08 مهر 1392
محسن كاظمی، نویسنده و پژوهشگر گفت: تاریخ شفاهی آمد تا بگوید تاریخ متعلق به همگان است. مصداقهایش هم در ایران مثلاً میشود «احمد احمد» یا «عزتشاهی».
محسن كاظمی، نویسنده و پژوهشگر در حوزه تاریخ شفاهی در گفتوگو با پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، اظهار کرد: ما برای اینكه بین دانشگاهها و مؤسسات و مراكزی كه كار تاریخ شفاهی انجام میدهند، قرابتی ایجاد كنیم، حلقه واسطی ایجاد كردهایم. این حلقه واسط «انجمن تاریخ شفاهی ایران» است كه در آن چهرههای آكادمیك و به لحاظ عملی و تجربی باسابقه حضور دارند و سالانه نشستهایی را برگزار میكنند. این انجمن از سال ۸۳ تاكنون نزدیك به هشت نشست را برگزار كرده است.
وی افزود: من معتقدم كه ورود دانشگاهها به مقوله تاریخ شفاهی میتواند ما را از گزند انحرافات مصون بدارد. اگر قرار است جریان تاریخ شفاهی در حوزه هنری پیگیری شود، باید فارغ از گرایشهای سیاسی سراغ همه بروند و باید تنگنظریها برداشته شود. اینكه من میگویم همه گروههای سیاسی، یعنی حتی گروههایی كه فعال نیستند؛ مثل حزب توده و كسانی كه در این حزب فعالیت مبارزاتی داشتهاند، مثل چریكهای فدایی خلق. من میگویم اینها هم حتی باید بتوانند در حوزه هنری حرف بزنند و خاطراتشان را بگویند.
کاظمی تاکید کرد: مركز اسناد انقلاب اسلامی، حوزه هنری و برخی مراكز اینچنینی، عمدتاً در حوزه ادبیات انقلاب كار میكنند و به اندازهی كافی هم سراغ مبارزان انقلاب اسلامی رفتهاند؛ همانطور كه از كتابهای منتشر شده نیز مشخص است. در این مقطع لازم است یك نگاهی هم به آن سمت داشته باشیم. شما امروز نمیتوانید چشمتان را ببندید و به دنیا بگویید كه ما به كشور خودمان فقط نگاه میكنیم و كاری نداریم كه دشمنان ما چه میكنند، بلكه قطعاً شما نیاز دارید به اطلاعات و دادهها تا مسیر آینده را درست تشخیص بدهید و دوباره آن اشتباهاتی را كه آنها مرتكب شدهاند، ما تكرار نكنیم. مثلاً شما برای اینكه بدانید اعضای كنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی در خارج از كشور چه اشتباهاتی كردند، حتماً باید كارها و خاطرات خانباباتهرانی یا ایرج كشكولی یا محسن رضوانی را بخوانید. اگر نخوانید، به عنوان كسی كه در این عرصه كار میكنید، حتماً در آینده دچار مشكل خواهید شد.
این نویسنده و پژوهشگر در حوزه تاریخ شفاهی یادآور شد: تاریخ با خلاء جلو نیامده كه بگوییم فقط مبارزان اسلامی تلاش كردند و انقلاب به پیروزی رسید، بلكه درست این است كه تمام نقشها باید مشخص باشد؛ مبارزین اسلامی سر جای خودشان، كسانی كه پیرو خط امام بودند و روحانیت سر جای خودشان، حتی بچههای سابق مجاهدین خلق هم جای خودشان. به هر حال تصوری كه امروز از مجاهدین هست، با گذشته فرق دارد، اما زمانی كه این گروه تأسیس شد، حتی قبله آمال بسیاری از علما بود، البته بعدها رو به انحراف گذاشت و گرایش التقاطی در آن پیدا شد و وضعیتی پیدا كرد كه سر از ناكجا آباد درآورد.
وی افزود: ما میگوییم تاریخ شفاهی و نمیگوییم تاریخ شفاهی مبارزان اسلامی. ما میخواهیم تاریخ را بگوییم و نمیتوانیم بگوییم كه در سال ۱۳۵۰ ضربهای كه اعضای مؤسس و حلقه نخست مجاهدین خوردند، فارغ از اتفاقی بود كه در بهمن ۱۳۴۹ برای نیروهای چریكهای فدایی خلق در جنگلهای سیاهكل افتاد. اینها مثل یك رشته به هم ارتباط دارند. قطعاً وقتی نیروهای چریكهای فدایی خلق در بهمن ۴۹ ضربه خوردند و بعد دستگیر شدند و تعدادیشان در بهار و تابستان سال ۵۰ اعدام شدند، این روی روند فكری مبارزان همه گروههای اسلامی و غیر اسلامی تأثیر گذاشت. مثلاً اینكه نیروهای مجاهدین احساس كردند كه دچار انفعال شدهاند؛ یعنی در قبال یك گروه پیشتاز دیگر اینها منفعل هستند، لذا باید كاری میكردند. این كار را كه كردند و شتابی كه در آنها پیدا شد، باعث رخنه و نفوذ در آنها شد. مثلاً اللهمراد دلفانی رخنه كرد بین آنها و آن ضربه عظیم به مجاهدین وارد شد.
کاظمی گفت: به لحاظ كمّی در ضبط خاطره و كار تاریخ شفاهی، مركز اسناد انقلاب اسلامی ركورددار است؛ منتها كار تاریخ شفاهی برای خودش مراتبی دارد. من به لحاظ كیفی نمیخواهم بررسی كنم كه كار مركز اسناد بهتر است یا كار حوزه هنری. كاری كه در مركز اسناد انقلاب اسلامی صورت گرفته، یك شاهكار است به تمام معنا. من الان آمارش را نمیدانم، ولی تا دو سال پیش نزدیك به ۲۵ هزار ساعت مصاحبه شده بود و شاید الان از مرز ۳۰ هزار ساعت هم گذشته باشد. این مقدار مصاحبه در هیچ مركزی در دنیا وجود ندارد. حتی مراكز بزرگی مثل هاروارد، كلمبیا و مریلند قطعاً زیر ۵ هزار ساعت مصاحبه دارند. بنابراین مركز اسناد انقلاب اسلامی واقعاً خاطرات را جارو كرده است. البته به لحاظ كیفی اما و اگرهایی وجود دارد. این كار مركز اسناد مرهون زحمات كسانی مثل آقای مرتضی میردار و همكاران اوست كه واقعاً بی ادعا و بی نام و نشان كار كردهاند. در مراحل بعدی، حوزه هنری، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، سازمان اسناد و كتابخانه ملی، كتابخانه و مركز اسناد مجلس شورای اسلامی و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران است. در اینجا بیانصافی است اگر از بنیاد مطالعات تاریخ ایران به عنوان نخستین جایی كه به سمت تاریخ شفاهی و ضبط خاطرات در ایران حركت كرد یاد نكنیم. اولین كارشان هم مجله «یاد» بود كه بخشهایی از آن مربوط است به ۱۵ خرداد و خاطرات انقلاب اسلامی.
وی افزود: تاریخ شفاهی آمد تا این فكر را عوض كند كه تاریخ را فقط بزرگان و جنگجویان و پادشاهان باید بازگو كنند. تاریخ شفاهی آمد تا بگوید تاریخ متعلق به همگان است. مصداقهایش هم در ایران مثلاً میشود «احمد احمد» یا «عزتشاهی».
این نویسنده تاریخ شفاهی و خاطرات انقلاب که خاطرات مبارزات احمد احمد و عزت شاهی را نوشته و تدوین کرده و از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است، گفت: نكته دیگر در تاریخ شفاهی، مرتبه موضوع است كه درجه بالا یا پایینی دارد. یعنی به جای اینكه كسی بیاید برای من تعیین كند كه من بروم خاطرات فلان آقا یا فلان گروه را بگیرم، خودم بیایم تعریف و تعیین كنم كه درباره فلان موضوع سراغ همه برای گرفتن خاطرات بروم. این میشود تاریخ شفاهی. تنها در این صورت دوم است كه بعضی از شخصیتها حاضر به صحبت كردن میشوند. مبارزین اسلامی و حتی غیر اسلامی حرف میزنند. بعد معلوم میشود كه مثلاً در مبارزات دانشگاه تبریز چه اتفاقی افتاده است؟ اینگونه میشود كه خلاءها پوشش داده میشود و حتی اشكالات خاطرات مشخص میشود. بعد این خواننده است كه میتواند به قضاوت بنشیند و نه من محقق و تدوینگر.
تعداد بازدید: 1003