08 اردیبهشت 1393
جواد درساز
طبس برای مردم ایران فراتر از نام بیابانی در دور دست است. طبس برای مردم ایران یک خاطره است. خاطره ای از محافظت طبیعت از سرزمین و مردمی که به هیچ وجه نمی توانند زور و زورگویان را تحمل کنند. شاید از همین رو هم باشد که خاطره پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ برای مردم ایران فراموش نشدنی و به یاد ماندنی است. 34 سال پیش در چنین روزی حمله نظامی آمریکا به صحرای طبس، با دخالت عوامل غیر انسانی به شکست آنان منتهی شد و اهمیت این روز برای مردم ایران همین مسأله نابودی و ناکامی یکی از پیچیده ترین عملیاتهای نظامی آمریکا است که علت شکست آن حادثه ای بود که هرگز کسی آنرا پیش بینی نمی کرد.
در این عملیات نیروهای آموزش دیده آمریکایی با ۱۳۲ تفنگدار، هشت بالگرد و شش هواپیمای باری به صحرای طبس وارد شدند. آمریکایی ها در ظاهر به بهانه آزادسازی و نجات گروگان های خود به کشورمان آمده بودندو تنها چیزی که پیش بینی نکرده بودند طوفان شنی بود که گریبان آنها را گرفت و آنها در وسیع ترین بیابان ایران زمین گیر کرد. عملیات طبس در بالاترین سطح و با استفاده از زبده ترین کارشناسان و متخصصان جنگی آمریکا طراحی شده بود و به استناد مدارک قرار بود این عملیات به عنوان ضرب شستی به انقلابیون جوان برای آزاد سازی گروگان ها به کار آید و بهانه ای باشد برای گسترش نا آرامی های داخلی، حرکت های تجزیه طلبانه در داخل کشور و حتی بسیاری از تحلیل گران معتقدند که هدف اصلی ماجرایی که منجر به حادثه طبس شد اقدام به کودتا و باز گرداندن قدرت به خاندان پهلوی بود. این در حالی بود که نیروهای جمهوری اسلامی ایران درخصوص این عملیات هیچگونه آمادگی و اطلاعی نداشتند و تا پس از فاجعه از جریان بی اطلاع بودند. با این حال طوفان شن در کویر ایران به عنوان مخفی ترین سلاح طبیعی که از چشم کارشناسان آمریکایی پنهان مانده بود کار خودش را کرد و چریکی ترین عملیات نظامی ارتش آمریکا در خاک ایران را خنثی کرد و حکومت نوپای جمهوری اسلامی با کمترین تلفات و تنها با دادن یک کشته - شهید محمد منتظر قائم - شکست تلخی را برای خبرگان نظامی آمریکا رقم زد.
طبس کجاست ؟
طبس با ۳/۴ میلیون هکتار عرصه های بیابانی پهناورترین شهرستان بیابانی کشور است. ده درصد اراضی بیابانی کشور در طبس قرار داردو این بیابان مرموزدر شمال شرقی مرکز استان یزد واقع شده است. در بیابان طبس شرایط ویژه ای وجود دارد که با سایر مناطق بیابانی ایران قابل مقایسه نیست. غلظت املاح و نمک های موجود در خاک، وجود شترهای سرگردان، شدت گرمای هوا و وجود ضعف های اقتصادی و پراکندگی سکونت گاه های انسانی در منطقه، کار در عرصه های بیابانی طبس را با دشواری مضاعفی مواجه ساخته است. از طرف دیگر وزش بادهای غالب همراه با ذرات شن و ماسه همواره مشکلات فراوانی را برای اراضی کشاورزی، مناطق مسکونی، تأسیسات اقتصادی و راه های مواصلاتی به وجود می آورد و بسیاری از آبادی ها در دل همین بیابان به کویر تبدیل شده اند. با این همه طبس را بیابان نشین اطراف آن قطره زلال کویر می نامند.
طبس، دهمین شهرستان استان یزد محسوب می شود و منطقه ای است محدود در دل دشتهای کویر مرکزی و لوت با وسعتی حدود ۵۵ هزار کیلومتر مربع که از دیر باز حضور و مقبولیتی برای یزد و یزدیان داشته است. سبک معماری، حضور فرهنگی و محورهای خوب رفتاری مردم این دومنطقه وحدت و همپارچگی ریشه ای بین آنان را حکایت می کند.
«طبس » روی نقشه
این شهرستان از شمال و شرق به استان خراسان، از شمال غرب به استان سمنان، از غرب به استان اصفهان و از جنوب به استان کرمان محدود می شود. «طبس» در ۵۵درجه و ۲۰دقیقه تا ۵۸درجه و ۱۵دقیقه طول شرقی و ۲۹درجه و ۶دقیقه تا ۳۵درجه و ۸ دقیقه عرض جغرافیایی واقع شده است. متوسط ارتفاع آن از سطح دریا ۶۹۰متر واز مهمترین ارتفاعات آن ارتفاعات «شتری» است که در مشرق شهرستان امتداد یافته است. بلندترین قله این ارتفاعات ۲۹۰۰متر ارتفاع دارد. وسعت این شهرستان ۵۵هزار و۴۶۳ کیلومترمربع است که ۹۵درصد از کل مساحت شهرستان، شامل عرصه های منابع طبیعی است. آب وهوای این شهرستان، گرم وخشک و کویری و در بعضی نقاط کوهستانی و سرد است. طبس، حدود ۶۰هزار نفر جمعیت دارد.
درکتاب نزهه القلوب درباره طبس نوشته شده: «طبس گیلکی شهری است کوچک و از اقلیم سیم است، در هفت روزه راه یزد است و هوایش گرم است به غایت و خرما و ترنج بسیار است و در خراسان غیر از آن جای دیگر نیست و آبش از چشمه است مقدار دو آسیا گردان آب باشد، حصاری محکم دارد و در جوار آن علف نیست و چند پاره دیه از توابع آن است. »
طبس، قطره زلال کویر، باقدمتی سرزده به ۲۰۰۰ سال، حوادث تاریخی بسیاری به خود دیده است. طبس، در زمان عمربن خطاب، توسط سربازان اسلام، به صلح گشوده شد. این شهر، زمانی، در آغاز جهانگیری ترکان سلجوقی، مطیع سلطان سنجر می شود و زمانی در اواخر دوره تیموریان و نیز دوره صفویه موردحمله مکرر ازبک ها قرار می گیرد. در زمان قاجار و رضاشاه به صورت حاکم نشینی اداره می شود و قلمرو آن گاه تا فراتر از کرمان را شامل می شود. این شهر، درسال ۵۷ به دست قهر طبیعت با زلزله ای به ویرانی کشیده می شود و با ماجرای سقوط هلی کوپترهای آمریکایی در سال ۱۳۵۹ این شهر به عنوان یکی از تاریخی ترین شهرهای ایران در دوران معاصر نام خود را در ذهن انقلابیون جاودانه می کند.
انگیزه های آمریکایی
در ۲۰ فروردین، ۱۳۵۹ آمریکا رابطه سیاسی خود با ایران را قطع کرد. این اقدام در شرایطی صورت می گرفت که لغو طرح کاپیتولاسیون در ۲۳ اردیبهشت ۵۸ به سال ها قدرت نامحدود آمریکا در ایران پایان داده بود. تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ و به دنبال آن افشای اسناد دخالت های بیش از اندازه آمریکا در امور داخلی ایران و تلاش های این کشور برای شکست دادن انقلاب اسلامی نوپا نیز بر خشم انقلابیون علیه آمریکا افزوده بود و دیگر عملاً حضور این کشور در ایران منطقی محسوب نمی شد.
قطع رابطه سیاسی آمریکا با ایران، بر خلاف انتظار این کشور، مورد استقبال ایران واقع شد. بدین ترتیب بود که آمریکا تصمیم گرفت برای آزاد سازی گروگان های خود به جای فشار سیاسی، دست به حمله نظامی مستقیم بزند. این اقدام فوق سری آمریکا هم در ۵ اردیبهشت ۵۹ با طوفان شن در صحرای طبس و از بین رفتن تجهیزات نظامی این کشور و بر جای گذاشتن چند کشته ناکام ماند.
برای واکاوی علت حضور کماندوهای آمریکایی در کویری ترین صحرای ایران باید به تأثیرات به شدت منفی ماجرای اشغال سفارت آمریکا و گروگان گرفتن کارکنان این سفارت در سال ۱۳۵۸ بازگشت و اوضاع وخیمی که کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دچارش شده بود را مد نظر قرار داد. ناتوانی دولت کارتر در پایان دادن به ماجرای گروگانگیری باعث شده بود تا او تمام راه ها را برای بازگرداندن گروگانها و بالابردن شانس خود برای پیروزی در انتخابات در نظر بگیرد. در واقع عامل اصلی این ماجرا شکست کوشش های دیپلماتیک و طرح های آمریکا جهت آزادسازی گروگان های خود بود.
آنچه آمریکایی ها را به پیروزی و موفقیت نقشه شان امیدوار می کرد اوضاع نا آرام داخلی به دلیل درگیری های پس از انقلاب میان نیروهای انقلابی و ماجرای آشوب و بحران های ناشی از این موضوع بود. ضمن آنکه آتش افروزی های رژیم بعث عراق در مرزهای خود با ایران و غائله کردستان نیز مزید بر علت شده بود تا آمریکایی ها خود را برنده انجام یک عملیات کماندویی توسط نیروهای موسوم به دلتا فورس بدانند و در واقع هم اگر نبود طوفان غافلگیر کننده صحرای طبس معلوم نبود پایان این عملیات کاملاً سری به کجا ختم شود. جالب اینجاست که دولت کارتربرای انجام موفقیت آمیز چنین مأموریتی متجاوز از ۵ ماه تمام در صحراهای آریزونا (جایی که تقریباً شرایط کویر ایران را داراست) تعلیمات پیچیده و فشرده ای را به کماندوهای خود داده بود و از پیچیده ترین تکنیک های نظامی اعم از تسلیحات نظامی و دفاعی تا صنایع مدرن هواپیمایی استفاده کرده و بودجه نامحدودی را برای این عملیات اختصاص داده بود. همچنین سازمان هواشناسی آمریکا وضع جوی ایران بخصوص منطقه فرود در صحرای طبس را کاملاً مورد پیش بینی علمی قرار داده بود و به علت این که هوای آن شب مهتابی بود، ورود هر نوع هوای غیر مطلوب و وقوع طوفان بعید به نظر می رسیده است. نکات برجسته دیگری که دراین ماجرا قابل ذکرند عبارتند از :
۱- آمریکا در واقعه طبس از آخرین امکانات نظامی و تکنیک های جنگی استفاده کرد، به طوری که برای یک چنین عملیاتی از طرف کنگره آمریکا بودجه هنگفتی در نظر گرفته شده بود.
۲- بالگردهایی که برای آزادی گروگان های آمریکایی در نظر گرفته شده بودند، طبق ارزیابی متخصصان آمریکایی از بهترین نوع هلی کوپترها و از آخرین مدل آنهابود. بنابراین، مسأله از کار افتادن آنها در جریان عملیات، کاملاً دور از انتظار بوده است.
۳- شبی که عملیات نجات درآن به وقوع پیوست مهتابی بود و معمولاً دراین شبها ازطوفان و بادهای تند خبری نیست، علاوه بر این، بر اساس پیش بینی های علمی اداره هواشناسی آمریکا، در شب عملیات، هوای کویر طوفانی نبوده است.
۴- بر اساس ارزیابی کارشناسان، احتمال پیروزی این طرح از نود درصد به بالا پیش بینی شده بود.
۵- تهیه کننده وسایل نقلیه ای که می باید آمریکایی ها را از اطراف تهران به لانه جاسوسی جابه جا کند، فردی بود به نام علی اسلامی وابسته به حزب منحله خلق مسلمان.
۶- با توجه به حساسیت شوروی سابق درباره تحرکات آمریکایی ها و زیر نظرداشتن دائم آنها،بعید نیست که این عملیات با توافق و هماهنگی شوروی سابق انجام شده باشد.
۷- جهت فرود اضطراری بالگردها و هواپیماهای ۱۳۰ - C، ۱۴ منطقه در تهران و حوالی آن در نظر گرفته شده بود.
۸- در شب حادثه طبس، چراغهای ورزشگاه شهید شیرودی روشن بوده است.
۹- علی اسلامی تهیه کننده اصلی کامیون ها برای حمل آمریکایی ها به تهران، قبل از اشغال لانه جاسوسی در خصوص به راه اندازی تظاهرات علیه امام (ره) وانقلاب اسلامی با سفارت آمریکا همکاری نزدیک داشته است.
۱۰- بنا به اسناد به دست آمده جاسوسان زبده اسرائیلی (موساد) در جریان طراحی حمله به طبس نقش بسیار فعالی داشته اند؛ و از تجربیات طراحان نقشه حمله به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا از جمله «شیمون پرز»، استفاده فراوانی شده بود.
با این همه شکست بدون جنگ در ایران برای کشوری که همواره بر اقتدار ناشی از تجهیزات نظامی و توان اطلاعاتی خود می بالید، قابل تحمل نبود. به همین دلیل در نخستین روز خرداد ،۵۹ آمریکا و بازار مشترک اروپا ایران را مورد تحریم اقتصادی قرار دادند. اقدامی که با مسدود کردن دارایی های ایران در ۱۴ تیر ۵۹ ادامه یافت.
یک هفته بعد و در ۲۱ تیر، کودتای نوژه کشف و یک روز قبل از اجرا، خنثی شد. در این کودتا قرار بود تعدادی از خلبانان نیروی هوایی ارتش در حرکتی هماهنگ اقدام به بمباران چند منطقه استراتژیک تهران بکنند و بلافاصله برخی دیگر از سران ارتش با در دست گرفتن حکومت، انقلاب اسلامی را در آغاز راه خود نابود کنند. یکی از مهمترین اهداف این کودتای آمریکایی، بمباران جماران بود که امام خمینی (ره) ۲ ماه قبل (۲۸ اردیبهشت) از قم به آنجا نقل مکان کرده بود.
شکست کودتای نوژه هم پایان اقدامات آمریکا علیه ایران نبود. ۲ ماه پس از این واقعه و در آخرین روز از شهریور، ۵۹ عراق به ایران حمله کرد و جنگی ۸ ساله را آغاز کرد. جنگی که سال ها بعد از آن بر همگان معلوم شد که ادعای ایران در مورد حمایت مستقیم آمریکا از آن حقیقت داشته است. ۸ سال حمایت آمریکا از عراق در جنگ، به کسی اجازه نمی داد که صحبت از برقراری رابطه مجدد با آمریکا بکند.
منبع: روزنامه ایران
منبع بازنشر: نشریه الکترونیکی گذرستان - شماره 25
تعداد بازدید: 922