16 مرداد 1392
تاریخ حزب توده در ایران نکتههای ناروشن و ناگشوده بسیاری در بر دارد. ماجرای جاسوسی حسین یزدی برای ساواک یکی از پروندههای ناروشنی است که قاسم نورمحمدی در سال 2006 میلادی با ترتیب دادن مصاحبهای با برادران یزدی که در نهایت به تالیف کتابی با عنوان «جاسوسی در حزب: برادران یزدی و حزب توده ایران» انجامید، کوشید تا پردهای از این تاریکی بردارد.
برای آنکه بتوان به شناخت درستی از حسین و فریدون یزدی دست یافت، باید تا اندازهای به مطالعه سابقه خانوادگی این دو برادر در تاریخ کشورمان پرداخت. نورمحمدی هم در مقدمه این کتاب به طور مختصر اما جامع به همین موضوع اشاره کرده است.
بر مبنای آنچه که از مقدمه «جاسوسی در حزب» میتوان دریافت، حسین و فریدون فرزندان دکتر مرتضی یزدیاند که فرزند شیخ حسین یزدی، از پایهگذاران نهضت مشروطه بود. مرتضی یزدی در سال 1310 تخصصش را در رشته جراحی از دانشگاه برلین دریافت کرد و از استادان دانشگاه تهران و جراحان معروف آن روزگار به شمار میرفت. وی که در آلمان با کمونیسم آشنایی پیدا کرده بود، بعد از رویدادهای شهریور 1320 و تاسیس حزب توده، از اعضای کادر رهبری این حزب شد.
فرزندان وی (حسین و فریدون یزدی)، در فاصله سالهای 5- 1954 میلادی برای تحصیل به آلمان شرقی اعزام شدند و در شهرهای درسدن و برلین شرقی به دانشگاه رفتند. حسین از همان ابتدای ورود به آلمان شرقی به پشتوانه وجهه پدرش مورد اطمینان رهبری حزب توده قرار گرفت و مترجم و همراه دکتر رضا رادمنش، دبیر اول حزب توده ایران شد. او ساواک را از تمام فعل و انفعالات داخل حزب آگاه و با عکسبرداری از نامههای سِرّی حزب، این اسناد را همراه با نشانی فرستندگان نامهها به مرکز سازمان امنیت ایران در شهر کلن آلمان غربی ارسال میکرد. حسین و فریدون یزدی به دنبال دستبرد به گاوصندوق منزل رادمنش در اکتبر 1961 دستگیر شدند و هر کدام سالها عمرشان را در زندانهای آلمان شرقی به سر بردند.
قاسم نورمحمدی، بر هم خوردن اعتماد مقامات آلمان با این جاسوسی را نقطه عطفی در تاریخ روابط میان حزب توده و حزب سوسیالیست متحد آلمان میداند و در کتاب «جاسوسی در حزب: برادران یزدی و حزب توده ایران» به جستوجوی دلایل جاسوسی برادران یزدی برآمده و در گام نخست طی سه سال رایزنی و نامهنگاری با بنیاد آرشیو سازمان امنیت آلمان شرقی (اشتازی) به مطالعه سوابق حسین و فریدون یزدی در این مرکز میپردازد.
مصاحبه با حسین و فریدون یزدی آغازگر کتاب است. در طول این مصاحبه که بیش از نیمی از حجم مطالب کتاب را به خود اختصاص داده است، احساس افتخار حسین یزدی که سهم اساسی در جاسوسی برای ساواک داشت بسیار پررنگ است. از آنجا که نگارنده مصاحبه را به صورت تاریخی پیش برده است، بسترهای این احساس تعلق خاطر به ساواک را میتوان به آسانی در زمینههای بروز آن جستوجو کرد.
مخاطب از صفحه 48 کتاب که نورمحمدی به عنوان پرسشگر به گروه 53 نفر اشاره و نقش با اهمیت مرتضی یزدی را در تاسیس حزب توده یادآور میشود تا صفحه 54 که حسین یزدی دلایل بیرغبتی پدرش به مسایل سیاسی، پس از دستگیری را بیان کرده است، به آسانی میتواند دلایل گرایش حسین یزدی را به جاسوسی برای ساواک دریابد. اما پرسشگر تنها به این اندازه از تلقی اکتفا نمیکند و در صفحه 58 میپرسد: «چطور شد که با ساواک همکاری کردید؟». در ادامه حسین یزدی به شرح دلایل حقیقی خود برای همکاری با ساواک میپردازد.
«حسین- همان طور که گفتم از حزب توده بیزار شده بودم. دیگر نه به رهبران آن حزب که به علت فعالیتهایم با آنها در تماس دائمی بودم اعتمادی داشتم و نه این که به برنامه و آماجهای حزب توده ایمانی. من به علت نوع فعالیتم، در کشورهای مختلف در رفت و آمد بودم و بسیاری از این کشورها را از نزدیک میدیدم. من از محیط بسته و حاکمیت یک مشت بوروکرات حزبی خسته و از آلمان شرقی بیزار شده بودم و نمیخواستم در آنجا زندگی کنم...»
سهم فریدون یزدی در جاسوسی، برای مخاطب کمرنگتر به نظر میآید و او تا اندازهای نقش شریک را برای برادر بزرگترش حسین ایفا میکند. در روند مصاحبه، فریدون بیش از آنکه به سوالهایی درباره متن ماجراهای جاسوسی در حزب پاسخ دهد، پاسخگوی سوالهایی درباره حواشی این جریان است. این موضوع در پرسشهای پرسشگر و در صفحههای 165 و 166 کتاب هم خود را نشان میدهد.
نورمحمدی که اسناد اشتازی (سازمان امنیت آلمان شرقی) را پیش از انجام این مصاحبه زیر و رو کرده است، مصاحبه را بیشتر با تکیه بر همین اسناد پیش میبرد و جالب آنکه گاه تاریخ شفاهی، تاریخ مکتوب را به کلی نقض و در مواردی هم مورد تردید قرار میدهد.
برای مثال در صفحه 113 کتاب میخوانیم:
-«در اسناد اشتازی آمده است که [رضا] روستا از شما شکایت کرد و چون آلمانی بلد نبود با شما به پلیس رفت و این آخرینبار بود که شما مترجم روستا شدید!
حسین_ یعنی منِ متهم، مترجم شاکیام شدم؟
-بله، اینطور در پروتکل آمده است. واکنش پلیس آلمان شرقی چه بود؟
حسین_ خب، اگر این طور میبود که خیلی مضحک بود.»
شرایط دشوار زندانهای آلمان، نحوه بازجوییها، مراقبت در زندانهای آلمان، دشواریهای ملاقاتکنندگان با زندانیان و نیز چگونگی به سخره گرفتن برخی از ضوابط و مقررات این زندانها دیگر مطالبی است که در بخش مصاحبه نورمحمدی با برادران یزدی جلب توجه میکند. ماجراهای پس از آزادی دو برادر ضد حزب توده از زندان، گفتوگویی تحلیلی از موقعیت حزب توده پس از وقوع انقلاب اسلامی هم به دست داده است.
یافتههای محقق از اسناد اشتازی و بازجوییهای متعدد این مرکز با افراد مرتبط با جریان جاسوسی در حزب توده او را وا میدارد که بخشی با عنوان «حاشیهای بر ماجرای برادران یزدی» را پیش روی مخاطب قرار دهد. در واقع نورمحمدی در این بخش میکوشد روایت خود را از اسناد اشتازی که بر اساس بازجویی از اعضای حزب توده به دست آمده ارایه کند. روایتی که گاه مبتنی بر رویکردی تحلیلی است.
در صفحه 230 کتاب از بخش «حاشیهای بر ماجرای برادران یزدی» در ذیل عنوان «بزرگ علوی» میخوانیم: «اشتازی در 22 فوریه 1962 به سراغ بزرگ علوی، نویسنده نامدار ایرانی میرود. علوی نخست از ماموران اشتازی عذرخواهی میکند که نتوانسته است به علت بیماری برای روشن کردن اتهامات وارد بر متهمان و خیانت آنها به حزب، زودتر به پرسشهای ماموران اشتازی پاسخ بدهد. علوی ادعای ماموران اشتازی مبنی بر عدم رعایت اصول امنیتی را میپذیرد، اما این سرزنش را متوجه «رفقای دیگر» میداند و میگوید که این امر باید در آینده مورد توجه قرار گیرد.»
تبعات «جاسوسی در حزب» نصیب چه کسانی شد و در واقع، قربانیان این ماجرا چه کسانی بودهاند؟ مهین رادمنش، همسر دبیر اول حزب توده، ژنویو، دوست دختر حسین یزدی، رالف گورگیز چچکلو، حمید زاهدی و حسین خیرخواه برخی از دستگیرشدگان این ماجرا بودهاند که نورمحمدی شرحی کوتاه از زندگی و نحوه فعالیتهای آنان در حزب را بر پایه مستندات اشتازی ارایه کرده است. نویسنده، زندگینامه این افراد را به ترتیب بیشترین آسیبی که هر فرد متحمل شده، آورده و بر این اساس، در گام نخست حسین خیرخواه به مخاطب معرفی شده است.
با آنکه نگارنده کوشیده تا ابهامی را از این جاسوسی برای مخاطبش باقی نگذارد، اما در انتهای بخش پینوشت و صفحه 244 کتاب یادآور میشود: «هنوز گوشههایی از این ماجرا در پردهای از ابهام باقی مانده است» و چنین دلایلی را یادآور میشود که «حسین یزدی بسیاری از اسناد سری حزب توده را بدون مطالعه برای ساواک ارسال میکرد. آشکار نیست که به جز سازمان بزرگ اصفهان با بیش از 90 عضو، چه گروههای دیگر تودهای در این ماجرا لو رفته و دستگیر شدهاند. حزب توده اما هیچ علاقهای نداشت که همه آن اسناد سریای را که توسط حسین یزدی دریافت یا ارسال کرده بود برای تحقیق بیشتر در اختیار اشتازی قرار دهد.
این مدارک بدون شک در آرشیو حزب توده موجود بوده و هست و ارایه آن به اشتازی برای تحقیقات بیشتر به ضرر مصالح حزب توده بود، زیرا آن حداقل اعتمادی را نیز که «رفقای» آلمانی به حزب داشتند از میان میبرد. اما همه این اطلاعات بیتردید در پروندههای حسین یزدی در آرشیو ساواک نیز موجود است و زمانی گستره جاسوسی حسین یزدی آشکار خواهد شد.» به این ترتیب مخاطب را به مطالعه اسناد و پروندههای دیگری از حسین یزدی در ساواک مشتاق میکند.
فراخوان دفاع از جان دکتر یزدی، نامه دکتر مرتضی یزدی از زندان به رهبری حزب توده، نامه تشکیلات اصفهان، فهرستی از نام اعضای حزب توده در آلمان شرقی، تصاویر اسکن شده از نامههای اعضای حزب توده و تصاویر خانوادگی و حزبی خاندان یزدی بخش ضمائم کتاب را پوشش دادهاند.
کتاب «جاسوسی در حزب: برادران یزدی و حزب توده ایران» را انتشارات جهان کتاب با شمارگان 1100 نسخه و به بهای 120هزار ریال در سال 1391 به چاپ سوم رسانده است.
شیما دنیادار رستمی
****************************
طرح جلد کتاب
****************************
شناسنامه کتاب
جاسوسی در حزب: برادران یزدی و حزب توده ایران
پدیدآورقاسم نورمحمدی
چاپ سوم 1391
ناشر: جهان کتاب
شمارگان 1100
قیمت: 12000 تومان
قطع: رقعی
تعداد صفحات: 348
شابک: 4-66-2533-964-978
****************************
فهرست مطالب
مقدمه 9
1. مصاحبه با حسین و فریدون یزدی 15
دوران کودکی 15
خروج از کشور، تحصیل در آلمان شرقی و همکاری با ساواک 41
رادیو پیک ایران 76
مسافرت ژنویو دنیس به ایران 83
داریوش پیشهوری 91
رضا روستا در برلین شرقی 100
ماجرای گاوصندوق خانه دکتر رضا رادمنش 115
دستگیری 132
زندان باوتسن 148
آزادی و بازگشت به ایران 167
2. قربانیان ماجرای جاسوسی 185
حسین خیرخواه 185
رالف گورگیز چچکلو 195
حمید زاهدی 203
3. حاشیهای بر ماجرای برادران یزدی 205
هوشنگ کرمان 213
اریش ملیکه 215
نویمن 216
ایرج اسکندری 217
رضا رادمنش 219
نورالدین کیانوری 227
بزرگ علوی 230
عبدالصمد کامبخش 234
اشتازی 238
4. پینوشت 241
5. مآخذ 247
6. ضمایم 249
سند شماره 1. فراخوان دفاع از جان دکتر مرتضی یزدی 249
سند شماره 2. نامه دکتر مرتضی یزدی از زندان به رهبری حزب توده ایران 251
سند شماره 3. وصیتنامه دکتر مرتضی یزدی 274
سند شماره 4. نامه دکتر مرتضی یزدی درباره زندان به دکتر رضا رادمنش 275
سند شماره 5. اخراج از حزب 288
سند شماره 6. نامه تشکیلات اصفهان 291
سند شماره 7. نامه دکتر یزدی به والتر آلبریشت ـ 1 295
سند شماره 8. نامه دکتر یزدی به والتر آلبریشت ـ 2 296
سند شماره 9. از اسناد پلنوم 11 حزب توده ایران درباره ماجرای جاسوسی
حسین یزدی ـ 1 298
سند شماره 10. از اسناد پلنوم 11 حزب توده ایران درباره ماجرای جاسوسی
حسین یزدی ـ 2 304
سند شماره 11. فهرست اعضای حزب توده ایران در آلمان شرقی 306
7. تصویرها 307
نمایه 335
تعداد بازدید: 2615