13 اسفند 1392
جماران: از مهمترین اقدامات ساواک علیه امام خمینی ، تلاشهای بیثمر برای جلوگیری از مطرح شدن مرجعیت ایشان بود. تقلید از امام خمینی که پیش از تبعید ایشان در میان بخش قابل توجهی از مردم ایران مطرح بود پس از تبعید نیز روزبه روز افزایش یافت. میزان وجوهات شرعی که با وجود محدودیتهای فراوان ساواک برای ایشان به حوزه نجف می رسید دلیل روشنی بر افزایش مقلدان بود.
تلاشهای بی ثمر برای جلوگیری ازمطرح شدن مرجعیت آیت الله خمینی
ساواک به دستور نصیری به کارشکنی ها و توطئه هایی در این زمینه دست زد. اداره کل سوم ساواک طی بخش نامه های مکرر به شعب خود بر جلوگیری از طرح مرجعیت آیت الله خمینی نزد افکار عمومی تأکید می کرد و با اشاعه دهندگان مرجعیت ایشان در ایران برخورد شدیدی داشت. پس از درگذشت آیت الله حکیم در خرداد 1349 طرفداران آیت الله خمینی بار دیگر موضوع مرجعیت ایشان را مطرح کردند. آیت الله خمینی شخصاً چندان توجهی به طرح موضوع اعلمیت و مرجعیت نشان نمی داد و با ترویج این موضوع توسط پیروان و طرفدارانش مخالفت می کرد( خاتم یزدی، 1381: صص104-97؛ سیر مبارزات ، ج18: ص494). اما پیروان ایشان برحسب احساس وظیفه به تبلیغ مرجعیت ایشان با وجود مخاطرات فراوان می پرداختند. این در حالی بود که تعداد زیادی از علما وفضلای حوزه های علمیه مرجعیت و اعلمیت ایشان را مورد تاکید قرار می دادند( اسناد انقلاب اسلامی، 1369، ج 2: صص 185-184).
ساواک برای جلوگیری از طرح مرجعیت آیت الله خمینی به اقداماتی برضد پیروان و علاقه مندان ایشان در ایران دست زد و دستور دستگیری محرکین اصلی وتعدادی از علما، روحانیون و طلاب را داد(سیر مبارزات ، ج 16: ص658 ). علی رغم تمام محدودیت هایی که ساواک برای طرفداران امام ایجاد کرده بود در برخی از شهرهای ایران، علما، روحانیون و وعاظ در منابر و سخنرانی های خود تلویحاً یا تصریحاً به اعلمیت آیت الله خمینی اشاره می کردند( همان: صص 663 و 668). این در حالی بود که در کشورهای منطقه برای جلوگیری از تقلید شیعیان از آیت الله خمینی ، با نفوذ ساواک، برخی رهبران کشورها ، مردم را از تبعیت و تقلید از ایشان منع می کردند (روحانی،1381، ج2: صص566-564). در این میان دستگاه اطلاعاتی- امنیتی عراق با ساواک همکاری داشت.
پس از طرح اعلمیت و مرجعیت آیت الله خمینی، ساواک به دستور نصیری از ورود رساله توضیح المسائل ایشان به ایران جلوگیری کرد. اما به رغم تمام این سیاست ها، رساله ایشان به طرق گوناگون وارد کشور می شد و در اختیار مقلدان قرار می گرفت( یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران، 1378: ص100).
با فراگیر شدن نام آیت الله خمینی در داخل و خارج از کشور، ساواک در گزارشی در تاریخ دی 1356 تحلیلی از میزان قدرت و نفوذ چند تن از مراجع تقلید مقیم ایران و عراق ارائه داد و ضمن آن که معتقد بود تعیین یک مرجع واحد از لحاظ منافع و مصالح امنیتی به مصلحت نمی باشد، برای مقابله با قدرت ونفوذ آیت الله خمینی تقویت وحمایت از یکی از مراجع را ضروری می دانست(سیر مبارزات ، ج 17: صص359-352).اما با تمام توطئه های ساواک برای تضعیف امام و ممانعت از مطرح شدن مرجعیت ایشان، مقام و موقعیت علمی وی در حوزه های علمیه روز به روز افزوده تر و شعاع مرجعیت و محبوبیت امام در میان شیعیان جهان گسترده تر شد.
جلوگیری از رسیدن وجوهات شرعی به آیت الله خمینی
بدیهی بود برای تضعیف آیت الله خمینی می بایست از رسیدن وجوهات شرعی به ایشان جلوگیری می شد. لذا ساواک تمام توان خود را به کار برد تا به هر طریق ممکن در روند ارسال وجوهات شرعی به ایشان اختلال ایجاد کند تا توان مالی و نفوذ ایشان در حوزه ها تضعیف شود و ایشان را از ادامه ی مبارزه باز دارد. در راستای این هدف نصیری در تاریخ 26/1/1346 دستور شناسایی افرادی که برای آیت الله خمینی پول می فرستادند را داد (همان، ج 9: ص374).
با وجود اقدامات ساواک ارسال پول و وجوهات برای آیت الله خمینی در نجف از راههای مختلف صورت می گرفت. ساواک تهران در نامه ای به ساواک های تابعه خود توضیح داد که جمعآوری وجوه شرعی به نفع آیت الله خمینی در حال افزایش است و به آن ها دستور داد نمایندگان ایشان را شناسایی و معرفی کنند(سیر مبارزات، ج17: ص173).
شناسایی فعالان و نحوه ارسال پول برای آیت الله خمینی از تأکیدات دائمی مقامات ساواک بود و بخش مهمی از امکانات و انرژی ساواک در خصوص شناسایی شبکه های ارتباطی آیت الله خمینی و نیز شناسایی راه های ارسال پول و وجوهات شرعی از ایران و جلوگیری از این امر مصروف گردید(همان، ج16: ص324).
با تمام این اقدامات گزارش های متعددی ازجمع آوری وجوهات شرعی و ارسال آن به عراق وجود دارد و اسامی جمعی از فعالان و نمایندگان جمع آوری و ارسال پول در گزارش های ساواک قید شده است. (سیر میارزات ، ج 13: ص421؛ ج16، صص372-371). کارشکنی ها و اقدامات ساواک در این خصوص به شرح زیر می باشد:
·ایجاد تضییقات برای تجار و بازرگانانی که برای امام پول تهیه می کردند
·جمع آوری مدارک لازم علیه دست اندرکاران اخذ وجوهات شرعی و تبعید آنان
·کنترل عبور و مرور افراد از مرز خوزستان و دستگیری افراد مظنون(سیر مبارزات ، ج16: صص354-353).
در همین راستا ، نصیری برای تحت فشار قرار دادن بازرگانان مقلد امام، دستور داد از آنان بدون هیچ گذشتی مالیات گرفته شود( همان، ج17: ص204؛ ج16، ص 385). با صدور این دستور با پیگیری های ساواک آدرس محل کسب و کار تعدادی از بازاریان مشخص و به وزارت دارائی اعلام شد تا در خصوص مسائل مالیاتی، آنان را در تنگنا قرار دهند( همان، ج16: صص386-385).
در تداوم جلوگیری از ارسال وجوهات برای آیت الله خمینی و تضعیف موقعیت ایشان ساواک تصمیم به دستگیری وتبعید وکلای ایشان گرفت. ازجمله محمد صادق لواسانی که در جمع آوری وجوهات و پرداخت شهریه آیت الله خمینی نقش مهمی داشت به هشتپر طوالش تبعید گردید (همان، ج17: ص202)و تعداد بسیاری از نمایندگان و عاملان جمع آوری پول برای آیت الله خمینی از جمله آقایان شیخ حسن لاهوتی اشکوری، احمد دیبایی، محمدباقر آشتیانی و... دستگیر شدند( همان: صص206-190).
همچنین ساواک در یک اقدام دیگر برای تضعیف موقعیت آیت الله خمینی تصمیم گرفت از پرداخت شهریه ایشان به طلاب که به طور مرتب انجام می گرفت، جلوگیری به عمل آورد تا موقعیت ایشان را در نزد طلاب حوزه علمیه تنزل دهد و طلاب و روحانیون را از تقلید ایشان منصرف سازد. اداره کل سوم در گزارشی تأکید کرد: «کلیه اقدامات ساواک باید بر محور تضعیف آیت الله خمینی باشد؛ بنابراین با توجه به اینکه پرداخت شهریه توسط مشارالیه به طلاب قم در تحکیم موقعیت و گسترش نفوذ وی مؤثر است، لذا خواهشمند است دستور فرمائید به نحو مقتضی ضمن جلوگیری از تقسیم شهریه بین طلاب حوزه علمیه قم، به طور غیر مستقیم به آیت الله شریعتمداری ابلاغ نمایند از کمک و فراهم کردن تسهیلات جهت پرداخت شهریه خمینی خودداری نماید»( سیر مبارزات ، ج16: ص632). ساواک که منزل آیت الله خمینی را در سال 1346 مورد بازرسی قرار داده بود در جریان بازرسی دو دفترچه از فهرست پرداخت کنندگان وجوهات در مورد شهریه طلاب را به دست آورد (همان، ج16: ص552). وکلای آیت الله خمینی برای پرداخت شهریه به طلاب شش نفر بودند که توسط ساواک در تاریخ24/2/ 1346 شناسایی شدند( همان، ج18: ص265). بر اساس اطلاعات ساواک کلیه وجوه جمع آوری شده مستقیماً به دست شیخ علی اکبر اسلامی می رسید. وی نماینده تام الاختیار آیت الله خمینی و متصدی پرداخت شهریه به طلاب بود( همان: ص266).
بدین ترتیب ساواک مقسمین شهریه آیت الله خمینی به طلاب را تحت فشار قرار داد و به منظور جلوگیری از ادامه کار و متلاشی کردن تشکیلات آنان، هریک از روحانیونی که بدین منظور به قم عزیمت می کردند پس از شناسایی دستگیر و جهت دادن تذکر و اخذ تعهد به تهران اعزام می شدند( همان: صص490-489). با وجود این محدودیت ها و سختگیری ها دست اندرکاران پرداخت شهریه آیت الله خمینی همچون عباس محفوظی، علی اکبر اسلامی و حسن صانعی تصمیم گرفتند شهریه طلاب هر شهرستان را به وسیله یک نفر از طلاب همان شهرستان به طور محرمانه پرداخت کنند. بدین ترتیب شهریه آیت الله خمینی به طلاب از سوی مقسمین به طور خصوصی و پنهان کاری پرداخت می شد( سیر میارزات ، ج18: ص 296). گزارش های ساواک حاکی است که پرداخت شهریه آیت الله خمینی به طلاب، به طور مرتب انجام می گرفت و حتی این شهریه از شهریه دیگر مراجع بیشتر بود. ساواک معتقد بود ازدیاد شهریه بر نفوذ و قدرت سیاسی و معنوی خمینی می افزاید و موجب سرازیر شدن طلاب و روحانیون از شهرستان ها به قم خواهد شد و لذا بهترین راه برای جلوگیری از تراکم و ازدیاد طلاب در قم ممانعت از ازدیاد شهریه است (همان، ج19: ص103). به همین منظور ساواک مأموران پرداخت شهریه آیت الله خمینی در قم را فراخواند و با تهدید و ارعاب از آنان التزام گرفت که از پرداخت شهریه امام در قم خودداری کنند (روحانی، 1381، ج2: ص260).
منبع: برگرفته از مقاله منتشر شده در مجله حضور ـ زمستان 1392
منبع بازنشر: سایت جماران
تعداد بازدید: 767