08 دی 1392
منصب فروشی یکی از بدعتهای ناروایی است که رجال و سیاستمداران رژیم های گذشته، در دستگاههای اداری مملکت داشتهاند و هدف آنان تأمین منافع مادی خود و ارضای تمایلات شاهان عصر خویش بوده است. این رویه در طول تاریخ سلسلههای شاهنشاهی ایران سابقه دارد و بارزترین آن در دوره سلطنت قاجار وجود داشت. حقیقت امر این بود که مشاغل و مناصب در دوره قاجاریه، به ویژه از سلطنت محمدشاه به بعد، به مزایده گذاشته میشد و هرکس، با تهیه مقدمات لازم پول بیشتری به عنوان پیشکش به صدراعظم و از طریق او و یا خلوتیان شاه به شخص شاه تقدیم میکرد می توانست شغل مورد نظر خود را به دست آورد. همین شخص پس از انتصاب، مكلف میشد که پیشکشیهای ماهانه یا سالانه خود را مرتباً تقدیم کند تا بر سر کار، بماند. پرداخت رشوههای موردنظر ، او را از هرگونه مؤاخذه و بازخواست شاهانه در قبال رفتار و كردارهای ناروا با زیردستان و عامه مردم مصون میداشت. هر وزیر یا مأمور عالیرتبه دولت، پس از آن که به شرح بالا بر سر کار میآمد، همان رویه را در مورد انتخاب اعضا و کارمندان و کارکنان مربوط به شغل خویش دنبال میکرد و با دریافت رشوه ها و پیشکشهای بعدی در مسابقه ترویج فساد در دستگاه دولت شرکت می جست و کارمندانی که به زورِ تقدیمِ رشوه و پیشکشی به مشاغلی منصوب میشدند، از راه تعدی و تجاوز به مال مردم بیش از آنچه را که داده بودند و میدادند به دست میآوردند . بدین ترتیب دستگاهی که به نام دولت برای خدمت به مردم بوجود آمده بود در حقیقت وسیله استثمار مردم بود.1
سرپرسی سایکس درباره ویژگی طبقه حاکمه ایران مینویسد: طبقه حاکمه ایران که شاهزادگان میباشند نه تنها در مطالبات جابرانه خود بدون رحم و شفقت می باشند ، بلکه هیچ فکری برای بهبود اوضاع کشور خود نمیکنند. وقتی من در حضور یک شاهزاده پیر ایرانی از فعالیتهای حاکمی در اعاده نظم و امنیت و دستگیری و اعدام دزدان تمجید مینمودم، شاهزاده جواب داد: حاکم کار خطایی نموده است، او بایستی فقط به زندانی نمودن راهزنان قناعت نماید و از آنها پولی گرفته و در موقعی که از حکومت منفصل میشود آنها را نیز آزاد نماید. چنانچه او در ایالت خود انتظام و امنیت را چنان برقرار کند که بعداً یک پسر بقال نیز بتواند به آسانی حکومت نماید. پس او دشمن طبقه حاکمه میباشد.2»
حاکمان رژیم پهلوی به ویژه شاه و درباریان دلیل برکناری سلطنت قاجار و خلع احمد شاه را تن پرور و فاسد بودن آنان بیان میکردند اما فساد، بی بندوباری، زورگویی، قانونستیزی و منصب فروشی و ... پهلویها به اندازهای گسترش یافت که از این بابت، روی پادشاهان و رجال قاجاری را سفید کردند. اگر در دوره قاجار، شاه و صدراعظم منصب فروشی مینمودند، در دوره پهلوی علاوه بر محمدرضا، خواهران و برادرانش نیز به این تجارت پُر منفعت روی آوردند. اشرف رسماً پول میگرفت و شغل میداد، از وکالت تا وزارت و سفارت، و هیچ ابایی نداشت. سپس دستور میداد که در زمان اشتغالت هرکاری میخواهی بکن و این قدر به من بده3
اسناد متعددی از مزایده مشاغل و مناصب دولتی توسط شاه وجود دارد. از جمله، انتخابات دوره نوزدهم را به مبلغ بیست میلیون تومان یک جا فروخت تا طرف قرارداد، افراد مورد نظر خود را به نمایندگی مجلس برگزیند. او همچون اسلاف خود رسماً مناصب و مشاغل دولتی را به هرکس پول بیشتری میداد میفروخت و خریدار را به پست و مقام مورد نظر خود میرساند. آنچه باعث ذکر این مقدمه گردید دو سندی است كه بیانگر رشوهگیری و منصبفروشی در دوران رژیم پهلوی میباشد:
فرستنده: 5/ح/ 3 تاریخ: 9/11/39
اطلاعیه
محمدرضا آثار کارمند اداره اطلاعات سفارت آمریکا گفته است در سفارت خانه مزبور شایع می باشد که تیمسار علویمقدم وزیر کشور 700 هزار تومان به نام اعلیحضرت همایون شاهنشاه از یکی از کاندیداهای فارس گرفته تا او را به نمایندگی انتخاب نماید.
به عرض رسیده است.
ریاست اداره یکم 16/11/39
بخش 4
در پرونده تیمسار سپهبد فضلالله علوی مقدم بایگانی شود.
رونوشت اطلاعیه 2 ـ 3 ـ 2791 ـ 6/7/37
عصر روز پنجشنبه گذشته سناتور دکتر سجادی به اتفاق برادرش ابوالفضل سجادیان و جواد طباطبایی مدیرکل وزارت دارایی سیدجعفر بهبهانی را در منزل او ملاقات کرده و مدتی درباره جریانات روز و موضوعات متفرقه صحبت نمودهاند. در این ملاقات جواد طباطبایی عضو مؤسس حزب ملیون ضمن ادای کلمات رکیک و مستهجن نسبت به آقایان دکتر اقبال و دکتر کاسمی به شدت از وضع حزب ملیون تنقید کرده و اظهار میداشت که حزب ملیون محل کارگشایی و زدوبند شده و به هر یک از اعضای حزبی که بخواهند شغلی واگذار کنند قبلاً با او زدوبند میکنند این امر مخصوصاً در انتصابات وزارت دارایی عمل شده و میشود.
اصل در پرونده جواد طباطبایی در پرونده سیدجعفر بهبهانی ب ـ هـ ـ 68 بایگانی شود. 22/7/37
-------------------------------------------------------------
پینوشت:
1ـ شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار، انتشارات علمی ، چاپ سوم 1371، صص 338 ـ 340.
2ـ سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران، ج دوم، ص 598
3ـ مؤسسه اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات حسین فردوست، چاپ اول، ص 236
منبع: ماهنامه الکترونیکی تاریخ معاصر ایران (دوران)
تعداد بازدید: 881