03 دی 1392
جنگ دوم جهانی از ابتدا با آثار ویرانگر و مخربی در داخل کشور همراه بود. تورم، افزایش قیمتها، تشکیل بازار سیاه، کمبود خواربار، احتکار و قحطی که نتیجه مستقیم حضور ارتشهای بیگانه بود، موجبات نارضایی شدید مردم را فراهم ساخته بود. از طرفی به همین دلایل نفرت گستردهای از انگلیس و روسیه به عنوان عوامل اصلی این نابسامانیها در جامعه وجود داشت. جامعه از یکسو نیازمند رسیدگی به اوضاع وخیم اقتصادی و بهبود وضع معیشتی مردم بود و از سوی دیگر بدبینی به قوای اشغالگر توقع جامعه را از آمریکا به عنوان کشوری که به اندازه سایر متفقان نزد مردم ایران بد سابقه نبود، بالا برده بود.
از سوی دیگر دولتهایی که پس از سقوط رضاخان به قدرت رسیدند به اقتضای اوضاع سیاسی و اجتماعی روز، به آمریکا گرایش بیشتری داشتند.
پس از سقوط رضاخان، احمد قوام ـ قوامالسلطنه ـ در یکی از جلسات خصوصی خود با محمدرضا پهلوی جوان، ضمن تشریح نابسامانیهای ناشی از اشغال کشور از سوی نظامیان شوروی و انگلیس و بدگویی از عملکرد دولت فروغی، تأکید کرد که راه رهایی کشور از این مشکلات، تکیه بر آمریکا به عنوان قدرت آینده جهان است. وی افزود تنها با این تکیهگاه است که میتوان از بند دو قدرت اشغالگر ایران رهایی یافت.
این تلقی نقطه شروع رویکرد ایران به مستشاران آمریکایی و باز کردن پای آنان در امور داخلی ایران بود. هنگامی که قوام پس از سقوط رضا شاه به نخستوزیری رسید – مرداد ماه ۱۳۲۱ – همکاری نزدیک با آمریکا را جزء اصول اساسی سیاستش قرار داد.
وی برای طرحی که در سر داشت، کسانی را در مناصب مختلف برگزید که بیشترین توجه را به آمریکا داشتند. اولین دسته از نیروهای نظامی آمریکا تحت عنوان «میسیون نظامی ایران» در آذر ماه سال ۱۳۲۱ زمان نخستوزیری قوام وارد ایران شدند. این عده غالباً از دسته مهندسی ارتش آمریکا بودند و عملیات حمل مواد و اداره راهآهن را در جنوب از انگلیس تحویل گرفتند. در حقیقت ورود آمریکاییها به ایران با تلاش دولت قوام و عدم مخالفت انگلیس صورت گرفت. سفر دوم «میلسپو» به ایران نیز مانند سفر اول وی در دوران دولت قوام انجام پذیرفت. وی همچون گذشته پس از ورود به ایران امور خزانهداری را بر عهده گرفت.
همزمان با سفر میلسپو، دو هیئت مستشاری دیگر نیز به تهران آمدند. یکی به ریاست «سرلشکر جان گریلی» برای تجدید سازمان ارتش و دیگری به ریاست «سرهنگ نورمن شوارتسکف» برای نوسازی ژاندارمری. این دو هیئت پیش از آنکه اجازه استخدام آنها در مجلس شورای ملی تصویب شود به دعوت دولت وارد تهران شده کار خود را آغاز کردند.
ورود هیئتهای مستشاری در دولت سهیلی نیز متعاقب قراردادی که در ۱۲ آبان ۱۳۲۲ میان ایران و آمریکا به امضا رسید، ادامه یافت. این هیئتها که شامل مستشاران مالی، نظامی، بهداشتی، کشاورزی و نفتی بودند به تدریج از معافیتهای مالیاتی و امتیازات کاپیتولاسیون نیز برخوردار شدند. مناسبات همهجانبه آمریکا با ایران در سالهای اولیه دهه ۱۳۲۰ چنان به سرعت پیش میرفت که «والاس موری» وزیر مختار آمریکا در تلگرامی به وزارت خارجه آمریکا نوشت: «ما بهزودی در وضعیتی قرار خواهیم گرفت که عملاً ایران را اداره خواهیم کرد.»
با این حال هیئتهای مستشاری بیش از آنکه در خدمت مردم فقیر ایران باشند، در خدمت ارتشهای متفقین بودند. وظیفه میلسپو در درجه نخست تأمین خواربار و نیازهای دهها هزار نظامی آمریکایی و روسی و انگلیسی بود که در شهرهای ایران حضور داشتند.
به این جهت اقدامات او بهویژه در زمینه وصول مالیاتها علاوه بر روزنامههای چپگرا، مورد انتقاد جراید راستگرا و تعدادی از نمایندگان ناسیونالیست مجلس قرار گرفت که لغو اختیارات گسترده او را خواستار بودند. هنگامی که مجلس در دی ماه ۱۳۲۳ اختیارات اقتصادی میلسپو را لغو کرد، او زیر بار نرفت و استعفا داد و در بهمن همان سال ایران را ترک کرد. سایر مستشاران مالی آمریکایی نیز بهتدریج ایران را ترک کردند. ولی حضور مستشاران آمریکایی در ایران همواره با تبعات منفی برای مردم مواجه بود و این تبعات بهویژه در زمینههای اقتصادی چشمگیرتر مینمود.
ورود مستشاران آمریکایی به ایران موجب تشدید نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در ایران شد، چنانکه تجارت خارجی با ایالات متحده در سال ۱۳۲۴ پیش از ۲۵ درصد تجارت خارجی ایران را به خود اختصاص داد. در حقیقت در سالهای جنگ دوم جهانی و پس از آن دولت آمریکا مقامی را بهدست آورد که پیش از جنگ دولت آلمان هیتلری توانسته بود با همان سرعت در اقتصاد و سیاست ایران کسب کند.
کمبود ارزاق و مایحتاج عمومی بر اثر سوءاستفادههای مستشاران آمریکایی تشدید شد. بهای اجناس سیر صعودی پیدا کرد و مشکلات مردم افزایش یافت. برای نمونه مردم تبریز که مرکز غلهخیزترین استان کشور است، در بهمن و اسفند ۱۳۲۱ دچار چنان گرسنگی و قحطی شدند که نانواها به جای نان سیبزمینی تحویل مردم دادند. در نتیجه روز ۲۶ اسفند همان سال مردم دست از کار کشیدند و به عمارت استانداری هجوم بردند. حال آنکه طبق اظهارنظر کمیسیون دادگستری مجلس شورای ملی در آن زمان دولت در نقاط مختلف آذربایجان غله داشت و فقط فراهم ساختن وسیله حمل آن لازم بود. ولی «مستر ویویان» مستشار آمریکایی خواربار در آذربایجان که خود مسئولیت مستقیم این وضع را به عهده داشت به جای انجام اقدامات عاجل به تهران فرار کرد و در تهران ارتقای مقام یافت و به مدیریت کل نظارت صنعتی منصوب شد.
بدبینی مردم ایران به آمریکاییها زمانی افزایش یافت که آنان نیز مانند انگلیسیها و روسها درصدد کسب امتیازات نفتی از دولت برآمدند. از این رو از نظر اکثر مردم ایران رویارویی آمریکا با کمونیسم در ایران، مقابله با عقاید چپ افراطی، اعمال فشار به روسیه برای خارج کردن نیروهایش از شمال ایران و کمکها و وامهای بعدی واشنگتن به حکومت تهران بیشتر در چارچوب دکترین آمریکا و اهداف برنامهریزی شده آن کشور برای نفوذ در کشورهای آسیایی بود.
منبع: هفته نامه صبح صادق
تعداد بازدید: 723