انقلاب اسلامی :: سیری در زندگی سیاسی جعفر پیشه‌وری

سیری در زندگی سیاسی جعفر پیشه‌وری

08 دی 1392

میرجعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال 1272 ه‍ . ش در قریه زیوه (زاویه‌سادات) از قراء خلخال آذربایجان در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدائی خود را در آنجا به اتمام رسانید و در اوایل قرن بیستم که شرایط سخت زندگی بر کشور حاکم بود در جستجوی کاری از شهری به شهر دیگر مسافرت می‌کند. در خاطراتش می‌نویسد پس از آن که دار و ندارش از طرف خان‌های ایل شاهسون غارت شد در سال 1284 ه‍ . ش در سن 12 سالگی به آن سوی مرز پناه برد و در قریه بلبله از توابع بخش آبشوران اقامت می‌کند و در آنجا با درآمد ناچیز به تحصیلات خود ادامه می‌دهد، پیشه‌وری در اواسط سال 1296 ه‍ . ش (1912میلادی) در قریه خردلان از توابع باکو با تأسیس مدرسه‌ای به کار تدریس مشغول گردید و می‌گوید، هر موقع از کار تدریس فراغت حاصل می‌کردم بیشتر ساعات روز را در کتابخانه‌ها می‌گذراندم و به مطالعه کتاب‌های تاریخ، ادبیات و فلسفه بیشتر علاقه داشتم در همین ایام بود که جنگ جهانی اول شروع شد و متعاقب آن در روسیه انقلاب بلشویکی به وقوع پیوست،‌ همزمان با این رویداد(1) و اقیانوس نهضت اجتماعی مرا هم مانند سایر جوانان معاصر از جای خود تکان داد و به میدان مبارزه سیاسی انداخت(2) در کشاکش تحولات سیاسی در روسیه ابتدا در حکومت مساوات محمدامین رسول‌زاده در فعالیت‌های سیاسی شرکت نمودم و در عین حال در جلسات حزب سوسیال دمکرات ایران در منطقه قفقاز فعالانه مشارکت داشتم، ‌بعدها پیشه‌وری در روزنامه‌اش آژیر نوشت: من آن زمان از جوانان ایران بودم که در مبارزه ملت‌های روسیه برای کسب آزادی از نزدیک فعالیت می‌کردم(3) در این کار بزرگ و پرافتخار علاوه بر مبارزه و آ‌زادیخواهی یک نظر ملی هم مرا تحریک می‌کرد. من می‌دانستم که نجات و سعادت ملت و میهن من در پیشرفت رژیمی‌ است که انقلابیون روسیه می‌خواهند و اگر غیر از لوای پرافتخار لنین، بیرق دیگری در روسیه در اهتراز باشد استقلال و آزادی ملت ایران همیشه در خطر خواهد بود(4)


فعالیت در فرقه دمکرات ایران در باکو

پیشه‌وری در سال 1297 ه‍ ‍. ش (در فرقه دمکرات ایران تشکیلات باکو عضو فعال بود و روزنامه آذربایجان جزء لاینفک ایران) ارگان حزب را اداره و مقاله می‌نوشت در شماره اول همین روزنامه طی مقاله‌ای تحت عنوان (تأثیر انقلاب بلشویکی روسیه در مبارزات سیاسی مردم ایران، ملت ایران را به مبارزه با امپریالیسم انگلیس فرا خواند، با این حال مقاله نویسی در روزنامه او را در مبارزات سیاسی قانع نمی‌کرد او در جستجوی میدان وسیع برای فعالیت‌های سیاسی و مطبوعاتی بود که در اواسط سال 1298 ه‍ ‍. ش با معرفی محمد فتح‌اله‌زاده، یوسف یعقوب و بهرام آقازاده وارد حزب عدالت می‌شود در این دوره بود که در مدرسه اتحاد به کار تدریس می‌پردازد و در عین حال به گفته خودش فعالیت سیاسی خود را در حزب عدالت برای آزادی ملت ایران ادامه می‌دهد میر‌جعفر پیشه‌وری سردبیری روزنامه حریت ارگان حزب عدالت را برعهده می‌گیرد و این وظیفه را تا 28 آوریل سال 1920 یعنی به قدرت‌رسیدن بلشویک‌ها در آذربایجان شوروری ادامه می‌دهد پیشه‌وری با اشاره به شرایط دشوار انتشار روزنامه حریت می‌نویسد: وضع برای ما آنچنان طاقت‌فرسا شده بود که از تعقیب نیروهای انگلیس مستقر در قفقاز قادر نبودیم آ‌درس روزنامه را آشکار کنیم، در همین ایام بود که پیشه‌وری نظام پادشاهی ایران وسیاست استعماری امپریالیست‌ها را به باد انتقاد می‌گیرد و انقلاب را تنها راه نجات ملت ایران از فلاکت می‌داند او طی مقاله‌ای با عنوان (انگلیس و ایران) نوشته بود تا موقعی که ملت ایران اسلحه بدست نگیرد و از استقلال خود دفاع نکند و انگلیس‌ها را از کشورشان بیرون نریزند استقرار حکومت مسقل در ایران ممکن نیست. پیشه‌وری در سال‌های 1298 و 1299 ش مطابق با سال‌های 1919 و 1920 با انتشار روزنامه حریت در کمیته خارجی حزب عدالت فعالیت می‌کند لیکن برای بازگشت به ایران تمایل بیشتری نشان می‌دهد و در همین ایام بود که در استان‌های آذربایجان، گیلان و خراسان فعالیت‌های سیاسی دمکراتیک جریان داشت، در گیلان براثر فشار نیروهای انقلابی جنگل اشغالگران انگلیس تا قزوین عقب‌نشینی می‌کنند و جنگلی‌ها شهر رشت را متصرف می‌شوند، از طرف دیگر حزب عدالت مبارزات سیاسی خود را برعلیه ارتجاع داخلی و امپریالیست‌های خارجی به ویژه قرارداد منفور وثوق‌الدوله شدت می‌بخشد و خواستار لغو این قرارداد می‌شود.


همکاری پیشه‌وری با میرزاکوچک‌خان

در خرداد ماه سال 1299 نمایندگان حزب عدالت به سرپرستی میرجعفر پیشه‌وری برای گفتگو با میرزا کوچک‌خان به رشت می‌روند و این مذاکره موفقیت‌آمیز به تشکیل جمهوری دمکراتیک گیلان منجر می‌شود و جعفر پیشه‌وری به سمت وزیر امور خارجه حکومت انقلابی منصوب می‌شود.


فعالیت در حزب کمونیست ایران

در اوایل سال 1299ه‍ ‍. ش یک هیئت 23 نفری برای تشکیل حزب کمونیست به شهر انزلی می‌روند و اولین کنگره حزب کمونیست ایران در آنجا گشایش می‌یابد و سیدجعفر پیشه‌وری به عضویت حزب کمونیست ایران پذیرفته می‌شود و در تیرماه سال 1300 ه‍ . ش جعفر پیشه‌وری در سومین کنگره حزب کمونیست ایران تشکیلات تبریز شرکت می‌کند و سپس به تهران بازمی‌گردد و در حزب کمونیست ایران با سمت دبیر کمیته مرکزی انجام وظیفه می‌نماید و روزنامه حقیقت ارگان حزب را منتشر می‌کند او بعداً در روزنامه آژیر نوشت: «ما بدون توجه به سرنوشت نهضت جنگل در تهران در تشکیلات سیاسی خودمان که هفت هزار عضو داشت فعالیت می‌کردیم و در روزنامه حقیقت به جز چند مقاله که همفکران نوشته بودند دقیقاً همه سرمقاله‌ها را من شخصاً می‌نوشتم ناگفته‌ نماند در آن زمان افرادی که بتوانند مقالات علمی و یا سیاسی روز بنویسند سراغ نداشتیم.»


پیشه‌وری در زمان رضاخان

پیشه‌وری می‌گوید، باروی کارآمدن رضاخان دشواری‌های زیادی در برابر ما قرار گرفت به رغم آن مشکلات مبارزه ما برعلیه شاه روزبه‌روز شدت می‌گرفت اگرچه هر روز سنگری را از دست می‌دادیم اما در مبارزه سرسخت و مقاوم بودیم در سال 1301 ه‍ . ش براثر فشار پلیس روزنامه حقیقت توقیف می‌شود و پیشه‌وری به اصفهان می‌رود. اما در آنجا پلیس به پیشه‌وری امکان فعالیت نمی‌دهد او به فعالیت‌های زیرزمینی و غیرعلنی متوسل می‌شود (5) تعطیل روزنامه حقیقت توسط حکومت، نشانه آغاز دوره جدیدی از زندگی پیشه‌وری است. طی هشت سال بعدی، او اندک اندک از یک انقلابی بی‌تاب و حرفه‌ای به کارمندی آرام و پرکار در بخش خصوصی مبدل شد. بعضی معتقدند که البته او هنوز روابط نهانی خود را با حزب کمونیست ادامه می‌دهد. (6) پیشه‌وری می‌گوید، وقتی رضاخان به میدان آمد مبارزه سیاسی ما شکل‌ دیگری به خود گرفت، اعدام‌ها، حبس‌ و تبعید شروع شده بود ما اجباراً تاکتیک‌ خود را تغییر دادیم و با دستگیری دوستان، تشکیلات غیرعلنی ما نیز مورد هجوم پلیس قرار گرفت ناگزیر فعالیت‌های مطبوعاتی حزب را به اروپا منتقل کردیم و به رغم اعمال کنترل شدید بر مرزها روزنامه‌ها را به داخل کشور می‌رساندیم و انتشار شب‌نامه‌ها، اعلامیه‌ها، کتاب و جزوه از موفیقت‌های درخشان ما در مبارزات سیاسی بوده است، نهایت پلیس رضاخان در سال 1309 ش اعضای مؤثر حزب کمونیست ایران از جمله سیدجعفر پیشه‌وری را دستگیر و بازداشت می‌کند(7) دستگیری او به آنچه ظاهراً زندگانی آرام غیرفعال سیاسی به نظر می‌رسید پایان داد.

ده سال بعدی را او در زندان گذرانید جایی که او نسل جدید ترمارکیست‌ها را شناخت، همان کسانی که به 53 نفر معروف شده‌اند و پیشه‌وری پیش از آن به هیچ‌یک از ایشان از نزدیک آشنا نبود. پیشه‌وری هیچ‌گاه با اینان کاملاً موافقت نکرد. در واقع، در برخورد با این گروه همواره رفتاری متکبرانه داشت. در نظر او، هنوز زمینه‌های بورژوازی در آنان موجود بود و هم‌چنین آنان را فاقد تجربه سیاسی می‌شناخت. این برخورد انتقادآمیز، رابطه آینده پیشه‌وری را با حزب توده تحت‌الشعاع قراد داد. از سال 1940 (1319 ش) محکومیت زندانش، به تبعید در کاشان، تغییر یافت. او یک سال بعد، به هرحال به تهران برگشت و به فراهم‌کردن زمینه‌ انتشار روزنامه‌ای به نام آژیر مشغول گردید.


اخراج پیشه‌وری از حزب توده ایران

پیشه‌وری در گردهمایی خانه سلیمان میرزا در روز 29 سپتامبر 1941 (7 مهر 1320 ش) زمانی که حزب جدید توده تشکیل شد، حضور داشت اما در آن موقع به این حزب وارد نشد. ایرج اسکندری می‌نویسد گرچه احتیاط پیشه‌وری در پیوستن به حزب توده طولی نکشید، دوره عضویت او نیز چندان به درازا نینجامید. ایرج اسکندری هم چنین نوشته است که حزب توده در اولین کنگره خود تصمیم گرفت که پیشه‌وری را براین اساس که «او به اصول حزب متعهد نیست» از حزب اخراج کند. این مطلب ظاهراً اشاره‌ای است به تسلیتی که او به هنگام مرگ رضاشاه به چاپ رسانیده بود. (8)


رد اعتبارنامه پیشه‌وری در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی

انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی پیش آمد و پیشه‌وری از طرف حزب توده ایران از تبریز کاندیدا معرفی گردید او در این باره می‌گوید به‌رغم محدودیت‌ها و فشار رژیم و تعداد کاندیداها من با 15780 رأی از طرف مردم تبریز به نمایندگی مجلس انتخاب شدم اما رژیم حاضر نبود پیشه‌وری در مجلس باشد رسیدگی به اعتبارنامه مرا به منظور زمینه‌سازی برای رد اعتبارنامه‌ام طول داد و سرانجام در 22 تیرماه سال 1323 ش مجلس با پنجاه رأی مخالف اعتبارنامه پیشه‌وری را رد کرد. بدنبال این ماجرا پیشه‌وری در اولین کنگره فرقه دموکرات آذربایجان به سمت صدر فرقه انتخاب گردید او در رهبری فرقه ماجرای 21 آذر سال 1324 را آفرید و سپس مجلس ملی‌ آذربایجان او را به نخست‌وزیری حکومت فرقه تعیین نمود.(9)


تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان

پرتو علوی، عموی بزرگ علوی کتابی پیرامون پیشه‌وری و نتیجه واقعه آذربایجان در آبان 1325 منتشر نمود که حاوی مطالب جالب و قابل توجه است در 120 صفحه که به حزب توده، فرقه دمکرات، پیشه‌وری.... می‌پردازد لازم دیدیم به چند نکته از این رساله که در حقیقت عمرش افزون از 60 سال می‌گذرد اشاره و نقل قول‌هائی داشته باشیم وی در پاسخ به این که پیشه‌وری کیست؟ خائن است یا خادم؟ و نتیجه واقعه آذربایجان چیست؟ برای ایران مفید است یا مضر؟(10) می‌گوید: «او یک عنصر ساده انقلابی است نه یک رجل سیاسی. او در مکتب شاگردان وفادار اساتید بزرگوار انقلاب اکتبر تربیت یافته نه در مدارس عالیه سیاست بین‌الملل. او در میدان سیاست جهان ورزیده و کارکشته نشده و هنوز به رموز پیچ‌درپیچ و اسرار سیاستمداران نامور گیتی واقف نگشته است. او حقیقت را از سیاست جدا نمی‌کند. او هرچه معتقد است صمیمانه عمل می‌کند و تصور می‌کند همه باید همینطور باشند. دیگر نمی‌داند و نمی‌تواند هم بداند که زمامداران بزرگ جهان اعم از شوروی‌ها، آمریکائی‌ها، انگلیسی‌ها (که امروزه مقدرات گیتی را در چنگال خونین خود گرفته‌اند) به یک هزارم آنچه که ظاهراً اعتقاد داشته و علناً اعلام نموده‌اند عمل نکرده‌اند و نخواهند کرد و نمی‌توانند هم بنمایند... آقای پیشه‌وری دنیای سیاست را تنها با دوربین رنگین و جمال نمای حقیقت می‌نگرد و حقیقت را هم منحصراً در مسلک مقدس خود می‌داند. بنابراین اگر به نظر ما در تشخیص راه از چاه دچار اشتباه شده است گناهکار نیست حالا خواهید فرمود: «براثر یک اشتباه (ولو با حسن نیت) یک آذربایجان چشم و چراغ ایران می‌سوزد و یک ایران سه‌هزار ساله با آن تمدن درخشنده و معرفت و صنعت خیره‌کننده نزدیک است متلاشی گردد. آیا این چنین اشتباه کار مستحق چوبه دار نیست.(11)

فرقه دموکرات در 21 آذر 1324 با نطق محمد تقی رفیعی و با حضور 75 نفر افتتاح گردید. اسامی برخی از اعضای مجلس که در جریان فرقه جزء رهبران بودند بدین شرح است 1- میر جعفر پیشه‌وری 2- محمد بی‌ریا 3- زین العابدین قیامی 4- صادق پادگان 5- دکتر سلام الله جاوید 6- علی شبستری 7- محمد تقی رفیعی 8- جعفر کاویانی 9- غلام یحیی دانشیان 10- حسن جودت 11- داداشی نقی‌زاده

و این گونه زمینه‌ تأسیس سکونت خودمختار فرقه، نغمه جدایی طلبی، تشکیل ارتش و ارتباط مستقل با کشورها انجام شد و روند کار به آن جا انجامید که پیشه‌وری در منطقه با قدرت و حضور ارتش سرخ تا یک حکومت مستقل پیش می‌رود(12).


اقدمات نظامی فرقه دموکرات

فرقه پس از تشکیل مجلس کار نظامی را آغاز نمود و دانشکده افسری و آموزشگاه شهربانی تأسیس نمود که تا تاریخ 1/3/1325، 228 افسر نظامی از دانشکده فارغ التحصیل شده و با درجه ستوان سومی و ستوان دومی در ارتش آذربایجان مشغول کار شدند. برخی از نظامیان را از سازمان مخفی افسران حزب توده انتخاب و به کار گرفت. از چهره‌های مهم نظامی فرقه ژنرال جعفر کاویان، غلام یحیی دانشیان، محمد تقی آزاد وطن، خلیل آذربادگان، محمود پناهیان، عبدالرضا آذر و عابدین نوایی بودند. فرقه 29 پادگان، پایگاه در استان آذربایجان تأسیس نمود عملکرد این ارتش نیاز به تحلیل مستقل دارد.(13)


دو حزب طرفدار شوروی

بدون تردید تشکیل، تقویت، بالا بردن توانمندی حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان با قدرت سیاسی، نظامی و مالی شوروی بود. هنگام تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان، آذربایجان در اشغال شوروی‌ها بود. پیشه‌وری پس از مشورت با جعفر باقروف در باکو و با کمک مستقیم مادی و معنوی نیروهای شوروی در آذربایجان این حزب را تشکیل داد بنابراین وابستگی فرقه دموکرات آذربایجان به اتحاد شوروی، به ویژه حزب کمونیست آذربایجان شوروی از آغاز آشکار بود و در بستر زمان فزونی یافت. نکته جالب این است که دومین سازمانی که بلافاصله پس از تجاوز متفقین سر برآورد کمیته ایالتی حزب توده ایران در آذربایجان بود که کار خود را اوایل فروردین 1321 در تبریز آغاز کرد مخصوصاً که اشغال کامل منطقه توسط شوروی‌ها، هرگونه محدودیت را برای حزب از میان می‌برد و علناً برخی از اعضای حزب در کنسولگری شوروی رفت و آمد داشتند یا از طریق جلفا، آستارا...به آن سوی مرز می‌رفتند.(14)

در وابستگی دو جریان حزب و فرقه به شوروی، اطاعت محض و بدون و چرای این دو و سیاست هماهنگ در سطوح رهبری هیچ شک و تردید نبوده، اسناد و خاطرات...پس از هفتاد سال همین را نشان می‌دهد. در کتاب اسناد و دیدگاههای حزب توده(15) با عنوان جنبش 21 آذر آذربایجان (1324-1325) نه تنها حرکت جدایی طلبانه و مأموریت خائنانه محکوم نگردیده بلکه از آن به عنوان فرقه دمکرات آذربایجان و حکومت ملی که در اوسط سال 1324 ارتجاع علیه نهضت کارگری و دمکراتیک است به هجوم زد(16) در این تحلیل بدون ورود به فلسفه تأسیس فرقه، تشکیل حکومت، نغمه جدایی طلبانه آن هم به دستور مستقیم مسکو با طرح کنگره خلق آذربایجان (20-29 آبان 1324) در تبریز، تشکیل مجلس مؤسسان، انتخابات دموکراتیک، رفیق پیشه‌وری صدر فرقه دمکرات آذربایجان را مأمور تشکیل حکومت نمود(17) سپس به روند حرکت که رؤسای پادگان نظامی دولت مرکزی در تبریز تسلیم شدند(18) وباز به حضور اشغالگران روسی در منطقه و فشار شوروی اشاره نمی‌شود و تشکیل حکومت را برپایه‌ی پشتیبانی قشرهای دمکراتیک خلق می‌نامد(19) و باز از ماهیت و جایگاه این قشر دمکراتیک نشانه‌ای ارائه نمی‌دهد و مدعی است حکومت ملی آذربایجان منشأ خدمات مهمی به خلق آذربایجان است(20) و در راه رشد و ترقی فرهنگ گام‌های جدی برداشت(21) سپس به مناسبات با حزب توده ایران و حزب دمکرات کردستان اشاره می‌نماید که حزب توده ایران از همان آغاز نهضت دمکراتیک آذربایجان نزدیک‌ترین همکاری رزمی و انقلابی را با وی برقرار ساخت(22) در صورتی که به دستور شوروی، تمام دفاتر حزب توده در آذربایجان در اختیار فرقه قرار گرفت. همان گونه که در کردستان تبدیل به دفتر حزب دموکرات شد و تشکیلات مخفی نظامی حزب توده و افسران یا تقاضای انتقال به شمال غربی و غرب کشور نمودند یا به دستور حزب راهی منطقه شدند که دسته‌ای دستگیر، زندانی و تبعید یا اعدام گردیدند جمعی همراه پیشه‌وری به شوروی پناهنده شدند و این الحاق سازمان ایالتی حزب توده در آذربایجان به فرقه در حقیقت دستور از مسکو بود گرچه از همان ابتدا عده‌ای نسبت به فرقه نقد یا حداقل ابهام داشتند، که بعدها در خاطرات خود به آن اعتراف نمودند اما آنچه در این تحلیل قابل توجه است حزب دربند10 مدعی است جنبش دموکراتیک آذربایجان برای تحکیم روابط دوستی و برادری بین خلق‌های آذربایجان و کرد بین فرقه دموکرات آذربایجان و حزب دموکرات کردستان راه را از هر باره هموارساخت(23) و این مقاله تلخیص تحلیل از فاجعه 21 آذر 1324 است که در مجله دنیا، شماره1، 1352 در شوروی به چاپ رسیده بود. در دو سال بعد غلام یحیی دانشیان نفر دوم فرقه که پس از قتل پیشه‌وری به صدر فرقه رسید تحلیلی در مجله دنیا (آذر 1354) دارد و به خط ضد امپریالیستی نهضت 21 آذر(24) اشاره می‌کند وی به جای پرداختن به علل تشکیل و کارنامه و عوامل سقوط به مباحث فرعی و غیر مربوط می‌پردازد که نهضت 21 آذر، نهضتی دمکراتیک(25) است و نیروهای مترقی ایران(26) بر نیروهای انقلابی افزود(27) و سپس تحلیل علی گلاویژ عضو کمیته مرکزی حزب توده و مسئول کردستان که او هم همان مطالب را مطرح فقط نام‌ها عوض می‌شود. موضوع انشعاب و روند انشعاب در درون حزب پس از شکست فرزندان دو قلوی فرقه و حزب دمکرات صورت گرفته، به جای قبول خطا و خیانت، منشعبین را افراد فاسد و منحرف(28) و اختلاف در طرز تفکر با خلیل ملکی و انور خامه‌ای داشتند که خلیل همواره با گروه 53 نفر اختلاف داشته و رفقا او را راضی نمودند. او نهضت ایران را در کادر نهضت‌های جهانی در نظر نمی‌گرفت(29) و به نوعی خلیل را وابسته به سیاست انگلیس(30) قلمداد نموده و این انشعاب را مربوط به فعالیت مخفی و مرموز امپرالیسم در داخل حزب توده که با کلیه وسایل مستقیم و غیر مستقیم خود ماهرانه عمل کرده(31) گرچه خلیل بعداً به راه خطا و از چاله به چاه افتاد ولی این انحراف ملکی تبرئه خیانت به رهبری حزب توده، فرقه دمکرات آذربایجان و حزب دمکرات کردستان نیست و این نه اولین خیانت بود و نه آخرین آن .


حزب دمکرات کردستان و فرقه دمکرات آذربایجان

در بهمن 1324 همتای حکومت آذربایجان در کردستان و به ریاست قاضی محمد تأسیس شد و در همان ماه یک قرارداد اتحاد و کمک متقابل بین دو جمهوری به امضاء رسید که متضمن پایداری در برابر دولت مرکزی و حفظ خودمختاری دو رژیم انقلابی بود. دیپلماتی شوروی بدین ترتیب بر هدف مستقیم خود دست یافت که عبارت بود از داشتن یک اهرم بزرگ فشار بر دولت مرکزی برای تسلیم شدن در برابر درخواست‌های شوروی ضمن اعمال این فشار، شوروی با کمک حزب توده آماده می‌شد تا کابینه‌ای را در تهران بر سر کار آورد تا مذاکرات امتیاز نفت شمال را که در سال گذشته صورت نگرفته بود از سرگیرد.(32)


شرکت حزب توده در کابینه ائتلافی قوام السلطنه

در دهم مرداد 1325 در ترمیم کابینه قوام، آن هم پس از مذاکرات (قوام و استالین) و توافق این دو، سه وزیر از کمیته مرکزی حزب توده به کابینه راه یافتند. دکتر فریدون کشاورز وزیر فرهنگ، ایرج اسکندری وزیر بازرگانی و پیشه و هنر، مرتضی یزدی وزیر بهداری و یک وزیر هم از چهره‌های ناسیونالیستی ملی انتخاب شد به نام اللهیار صالح. وزیری هم از حزب دمکرات قوام که در حقیقت او را باید «دلال سیاسی» نامید به نام مظفر فیروز وزیر کار و تبلیغات و معاون سیاسی پارلمانی نخست وزیر(33) مردی که مورد تأیید شوروی! حزب توده! قوام! و... بود. پس از شکست فرقه دمکرات، سقوط قوام السلطنه هردو«دمکرات» فرقه و حزب از میان رفت!


سرنوشت فرقه دمکرات

مازیار بهروز در تحلیل ناکامی‌های چپ در ایران می‌نویسد: «فرقه دموکرات آذربایجان در فاصله شکستش در سال 1325 و وحدت آن با حزب توده در سال 1339، حضور مستقل و چشم‌گیری در داخل ایران نداشت فرقه مرکز خود را به باکو انتقال داد و تا وقتی که رژیم استالین بر سرکار بوده تحت امر باقروف و حزب کمونیست آذربایجان شوروی قرار داشت. پس از مرگ مشکوک پیشه‌وری در سال 1326، رهبری فرقه به قاسم چشم آذر انتقال یافت. در سال 1332 اوضاع اتحاد شوروی شروع به تغییر کرد که به نوبه خود باعث تغییر هم در فرقه دموکرات آذربایجان و هم حزب توده شد. مرگ استالین در اسفند 1331 بازداشت و زندانی شدن باقروف را در خرداد 1332 به همراه آورد استالین زدایی در اتحاد شوروی آغاز شده بود(34)»


مرگ پیشه‌وری

اختلاف نظر، بر سر واقعیات زندگی پیشه‌وری به اوایل زندگی او محدود نیست چگونگی مرگش نیز منازعه پرجوش و خروشی را در بین سردمداران قدیم فرقه دموکرات و هم چنین بین تاریخ نگاران متخصص دوره استالین به وجود آورده است. مرگ او در سال 1947 م (1326 ش) در آذربایجان شوروی، یک سال پس از سقوط حکومت خودمختار آذربایجان و عزیمت رهبری فرقه به وقوع پیوست. مقامات شوروی، مرگ پیشه‌وری را رسماً نتیجه تصادف اتومبیل اعلام کردند . اما در منابع دیگر گفته شده است که او را عوامل استالین- باقروف، در بیمارستانی که پس از تصادف اتومبیل در آن جا بستری بود به قتل رساندند(35).


پاورقی‌ها
________________________
1- رازهای سر به مهر، ص117
2- گذشته چراغ راه آینده، ص256و255
3- پیشین
4- پیشین
5- رازهای سر به مهر، پیشین، ص 121- 117
6- آذربایجان در ایران معاصر، ص130
7- پیشین،ص 121
8- پیشین، ص 130
9- رازهای سر به مهر، پیشین، ص 104
10- مقالات 12 شهریور 1324 ص 4 بخش دوم
11- همان، ص 6- 4
12- سیر کمونیسم در ایران، ص 306 تا 310
13- همان
14- مازیار بهروز، شورشیان آرمان‌خواه، ص 68- 75
15- همان
16- همان، ص 82 و 81
17- همان ص 82
18- همان
19- همان، ص 83
20- همان، ص 84
21- همان
22- همان، ص 85
23- همان
24- همان، ص 86
25- همان، ص 87
26- همان، ص 88
27- همان، ص 87
28- همان، ص 97
29- همان
30- همان، ص 98
31- همان، ص 118
32- تاریخ جنبش کمونیستی در ایران، ص 172 و 173
33- همان، ص 177
34- شورشیان آرمان‌خواه، پیشین، ص 74 و 73
35- آذربایجان در ایران معاصر، پیشین، ص 130




منبع: سایت موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی



 
تعداد بازدید: 756


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: