17 خرداد 1393
یاد گذشته اوقات تلخ و ایام فسرده ما را پیوند می دهد به خوشی ها و لذت هایی که از آن جز در داستان ها، رنگ و نویی باقی نمانده است. انسان، برای جابهجا شدن نیازمند وسایلی بود، که بتواند به راحتی از آن استفاده کند. این کار در ابتدا تنها با چهارپایان عملی بود. و افراد به فراخور وضع مالیشان، از انواع چهارپایان استفاده میکردند.
برای استفاده در شهرها و محلات، بر پشت چهار پا سوار شده، و به محل مورد نظرشان میرفتند. ولی چون در مسافرتها، ساعتها و بلکه روزها در راه بودند، و خصوصاً اینکه سوارکاری برای زنان و بچهها، طی ساعات طولانی بسیار مشکل بوده، در نتیجه از صندوقهایی استفاده کردند که به آن «پالگی» میگفتند. آن را در دو طرف حیوانات میبستند و غالباً مورد استفاده زنان بود و به صورت چمباتمه چندین ساعت در آن مینشستند. و یا به صورت کجاوه بر روی شتر، قرار میدادند. گاهی دارای سقف بسته بود که به آن «هودج» گفته میشد و برای پیمودن مسیرهای طولانی بوده است. تخت روان نیز، اطاقک کوچکی بوده، که بر روی دو تیرک چوبی قرار میدادند و مسافر در داخل تخت روان نشسته، آنگاه دو سر تیرهای چوبی را به دو قلاب که بر پشت دو چهار پا، مانند اسب، قرار داشته متصل میکردند و سپس با حرکت حیوانات تخت روان هم جابهجا میشده است.
اولین کالسکه، بنا بر منابع تاریخی، در دوران صفویه به وسیله یکی از بازرگانان روسی، به شاهعباس دوم، به عنوان سوغات هدیه شد که استفاده چندانی از آن به عمل نیامد. قبل از متداول شدن اتومبیل و به قول قدیمی ها کالسکه بخاری در میان اشراف و اعیان، کالسکه- شبیه ترین وسیله به اتومبیل- از زمان ناصرالدین شاه رایج گردید. در بین معممین هم مورد استفاده داشت و اولین نفر از علما که دارای کالسکه مخصوص شد آیت الله سید ابوالقاسم امامی داماد ناصرالدین شاه بود و بعد از او آیت الله شیخ فضل الله نوری را می توان نام برد. قبل از متداول شدن اتومبیل و به قول قدیمی ها کالسکه بخاری در میان اشراف و اعیان، کالسکه- شبیه ترین وسیله به اتومبیل- از زمان ناصرالدین شاه رایج گردید. در بین معممین هم مورد استفاده داشت و اولین نفر از علما که دارای کالسکه مخصوص شد آیت الله سید ابوالقاسم امامی داماد ناصرالدین شاه بود و بعد از او آیت الله شیخ فضل الله نوری را می توان نام برد البته کالسکه بیشتر جنبه اختصاصی و خانوادگی داشت و به عنوان تنها وسیله عمومی آن زمان همان خط آهن تهران شهرری معروف به ماشین دودی قابل ذکر است که در سال 1264 هجری قمری (اولین سال سلطنت ناصرالدین شاه) یک مهندس فرانسوی موفق به گرفتن امتیاز آن از شاه شد که بعدها رسما این امتیاز طبق یک قرارداد 99 ساله به بلژیکی ها واگذار شد.از طرفی وضع محلات شهر و کوچه های قدیم تهران هم برای تردد وسایل نقلیه چرخدار مناسب نبود ولیکن ناصرالدین شاه با سفرهای متعددی که به فرنگ کرد، به پیروی از شیوه حمل و نقل داخل شهری اروپا، دستور کشیدن خط آهنی معروف به واگن اسبی را داد که از دروازه قزوین پس از طی خیابان های امام خمینی فعلی، امیرکبیر فعلی، ری فعلی به گارماشین آن زمان که اکنون به پارک تفریحی و کتابخانه عمومی تبدیل شده می رسید.
یکی از مشکلات کمپانی واگن اسبی، فرو نشستن معبر واگن نسبت به سطح خیابان بود که از اثر فشار واگن روی ریل و تراکم خاکروبه هایی که در خیابان ریخته می شد به وجود می آمد؛ بویژه در زمستان، اغلب آب روی ریل ها را می گرفت و یخ زدگی باعث قطع عبور و مرور واگن تا مدتی می شد. یک خط اختصاصی واگن اسبی هم وجود داشت که از توپخانه تا لاله زار (جلو منزل میرزاعلی اصغرخان اتابک، امین السلطان) برای تسهیل در امر رفت و آمد درباریان کشیده شده بود. در جنگ بینالملل اول، ایاب ذهاب و حمل و نقل اشیا، از طریق چهارپا، بعد درشکه و سپس کالسکه و گاری تبدیل شد، و کمکم مردم به آنها رغبت نشان دادند. گاری در قشونکشی روسها، به ایران شناخته شد و درشکه نیز، هدیه ایشان به افراد ذینفوذشان بود، و کالسکه خاص سلاطین و رجال طبقه اول بوده است. گاری، وسیلهای سفت و بدون فنر، با چرخهای روکش آهنی، از تسمهای کلفت که به جای لاستیکشان حساب میشدند، و میتوانستند تا سه چهار خروار بار حمل بکنند. این گاریها در ابتدا تنها بار حمل میکردند، و بعدها به مسافرکشی پرداختند. مسافرانی که در اطاقکی محصور، با تکانهایی شدید محبوس میشدند. این گاریها، برخی تجاری و برخی مسافرکش بودند، و روزانه سی و شش کیلومتر طی طریق کرده و گاری پستی که در هر منزل اسب عوض مینمود چهار برابر گاری تجاری راه میپیمود. در جنگ بینالملل اول، ایاب ذهاب و حمل و نقل اشیا، از طریق چهارپا، بعد درشکه و سپس کالسکه و گاری تبدیل شد، و کمکم مردم به آنها رغبت نشان دادند. گاری در قشونکشی روسها، به ایران شناخته شد و درشکه نیز، هدیه ایشان به افراد ذینفوذشان بود، و کالسکه خاص سلاطین و رجال طبقه اول بوده است.
وزرا و حکام و رجال طبقه یک، کالسکه سوار بودند. و افراد متوسط، مسافرتهایشان را با گاری انجام میدادند، که به صورت رو باز و یا روبسته بود. گاریهای کندرو روزی شش فرسخ راه میرفتند و کف گاری را تا پنج خروار بار زده روی بارها هم تا بیست و چند مسافر مینشاندند. و گاریهای تندرو، که بار کمتری میزدند، دوازده مسافر برده و در تمام بیست و چهار ساعت طی طریق میکردند، و در هر شب و روز چهار منزل راه طی میکردند. اینها گاریهای تجارتی بودند.
گاریهای پستی که چهار اسبه بودند، در هر منزلگاه اسبهای خسته را با اسبهای تازهنفس عوض میکردند. این گاریها توسط دو سورچی، به نوبت رانده میشد. این گاریها اغلب بار و بسته پستی حمل نموده و گاهی هم مسافر و بار متفرقه میگرفتند. و این وسایل در داخل کاروانسراها بارگیری میشدند. دلیجان نیز، گاری مسافری دیگری بود، که طبقات بالا و پردرآمد، با آن به سفر میرفتند. و داخل شهر با دو اسب و در تشریفات با چهار تا شش اسب که به صورت دو به دو پشت سر هم بودند کشیده میشد.
با ورود اتومبیل به شهرها، و تمایل مردم به استفاده از ماشین، درشکه وسیله ایاب و ذهاب مردم اطراف شهر و روستا گردید.
اولین اتومبیل ظاهراً از سال 1283 شمسی وارد ایران شده به اشاره ناظم الاسلام حدود 10 اتومبیل در تهران وجود داشت. مظفرالدین شاه در سفر خود به اروپا در سال 1279 دو اتومبیل با دو راننده فرانسوی به تهران آورده است. اولین اتومبیل هایی که وارد تهران شد سواری های فورد کروکی بود که سرعتشان از 40 کیلومتر تجاوز نمی کرد و ظرفیت این اتومبیل ها چهار نفر بود. اتومبیل های باری نیز عبارت از چند کامیون زنجیری با لاستیک توپر با دیفرانسیل بود. نوعی وسیله نقلیه شبیه وانت بارهای فعلی در تهران رفت و آمد می کرد. همچنین اولین آییننامه رانندگی در ایران، توسط شخصی به نام «وستداهل» سوئدی، تهیه و تنظیم شد. او در سال 1291ش، ریاست نظمیه را به عهده داشته، و 10 سال در این سمت باقی بود.
منبع: بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
منبع بازنشر: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 946