انقلاب اسلامی :: ایران در اشغال و ناکامی ارتش رضاخانی!

ایران در اشغال و ناکامی ارتش رضاخانی!

03 دی 1392

سحرگاه روز بیست‌وپنجم اوت ۱۹۴۱ (سوم شهریور ۱۳۲۰) درست پانزده روز پس از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت، آزادی و استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملل جهان به رسمیت شناختند، کشور بی‌طرف ایران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیروهای شوروی و انگلستان با توسل به همان شیوه‌هایی که به دشمنان خود نسبت می‌دادند، به ایران حمله کردند. عملیات نظامی به این ترتیب آغاز شد که نیروهای شوروی مرکب از دو تیپ پیاده‌نظام و موتوری تحت فرماندهی ژنرال «نوویکوف» در سه ستون وارد خاک ایران شدند.

ستون اول؛ از رود ارس گذشته و پس از تصرف ماکو و خوی تا ساحل دریاچه ارومیه پیشروی کرد و سپس متوجه ارومیه و تبریز شد و آن دو شهر را نیز تسخیر نمود.

ستون دوم؛ از آستارا و کرانه بحر خزر به سوی اردبیل و بندرانزلی سرازیر شد و پس از تصرف رشت و چند شهر مهم گیلان و مازندران تا حدود قزوین پیشروی کرد و در آنجا با ستونی که آذربایجان را تسخیر نموده بود، تلاقی کرد.

ستون سوم؛ از طریق بندر ترکمن (بندر شاه سابق) وارد خاک ایران شد و گرگان و خراسان شمالی را تصرف نمود و تا سمنان که مرکز تلاقی راه‌آهن شمال و شرق بود پیشروی کرد.

در همان روز، هواپیماهای شوروی تبریز، رشت، ارومیه و قزوین را بمباران کردند و روز بعد نیز حومه تهران را مورد حمله قرار دادند. این هواپیماها در پایتخت، اوراق تبلیغاتی فراوانی علیه رضاشاه و آلمانی‌ها فرو ریختند. از جانب دیگر، نیروهای انگلیسی حملات خود را از ناحیه غرب و جنوب‌غربی آغاز کردند. فرماندهی عملیات را ژنرال سر «ارچیبالدویول» فرمانده کل نیروهای انگلیسی در غرب آسیا شخصاً عهده‌دار شده و مرکز ستاد خود را در خلیج‌فارس در یک کشتی جنگی قرار داده بود. وی از چند روز پیش، به فرمانده نیروهای انگلیسی مقیم عراق دستور داده بود که خود را آماده تصرف تأسیسات نفتی خوزستان، کرمانشاه و بنادر و ایستگاه‌های راه‌آهن ایران بنماید. وی همچنین به ناوگان انگلیسی مقیم خلیج‌فارس نیز دستور داده بود نیروی دریایی ایران را که در خرمشهر متمرکز است از بین ببرند.

در نیمه‌شب بیست‌وچهارم اوت یک ستون از قوای مختلط انگلیسی و هندی از بصره عزیمت و در نهایت سکوت و آرامش از شط‌‌العرب (اروندرود) عبور کردند و در سحرگاه روز بعد در ساحل ایران پیاده شدند و خرمشهر و آبادان را مورد حمله قرار دادند. در همان هنگام، کشتی‌های جنگی انگلیسی تحت فرماندهی دریادار آربانتوت، نیروی دریایی جوان ایران را زیر آتش شدید توپخانه قرار دادند و کشتی‌های ایرانی را یکی پس از دیگری به قعر دریا فرستادند. با این وجود، سربازان و ملوانان ایران مقاومت شدیدی از خود نشان دادند و تمام آن روز مانع پیشرفت قوای انگلیسی شدند.

در این عملیات، فرمانده نیروی دریایی و ششصدوپنجاه افسر و ملوان ایرانی به شهادت رسیدند و سرانجام در حدود ساعت هشت آن شب پالایشگاه آبادان به دست انگلیسی‌ها افتاد. در آن موقع پنج کشتی تجاری آلمان و سه کشتی ایتالیایی در بندر امام خمینی(شاهپور سابق) مشغول تخلیه بار بودند که آن‌ها نیز مورد حمله ناوگان جنگی بریتانیا قرار گرفتند. یکی از کشتی‌های آلمانی موفق شد خود را غرق کند، ولی سایرین به دست انگلیسی‌ها اسیر شدند و خیال انگلیسی‌ها از اینکه آن‌ها بتوانند با غرق کشتی‌های‌شان مصب شط‌العرب را مسدود و مانع عبور نفت شوند، آسوده شد. در بیست‌وششم اوت، نیروهای هوایی بریتانیا اهواز را بمباران کردند و تعدادی از هواپیماهای ایرانی را بر روی زمین از کار انداختند و آنگاه قایق‌های شطی (رودخانه‌ای) انگلستان با بیست‌وهشت هزار سرباز از رود کارون بالا آمده به اهواز حمله کردند. نیروهای ایرانی تحت فرماندهی سرلشکر «شاه‌بختی» تا حدودی مقاومت کردند و خساراتی هم به نیروی دشمن وارد ساختند، ولی سرانجام قوای مهاجم توانست مقاومت ایرانیان را از بین ببرد. ستون دیگری از ارتش انگلستان تحت فرماندهی ژنرال «اسلیم» در سحرگاه روز بیست‌وپنجم اوت از مرز خسروی عبور کرد و تأسیسات نفت‌شهر را بدون برخورد و یا مقاومت جدی تصرف نمود و پیشروی خود را به سوی کرمانشاه ادامه داد اما در اسلام‌آباد غرب، توپخانه کوهستانی ارتش ایران از خود مقاومت کمی نشان داد. با اینکه هواپیماهای انگلیسی مواضع ایرانیان را بمباران کردند، با این وجود، نیروهای ایرانی تا صبح روز بیست‌وهشتم اوت که دستور رضاشاه مبنی بر ترک مقاومت به کلیه واحدهای ارتش ابلاغ شد، به‌طور پراکنده و بسیار محدود از پیشروی انگلیسی‌ها جلوگیری نمودند. پس از صدور این دستور، بلافاصله قوای انگلیسی تأسیسات نفت کرمانشاه را اشغال کردند و در بیست‌ویکم اوت (۹ شهریور) در حومه قزوین به واحدهای ارتش سرخ پیوستند.

در برابر هجوم متفقین، مقاومت ارتش ایران جز چند مورد محدود، کاملاً بی‌اثر بود و پس از اینکه اولین مرحله هجوم سپری شد، رضاشاه دریافت که حریف قوی‌تر از آن است که بتوان با آن مقابله کرد. به همین دلیل دستور ترک مقاومت بعد از سه روز صادر شد ولی در حقیقت، پیش از صدور آن نیز هرگونه مقاومتی پایان یافته بود. در این میان، فعالیت‌های مشکوکی نظیر ارسال صندوق‌های اسلحه و مهمات نامناسب و مرخص کردن سربازان در لشکرهای مقیم پایتخت در بحبوحه جنگ، بدون تردید مربوط به عناصر وابسته به بیگانگان بوده است.




منبع: هفته نامه صبح صادق



 
تعداد بازدید: 719


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: