17 خرداد 1393
قاسم تبریزی
در مجموعهی اسناد ساواک، 22جلد منحصر به پرونده کلاسهی امامخمینی (ره) است که تحت عنوان «امام خمینی در آینهی اسناد به روایت ساواک» چاپ شده است. مجلدات اول تا سوم، در رابطه با قیام 15 خرداد هستند.
آنچه میآید، سیر روایی از قیام، تحلیل ساواک، گزارشات جاسوسان در جای جای مملکت، قدرت رهبری امام (ره)، حضور گستردهی علماء و مردم متدین در این قیام اسلامی است. اولین سند مربوط به تاریخ 22/12/1335؛ موقعیت حوزه و دروس مراجع و مدرسین است که تعداد شاگردان ایشان در حدود 500 نفر گزارش شده است. (1)
ساواک در گزارش تاریخ 28/2/1339، در مورد شخصیت و موقعیت سیاسی ـ اجتماعی امام (ره) می نویسد: «حاج آقا روح الله خمینی، وی ساکن قم بوده و از مخالفین کمونیزم می باشد. ضمناً به عوامل اجتماعی هم علاقه دارد و فعالیت های منطقی برعلیه کمونیزم را تعقیب مینماید. (2)
اما آغاز مبارزه در سیر حرکت از جریان تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، در دولت اسدالله علم، در غیاب مجلس شورای ملی بود که این حرکت هم برخلاف اسلام و قرآن (متن لایحه) و هم غیر قانونی بوده که دولت حق تصویب قانون را ندارد. لذا امام (ره) در 17مهر 1341 طی تلگراف به شاه، انتشار آن در روزنامهها را باعث نگرانی علماء و سایر طبقات مسلمین، قلمداد و صلاح مملکت را در حفظ احکام دین مبین اسلام وآرامش قلب ملت دانستند. (3)
روند تلگراف ها، نامهها، سخنرانیها، پاسخ به استفتائات تا لغو لایحه ادامه داشته و امام(ره) مکاتباتی با شاه، نخستوزیر و علماء داشتهاند. اگرچه دولت به ظاهر عقبنشینی کرد ولی به دلیل وابستگی حکومت به استعمار آمریکا و ارائهی طرح از سوی ایالات متحده، التزام شاه به اجرای آن مسلم بودکه رژیم، در اندیشهی حمله به حوزههای علمیه، مراجع، علماء و شکستن اتحاد واتفاق ملت در برابر حکومت باشد و امام(ره)، به خوبی متوجه این ترفند رژیم شد و همواره متذکر خواص و عموم مردم می شوند. (4)
روند تبلیغات حکومت برای رسیدن به اهداف و مقاصد آمریکا در قضیهی رفراندوم فرمایشی شاه در ششم بهمن 1341 مطرح شد که بار دیگر امام (ره) این حرکت را خلاف قانون اساسی (5) و فاقد ارزش (6) خواندند. اما سفر شاه به قم، اسائهی ادب به حوزههای علمیه، مراجع تقلید، طلاب وشاگردان مکتب امامصادق (ع) باعث تحریم عید نوروز و موضعگیری امام (ره) علیه شاه شد. (7)
رژیم به دنبال ایجاد رعب و وحشت، دست به کشتار جمعی از روحانیون زد تا شاید به اهداف از پیش تعیین شده آمریکا جامه عمل بپوشاند. لذا در روز شهادت امامصادق (ع)، مجلس عزای امام، مورد یورش و هجمهی ساواک ونظامیان گارد مخصوص قرار گرفت. (8) خصوصاً در ادامهی تحریم عید نوروز، (9) امام این عید را عزا اعلام کردند (10) و از انقلاب سفید اظهار نگرانی (11) و خطری را که برای مسلمین، قرآن و مملکت قرآنی که در پیش است، (12) با روند تلگرافها، بیانیهها، نامهها، سخنرانیها ابعاد وسیعتری گرفت و اعلام نمود: «اطرافیان شاه خیانت میکنند و شدیداً به دولت مخصوصا به آقای علم حمله نمود(13)
امام (ره) طی نامهای به حجتالاسلام سید علی اصغر خویی برای آگاهی علمای تهران، گزارش مفصلی از حرکت، جنایت، کشتار، حمله به مدرسه و مردم را نوشتند واعلام کردند: «اینان با شعار شاهدوستی به مقدسات مذهبی اهانت میکنند. شاهدوستی یعنی غارتگری. هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم ودانش. شاهدوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام. سوزاندن نشانههای اسلام. محو آثار اسلامیت. شاهدوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام وتبدیل احکام قرآن کریم. شاهدوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضملال آثار رسالت ... حضرات آقایان توجه دارند، اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این اعمال تقیه حرام است واظهار حقایق واجب (ولوبلغ مابلغ) (14)
و این بار امام (ره) در سطح وسیعتر با ارسال نامه به خواص علماء، مراجع، خاصه شهرستانها، سخنرانیهای مختلف به روشنگری پرداختند. (15) در تاریخ 23/1/42 طی نامهای به آیتاللهالعظمی سید محسن حکیم، تلگرافی به نجف اشرف ارسال وآنچه در ایران میگذرد، یادآور شدند. خصوصاً توطئهی رژیم برای مهاجرت مراجع و علماء به عراق را یک توطئه برای تعطیلی مرکز بزرگ تشیع دانسته واعلام کردند: «ما عجالتاً در این آتش سوزان به سربرده و با خطرهای جانی صبر نموده و از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلامی دفاع میکنیم.» (16)
در این دوران، حضور فعال مراجع، علمای شهرستانها، حمایت مدرسین حوزههای علمیه از امام ، مقاومت در برابر توطئه رژیم ابعاد وسیعتری گرفت. حتی برخی از شهرها، علماء اعلامیهی مشترک دادند (17)
در اردیبهشت سال 1342 روند رویارویی، گسترش یافت. علمای تبریز (18) و چهلم شهدای مدرسهی فیضیه، امام (ره) در اعلامیهی خود به ابعاد جنایات رژیم، اشاره کرد و این بار، علامت سوال را روی شخص شاه گذاشت واشاره به دستگیری، زندان و زجر نمود و صراحتاً بیان داشت: «ما برای اسلام، این همه اهانت شده و میشویم. ما در انتظار حبس و زجر و اعدام نشستهایم (19) و اینکه دولتمردان میگویند، جنایات مدرسهی فیضیه به دستور اعلیحضرت است، اعلیحضرت است که دستور میدهد به دانشگاه بریزند و دانشجویان را بگریند. مامورین تمام قانونشکنیها را به شاه نسبت میدهند. اگر اینها صحیح است، باید فاتحهی اسلام و ایران و قوانین را خواند (20) سپس به سلطهی اسرائیل، صهیونیسم و یهود بر این مرز و بوم اشاره نمودند (21)
ساواک بهطور مرتب، روزانه یک یا چند گزارش از اعلامیه، بیانیه، تلگرافها، سخنرانی، دیدارهای امام (ره) میدهد. حتی تاثیر آن در خوزستان، زاهدان، خراسان، تبریز، شیراز دیده میشود اما فعالترین ساواک، قم است که با مدیریت خاص تهران جمعآوری ها آغاز میشود. اگرچه مراجع و طلاب و روحانیون هم اعلامیهها و بیانیههایی در پشتیبانی از امام میدهند (22) اما با آغاز خرداد ماه و ایام محرم، حضور فعال خطبا، علماء، وعاظ و مردم در مجالس عزاداری، ابعاد مبارزه و افشاگری علیه رژیم، بیان فجایع و مظالم مدرسهی فیضیهی قم، مدرسهی طالبیهی تبریز، دستگیری و زندانی شدن علماء گسترش یافت. حتی سخنرانی امام (ره) در تهران بهصورت نوار کاست پخش شد. (23)
اما امام(ره) در قضیهی عاشورای 1383 ه.ق یا خرداد 1342 ه.ش، عده زیادی از فضلا و طلاب را برای تبلیغ به شهرها و مناطق مختلف فرستادند (24) و به هر یک، با توجه به توان، جایگاه و موقعیت، دستوراتی داده و برخی از علمای شهرستانها در شهر خود به روش وخط مشی امام عمل نمودند.
اگرچه پاکروان، بهعنوان ریاست ساواک، کمسیون امنیت را پیشبینی و دستوراتی به ساواک کل کشور داد. مصطفی امجدی، مدیرکل اداره سوم دستور ممانعت از طلاب و دستگیری آنها را صادر نمود (25)
حتی سفر تبلیغی روحانیون به کویت، بحرین و پاکستان نیز تحت نظارت ساواک فعال شد و صورت اسامی بیش از 20 نفر به منطقهی خاورمیانه (قطر، کویت، بحرین) و پاکستان جمعآوری شد جمع آوری که در میان آنها حضرات آیات خزعلی، محمد منتظری، سید محمدرضا سعیدی خراسانی، علی دوانی وسید عباس مهری دیده می شود (26)
در 26 ذیالحجه الحرام (30/2/42)، بسیاری از روحانیون اصفهان طی نامهای به امام با اشاره به فرارسیدن محرم و حادثهی اسفناک مدرسهی فیضیه، برای آغاز نهضت مقدسه اعلام آمادگی کردند(27) امام در پاسخ، ضمن قدردانی از علماء و فضلای اصفهان یادآور میشوند، تصمیم برخی از فضلای تهران بر این است که به شخص اول حمله نشود [شاه]. البته جواب سخنانش داده شود. و بعد در اطراف، چند موضوع صریحاً با شدت متحدا صحبت کنند. یکی حمله به اختناق و فشار دولت برای جلوگیری از نشر افکار دینی و ملی و دیگر، حمله به یهود و بهاییها وتسلط آنها، دیگر عظمت روحانیت ومقاصد آنها وتشریح اوضاع فعلی و قضایای مدرسه فیضیه (28) و اعلامیهی مستقل دیگر امام(ره) به شرح زیر بود: «...آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام، کمتر از خطر بنیامیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا به اسرائیل و عمل آنها (فرقه ضاله و مضله) همراهی میکند. دستگاه تبلیغات را به دست آنها سپرده و در دربار، دست آنها باز است. در ارتش و فرهنگ وسایر وزارتخانهها برای آنها جا باز نموده و شغلهای حساس به آنها دادهاند (29)
ساواک در گزارش مجالس عزاداری، مطالب وعاظ در شهرها، پخش اعلامیهها و تاخیر سفر رئیس ساواک به قم بعد از عاشورا میآورد: «...خصوصاً فعلاً خمینی خود را قوی میداند و باید وضعی به وجود آید که خود را تنها احساس کند (30). پاکروان، رئیس ساواک با تلگراف رمز دار در تاریخ 11/3/42، خواستار آمادگی کامل در روزهای تاسوعا وعاشورا شد (31)
ساواک قم در تاریخ 12/3/42 از سخنرانی واعظ مجلس، گزارش میدهد. در گزارشهای یازدهم تا چهاردهم، نوع حرکت عزاداران در این روزها، جمعآوری عکسهای امام در شهرستانها ارایه میشود. همچنین وضعیت تهران، مساجد، هیاتها، حضور وسیع مردم در عزاداری و برنامهی روز عاشورای امام (ره) در مدرسه فیضیه گزارش شد: «در تهران بیش از 300هزار نفر و شاید بیشتر، عزاداری نمودند وتنفر و انزجار خود را نسبت به دستگاه ابراز داشتند. این مطالب را حجتالاسلام والمسلمین شیخ علی اصغر مروارید گفت (32) و متن شعارهای مردم در مسجد حاج ابوالفتح را ساواک، در 11 مورد و خواستهها را در سه مورد می نویسد که چند نمونه آن عبارتند از: «خمینی، خمینی دشمن قهار تو بمیرد/ملت طرفدار توست خمینی، خدانگهدار توست خمینی/کور شود دشمن بدخواه خمینی/خمینی، خمینی، خدانگهدار تو، بمیرد دشمن جبار تو/خمینی بتشکن ملت طرفدار توست» (33)
فعال شدن بازار تهران، قم ، حضور چشمگیر وعاظ و روحانیون وسخنرانی آیتالله خمینی در عصر روز عاشورا در مدرسهی فیضیهی قم در برابر عدهی کثیری از طبقات مختلف مردم: «آقای شاه، حضرت شاه! تو 43 سال عمر کردهای. چرا عاقل نمیشوی! عمال اجانب این کارها را برتو تزریق کردهاند. دست بردار. کاری نکن که وقتی رفتی، مردم خدا را شکر بکنند. (34)
تعداد جمعیت را در حدود 200هزار نفر میگفتند. در تاریخ قم چنین جمعیتی دیده نشده است. دوازده بلندگو در مسجد اعظم مدرسه فیضیه صحن بزرگ جلوی میدان نصب کرده بودند. برای اینکه دولت، برق را خاموش کرده بود، یک موتور آورده بودند و با استفاده از آن بلندگوها کار میکرد (35) سپس ادارهی دوم سازمان، بخش ویژه گزارش داد: «آیتالله خمینی با 13تن از علمای شهرها تماس داشته است (36) بادستگیری امام، علماء، روحانیون، وعاظ فعالیت خود را گسترش دادند .(37)
در مجله دوم، اولین سند، حکم سرلشکر حسن پاکروان ریاست ساواک است: «تحریکات عدهای از روحانیون و وعاظ به ویژه پیروان خمینی بر علیه مصالح عالیه کشور به حدی رسیده است که دگیر قابل تحمل نیست. لذا تصمیم گرفته شد، کلیه عناصر افراطی و محرکین درجه 1دستگیر شوند (38) و این روز 14خرداد 1342 میباشد و سند دوم، مربوط به 15خرداد است که در حقیقت، لحظه به لحظه اخبار از تهران، قم و شهرستانها میرسد. بدیعی از قم به ساواک تهران اطلاع میدهد: «تیمسار ریاست ساواک؛ با اقداماتی که شب گذشته انجام گردیده است، بیم آن میرود که روز جاری در قم تظاهراتی به نفع خمینی انجام گردد. (39) در سند بعدی از قم به تهران که جمعیت زیادی از محلات مختلف شهر به سمت صحن حضرت معصومه (س) حرکت وهمگی در صحن مجتمع شدهاند (40) الساعه زدوخورد وتیراندازی در شهر شروع شده (41) در تهران، مردم در مسجد جامع بازار حرکت کرده و میگویند: «دکانها را ببندید خمینی را گرفتهاند (42) تظاهرات در تهران (43) مامورین تهران، اخلالگران را متفرق و بعضاً مبادرت به تیراندازی مینمودند (44) اگرچه این حوادث در کتاب «15خرداد به روایت اسناد ساواک» (45) به صورت مشروح آمده است.
در ادامهی اسناد، گزارشات روز 16خرداد سرلشگر پاکروان به کلیه ساواک های خارج از مرکز و خارج از کشور دستور میدهد: «پیش از ظهر، جایی تظاهراتی در خیابانهای اطراف بازار تهران صورت گرفت که قوای انتظامی سریعاً متظاهرین را متفرق و در جریان چند نفر مقتول [!!!] وتعدادی مجروح و از ساعت 30/10 [شب] نظم وآرامش برقرار گردید (46)
خبر انتشار اعلامیهی آیتالله مرعشی به دفاع از امام، اعتراض به دستگیری و دعوت مردم به هوشیاری که از حرارت آنها کاسته نشود (47). دستور ساواک در مورد جلوگیری از پخش و انتشار اعلامیه (48). اداره کل سوم تهران نیز اینگونه گزارش میدهد: «تا حال از طرف جبههی ملی، علناً فعالیتی به نفع دارودستهی خمینی نشده ولی امروز، مخالفین با افراد جبههی ملی تماس گرفتهاند. از آنها خواستهاند، آنها را لااقل حمایت کنند که قول مساعد گرفتهاند. مراقب هستیم. (50) اگر چه رهبران جبهه ملی علناً اعلام نمودند در قضیهی قیام 15خرداد نه دخالت میکنند ونه تایید.(51) و این است که جریان اسلامی به تعبیر مورخ ومحقق معاصر حجتالسلام والمسلمین رسول جعفریان، اینگونه توصیف میشود: «این بار اسلامیان تنها آمدند و با اتکاء به خدا ایمان به اسلام، اطاعت از رهبری وحدت کلمه، اخلاص درونی توانستند بر رژیم پهلوی و جریانات معارض و معاند پیروز گردند.»
پینوشت:
1- امام در آینه اسناد /جلد1/تهران /موسسه قلم ونشر آثار امام خمینی /چاپ دوم +/1386/ص45-47
2- همان /56
3- همان /86
4- همان /116
5- همان /141
6- همان /142
7- نهضت امام خمینی /سید حمید روحانی /جلد اول/
8- پیشین .176
9- همان /207
10- همان /208
11- همان /208
12- همان /208
13- همان /219
14- همان /236-237
15- همان /238-261
16- همان /262-263
17- همان /273-274
18- همان /295-296
19- همان /298-300
20- همان /298-300
21- همان /298-300
22- همان /301-320
23- همان /325
24- همان /357
25- همان /371-374
26- همان /375-376
27- همان /362-363
28- همان /377-378
29- همان /378-380
30- همان /386
31- همان /388-389
32- همان /390-412
33- همان /413
34- همان /414-420
35- همان /414-420
36- همان /431
37- همان /422-428
38- جلد دوم /ص 27
39- همان /28
40- همان /29-32
41- همان /29-32
42- همان /29-32
43- همان /29-32
44- همان /29-32
45- قیام 15خرداد به روایت اسناد ساواک 9جلد /تهران /مرکز اسناد تاریخی
46- همان / 32-33
47- همان /33-44 متن اعلامیه
48- همان /34-36متن اعلامیه آیت الله خوانساری
49- همان / 38-41
50- همان /41
51- نهضت /امام خمینی /سید شهید روحانی
تعداد بازدید: 893