته باشید در زمان قطع روابطمان با ایران حافظ منافع ایران بود) تعریف کردم، و او از خنده رودهبُر شد.»
اما برای مردم ایران که بیست سال تحت سرکوب بیرحمانه [رضاخان] زندگی کردند، این مسئله به هیچوجه خندهدار نبود.
منبع:رضاشاه و بریتانیا ، دکتر محمد قلی مجد ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ص 41 تا 43
منبع بازنشر: مجله الکترونیکی دوران
تعداد بازدید: 789