14 مرداد 1392
چشمههای سرشک خشکیده است
بس که معراج خاکیان دیده است
برگ سبز بهار گلگون است
دلمان را مگو مگو، خون است
پردة لاله همدم اشک است
گونهها غرق شبنم اشک است
این نوایی که نای من دارد
قصه از دردهای من دارد
در بهاریم و برگ ریزان است
سخن از رفتن عزیزان تاست
میهمانان خاک گلگونند
تپش قلبهای محزونند
چشمها را نگاه فریاد است
اشکها را ز رفتگان یاد است
دشتها را حکایت از لاله است
چشمها را طراوت از ژاله است
لیک این اشک و خون و آه و الم
دفتر لالهها و اشک قلم
به امید طلوع فریاد است
که طلوعش غروب بیدادست
به شکوه جوانهها سوگند
به تب سبز دانهها سوگند
که ز پا هیچ و هیچ ننشینیم
تا شکوفای فجر را بینیم
عاقبت آن سوار میآید
بیقراران! قرار میآید
×××××××××××××××××××××××××
پرویز بیگی حبیبآبادی در سال 1333 در اردستان متولد و از سال 1348 تاکنون ساکن تهران میباشد. تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ادبیات فارسی ادامه و تاکنون بهعنوان مسئول صفحات ادبی برخی از نشریات، دبیر کنگرههای سراسری شعر دفاع مقدس، نویسنده برخی از برنامههای صدا و سیما، مسئولیت در تعدادی از شوراهای شعر و همکاری ادبی با نشریات و مراکز مختلف ادبی فعالیتهایی داشته است، همچنین با نشریات جانباز، بنیاد، آتیه، کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی، ایران، همشهری و جام جم همکاری داشته است. از میان آثار او مجموعه شعرهای غریبانه و آن همیشهسبز تاکنون دوبار جزو آثار برتر ادبیات دفاع مقدس شناخته شده. همچنین او از سوی وزارت ارشاد بهعنوان یکی از 15 شاعر برتر بعد از انقلاب معرفی شده است.
آثار او عبارتند از:
غریبانه (مجموعه شعر)، حماسههای همیشه (3جلد)، گل، غزل، گلوله، آیینه در غبار (تأملی در تذکرههای شعر فارسی)، اهل قلم، گزیده ادبیات معاصر (دفتر 26)، آن همیشهسبز (مثنوی دفاع مقدس).
شعر تا شکوفای فجر از سرودههای این شاعر است.
تعداد بازدید: 1334