انقلاب اسلامی :: برنامه ها و شیوه های ساواک برای سرکوب نهضت و منزوی کردن امام خمینی/3

برنامه ها و شیوه های ساواک برای سرکوب نهضت و منزوی کردن امام خمینی/3

13 اسفند 1392

حمید بصیرت منش، طاهره واحدی


تلاش برای بدنام کردن و به راه انداختن شایعات و تبلیغات منفی یکی دیگر از اقدامات تخریبی ساواک بر ضد آیت الله خمینی بود. نصیری با ترفندهای مختلف سعی داشت با استفاده از فرصت های مناسب اذهان مردم را نسبت به ایشان بدبین کند و موقعیت ایشان را در بین مردم متزلزل نماید.


شایعات و تبلیغات علیه آیت الله خمینی

به گزارش جماران ساواک بر این اساس تبلیغات دامنه داری را در داخل و خارج علیه آیت الله خمینی دنبال کرد و هراز گاه برای بی اعتبار کردن و منزوی ساختن ایشان در بین مردم شایعات بی اساس منتشر می نمود. از جمله چنین القاء می کرد که ایشان پس از تبعید، مخالفت و مبارزه با رژیم را به کنار نهاده و سیاست سکوت در پیش گرفته است. اما این ترفند ها در شرایطی که مخالفت تعداد زیادی از روحانیون با حکومت ادامه داشت و آیت الله خمینی نیز صراحتاً ادامه مبارزه با رژیم پهلوی را در رأس فعالیت های خود قرار داده بود، کمتر مؤثر واقع شد (روحانی،1360، ج2: صص488-487).

ساواک تلاش می کرد تمام فعالیت ها ، گفته ها و نوشته های آیت الله خمینی را ثبت و ضبط کرده و از آن ها علیه ایشان بهره برداری کند. یکی از این موارد مربوط به سخنرانی مورخ 23آبان1344 امام خمینی در مسجد شیخ انصاری در نجف اشرف بود. ایشان در این سخنرانی راجع به عظمت اسلام و تعالیم عالیه ی آن بحث کرده و از رهبران سیاسی دنیای اسلام خواست که در ترویج افکار و عقاید اسلامی بکوشند و به آن ها پایبند باشند و مسلمانان را به اتحاد و وحدت دعوت نمود. نیز اختلافات نژادی را در میان مسلمانان محکوم کرده وعلت استیلای یهود بر فلسطین وطمع هند به کشمیر را ناشی از اختلافات رهبران سیاسی اسلام دانست.ایشان بر وظایف علما و مراجع تقلید در معرفی حقیقت اسلام و آشنا کردن جوانان و دانشگاهیان با حقایق اسلام تاکید نموده و مسئولیت خطیر علما و روحانیون را یادآور شدند( سیرمبارزات ، ج7: ص86 ). به نوشته سید حمید روحانی، آیت الله خمینی با این سخنرانی حوزه علمیه نجف را که بیش از نیم قرن دچار رکود و سکوت شده بود تکان داد (روحانی، 1381، ج 2: ص 236).

با وجود آن که امام در این سخنرانی به رژیم شاه مستقیماً حمله نداشت اما از آن جا که مبارزه با استعمار و استبداد را مطرح نمود این سخنرانی با واکنش منفی و خصمانهی رئیس ساواک روبه رو گردید. نصیری که در نوشته ها و گفته های آیت الله خمینی همیشه دنبال آن بود که نقطه ضعفی بگیرد ، در پی نوشت متن پیاده شده سخنرانی ایشان چنین دستور داد: « از نقاط ضعف این سخنرانی استفاده و با گذاردن این نوار به وسیله روحانیون مخالف خمینی ، این بیانات از طرف یک پیشوای دینی تقبیح شود» (سیرمبارزات، ج16: ص343). با این وجود ساواک نتوانست نقطه ضعفی از این سخنرانی به دست آورد و به نفع رژیم مورد بهره برداری قرار دهد.

از اقدامات تخریبی بر ضد امام تلاش برای انتساب ایشان به برخی گروه های سیاسی غیراسلامی نظیر حزب توده و گروه های چپ و کمونیست ها بود. هرگاه اعلامیه یا موضع گیری سیاسی امام از طریق رسانه های مخالف نظیر رادیو پیک ایران، که به گروه های چپ وابسته بود و یا در نشریات متعلق به گروه های چپ منتشر می شد ، نصیری آن را به حمایت آیت الله خمینی از حزب توده و گروه های چپ مربوط می ساخت. در17 اردیبهشت 1345 رادیو پیک ایران مطلبی از آیت الله خمینی، درباره افشای عوام فریبی های مذهبی رژیم شاه بیان کرد. نصیری دستور داد این موضوع علیه آیت الله خمینی و انتساب وی به حزب توده و کمونیست ها مورد استفاده تبلیغاتی در جراید قرار گیرد (سیر مبارزات ، ج16: صص380-377). به همین منظور سفارش درج مقاله ای در روزنامه فرمان داده شد ( همان: ص 378).

از دیگر اقدامات ساواک برای ترور شخصیت آیت الله خمینی تلاش برای هندی نامیدن ایشان و خانواده اش بود. از آن جا که زمینه انگلیسی خواندن روحانیون انقلابی از مدت ها پیش در جامعه ایران وجود داشت و خود ساواک و دستگاه های تبلیغاتی رژیم در گسترش این موضوع فعال بودند، با تکیه بر هندی بودن اجداد امام به طور غیرمستقیم ایشان را انگلیسی میخواندند تا بدین وسیله محبوبیت ایشان را در بین مردم از بین ببرند.

در اواخر سال 1346 بیم وهراس از موقعیت آیت الله خمینی در حوزه علمیه نجف ، رژیم را به این نتیجه رساند که تبعید ایشان به عراق کار اشتباهی بوده، لذا در صدد بر آمد او را به کشور دیگری تبعید کند. جالب آن که یکی از مراکزی که مورد توجه ساواک قرار گرفت، هندوستان بود و در این خصوص دولت عراق را تحت فشار قرار داد. ساواک در این زمینه به فعالیت هایی دست زد و با شایعه سازی در میان مردم قصد داشت ایشان را هندی و هندی زاده معرفی نماید. زمزمه این موضوع از 20 بهمن 1346 آغاز شد به گونه ای که موضوع در میان ایرانیان خارج از کشور نیز مطرح گردید( همان:540-539 ). موضوع درخواست دولت ایران از دولت عراق در انتقال امام به هندوستان در گزارشی به تاریخ 27 اسفند 1346 منعکس شده است. نصیری در پی نوشت این گزارش دستور داد: «شایعه به این ترتیب اشاعه یابد که خمینی اصلاً هندی است و نام فامیل یکی از برادرانش هندی زاده است و خودش مایل است که هند برود و از عمال انگلیس در هند عطف به سوابق پدرش و خودش استفاده کند» (همان: ص568). پانوشت موجود در این گزارش از سوی نصیری حاکی از توطئه برنامه ریزی شده ای بر ضد امام خمینی است. این بار هم توطئه ساواک در پخش شایعه مزبور با ناکامی و شکست مواجه شد و ساواک قم در این خصوص گزارش کرد: «از مجموع نتایج و عکس العمل های طبقات مختلف در مورد شایعه موصوف باید به استحضار برساند که اکثراً بر این عقیده هستند که دولت قصد دارد وی را به هندوستان بفرستد و بعید است او اظهار تمایل به اقامت در هندوستان کرده باشد و به طور کلی خبر مزبور را عموماً شایعه می پندارند(همان، ج16: ص580).

اقدامات ساواک برای هندی خواندن آیت الله خمینی در سال های بعد ادامه یافت. هنگامی که در30 تیر 1355 نورالدین هندی برادر امام خمینی درگذشت ، به دنبال چاپ آگهی تسلیت ایشان نصیری به کارشناسان ساواک دستور داد: «بررسی کنید که به چه وسیله بر علیه خمینی با نام هندی و انگلیسی می شود بهره برداری کرد» (همان، ج 17: ص 258). به دنبال این دستور، ساواک تهران و قم تلاش زیادی انجام دادند ولی توفیقی نیافتند و فقط به ذکر سوابق خانوادگی ایشان اکتفا کردند. نظریه کارشناسان آنان این بود که در شرایط فعلی امکان تبلیغات عملی مؤثر در زمینه معرفی خمینی به عنوان هندی و انگلیسی وجود ندارد. نصیری که انتظار اقدام مؤثرتری از ساواک های تابعه داشت در پی نوشت گزارش آنان نوشت:« منظور اصالت هندی بودن نیست بلکه نوکر هندی یعنی عامل انگلیسی بودن است» (همان: ص272-271؛ آیت الله پسندیده به روایت اسناد ساواک ،1380: صص325-324).

اگرچه تلاش های ریاست ساواک در این زمینه به نتیجه دلخواه نرسید اما دستورات مؤکد نصیری نشان می دهد ساواک برای تخریب چهره آیت الله خمینی همواره مترصد موقعیت بود و طرح توطئه وابستگی ایشان به دولت انگلستان را در مجامع عمومی در دستور کار خود قرار داده بود (سیر مبارزات ، ج17: ص 100). در همین راستا در برخی از محافل دانشگاهی به ایشان اتهام ارتباط با انگلیس زده شد (همان، ج16: ص393). همچنین در اعلامیه ای که میان طلاب حوزه نجف پخش کردند، ایشان را جاسوس انگلیس معرفی نمودند (همان: ص672). این موارد مطابق خواست ساواک بود وبرای اشاعه این اتهامات واکاذیب تلاش مستمری داشت. همچنین با حمایت و برنامه ریزی دقیق ساواک بود که این اتهام در برخی کتابها همچون «جیره خواران انگلیس در ایران» تألیف اسماعیل رائین منتشر شد(سیر مبارزات ، ج16: ص 611؛ رائین، 1356: صص110-109).

از تبلیغات منفی در جهت بدنام کردن امام این بود که ایشان بیت المال را حیف و میل می کند. پس از کنترل مکاتبات آیت الله خمینی و با سوء استفاده از یکی از نامه های ایشان، نصیری دستور تهیه اطلاعیه ای با مضمون حیف و میل بیت المال را صادر کرد (سیر مبارزات ، ج15: ص546) وی دستور داد: «نامه با زیرنویس و توضیح جریان امر، چاپ و با پست به تمام شهرستان ها وخشک مقدس ها ارسال شود» (سیر مبارزات، ج17: ص289).

جالب آن که پس از تأسیس حزب رستاخیز و تحریم عضویت در آن از سوی امام در اسفند 1353( صحیفه امام، 1378، ج3: ص 71) در اعلامیه ای به تاریخ 9/6/1354 اتهام بهاییگری به ایشان زده شد. اعلامیه حاوی این استدلال بود که: «بهائیها مطلقاً مجاز نیستند که به حزب رستاخیز ملت ایران بپیوندند و یا در آن ثبت نام کنند... چه انگیزه ای روح الله خمینی را وادار کرده تا از بهائی ها پیروی کند و به عنوان اعتراض و انکار در قبال برپا شدن این حزب با آنان هم صدا شود و بیانیه ای سرشار از کینه و حسد علیه این ملت بیدار منتشر کند» (سیر مبارزات ، ج17: ص 220).

ثابتی( مدیر کل اداره سوم) در اجرای اوامر نصیری دستور ارسال این اعلامیه برای ایرانیان مقیم شیخ نشین های خلیج فارس، عراق، کویت و سایر کشورهای عربی را داد( همان: ص215).گزارش هایی در تابستان و پاییز 1354 در ارتباط با پخش این اعلامیه در کشورهای عربی موجود است که به وضوح نقش ساواک را در این عملیات نشان می دهد. برخلاف تصورات ساواک این اقدامات گاه برمحبوبیت امام خمینی می افزود.در همین رابطه نظر نمایندگی ساواک در قطر چنین بود که این اعلامیه نه فقط لطمه ای به خمینی نمی زند بلکه احتمالاً محبوبیتی هم برای او ایجاد می کند(سیرمبارزات ، ج17: 222).

حربه دیگری که نصیری برای خراب کردن آیت الله خمینی به کار گرفت، شایعه ارتباط داشتن ایشان با دستگاه دولتی و حکومتی ایران وعراق بود. در یکی از گزارشات ساواک به نقل از یکی از حجاج ایرانی گفته شده خمینی و پسرانش با دستگاه ایران یکی هستند و لباس مخالفت را به تن کردهاند (همان: ص 154).

ساواک به دنبال این گزارش درصدد تقویت این اتهام در بین مردم برآمد. از این رو در ادامه گزارش آمده است:«در صورت تصویب به ساواک تهران اعلام گردد از طریق منابع و سایر امکانات موجود اشاعۀ این موضوع که خمینی و فرزندش با دستگاه ارتباط دارند، تقویت گردد» (همان: ص157).

یکی از توطئه های ساواک برای تخریب چهره و مبارزات امام خمینی اتهام همکاری ایشان با حکومت عراق بود. این در حالی بود که ایشان مبارزاتش را به صورت مستقل و بدون وابستگی به هیچ دولتی ادامه می داد. اگر چه مشی امام در برخورد با حکومت عراق دقیقاً همچون دولت ایران نبود، لیکن در موارد متعددی به ویژه پس از روی کار آمدن حکومت بعثی عراق سیاست های این حکومت را مورد انتقاد شدید قرار می داد، معمولاً از دیدار با مسئولان عراقی اجتناب می ورزید و در مواردی نیز با برخورد جدی آن ها را مأیوس می نمود. نمونه مهم برخورد ایشان با حکومت بعثی در جریان اخراج ایرانیان از عراق و بی احترامی به طلاب حوزه نجف مشاهده می شود. در این زمینه امام به تشریک مساعی با بزرگان حوزه پرداختند و نیز تلگراف مهمی در 2 دی ماه 1350 برای حسن البکر رئیس جمهور عراق ارسال داشتند (صحیفه امام، 1378، ج2: ص 403). با وجود این مشی صریح و شفاف که برای اغلب روحانیون داخل و خارج ایران مشهود بود، ساواک تلاش مضاعفی کرد تا ایشان را همراه و همگام و موافق حکومت عراق جلوه دهد، لذا شایعاتی را در همین راستا جعل و پخش نمود. این شایعه کذب حتی برخی نمایندگان مجلس سنا را به این صرافت انداخت تا در یک جلسه علنی ایشان را متهم به سکوت در مقابل جنایات دولت عراق نمایند. این دروغ آن چنان واضح و آشکار بود که واعظ شهیر حجت الاسلام فلسفی در یک سخنرانی در تاریخ 25 دی 1350 این نمایندگان را به باد حمله گرفت و از آیت الله خمینی دفاع نمود (روحانی، 1382، ج3: ص 713).

باوجود تلاش های روحانیون طرفدار امام، مقامات ساواک می کوشیدند این شایعه دروغ را رواج دهند. نصیری در بهمن 1350 بر رواج این شایعه تأکید نمود) سیر مبارزات ، ج17: ص100). این سیاست ساواک بعد از این تاریخ نیز ادامه یافت و برخی گزارش های موجود حاکی از پافشاری ساواک بر این شایعه دروغ می باشد. از جمله در بحبوحه شایعه پراکنی و اتهام زنی های متعدد به امام، نظر یکی از نمایندگی های ساواک در خارج از کشور در اواسط سال 1354 این بود که بر این جنبه ( همکاری با دولت عراق) تأکید شود( همان: ص222).




منبع: برگرفته از مقاله منتشر شده در مجله حضور ـ زمستان 1392
منبع بازنشر: سایت جماران



 
تعداد بازدید: 822


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: