08 دی 1392
به سبب وجود ذخایر عظیم نفتی در استان خوزستان قدرتهای بزرگ از دیرباز توجه خاصی به این قسمت از سرزمین ما داشته اند و در اواخر حکومت قاجار در صدد جدا کردن این قسمت از خاک ایران بوده اند. جنبش قومی شیخ خزعل مهمترین تحرک قومی در آن زمان محسوب میشد
عربهای ایران در بخش مرکزی و جنوب غربی استان خوزستان استقرار دارند . خوزستان به لحاظ توپوگرافی و ساختار قومی و فرهنگی به دو بخش خوزستان مرتفع و خوزستان کم ارتفاع تقسیم میشود. خوزستان مرتفع بین دشت کم ارتفاع خوزستان و دامنههای غربی رشته کوه زاگرس واقع است؛ این بخش از نظر فرهنگی و انسانی در واقع، امتداد گستره جغرافیایی بخش مرکزی است و اساساً قشلاق عشایر و ایلات لر و بختیاری ناحیه زاگرس به شمار میرود. به دلیل غلبه فرهنگ ایرانی باید این منطقه را دنباله بخش مرکزی ایران دانست که در شرق و شمال جلگه خوزستان گسترش دارد و بر خوزستان کم ارتفاع مشرف است. خورستان کم ارتفاع بخشهای غربی و جنوبی جلگه خوزستان را شامل میشود. مردم این خرده ناحیه که عمدتاً عرب و دارای فرهنگ خاص هستند از بافت فرهنگی و انسانی خوزستان مرتفع متمایزند. ساکنان منطقه عرب نشین خوزستان از حیث زبان و قومیت اصالتاً عرب و عمدتاً شیعه هستند و قلمرو آنان به مناطق جنوبی عراق گسترش پیدا میکند. تجانس مذهبی منطقه عرب نشین خوزستان و دنباله برون مرزی آن،نوعی گرایش رفتاری در مردم این منطقه نسبت به بخش مرکزی ایران به وجود آورده است.[1] به سبب وجود ذخایر عظیم نفتی در استان خوزستان قدرتهای بزرگ از دیرباز توجه خاصی به این قسمت از سرزمین ما داشته اند و در اواخر حکومت قاجار در صدد جدا کردن این قسمت از خاک ایران بوده اند. جنبش قومی شیخ خزعل مهمترین تحرک قومی در آن زمان محسوب میشد.[2]
قیام شیخ خزعل
ازجمله اقداماتی که بنا به اکثر روایات در راستای هدف تجزیه طلبی ایران در دوران معاصر صورت پذیرفت می توان به شورش شیخ خزعل در نواحی جنوبی کشور اشاره کرد. بعد از جنبش مشروطیت ـ دولت مرکزی ایران روز به روز ضعیفتر شد ـ نابسامانیهایی در جنوب ایران پیش آمد و دولت انگلیس به تدریج سران عشایر جنوب را تحت نفوذ و اختیار خود درآورد تا بتواند به وسیله آنها امنیت منطقه را از نظر استخراج و صدور نفت تامین کند. یکی از این سران عشایر شیخ خزعل بود که در ناحیه جنوب خوزستان زمینه های زیادی داشت.
دو سال پس از انعقاد قرار داد 1907 بود که شرکت نفت ایران و انگلیس تشکیل شد در 1909 با گسترش فعالیتهای اکتشافاتی این شرکت و حفر چاه های نفت در خوزستان مشکلات جدیدی از جمله حفظ و حراست از خطوط لوله نفت و تامین امنیت منطقه برای انگلستان مطرح شد.لذا آن دولت برای بسط دامنه نفوذ و تامین منافع خود سیاست خود را در خلیج فارس بر ارتباط و عقد اتحاد با شیوخ عرب و حمایت از قدرتهای جدایی طلب و سرکردگان ایلات و عشایر جنوب ایران بنیان نهاد که در حوزه این مداخلات می توان به حمایت شیخ خزغل اشاره کرد. شرکت نفت ایران و انگلیس یک سری قراردادها با سران بختیاری و شیخ خزعل منعقد نمود. از جمله در سال ۱۹۰۹م.(۱۲۸۸ هـ.ش.) شرکت نفت قراردادی با شیخ خزعل منعقد نمود و یک مایل مربع از اراضی آبادان را برای ایجاد پالایشگاه از او خریداری نمود. سال بعد ساختن پالایشگاه شروع و سه سال بعد خاتمه یافت. به موجب قرارداد دیگری که شرکت با شیخ خزعل داشت، وی حفاظت ناحیه آبادان را در مقابل مبلغی که شرکت میپرداخت، عهدهدار بود و همین امر باعث پیشرفت روند رو به رشد کارهای این شرکت بود؛ اما حقیقت امر این بود که شرکت یعنی عامل سیاست امپریالیزم بریتانیا به جای آن که در تقویت دولت مرکزی بکوشد و از دولت ایران ایجاد امنیت را در منطقه نفت خیز بخواهد، صلاح خود را در این دیده بود که با دادن رشوه دل خوانین بختیاری و سران متنفذ خوزستان مانند شیخ خزعل را به دست آورد، تا هم از تجاوز احتمالی آنان به منطقه در امان بماند و هم دولت مرکزی ایران را ضعیف وانمود کند. چنان که در سال ۱۹۱۹ م. (۱۲۹۸ هـ. ش.) خزعل را به درجه K.C.I.E که ظاهراً یک نشان سیاسی است، منحصر کرده بود.[3]
شیخ خزعل ملقب به «معزالسلطنه» و «سردار اقدس»، سالها فرمانروای خوزستان بود. وی در سال ۱۲۸۰ هـ..ش به جای برادرش شیخ مزعل که به دست او از بین رفته بود، از طرف مظفرالدین شاه با درجهٔ امیرتومانی و لقب معزالسلطنه به حکمرانی محمره (خرمشهر) و سرحدداری آنجا تعیین گردید.[4] شیخ خزعل از قبیله عرب بنیکعب از تیرهٔ فرعی «محیسن» و پسر سوم شیخ جابرخان نصرت الملک بود که در ۱۲۴۲ هـ.ش. از مادری به نام «نوراخانم» دیده به جهان گشود.[5] شیخ خزعل برای ابقا در مسند حکمرانی و حفظ موقعیت خود در منطقه دست دوستی و اتحاد به سوی انگلیس دراز کرد. به همین جهت تصمیم به مذاکره با نمایندگان انگلستان در خلیج فارس گرفت این نیاز دو طرفه سبب گردید سرپرسی کاکس کنسول بریتانیا در خلیج فارس در 1910 با شیخ خزعل قراردادی بدین مضمون به امضاء رساند در این قرارداد دولت بریتانیا متعهد گردید در صورت تجاوز ایران به حقوق به قلمرو یا به اصطلاح املاک موروثی شیخ حمایت لازم را از شما به عمل آورد و این حمایت تا رسیدن به راه حلی رضایت بخش ادامه دهند در عوض شیخ متعهد گردید بدون موافقت قبلی با انگلیس دست به انتخاب جانشین و ولیعهد نزند.[6]
با آغاز جنگ جهانی اول در سال (۱۹۱۸-۱۹۱۷ م.) نیروهای انگلیس که به بهانهٔ حفظ حکومت شیخ خزعل و مناطق نفتی جنوب و مقابله با دولت عثمانی، خوزستان را متصرف شدند. شیخ خزعل در لشکرکشیهای انگلیس با آنان همکاری کرد و خودسرانه با ترکان عثمانی دشمنی میکرد و اطلاعاتی دربارهٔ عملیات عثمانیها در عراق به دولت انگلستان میداد. از سوی دیگر انگلستان برای درهم شکستن مقاومت عشایر و مردم بنادر خلیج فارس، به تقویت نیروهای نظامی خود در منطقه پرداختند و به تشکیل نیروی تفنگداران جنوب ایران (پلیس جنوب) مبادرت کردند.
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 774