17 خرداد 1393
پس از آنکه در تیر 1320 متفقین در مورد ایجاد جبهه مشترکى بر علیه آلمان به توافق رسیدند، مسلم بود که اشغال ایران براى عملى کردن این جنگ مشترک، در جبهه روسیه شوروى، شرط اساسى را تشکیل مىداد. اما از آنجا که دولت ایران دو بار با صراحت بىطرفى خود را در جنگ اعلان داشته بود، متفقین به دنبال دستآویزى بودند تا بدان وسیله اشغال نظامى این کشور را توسّط نیروهاى خویش در نظر جهانیان موجه جلوه دهند. این دستآویز را متفقین در موضوع حضور آلمانیها در ایران یافتند. آنها با توسل به موضوع حضور آلمانیها، اظهار داشتند که وجود تعداد زیادى اتباع آلمانى در ایران (که در حقیقت فقط 700 نفر بودند در حالى که 2950 نفر انگلیسى در ایران زندگى مىکردند) خطرى براى منافعشان ایجاد مىکند.
سرانجام متفقین تصمیم خود را گرفتند. ساعت چهار صبح روز سوم شهریور 1320 نظامیان انگلیس و شوروى از مرزهاى ایران در شمال و جنوب غربى عبور کردند و به خاک کشورمان هجوم آوردند. در همان روز سفراى دو کشور مهاجم یادداشتى را تسلیم دولت ایران کردند که در آن دلیل حمله به خاک ایران توسط ارتشهاى کشورشان وجود اتباع آلمانى در ایران ذکر شده بود. نیروهاى ارتش سرخ توانستند به سرعت نواحى شمالى ایران را به تصرف درآورند. نیروهاى انگلیسى نیز که از دو سو، یعنى عراق و بلوچستان وارد شده بودند به سرعت در داخل خاک ایران پیشروى کردند و تمام نقاط حساس در جنوب و بخصوص مناطق نفتى و تأسیسات شرکت نفت ایران و انگلیس در خوزستان را به تصرف درآوردند.
در چهارم شهریور تهران و غالب شهرها مورد حمله هوایى قرار گرفت و تعداد زیادى از مردم، شهر را تخلیه و به اطراف پناه بردند. به دنبال آن غالب مغازهها در تهران تعطیل شدند و مردم از لحاظ خواروبار دچار مضیقه گردیدند. مذاکرات دولت ایران با نمایندگان شوروى و انگلیس به توافق نرسید و قواى دو کشور به سرعت به سوى پایتخت در حرکت بودند. از طرف دولت در تهران حکومت نظامى اعلام شد و از هشتم شهریور سپهبد احمد امیر احمدى تنها سپهبد ایران فرماندار نظامى شد و طى اعلامیهاى متذکر گردید عبور و مرور مردم در تهران از ساعت نه شب به بعد ممنوع است. در پادگان هوایى قلعهمرغى یک کودتاى نافرجام علیه فرمانده نیروهاى هوایى به وقوع پیوست. کودتا کنندگان سرتیپ احمد خسروانى فرمانده نیروى هوایى و چند تن از فرماندهان را بازداشت نموده، امور نیروى هوایى را در دست گرفتند. سرانجام با رسیدن قواى کمکى از لشکر یک مرکز و زد و خورد شدید، کودتاچیان با دو هواپیما فرار کردند که در نتیجه با شلیک هوایى، مردم تهران دچار وحشت و اضطراب شدند.
هواپیماهاى شوروى در این روز در تهران و شهرستانها اعلامیه توزیع نمودند و شوراى عالى نظامی دستور مرخصى سربازان وظیفه را تصویب نمود و به مرحله اجرا درآورد. در اثر این تصمیم تمام پادگانهاى تهران و شهرها خالى از سرباز شد و سربازان در خیابانها گرسنه و تشنه به راه افتادند و به سوى دهات خود روان شدند . شهر تهران از لحاظ آذوقه سخت در مضیقه قرار گرفت. در بامداد 25 شهریور رضا شاه از سلطنت کنارهگیرى کرد و عازم اصفهان شد. در پی استعفاى وی ، در روز 26 شهریور سربازان روسى و انگلیسى وارد پایتخت شدند و تا آخر جنگ دوم جهانى در تهران باقى ماندند.
با سقوط دیکتاتور، در زندانها باز شد و به زودى روزنامههاى آزاد بناى انتشار گذاشتند و رجالى که در دوره دیکتاتورى کشور را ترک کرده بودند به تهران بازگشتند و احزاب مختلف سیاسى فعال شدند.
دهه 1320 سالهاى بحرانى بود که به تظاهرات خیابانى گستردهاى منجر شد. از همان آغاز به علت جنگ و بیکارى در کشور ، فقر و گرسنگى چهره خود را نشان داد و مهاجرت به تهران شدت یافت. تداوم سیل مهاجرت به تهران، به تشدید قحطى و بیکارى دامن زد و در آذر ماه 1321 مردم تهران در اعتراض به قحطى و گرانى، خانه نخست وزیر وقت، قوام السلطنه را غارت کردند. در این روز ابتدا شمار زیادى از مردم تهران در خیابانها به تظاهرات اعتراضآمیز دست زدند و در جلوى مجلس فریاد «ما نان مىخواهیم» سر دادند. تظاهرات به شورش تبدیل شد و در اندک زمانى چهره آشوب به خود گرفت. تهیدستان و بینوایان و گرسنگان به خشونت متوسل شدند و اوباش دست به غارت مغازهها و خیابانهاى شاه آباد و لاله زار و سعدى و فردوسى زدند، دولت بلافاصله حکومت نظامى اعلام کرد. مسلسلها در چهار گوشه میدان مخبر الدوله و نبش شمالى و جنوبى تقاطع خیابانهاى لاله زار و استانبول بکار افتاد، شورش به شدت سرکوب شد.
دومین رویداد بزرگ، تشکیل کنفرانس سران متفقین در سال 1322 در تهران بود (9 بهمن 1322). این کنفرانس با شرکت مارشال استالین، وینستون چرچیل و فرانکلین روزولت رؤساى کشورهاى شوروى، انگلیس و آمریکا تشکیل یافت. اعلامیهاى به امضاى سران متفقین انتشار یافت که مؤید تضمین استقلال ایران بود. براى حفظ خاطره این کنفرانس، سه خیابان از خیابانهاى تهران به نامهاى استالین، چرچیل و روزولت نامگذارى گردید .
با پایان جنگ وزارت امور خارجه ایران بیانیهاى صادر کرد که در آن تقاضا شده بود که نیروهاى انگلیس و شوروى به موجب پیمان سه گانه (شش ماه پس از پایان جنگ با ژاپن) خاک ایران را تخلیه نمایند.
ابتدا ارتش انگلیس تخلیه تهران را آغاز کرد، روسها هم بدون هیچگونه اخطار قبلى فرودگاه قلعه مرغى را تخلیه و تهران را ترک گفتند. ولى به جاى افراد نظامى اداره امور را به دست مأموران با لباس شخصى سپردند. در ضمن همچنان اداره راه آهن شمال را در دست خود گرفته در تهران نیز با گذاشتن افراد عادى در راه آهن به کار خود ادامه دادند که بعدها با فشار بین المللى و طى توافق قوام و استالین از تهران رفتند.
منبع: سامانه مدیریت تبلیغات اسلامی ، معاونت فرهنگی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
منبع بازنشر: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 805