انقلاب اسلامی :: نقش تبلیغات رادیویی در کودتای ۱۳۳۲ (۲) - کمونیست‌سازی از مصدق

نقش تبلیغات رادیویی در کودتای ۱۳۳۲ (۲) - کمونیست‌سازی از مصدق

28 مرداد 1392


ترجمه: بهرنگ رجبی

در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، «تاریخ ایرانی» پژوهشی تحلیلی- توصیفی منتشر می‌کند که از منظری جدید به وقایع منتهی به سقوط دولت دکتر محمد مصدق می‌نگرد. پژوهشی با عنوان «نقش تبلیغات رادیویی در کودتای سال ۱۳۳۲» به قلم «مروین رابرتز»، دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه نورث‌ دنتون تگزاس‌ در آمریکا که در شمارهٔ نوامبر ۲۰۱۲ دوماهنامهٔ «Iranian Studies» منتشر شده که هر هفته ترجمۀ بخشی از آن را می‌خوانید:


***


روز ۱۸ تیرماه، رادیو تهران اعلام کرد مجلس برای بحث در مورد قانون حکومت نظامی در تهران و خوزستان تشکیل جلسه داده. بعدها کاردار ایالات متحده، گوردون اچ. متیسن، این را بخشی خواند از دستور جلسه‌ای جامع‌تر به قصد ارعاب مطبوعات و «حمله و بردن دستگاه‌های چاپ [روزنامه‌های] مخالفان».(۱) همزمان روزنامه‌های ایران، چنان که در برنامهٔ سرخط خبرهای مطبوعات روزانهٔ رادیو تهران هم بازتاب یافت، تأکید کردند در پشتیبانی از مصدق متحدند. روزنامه‌هایی که برای برنامهٔ سرخط خبرها انتخاب می‌شدند، معمولا همگی حامی مصدق بودند. مصدق تصمیم گرفت مجلس را در مردادماه تعطیل و ضمنا دسترسی روزنامه‌نگارهای بدون مجوز را هم به مجلس محدود کند. همان روز، شرکت ملی نفت ایران فراخوانی منتشر کرد خطاب به صادرکنندگان نفت برای همکاری با این شرکت در صادرات نفت و وعدهٔ تسهیل در روند اداری برای همهٔ داوطلبان داد.(۲) به نظر می‌آید دولت به این نتیجه رسیده بود که در مواجهه با تحریم نفتی به رهبری بریتانیا، نیاز به افزایش صادرات نفتش دارد. همزمان رادیو تهران به ضیافتی اشاره کرد که برای وابسته‌های نظامی خارجی حاضر در تهران برگزار شده بود اما فقط گفته‌های وابستهٔ نظامی شوروی را در مورد روابط میان دو کشور بازتاب داد. بعدتر گزارشی به نقل از مقاله‌ای در روزنامهٔ «پراودا»ی شوروی به ایالات متحده بابت اقداماتش در کره حمله کرد.(۳) در دورهٔ مورد بررسی این پژوهش، این اولین نمونهٔ استفادهٔ رادیو تهران از منابع روسی برای حمله به آمریکا است.

همزمان، ایالات متحده هم تلاش‌هایش را برای ساختن تصویر یک کمونیست از مصدق افزایش داد. این کار را از طریق چاپ نوشته‌هایی با این مضمون در مطبوعات آمریکایی انجام می‌دادند، به این امید که مطبوعات ایران از آن‌ها استفاده کنند. یک نمونه نامهٔ آیزنهاور به مصدق در تاریخ ۸ تیرماه است که درخواست کمک ۷ خردادماه ایران از آمریکا را رد می‌کند. این نامه متعاقب جلسهٔ مطبوعاتی روز ۷ تیرماه جان دالس، وزیر امور خارجه بود که می‌گفت «فعالیت‌های روزافزون حزب غیرقانونی کمونیست ایران» باعث نگرانی کشورش شده.(۴) هر دوی این ماجراها پوشش خبری وسیعی در شبکه‌های تلویزیونی عمومی از جمله «صدای آمریکا» داشتند. نامهٔ آیزنهاور روز ۱۸ تیرماه توجهات بسیاری در ایران کسب کرد، وقتی روزنامهٔ «تاج» نوشت این نامه «سایه‌هایی سیاه» بر روابط میان ایران و آمریکا می‌افکند.(۵) در اشاراتی بعدتر به نامهٔ آیزنهاور، رادیو تهران با لحنی که به نظر بی‌اعتنا می‌آمد، گفت ایران انبوهی دارایی‌های معدنی دارد و «ما هیچ نیازی به کمک هیچ کسی نداریم.»(۶)

رادیو تهران هر دم فزاینده‌تر آشوب‌ها و بی‌نظمی مجلس را پوشش می‌داد، پوششی که در گزارش روز ۲۱ تیرماه در مورد نقشهٔ قتل مصدق به اوجش رسید. روز قبلش کسانی از مخالفان به این اتهام که سیاست خارجی مصدق شکست به بار آورده، درخواست استیضاح نخست‌وزیر کرده بودند.(۷) مطابق این روند، از مقامی دولتی در مورد یک سیاست توضیح می‌خواستند و قضیه می‌توانست نهایتا به رأی عدم‌ اعتماد منجر شود. بنا به مقررات مجلس، مصدق باید در مورد این قضیه شخصا پاسخ می‌داد. بحث رادیو تهران این بود که درخواست از مصدق برای اینکه شخصا برود حرف بزند، حیله‌ای بود که او را بکشانند توی ساختمان مجلس تا بعد آدمکش‌هایی به مصدق حمله کنند و او را بکشند.(۸) روز ۲۲ تیرماه، رادیو تهران سربسته اشاراتی به انشعابات دوباره در جبههٔ ملی کرد و به نقل از «نامهٔ اراک» گفت مخالفان مصدق دارند «اشتباه بزرگی می‌کنند که فکر می‌کنند پشت ایجاد و تشکیل جبههٔ ملی خودشان بوده‌اند.»(۹) به نظر می‌آید این حمله‌ای در لفافه به کاشانی بوده که هفتهٔ قبلش از جایگاه رهبری این جبهه برکنار شده بود.

در این روند، روز حساس ۴ تیرماه بود که رادیو تهران از استعفای دسته‌ جمعی اعضای جبههٔ ملی از نمایندگی مجلس خبر داد و متعاقبش مصدق هم مجلس را به دلیل حملات مخالفان تحریم کرد. این اقدامات قوهٔ قانونگذاری را فلج کرد و بحران قانون اساسی به وجود آورد. در طول این دوره، لحن اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایی که در مطبوعات منتشر می‌شدند، در طرفداری از مصدق مبالغه‌آمیزتر شد و کم‌کم شروع کردند از او با عنوان «رهبر بزرگ» یاد کردن. آن روز «نیروی سوم»، روزنامهٔ حزب زحمتکشان (کمونیست‌های غیرتوده‌ای) به مخالفان مصدق حمله کرد و آن‌ها را نوکران بریتانیا خواند؛ همزمان رادیو تهران با نقل از سرمقالهٔ روزنامهٔ «باختر امروز» پرسش‌ها و تردیدهایی در مورد رابطهٔ ایالات متحده و ایران متعاقب نامهٔ آیزنهاور پیش کشید.(۱۰) سردبیر این روزنامه، وزیر امور خارجهٔ ایران بود، حسین فاطمی.

رادیو تهران شروع کرد به پخش برنامه‌هایی با این مضمون که «مشروعیت حکومت از ملت می‌آید و ملت بالاتر از هر قدرتی است. خواسته‌های دکتر مصدق ارادهٔ ملت‌اند» و دولت را خلاصه و مجسم کرد در یک نفر.(۱۱) روز ۵ تیرماه، قانون اساسی و حکومت قانون را دست انداخت و گفت «همهٔ آن‌هایی که می‌گویند فلان چیز یا بهمان چیز خلاف قانون اساسی است، باید بدانند که خود قانون اساسی ماحصل ملت است.»(۱۲) لحن گوینده بی‌اعتنا و تحقیرآمیز بود و بحث می‌کرد که لازم است قانون اساسی مدرن و به‌‌روز شود. اما مقام‌های دولت به عوض اینکه برای حل و فصل ماجرا صلای یک هیات تدوین قانون اساسی بدهند، گفتند باید مجلس منحل بشود تا کل قدرت بیافتد دست «رهبر ملت ایران».(۱۳) یادداشت یکی از دبیران اف‌بی‌آی‌اس و همچنین اعلامیهٔ رئیس مجلس، معظمی، توضیح می‌دادند که استعفا از مجلس ذیل مادهٔ ۲۱۴ قانون مجلس قرار می‌گیرد که می‌گوید متن استعفا باید در صحن و در پیشگاه نمایندگان قرائت شود. بعد هم جانشینش باید یا به واسطهٔ انتخابات عمومی یا انتصاب مجلس مشخص شود. اما چون نماینده‌های جبههٔ ملی دسته‌جمعی گذاشته بودند رفته بودند، مجلس حد نصابش را از دست داده بود و نمی‌توانست جلسه‌ای تشکیل بدهد. در نتیجه استعفاها رسمی نبودند و همین دولت را در وضعیت برزخ‌گونی برد.(۱۴)

جالب است که بعد افشای کودتا، نقشهٔ سی‌آی‌ای رفت به این سمت که جلوی حزب توده را در برگزاری راهپیمایی به حمایت از مصدق بگیرد. این نقشه می‌گفت: «پخش گستردهٔ جزوه‌هایی جعلی که مثلا کمیتهٔ مرکزی حزب منتشرشان کرده، باعث گیج شدن توده‌ای‌ها خواهد شد و جلوی جمع شدنشان را به شکلی که اثرگذار باشد، خواهد گرفت.»(۱۵) از متون اف‌بی‌آی‌اس برمی‌آید که پیام‌ها قرار بوده غیرمستقیم و از طریق شبکهٔ رادیویی کشور سومی منتقل شود. به نظر می‌آید این اتفاق وقتی محقق شد که رادیو عرب بیروت، متعلق به اف‌بی‌آی‌اس، که برای کشورهای خاورنزدیک پخش می‌شد، روز ۲۹ تیرماه اعلام کرد رهبری حزب توده به اعضا گفته در تظاهرات فردای میدان بهارستان شرکت نکنند. دلیلش هم این بود که مصدق دارد «آمادهٔ قتل‌عام جوانان ایرانی می‌شود» و برای همین بود که در ادامه کمیتهٔ مرکزی حزب توده حمله می‌کرد به مصدق، که تسلیم «دخالت‌های انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها» شده.(۱۶) اسناد داخلی حزب توده اشاره به واقعیتی یکسر متضاد دارند؛ حزب فعالانه از تظاهرات و شرکت انبوه در آن حمایت کرده بود. دستورات حزب توده برای برههٔ زمانی ۱۰ تا ۲۶ تیرماه ۱۳۳۲ به هوادارانش یادآور می‌شد که «حزب برنامهٔ برگزاری راهپیمایی‌هایی در تمام نقاط تهران در روز ۳۰ تیرماه ۱۳۳۲ دارد» و اعضا را ترغیب می‌کرد به مطمئن کردن بقیه که رهبری حزب دارد راهپیمایی‌ها را برگزار می‌کند.(۱۷) این نشان می‌دهد به رغم تلاش‌ها، نقشهٔ سی‌آی‌ای در این مورد ناموفق بود.

همچنین به اعضای حزب توده اعلام شده بود در «چهارمین دورهٔ جشنوارهٔ جهانی جوانان و دانشجویان پی‌جوی صلح و دوستی» که قرار بود ماه آینده در بخارست رومانی برگزار شود، ۳۵۰ جایگاه به اعضایی از حزب که تمایل به شرکت داشته باشند، اختصاص داده شده. حزب توده تلاش‌هایی برای گرفتن ویزاهای اعضایش هم می‌کرد.(۱۸) رادیو آذربایجان هم حامی این اتفاق بود که می‌گفت «انجمن جوانان آذربایجان» حامی تام و تمام جنبش ضد امپریالیستی ایران است و به مصدق فشار می‌آورد به اعضایی از حزب که تمایل به شرکت در جشنوارهٔ جوانان در رومانی دارند، گذرنامه بدهد. آن‌ها ناکامی مصدق در صدور گذرنامه تا آن زمان را «اقدام مرتجعانه» می‌خواندند.(۱۹) نهایتا بعد انحلال مجلس، مصدق چهل گذرنامه را تأیید کرد. اگرچه نه حزب توده و نه رادیو آذربایجان از حمله به مصدق باکی نداشتند، اما در فشار آوردن به او در دفاع از قضایایی که برایشان مهم بود، هم‌آوا بودند. تأیید نهایی گذرنامه‌ها سندی برای این تصور بود که مصدق وامد‌ار کمونیست‌ها است.


پی‌نوشت‌ها:

1. US Department of State, Foreign Relations of the United States (FRUS), Iran, vol. X, 1952–1954 (Washington, DC, 1989), The Chargé in Iran (Mattison) to the Department of State, 12 Aug 1953, 742; FBIS, Daily Report, 9 July 1953, QQ-1.
2. FBIS, Daily Report, 9 July 1953, QQ-2.
3. FBIS, Daily Report, QQ-3.
4. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, ix.
5. FBIS, Daily Report, vol. 127–47, 10 July 1953, QQ-4.
6. FBIS, Daily Report, 14 July 1953, QQ-6.
7. FBIS, Daily Report, 13 July 1953, QQ-3.
8. FBIS, Daily Report, 13 July 1953, QQ-2.
9. FBIS, Daily Report, QQ-3.
10. FBIS, Daily Report, 15 July 1953, QQ-2-4.
11. FBIS, Daily Report, vol. 127–47, 17 July 1953, QQ-1,3.
12. FBIS, Daily Report, QQ-3.
13. FBIS, Daily Report, 16 July 1953, QQ-4.
14. FBIS, Daily Report, 20 July 1953, QQ-2.
15. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, Appendix B: 13.
16. FBIS, Daily Report, vol. 127–47, 21 July 1953, QQ-5.
17.“Tudeh Party Weekly Instructions,” http://www.foia.cia.gov
/docs/DOC_0001380958/DOC_
0001380958.pdf (accessed 1 May 2011), 1.
18. “Tudeh Party Weekly Instructions,” 3.
19. FBIS, Daily Report, vol. 127–47, 10 July 1953, CC-12.





منبع: سایت تاریخ ایرانی



 
تعداد بازدید: 753


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: