08 اردیبهشت 1393
پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی بر اساس آموزه های اصیل دینی علاوه بر اینکه پارادایم حاکم بر مقولات دولت ملت و ساختار حکومت را به چالش کشید با تبدیل شدن به یک هژمونی منطقهای با شعار وحدت جهان اسلام و درهم نوردیدن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان ، استراتژىهای امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبرو ساخت. آمریکا که تمام تلاش خود را در حمایت از رژیم شاه و جلوگیری از پیروزی انقلاب به کار بسته بود، با پیروزی انقلاب اسلامی سفارت خود را به عنوان پایگاهای بری طراحی و اجری توطئه علیه انقلاب تبدیل نمود، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را که میتوانست در پوشش دیپلماتیک بری شکست یا به انحراف کشاندن نظام نو پی اسلامی انجام دهد، با مرکزیت سفارت به اجرا درآورد.[۱] افسران سازمان سیا (CIA) با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیتها که نتیجه طبیعی هر انقلابی است، سعی کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری نمایند. سفارت آمریکا با ایجاد شبکههای جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبری و نسل جوان، فعالترین و انقلابىترین نیروی جامعه را از رهبری دور کند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیبپذیر نماید. از این رو مسئولین سفارت آمریکا در پی آن بودند تا با برقراری ارتباط با مسئولین دولت موقت -که اکثرا لیبرال بودند- راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل کنند.[۲] آنگونه که اسناد لانه جاسوسی نیز آشکار ساخت که دولت آمریکا در پی آن بود تا با ایجاد ائتلافی از لیبرالهای سیاسی، چهرههای دینی میانهرو، سکولارها، ملی گرایان و سران ارتشی متمایل به غرب تحت لوی دولت موقت موجبات حذف تدریجی نیروهای وفادار به امام را از صحنه سیاسی کشور ایجاد نماید. [۳]
توطئه های آمریکا در جهت شکست انقلاب مردم ایران و از سوی دیگر ورود شاه به آمریکا با اجازه کارتر رئیس جمهور این کشور[۴] فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی و نفرت مردم ایران تا نقطه اوج بود؛ در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) تقریبا دو هفته پس از ورود شاه به آمریکا، و سه روز پس از دیدار بازرگان – برژینسکی در الجزایر گروهای از دانشجویان دانشگاههای ایران که بعدها به «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکائی را به گروگان گرفتند. این عمل از طرف حضرت امام مورد تایید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. تصرف سفارت آمریکا پیامدهای ناگواری را برای آمریکا به دنبال داشت:
- شکسته شدن ابهت و حیثیت پوشالی امریکا در سطح جهان و به ویژه منطقه.
- افشا شدن دخالت پنهان و آشکار آمریکا در حمایت از رژیم ستم شاهای .
- افشا شدن توطئه های گوناگون آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی .
- رسوایی عناصروابسته لیبرال و گروهکهای ضدانقلاب و در نهایت شکست دولت موقت و احزاب و گروههای وابسته به استکبار .
- به نمایش درآمدن قدرت و عزت مردم شجاع ایران در صحنه جهانی.
- به زیر سئوال رفتن داعیه رهبری جهانی آمریکا و آشنایی ملتهای مظلوم جهان با چهره کریه آمریکا و جرات پیدا کردن مستضعفان جهان برای قیام بر علیه منافع آمریکا در سطح جهانی.
- اشغال سفارت آمریکا در واقع تیرخلاص دولت موقت نیز بود. در نتیجه این اقدام انقلابی، قدرت متزلزل دولت موقت رو به افول گذاشت و همگام با آن، اساس همکاریهای استراتژیک ایران و ایالات متحده فرو پاشید. بازرگان دو روز پس از این حادثه از سمت نخست وزیری استعفا کرد که بلافاصله توسط امام پذیرفته شد و وظایف دولت موقت به شوری انقلاب، منتقل شد.
اشغال سفارت آمریکا در تهران ، حذف دولت موقت از صحنه جرایی کشور ، تثبیت پایه های قدرت و حاکمیت انقلابیون مذهبی و استمرار ماجرای گروگان گیری وشکست کوششهای دیپلماتیک و طرحهای آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش ، موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون نحوه برخورد با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی گردید . و در این میان شورای امنیت ملی آمریکابه سرپرستی برژینسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد.[۵]
.برژیسکی می گوید: روز ۱۱ آوریل (۲۲ فروردین ) ماه بوده جیمی کارتر« رئیس جمهور وقت آمریکا » درجلسه اضطراری شوری امنیت ملی گفت ؛ به نظرم امکان خلاصی گروگانها بسیار بعید به نظر می رسد و ما بایستی حاکمیت خود را اعمال کنیم .[۶] کارتر تاکید می کند : « من می خواهم به محض آزاد شدن افرادمان، ایرانیها را تنبیه کنم , واقعا به آنها ضربه زنم ، آنها باید بدانند که نمی توانند ما را به بازی بگیرند . » [۷] از دیدگاه « مایلز کاپلند »- از دست اندرکاران سابق دستگاه اطلاعاتی آمریکا و همکار روزولت در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ در ایران- نیز « هدف از تهاجم طبس , تنها آزادی گروگانها نبود , بلکه کودتا برای سرنگونی رژیم ایران , هدف اصلی این عملیات بوده است . » [۸]
در واقع آمریکا قصد داشت تا تحت پوشش نجات گروگان ها با استفاده از نیروی کماندویی و عناصر ضد انقلابی در داخل کشور به سفارتخانه و وزارت امور خارجه حمله ور شده و سپس به مراکز حساس دولتی کشور ، از جمله محل سکونت امام یورش برده و با بمباران و سقوط مراکز حساس ، جهت گیری براندازی را عملی سازد .
شرح عملیات پنجه عقاب
شاخصترین تصمیم آمریکا در مورد حمله به ایران و آزادی گروگانهای آمریکایی ، طرح نجات با نام «پنجه عقاب» [۹] از طرف کارتر[۱۰] بود که قرار بود در ۴ اردیبهشت ۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰) با استفاده ازپیشرفته ترین امکانات نظامی این کشور و کمک هایکشورهای عربی و همسایه [۱۱]طرفدار آمریکا و گروهای از کماندوهای آمریکایی و عناصر مخالف انقلاب اسلامی به مرحله اجرا در آید.[۱۲]
در راستی پیاده شدن دستور یاد شده ، یک ماه پس از فتح لانه جاسوسی ، نود نفر از کماندوهای امریکایی موسوم به «دلتا» به فرماندهای سرهنگ چارلی بکویث و سرگرد میدوز به ایالت«آریزونا» ی آمریکا که تقریبا شرایط کویری ایران را دارا بود و نیز در محل هایی که شبیه سفارت آمریکا ساخته شده بود ، اعزام شدند تا آخرین مرحله تمرین و آموزش خود را تحت شرایط موقعیت مشابه ایران بگذرانند.از سوی دیگر گروههای ویژه سری که بری پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح ، در نظر گرفته شده بودند، مخفیانه وارد ایران شدند و با گروهکهای ضد انقلاب اسلامی تماس گرفتند.نظامیان آموزش دیده آمریکایی ، در اواخر آذر ماه ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شدند و در پایگاهای در نزدیکی قاهره استقرار یافتند. [۱۳]
برژینسکی در مورد چگونگی انجام این عملیات مىنویسد:
«طرح عملیات که پس از هفتهها بررسی و تحلیل تهایه شده بود جمعا دو روز (از ۲۴ تا ۲۶ آوریل ۱۹۸۰ برابر با ۴ تا ۶ اردیبهشت ۱۳۵۹) بطول مىانجامید. در شب اول هشت هلی کوپتر و سه هواپیمی سی – ۱۳۰ در عمق خاک ایران در وسط بیابان فرود مىآمدند. هلی کوپترها پس از سوختگیری شبانه به نقطهای در نزدیکی تهران پرواز مىکردند و تمام روز را در انتظار فرا رسیدن شب در این نقطه توقف مىنمودند. حمله بسوی سفارت که محل نگاهداری گروگانها بود، در شب دوم با وسایط نقلیهای که قبلا تدارک شده بود انجام مىگرفت و یک گروه جداگانه هم بری نجات “بروس لینکن” کاردار سفارت و دو تن از همکارانش به محل وزارت خارجه ایران مىرفتند. برنامه دقیقی بری ورود به ساختمان سفارت و آزاد ساختن گروگانها پیش بینی شده بود و گروگانها پس از رهایی و شاید به همراه چند اسیر از اشغال کنندگان سفارت به استادیومی[امجدیه] که در نزدیکی سفارت قرار داشت منتقل مىشدند و به وسیله هلی کوپتر به یک فرودگاه مجاور پرواز مىکردند. قرار بود این فرودگاه شبانه بوسیله یک گروه کماندویی اشغال شود و گروگانها و کماندوها با هواپیماهای مستقر در فرودگاه به پرواز درآیند. تمام مراحل عملیات در تاریکی شب پیش بینی شده بود و با تمرینهای مکرر بری این عملیات بوسیله گروه ورزیدهای که داوطلب انجام این ماموریت شده بودند، همه ما به نتیجه آن امیدوار بودیم.»[۱۴]
دولت تجاوزگر آمریکا در رابطه با چنین ماءموریتی متجاوز از ۵ ماه تمام در صحراهای آریزونا تعلیمات پیچیده و فشرده ی را به کماندوهای خود داده بود و از پیچیده ترین تکنیکهای نظامی اعم از تسلیحات نظامی و دفاعی تا صنایع مدرن هواپیمایی استفاده کرده و بودجه نامحدودی را بری این عملیات اختصاص داده بود. سازمان هواشناسی آمریکا وضع جوی ایران بخصوص منطقه فرود در صحری طبس ، را کاملا مورد پیش بینی علمی قرار داده بود و به علت این که هوی آن شب مهتابی بود، ورود هر نوع هوی غیرمطلوب و وقوع طوفان را بعید می دانست.
اصل غافلگیری
امریکایىها به منظور رعایت اصل غافلگیری در عملیات نظامی همچنان تظاهر به تمایل بری حل مسالمت آمیز مسئله مىنمودند. برژینسکی و هامیلتون جردن در یادداشتهای خویش متذکر مىشوند که در روزهای پیش از آغاز عملیات نجات، مجددا باب مذاکره تازهای را با ایرانىها گشودند تا آنها را اغفال کنند و ایرانىها احتمال ندهند که امریکا قصد اجری عملیات نظامی را دارد و همزمان به امریکایىهای مقیم ایران از طرق مختلفی توصیه مىکردند که ایران را ترک کنند.[۱۵]
شرح ماجرا
سرانجام یک روز پس از اینکه یک گروه جاسوس از صلیب سرخ بین الملی در ملاقات با گروگان ها مشخص نمود که تمام گروگان ها در سفارت به سر می برند ، کارتر در دفتر کارش کلمه رمز «بروید» را که اعلام کننده آغاز حمله بود را صادر کرد . عملیات در غروب روز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۵۸ شروع شد و شش فروند هواپیمای۱۳۰-c و نود نفر از کماندوهای آمریکا موسوم به نیروهای دلتا، از قاهره به ناو هواپیمابر Nimitz در دریای عمان منتقل شدند.
نیمه شب پنجشنبه ۴ اردیبهشت ماه مطابق با ساعت ۱۳ به وقت واشنگتن هواپیماهای مذکور و هشت فروند هلی کوپتر نفربر از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز برخاستند و با پرواز در ارتفاع کم و با استفاده از نقاط کور رادار ، راهای ایران شدند.پس از ورود به حریم ایران اسلامی ، یکی از هلی کوپترها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این هلی کوپتر دیگری منتقل شدند که پس از طی مسافتی دستگاه هایدرولیک این هلی کوپتر نیز از کار افتاد، اما توانست خود را به نام هواپیمابر نیمیتز برساند. در هر صورت ، شش فروند هواپیمی ۱۳۰ – C و شش فروند هلی کوپتر در محل مورد نظر واقع در صحری طبس در تاریکی شب فرود آمدند. در حال سوختگیری هلی کوپترها بری اجری مرحله بعدی عملیات ، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد. با از کار افتادن این هلی کوپتر، تمام برنامه های امریکاییها به هم خورد زیرا آنها با محاسباتی که انجام داده بودند، بری انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به شش فروند هلی کوپتر نیاز داشتند. موقعیت به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد و از رییس جمهور کسب تکلیف شد کارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینی را صادر کرد؛ اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهای گرفتار شد. آن هنگام که آمریکاییها قصد بازگشت کردند توفانی از شن برخاست ، هواپیماها و هلی کوپترهای آمریکایی ، در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند، یک هواپیما و یک فروند هلی کوپتر با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه ، هشت تن از امریکاییها در آتش عذاب الهای سوختند و بقیه پنج فروند هواپیمی ۱۳۰ – C نیز از خاک ایران اسلامی فرار کردند. برژیسکی حالت کارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینی و آتش گرفتن هواپیما و هلی کوپتر امریکایی چنین توصیف کرده است : «وی بعدا سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روی میز گذاشت … با شنیدن این خبر به مانند مار زخمی به خود پیچید و آثار درد و نگرانی بر تمامی صورت او آشکار شد و به اطرافیانش بد و بی راه می گفت.»[۱۶]
نقش بنی صدر
یکی از ابعاد این جنایت هماهنگی و همکاری عناصر لیبرال و وابسته به آمریکا در اجرای هرچه دقیق تر این تجاوز نظامی بود ؛ قبل از شروع عملیات بنی صدر توسط فرماندهان نظامی منصوب خود نظیر تیمسار شادمهر ، رئیس ستاد مشترک وقت ارتش و تیمسار باقری ، فرمانده وقت نیروی هوایی به پایگاه یکم شکاری دستور جمع آوری سریع توپ های ۲۳ میلیمتری ضد هوایی که حریم هوایی فرودگاه و پایگاه را تامین می کرد ، داد . به نحوی که باند فرودگاه تهران تا روز تهاجم بدون مراقبت بود. مشابه این دستور به پایگاههای دیگر ؛ مانند شیراز ، ایستگاه رادار مشهد و…نیز ابلاغ شده بود.
پس از شکست تجاوز طبس نیز ، بلافاصله کارتر طی بیانیه ای که از طریق رادیو آمریکا در سراسر جهان پخش گردید، ضمن اعلام عدم موفقیت این طرح، اعلام داشت که اسناد طبقه بندی شده “سری” در صحنه عملیات در هلی کوپترها به جای مانده است. در واقع کارتر با این کار به بنی صدر هشدار داده بود که اسنادی که ارتباط با این طرح را بر ملا می سازد، در صحنه عملیات بر جای مانده و باید هر چه سریع تر فکری به حال آنها کرد.چند ساعت پس از این پیام کارتر، به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان فرماندهای کل قوا را نیز بر عهده داشت، بمب افکن های ایران، هلی کوپتر های در شن مانده و بی دفاع را بمباران کردند!! که در این حادثه علاوه بر انهدام تجهایزات نظامی پیشرفته و اسناد سری فرمانده سپاه یزد ، محمد منتظر قائم نیز به شهادت رسید .[۱۷]
بازتاب و پیامدهای تجاوز نظامی
با شکست تجاوز نظامی آمریکا ، هایچکس در ایران از عمق مسئله آگاه نبود، کسی نمىدانست که چگونه طی هفتههای متوالی، دهها سازمان و کارشناس و خبره و جاسوس با استفاده از کاملترین اطلاعات چه طرح پیچیده و دقیقی را مهایا کردهاند و چه ترفندهایی محاسبه شدهای اتخاذ کردهاند. هایچکس نمىدانست که قرار بود پس از خروج گروگانها از ایران عملیات بمباران تاسیسات و مراکز و اقتصادی ایران از سوی امریکا و با استفاده از ناوگانهای جنگی موجود در منطقه به اجرا گذاشته شود. البته خروج گروگانها چنان روحیهای به امریکائیان مىداد و آنان را مغرور و سرمست از پیروزی مىکرد و متحدین اروپایی اش را به موافقت یا همکاری ترغیب مىساخت و در منطقه ارعاب بوجود مىآورد و متقابلا روحیه بخشی از مردم ایران را تضعیف مىکرد و دولتهای ارتجاعی منطقه را دلگرم مىنمود که مرحله دوم عملیات با موانع کمتری اجرا مىشد، گرچه کسی به دقایق سناریوی امریکایی واقف نبود اما اجمالا مردم ایران دانستند که با لطف و عنایت الهای خطر بزرگی از بیخ گوش آنها رد شده است.
البته آنچه که آمریکائیها در محاسبات خود در نظر نمی گرفتند؛ علاوه بر اتکای این انقلاب به قدرت لایزال الهای ، روحیه و عزم ملی و مذهبی مردم مسلمان و انقلابی ایران بود که به تازگی از مبارزه با رژیم مقتدر شاه پیروزمند بیرون آمده بودند و این روحیه همچنان که تا کنون در حوادث مختلف از خرداد سال ۱۳۶۰وشکست راهپیمایی مسلحانه سازمان منافقین تا پیروزی در جنگ تحمیلی و…نشان داد ، چنان نیرومند بود که معلوم نبود اگر نیروی دلتا وارد ایران مىشد دیگر قادر به خروج از دام گستردهای در کشور بود یا نه؟ طرح امریکایىها بری اجرا در کشوری با شرایط عادی ایده آل بود اما بری مقابله با کشوری که در شرایط انقلابی به سر مىبرد، طرحی کاملا ذهنی، خیالپردازانه و غیر عملی و مانند مشت بر سندان کوفتن بود.[۱۸]
چندی بعد جنازه آمریکاییها تحویل دولت آمریکا شد و دولت کارتر زیربار انتقادات فراوانی که از در و دیوار میبارید، مراسم استقبال و تدفین باشکوهای ترتیب داد تا «شرافت ملی» لکه دار شده آمریکا را طوری بپوشاند که دیگر دیده نشود. اما با این حال بی نتیجه ماندن دیپلماسی کارتر در حل بحران ایران وقتی که با شکست نظامی در طبس همراه شد، حیات سیاسی دولت او را چنان متزلزل ساخت که پس از چهار سال مجبور به ترک کاخ سفید شد تا ریگان جمهوری خواه بر جای او بنشیند. طعم شکست ماجرای طبس برای کارتر آنچنان تلخ بود که بعدها در مصاحبه با روزنامه کویتی الانبا چنین گفت: « دوران ریاست جمهوری من بدترین دوره های ریاست جمهوری در آمریکا بوده چه در آن زمان دولت آمریکا در دست آیت الله خمینی در ایران به گروگان گرفته شد.»[۱۹]
نتیجه ماجرای تهاجم نظامی به طبس ، پیروزی بزرگ ایران و الگو قرار گرفتن آن از سوی کشورهای جهان سوم و به ویژه کشورهای اسلامی ، و در مقابل تضعیف موقعیت ابرقدرتی آمریکا در صحنه روابط بین الملل و واماندگی آن در مواجه با انقلاب اسلامی بود . به قول استاد دانشگاه «ویلیام و مرى» : «در آوریل ۱۹۸۰ (۱۳۵۹) پنجههای خرد شده عقاب آمریکا در کویرهای ایران جا ماند و مدفون شد.» [۲۰]
این شکست آنقدر عظیم بود که گویی نیروهای شیطانی نیز به یاری و مساعدت نیرویی ماورا طبیعت در این واقعه اعتراف داشتند. بطوری که وقتی از « هارولد بروان » « وزیر دفاع وقت آمریکا چگونگی این شکست را جویا شدند چنین پاسخ داد : « آیت الله امام خمینی (ره ) در بالکن مقر سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد . » [۲۱]
پیام مهمی که در بازخوانی ناکامی توطئه های گوناگون دشمنان که از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون بر علیه انقلاب اسلامی داشته اند این است که تا مادامی که مسئولین نظام اسلامی و مردم در مسیر آموزه های حیات بخش الهای گام بردارند ؛ امدادهای غیبی همواره پشت و پناه انقلاب و جمهوری اسلامی بوده و خواهد بود. همانگونه که بنا به گفته امام (ره) آن دانه های شن مامور خداوند بودند ، امدادهای غیبی الهای ، با خنثی کردن توطئه آمریکا، بقا و استمرار انقلاب اسلامی را تضمین کرد.
پی نوشت:
[۱] – هادی سجادی پور ، بازخوانی روند و پیامدهای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا ، شریف نیوز ،آبان ۱۳۸۴
[۲] - ر.ک : جیمی کارتر ، وفای به عهد ، کتاب خاطرات کارتر ؛ و ر. ک ؛ امیررضا ستوده و حمید کاویانی، بحران ۴۴۴ روزه تهران، ص۲۰ .
[۳] – دکتر بهرام نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران (۱۳۵۷ – ۱۳۸۰) مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۹۸ .
[۴] – james a.bill, (new york :yale university press,1988pp.284 -293 ؛ و ر.ک: هامیلتون جردن، بحران.ترجمه محمود مینا، تهران: نشر نو، ۱۳۶۲٫صص ۳۰- ۳۵٫
[۵] – صادق سلیمی بنی ، ارمغان دموکراسی ؛ جهت گیری سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران ، قم : دفتر نشر معارف ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۶۶ .
[۶] – خبر گزاری مهر ،طبس ؛ شکستی خفت بار در کارنامه شیطان بزرگ ، ۱۳۸۳/۰۲/۰۴ .
[۷] – برژینسکی « سقوط شاه , جان گروگانها و منافع ملی » ترجمه منوچهر یزدانیار « تهران . کاوش . ۱۳۶۲ » ص ۹۵ .
[۸] – جلویتو کیه زا « هدف , تهران , تهاجم کارتر و وقایع پشت پرده » ترجمه هادی سهرابی « تهران . نشر نو۱۳۶۲ » ص ۱۳۶ .
[۹] – Eagle ClAw
[10] – ر.ک : سایروس ونس و برژنسکی ، توطئه در ایران ، ترجمه محمود مشرقی ، تهران :انتشارات هفته ، ۱۳۶۲ ، ۹۰ .
[۱۱] – کشورهای مصر، عربستان سعودی ترکیه ، عمان و پاکستان در طی این عملیات امکانات خود را در اختیار امریکا قرار داده بودند.
[۱۲] – charle a.beck with & donald knox,delta force. (new york : harcourt bracejovanovich, pp.253 -257
[13] -حادثه طبس , چارلی بکویت , انتشارات اسلامی , تابستان ۱۳۶۷ , ص ۸٫
[۱۴] – توطئه در ایران، پیشین ، ص ۱۹۰ .
[۱۵] – اشغال لانه جاسوسی امریکا زمینهها و پیامدها ، مجله حضور ، شماره ۸ .
[۱۶] -گروه تحقیق واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شکست بزرگ امریکا در واقعه طبس ، ۴/۲/۱۳۶۱ ، ص ۱۹۷ .
[۱۷] – همان ، ص ۷ .
[۱۸] – اشغال لانه جاسوسی امریکا زمینهها و پیامدها ، پیشین .
[۱۹] – روزنامه کیهان، ۲۴/۲/۱۳۶۳ .
[۲۰] – james a.bill,op.cit,p.301.
[21] – روزنامه جمهوری اسلامی ۷۳/۲/۵
منبع: سايت تسخير
منبع بازنشر: نشریه الکترونیکی گذرستان - شماره 25
تعداد بازدید: 737