15 مهر 1392
اکرم دشتبان: حجتالاسلام رسول جعفریان در آستانه پنجاه سالگی و با کارنامه پرباری از مکتوبات دینی و به خصوص تاریخی، پژوهشگر توانای روزگار ما در حوزه تاریخ معاصر محسوب میشود. فهرست بلند آثار و مقالات ایشان و برگزیده شدن برخی از این آثار به عنوان کتاب سال، این توانایی را به اثبات رسانده است.
یکی از تازهترین تجربههای به سرانجام رسیده این استاد دانشگاه تهران در مدیریت فرهنگی، ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی بوده است که تحسین بسیاری از چهرههای فرهنگی و تاریخی را در پی داشت. خلاء پژوهش در زمینههای تاریخی در حوزه علمیه قم و احساس نیاز مبرمی که در این زمینه وجود داشت هم باعث شد کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران را با تکیه بر دو گرایش اسلام و ایران و برای تقویت و فعال کردن بحثها و مطالعات تاریخی در سال 1374 تاسیس و حدود دو دهه است که آن را اداره میکند.
بر این اساس پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی مترصد فرصتی بود تا با حجتالاسلام رسول جعفریان به گفتوگو بنشیند. قرار گرفتن در پنجاهمین سالگرد آغاز نهضت امام خمینی(ره) و نگاه واقعبینانه این پژوهشگر تاریخ معاصر در تاریخنگاری انقلاب اسلامی، موجب طرح پرسشهایی شد و در نهایت با پاسخهای ایشان، این حاصل فراهم آمد. از حجتالاسلام جعفریان به خاطر صبوری و حوصله در پیگیریهای مقدماتی ما برای شکل گرفتن این گفتوگو سپاسگزاریم.
ـ وضعیت تاریخنگاری نهضت امام خمینی (ره) را چگونه ارزیابی میکنید.
ـ از نقطه نظر انتشار خاطرات در وضعیت نسبتا خوبی هستیم، اما در بخشهای اسنادی به دلایلی که برخی از آنها جنبه امنیتی دارد و برخی ملاحظات اخلاقی ـ به معنای کلی اخلاق ـ حجم بسیار اندکی از اسناد منتشر شده است. از نظر تحلیل نیز در وضعیت خوبی نیستیم. دلیلش هم این است که شفاف نمیتوانیم برخورد کنیم. مطالبی که منتشر میشود عمدتا یک سویه است و کسی بنا ندارد نگاه جدی و انتقادی داشته باشد. طبیعی است که بسیاری از مسائل در پرده میماند. به عبارت دیگر نگاه سیاسی به تاریخ نهضت داریم ولذا میبینید که آنچه ما در داخل منتشر میکنیم همه جانبدارانه و آنچه در بیرون منتشر میشود منتقدانه است. این غیر طبیعی بودن وضع پژوهش در این حوزه، سبب میشود تا افراد جدی وارد این حوزه نشوند.
ـ به صورت دقیقتر بفرمایید اکنون در چه موقعیتی نسبت به این موضوع و فعالیت تاریخی و فرهنگی قرار داریم؟
ـ تاریخ در ایران در دو سطح کار میشود. سطح دانشگاهی و سطح موسسات و سازمانهای دولتی. در بخش اول کار بسیار ضعیفی در این حوزه انجام میشود و علاقه جدی نیست، اما در بخش دوم کارهای زیادی انجام شده و در دست انجام است. این انشقاق که دلیل سیاسی داشته و دارد، سبب شده است تا تاریخ نهضت به صورت جدی وارد دانشگاهها که محل تربیت دانشجویان تاریخ برای تبدیل آنها به معلم و استاد و پژوهشگر است نشود. البته دولت در سالهای اخیر سعی کرده موسساتی را در دانشگاههای دولتی برای بررسی انقلاب اسلامی درست کند که بعید میدانم این جور کارهای تکلیفی به جایی برسد، گرچه به هر حال کارهایی منتشر خواهد شد.
ـ ارزیابی شما از خلاءها و چالشهایی که در تاریخنگاری نهضت امام (ره) از 15 خرداد سال 1342 تا به امروز وجود داشته، چیست؟
ـ یک بحث، خلاء در روش علمی در پژوهش است. کار علمی کردن در حوزه تاریخ، به دلیل ضعف بنیادی این علم در تاریخ ما سبب شده است تا مشکلاتی برای تاریخ نگاری در همه سطوح از جمله انقلاب اسلامی پدید آید. روشهای ما نوعا سنتی و کهنه است و حاوی روشهای ابتکاری و نو نیست. به علاوه هدف از تاریخ نگاری انقلاب در میان ما، جا انداختن انقلاب است. این فی حد نفسه اشکال ندارد، اما این که همه فعالیتها به گونهای طراحی شود که به این نقطه برسد مشکل درست میکند. استفاده از نظریات اجتماعی در تحلیل تاریخ انقلاب هم گرچه به خاطر ترجمه برخی از آثار بیرونی در تحلیل انقلاب رواج نسبی یافته، اما به طور معمول این قبیل نوشتهها مشکوک تلقی میشود. به علاوه، این نظریات نیاز به بازتفسیر جدی دارد که به دلیل ضعف علوم انسانی و اجتماعی در میان ما، امکان آن در حال حاضر یا وجود ندارد یا در حد انتقاد نسبت به نظریات بیرونی است نه بیشتر.
ـ به نظر میرسد این ضعف در سوی دیگری هم وجود دارد و این سوال را پیش میآورد که چرا ادبیات انقلاب اسلامی هم چندان مورد توجه دانشگاهها نیست؟
ـ مقصر اصلی در این زمینه یکسویه نگاه کردن به این ادبیات است و ما تا وقتی نگاه عالمانه و بی طرفانه نداشته باشیم، نمیتوانیم جنبههای انسانی و الهی این ادبیات را هم به ملت خودمان تفهیم کنیم. البته من قبول ندارم که دانشگاهها کاملا بیتوجه به این موارد هستند، اما باید دانست دانشگاه به صورت سنتی، محل بحثهای علمی و بی طرفانه است و در جایی که نتواند حرف خود را بزند، وارد نمیشود. در دانشگاه ملاحظاتی باید باشد که منجر به ایجاد مشکل برای استاد نشود. ما معمولا به دانشجویان توصیه میکنیم برای پایان نامه موضوعاتی که دردسرساز از لحاظ مذهبی یا سیاسی است انتخاب نکنند. بنابراین به صورت طبیعی مسیر بحث به جایی میرود که در همین سوال به آن توجه شده است. در انقلاب ارزشهای جدی مهمی در حوزه ادبی وجود دارد که قابل طرح در سطح جهان است، اما برخوردهای سطحی و جناحی که به خصوص در هشت سال گذشته وجود داشت، بسیاری را بیاعتماد کرد و به نقطه مقابل پناه بردند.
ـ شما کارنامه پرباری از مکتوبات دینی و به خصوص تاریخی دارید. نهضت امام(ره) و انقلاب اسلامی در کدام یک از این آثار مورد توجه و بررسی قرار گرفته است؟
ـ حوزه اصلی کار بنده تاریخ اسلام، تاریخ تشیع و صفوی است، اما در حد خود کتاب جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران در فاصله سالهای 1320 تا 1357 را نوشته ام که بیش از پانزده بار در طول دوازده سال منتشر شده است. من تلاش کردم نشان دهم که ریشههای فکری انقلاب طی این 37 سال در میان مذهبیها به تدریج بارورتر و جدیتر شده است. در واقع خواستم نقش مذهبیها را به لحاظ فکری نشان دهم. تمام تلاش من این بود که بی طرفی را حفظ کنم، با این حال، حتی نوشتن یک اثر بی طرفانه، سبب نشد که کار من متهم به جانبداری نشود. به نظر من با این سبک، کارهای اندکی انجام شده است.
ـ پس از این گونه تجربهها، جامعه علمی و پژوهشی کشور چگونه میتواند به مساله تاریخنگاری نهضت امام(ره) و قیام پانزده خرداد 1342 بپردازد؟
ـ شما وقتی تاریخی را مقدس میکنید، نمیتوانید در باره آن سخن جدی بگویید، مخصوصا برای نسلی که از آن زمان گذشته است. ادامه یافتن انقلاب از سال 1357 به بعد، دلبستگی به پانزده خرداد را در درون انقلاب و مسوولان ادامه داد، اما پیدایش نسل جدید یعنی نسل دوم و سوم، این وضعیت را نمیتواند به راحتی بپذیرد، ولی صدا و سیما هر روزش را به ترویج آن اختصاص دهد. ما باید نشان دهیم که مردم عالمانه و بر اساس معیارهایی از نظام پهلوی بریدند و فکر طرح جریان جایگزین افتادند. این باید با بی طرفی انجام شود، نه با احساس و عاطفه و عشق و تقدس. این کاری است که نشده. حتی ما باید نشان دهیم که بخشی از مطالبی که آن زمان مطرح میشده درست نبوده است. چه اصراری داریم که از همه آنچه اتفاق افتاده دفاع کنیم. مخاطب ما باید بفهمد که یک مسیر کلی انتخاب شده، گاهی مسیر را درست رفته گاهی غلط. انتقاد از گذشته هم باید باشد. صرف انکار کردن همه چیز، تاریخ ما را عمومی و مردمی نخواهد کرد. ما باید همان شفافیت و اعتدال را که الان در سیاست ترویج می کنیم، در تاریخنویسی هم ترویج کنیم. این که به طور عمد کسانی خواستند در سیاست با دروغ گویی همه چیز را درست نشان دهند، مشکل ما را حل نکرد که هیچ، عده زیادی را ناامید کرد. در تاریخنویسی هم همین طور است.
ـ به تجربه دیگری از شما هم بپردازیم؛ زمانی که ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی را برعهده داشتید مخزن کتابهای انقلاب را مستقل کردید، این اقدام با چه هدفی صورت پذیرفت؟
ـ زمانی که بنده مسوولیت کتابخانه مجلس را در سال 1387 بر عهده گرفتم، تصمیم گرفتم در مرکز شهر یک کتابخانه تخصصی برای انقلاب اسلامی درست کنم. حس کردم حوزه تحقیق در باره انقلاب نیازمند یک کتابخانه تخصصی و جامع در آن مرکز کتابخانهای کهن است. به همین دلیل یکی از دوستان را که از پیش از انقلاب در کار نشر بود و به علاوه نگاه تاریخی هم به انقلاب داشت، به کتابخانه آوردم و در طول چهار سال با تلاشی که صورت گرفت، این کتابخانه قریب بیست هزار کتاب را در خود جای داد. ایجاد کتابخانه تخصصی تاریخ انقلاب یک ضرورت حتی در کتابخانه مرکزی دانشگاه است. ما باید تاریخ انقلاب را فقط خلاصه در تاریخ سیاسی و خاطرات چند نفر نکنیم. ما باید تاریخ انقلاب را به عنوان تاریخ ایران در یک مقطع پنجاه سال تعریف کنیم. اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و ... همه اینها مهم است. کتابخانه انقلاب هم باید بتواند در تمام این حوزهها سرویس بدهد. ما بیشتر تاریخ سیاسی را مد نظر داریم و این خطاست. همه به تاریخ سیاسی علاقهمند نیستند.
ـ با این ترتیب اکنون که پنجاهمین سالگرد نهضت امام خمینی(ره) است، این موضوع را از منظر تاریخی و تاریخنگاری چگونه باید بررسی کرد؟
ـ فارغ از هر نوع نگاه مقدسانه، این پنجاه سال، تاریخ مردم ماست که تلاش کردهاند زندگی بهتری داشته باشند، پیشرفت داشته باشند، آزاد و مستقل زندگی کنند. پنجاه سال تلاش برای به دست آوردن آزادی، با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. افراط کاریها، در کنار ایثارها و شهادتها، رفتارهای قابل انتقاد در کنار مردانگیها و استواریها، همه و همه باید نشان دهد که ما چه قدر پیشرفت داشته باشیم. پیروزی واقعی از آن کسی است که اشتباهات گذشته خود را بشناسد و از آن درس بگیرد و دیگر اشتباه نکند. ما نباید فقط و فقط به قصد مثبت نگاه کردن و تفسیر کردن گذشته سراغ تاریخ این پنجاه سال برویم. اگر ما آینده بهتری را میخواهیم باید به گذشته نگاه انتقادی هم داشته باشیم. این همه تعریف کردن و این همه به به و چه چه گفتن، ما را از اشتباهات آینده مصون نمیکند. مصونیت ما از لحاظ تاریخی پرداختن به خوبیها و بدیها، نقاط قوت و ضعف و حرکتهای رو به جلو یا رو به عقب در این سالهاست. ملت ما تلاش زیادی کرد، هر سال این انقلاب ارزشمند است، اما باید شفاف و روشن مورد تامل قرار گیرد.
ـ در تاریخنگاری انقلاب، این دیدگاه غالب بر تاریخنویسان مبنی بر گذشت حداقل 100 سال از وقوع رخدادی تاریخی برای بررسی آن چه جایگاهی دارد؟
ـ تاریخ باید نوشته شود، اما باید توجه داشت که هر روز ممکن است سند، مدرک، خاطرات و دیگر منابع تازه پیدا شود که نگاه گذشته ما را مخدوش کند. بنابراین ما نباید متوقف شویم، باید در حیطه اسناد و مدارکی که داریم کار را به انجام برسانیم، اما اجازه بدهیم و اعلان کنیم که اینها حرف نهایی نیست و امکان دارد که در آینده با به دست آمدن اسناد دیگری، نگاه ما دقیقتر شود. تاریخ نوعی تفسیر امروزی از گذشته بر اساس منابع و متون و اسناد است، بنابراین شما در هر نقطهای که بایستید و تفسیر کنید، کار را به جلو بردهاید، اما هم به دلیل نو شدن فکر امروزی ما و هم به دست آمدن اسناد تازه، میتوان آثار بهتری آفرید. مهم این است که ما در هر نقطه هستیم، هدفمان روشن کردن حقیقت باشد، آن هم با دلیل مدرک، نه اثبات پیش فرضهایی که از قبل برای ما طراحی شده است. آن را کار سیاسی و حزبی باید دانست نه کار تاریخی.
ـ پیشنهاد شما برای رسیدن به تاریخنگاری جامع و کاربردی انقلاب اسلامی ایران چیست و کدام نهاد یا سازمان تاثیر بیشتری در اجرا دارد؟
ـ اگر مقصود شما از تاریخ کاربردی این است که تاریخ در حد نوشتههای سیاسی و ژورنالیستی کار تحریک و تهییج مردم را انجام دهد، بنده ضمن این که حق سیاستمداران میدانم که بر اساس روش سیاسی خود در باره گذشته قضاوت کنند، اما این کار را تاریخی نمیدانم. اگر هم تاریخی باشد از همان ابتدا متهم است. نوشته عباس میلانی در باره شاه از یک منظر سلطنت طلبانه و مدافعانه است، حتی اگر هرچه بوده و نبوده از سند مورد استفاده قرار گرفته باشد، از پیش محکوم به شکست است. تاریخ کاربردی، تاریخ علمی نیست، تاریخی هدفدار است که فقط موسسات خاص میتوانند به آن بپردازند. بنده به آنها حق میدهم که در این باره هزینه کنند، اما به لوازم آن هم پایبند باشند، از جمله این که نوشتههای آنها برای دوایر خاصی مقبولیت خواهد داشت و در مراکز علمی و دانشگاهی پایدار نخواهد بود.
ـ محافل دانشگاهی تا چه میزان بر این مساله تاثیر گذارند. آیا در حوزه تاریخنگاری انقلاب باید از چارچوبهای جهانی بهره گرفت؟
ـ مکرر عرض کردم که نهادهای دانشگاهی اگر قرار باشد دانشگاهی عمل کنند، با احتیاط وارد این حوزه خواهند شد و اگر هم بشوند، کارهای آنها باز مورد استفاده گروههای خاصی خواهد بود. هم به لحاظ تحقیق با دید تردید به این متون خواهند نگریست و هم ادبیات آن که سرسختانه درجهت اثبات پیش فرضهای خاص و جانبدارانه است، مورد توجه آنها قرار نخواهد گرفت. اما اگر عالمانه و بی طرفانه مطرح شود نه تنها مراکز دانشگاهی ایران بله حتی در سطح جهانی نیز قابل طرح است. به هر حال، انسانها معیارهای مشترکی برای فهم و پذیرش آنچه عالمانه است دارند و چنین نیست که همه دانشگاههای عالم بنای لجبازی با ما را داشته باشند. البته در حوزه علوم انسانی از جمله تاریخ همیشه اختلاف نظر هست، اما درصد قابل ملاحظهای از آنچه علمی مطرح میشود مورد قبول اکثریت پژوهشگران قرار خواهد گرفت.
تعداد بازدید: 1177