19 آذر 1392
دولت اقبال در روزنامه های اعلام كرده بود كه تمام دختران دبیرستانی مدارس باید با شورت و بلوز سفید در روز 17 دی (روز اعلام بیحجابی) روز آزادی زنان ایران، رژه بروند. آیتالله بروجردی در واكنش به این مساله با عصبانیت فرمودند:
« مملكت را برای این میخواهند كه دختران مردم را به زور در این هوای سرد خیابانها بكشانند و آنها را آن طور نشان بدهند و بگویند اینها از قید اسارت چادر آزاد شدهاند. چه اسارتی؟ چه آزادیای؟ بیبندوباریها و این نحو عملها آزادی است و رهایی از قید اسارت است؟ چرا دست بر نمیدارید؟ چرا این همه مردم را اذیت میكنید؟ یادی كنید از زمانی كه حجاب را ملغی كردهاند. اینها ممكلت را برای این كارهای مبتذل میخواهند؟ مرا هم بازی میدهند. دیگر اینجا نیایید و از من تقاضا نكنید! من هم به دولت و شخص شاه چیزی نمیگویم! پدر و مادر اینها مسلمان هستند و مثل بعضیها بیبندوبار و بیقید نیستند، اینها به من شكایت كردهاند كه به داد ما برسید، تكلیف چیست؟ این مملكت میخواهد چه بكند؟»
فرماندار قم از آیتالله بروجردی اجاز میخواهد كه ناراحتی ایشان را به تهران ابلاغ كند. آیتالله هم میگویند:
«بگویید فلانی ناراحت است! فلانی ناراحت است! كاری برای مملكت نمیخواهید بكنید، دروغ میگویید. نمونهی كارتان هم همین است كه در این هوای سرد دستور دادهاید كه دختران رژه بروند، رژه دختران چه دردی از دردهای مملكت چاره میكند، جز بیعفتی و بیآبرویی در برابر نگاه بیگانه!»
شب آن روز یا شب بعد جراید نوشتند:«به واسطه سردی هوا رژهی دختران در خیابان در روز 17 دی لغو شده است.» و این در صورتی بود كه بر اثر بیانات صریح آیتالله بود كه رژهی دختران قطع شد.
منبع: كتاب شكوه شیعه، شرحی بر زندگی آیتالله بروجردی، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 1326