انقلاب اسلامی :: «محمدعلی ابرآویز» شاهدی از سال 1342 و خالق سرودهای انقلابی

«محمدعلی ابرآویز» شاهدی از سال 1342 و خالق سرودهای انقلابی

27 آبان 1392

محمدعلی ابرآویز یکی از شعرای سرودهای انقلابی و سراینده سرود «بوی گل سوسن و یاسمن آید» 23 آبان‌ماه 1392 در تهران درگذشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از منابع خبری، ابرآویز که از بیماری ریه رنج می‌برد، صبح روز پنجشنبه 23 آبان‌ماه، بعد از انتقال به بیمارستان لقمان تهران چشم از جهان فرو بست.

زنده‌یاد ابرآویز در زمان فعالیت خود سراینده سرودهای متعددی از جمله «بوی گل سوسن و یاسمن آید»، «خمینی ای امام»، «دیو چو بیرون رود فرشته درآید»، «الله الله» و «میدان شهدا» بوده است.

علاقه وی به امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران باعث شد تا از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، سرودن سرود را آغاز کند و دستاورد این تلاش 18 سرود ماندگار بوده است.


مرتضی قاضی، محقق تاریخ شفاهی و خاطره‌نگار استاد ابرآویز در یادداشتی،‌ زندگی‌نامه‌ مختصری از این موسیقیدان برجسته را منتشر کرده که بدین شرح است: «استاد محمدعلی (منوچهر) ابرآویز در سال 1317 در محله عودلاجان تهران متولد شد. تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم در تهران انجام داد. سپس برای ادامه تحصیل در رشته رفتارشناسی به آلمان و سپس کانادا سفر کرد. در حدود سال 1341 به ایران مراجعت کرد و در طی 7 سال به فعالیت در مطبوعات و رادیوی آن زمان پرداخت. در سال 1342 با مشاهده صحنه شهادت یکی از جوانان انقلابی در حوالی میدان ارک تصمیم به ترک رادیو گرفت و دیگر به آن سازمان بازنگشت و تنها به فعالیت‌های مطبوعاتی خود ادامه داد. ابرآویز از سال 1347 سازمان تبلیغاتی پرقدرتی را راه‌اندازی کرد که این سازمان تا زمان پیروزی انقلاب در سال 1357 پابرجا بود. در طی این دوره ابرآویز به واسطه فعالیت‌های موفق تبلیغاتی فرهنگی‌‌اش در زمینه جمع‌آوری کمک برای زلزله بوئین زهرا موفق به دریافت جایزه جهانی تبلیغات از سازمان بین المللی تبلیغات، IAA، می‌شود.

وی در تابستان سال 1357 که برای ثبت اختراعی به انگلیس سفر کرده بود، از طریق تلویزیون از اخبار انقلاب ایران مطلع شد و خود را به سرعت به ایران رساند. او با مشورت گرفتن از رهبران انقلاب، شهید دکتر بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفت بضاعت هنری خود و سازمان تبلیغاتی‌ باتجربه‌اش را در پیشبرد اهداف انقلاب به خدمت بگیرد. ابرآویز اعضای گروه سرود خود را با هم‌فکری شهید دکتر مفتح و مرحوم آیت‌الله طالقانی از جوانانی که در مجالس این بزرگواران شرکت داشتند، انتخاب و فعالیت خود را شروع کرد.

استاد در اوج روزهای حکومت نظامی رژیم طاغوت با هزینه شخصی خود استودیوی موسیقی اجاره کرد، اعضای گروه سرود را در آنجا گرد آورد و به شکل مخفیانه و به دور از چشم نیروهای اطلاعاتی و نظامی رژیم، به تولید و ساخت سرودهای انقلاب پرداخت.

حاصل این دوره از فعالیت‌های ابرآویز و گروه وی، تولید 18 کاست موسیقی انقلابی ماندگار در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب بود؛ سرودهایی که بعضاً با ذائقه و هنرمندی خود وی در مقام شاعر و تنظیم‌کننده به گوش مردم رسید و جاودانه‌هایی همچون «بوی گل سوسن و یاسمن آید»، «معمار و طراح حرم» و «سمفونی 17 شهریور» را آفرید. طنین صدای او در قطعه طراح حرم تا همیشه در گوشهای مخاطبان خواهد ماند که مؤمنانه می‌خواند: «لاتخف مسلمان... لاتخف». آثار او ویژگی هنری بارزی داشت و آن هم این بود که از شعارهای مردم در موسیقی خود الهام می گرفت. سرودهای وی ارکستر نداشت و شعارهای مردمی تنها با سنج و طبل بیان می‌شد؛ به شکلی که با ضرب صدای سنج، صدای مرگ بر شاه به گوش می‌رسید.

سرودهای خاطره‌انگیزی که ابرآویز در طی شش ماه مانده تا پیروزی انقلاب تولید کرد، نه تنها تا ماه ها پس از پیروزی انقلاب از رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران بازپخش می‌شد و به مردم مبارز ایران روحیه و انگیزه می‌بخشید، بلکه هنوز هم که هنوز است هر گاه که پخش می‌شود برانگیزاننده احساس و یادآور آن روزهای خدایی است. سرودهایی که به اذعان رسانه‌های غربی به اندازه یک سپاه برای انقلاب ایران اثر داشتند.

ابرآویز در سالهای پس از پیروزی انقلاب چند سالی در خارج از کشور زندگی کرد و چند سال قبل به ایران بازگشت و برای مدتی مشاور فرهنگستان هنر بود. وی در سال های اخیر به تنهایی زندگی می‌کرد و از تنهایی رنج می‌برد. خوشبختانه خاطرات و زندگی هنری او در سال‌های اخیر به همت واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به صورت تصویری ضبط و ثبت شده است و قرار بود در ایام فجر امسال با حضور خود ایشان کتاب خاطرات او رونمایی شود.»

امید مهدی‌نژاد هم در بخشی از کتاب «چهار مضراب انقلابی» که چندی‌پیش توسط نشر سرچشمه و قاف در مجموعه «آن‌روزها» منتشر‌شد به نگارش مطلبی درباره محمدعلی ابرآویز پرداخته است که در پی می‌آید: «چند روز پس از پیروزی انقلاب، مردی با 18 نوار کاست به سازمان رادیو و تلویزیون رفت. کاست ها را تحویل داد و گفت اینها سرودهایی است که پیش از انقلاب، برای انقلاب ساخته‌ایم. این کاست‌ها تا سال‌ها بعد یکی از مهم‌ترین منابع تغذیه سرودهای انقلابی رادیو و تلویزیون بود.این مرد محمدعلی ابرآویز بود. دانش آموخته علوم سیاسی، نویسنده رادیو، متخصص تبلیغات و موسس یکی از اولین موسسات تبلیغاتی ایران‌ که به واسطه اطلاعات فرهنگی و هنری وسیع‌اش،‌ به او لقب دایره‌المعارف زنده داده بودند.

مدتی نیز در سازمان رادیو و تلویزیون انقلابی ایران فعالیت کرد. ابرآویز مرد صداهای انقلاب است. مردی که شاید کمتر نامی از او شنیده باشیم. اما نقش غیرقابل انکارش در ساخت و تولید بسیاری از صداها و سرودهای انقلابی، پررنگ و برجسته است. ابرآویز در تابستان سال 1357 در لندن مشغول ثبت یک اختراع بود که باخبر شد در تهران نماز عید فطر برگزار شده است. برای او که از دیرباز به نهضت امام خمینی علاقه داشت، این خبر یک خبر ویژه بود. ابرآویز با انگیزه پیوستن به سیل خروشان انقلاب، به ایران بازگشت. به محض بازگشت، در کانون توحید با تنی چند از روحانیون انقلابی دیدار کرد و با احتیاط پیشنهاد ساخت قطعاتی موسیقایی به منظور برانگیختن مردم علیه نظام پهلوی را مطرح کرد. آنها پذیرفتند و او دست به کار شد.

در ماه های باقی مانده تا پیروزی انقلاب ابرآویز چندین سرود انقلابی ساخت و اجرا کرد و در تهیه چندین موسیقی انقلابی دیگر نیز سهیم شد. سرودن شعر، ساختن ملودی، یافتن نوازنده و استودیو و نیز تامین مالی تهیه سرودها، از فعالیت‌هایی بود که ابرآویز در این مدت انجام داد. برای مثال، سرود «بوی گل و یاسمن آید» را با تضمین غزل مشهور حافظ، ‌پیش از بازگشت امام خمینی به ایران، شبانه و مخفیانه سرود و ساخت و ضبط کرد. ابرآویز و گروهش شب‌ها پس از غروب به استودیو می‌رفتند و صبح زود بیرون می‌آمدند. با پای برهنه وارد استودیو می‌شدند تا جای پای کسی روی زمین نماند. تمام درها و پنجره‌ها را می‌بستند تا صدایی به بیرون درز نکند و هر چند دقیقه، در سکوت، پنجره‌ها را باز می‌کردند تا هوا عوض شود. استودیو در محله‌ای ارمنی نشین واقع شده بود و هم وطنان ارمنی تا جایی که می‌توانستند با آنها همکاری می‌کردند. حتی از پشت پنجره‌ها کشیک می‌دادند و وقتی ماشین گشت از آن حوالی عبور می‌کرد، با زنگوله‌ای که به سر آن طنابی بسته بودند، مطلعشان می‌کردند تا دست از کار بکشند.

اما نقش پنهان و شاید انکار شده محمدعلی ابرآویز در مسیر ساخت سرود «ایران ایران» سرمایه گذاری مالی است. می گویند ابرآویز که آن زمان وضع مالی خوبی هم داشته مبلغ قابل توجهی به خواننده این سرود می‌دهد، ‌تا اگر اجرا و پخش سرود تبعاتی برایش به دنبال داشت، بتواند مخفی شود و با این مبلغ تا مدتی زندگی بگذراند.»

صبح روز یکشنبه 26 آبان‌ماه 1392 پیکر زنده‌یاد محمدعلی ابرآویز شاعر و آهنگساز روزهای انقلاب از مقابل تالار وحدت برای خاکسپاری به سمت قطعه هنرمندان بهشت‌ زهرا (س) تشییع شد.



 
تعداد بازدید: 1544


.نظر شما.


01 تیر 1400   08:18:55
اشکان بهمنش
درود بیکران بر روان پاکش
 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: