02 تیر 1393
سالهای آخر سلسله قاجار، ایران صحنه جنگ جهانی اول و جنبشهای محلی و قحطی و ناامنی گردید. این شرایط مانع رشد شهرنشینی و توسعه شهرسازی شد.
از سال 1300 هـ .ش. با كودتای رضاخان میرپنچ سردار سپه، به علت تثبیت دولت و امنیت عمومی دوره جدیدی در كشور و در پایتخت آن تهران آغاز گشت. دوره معاصر در میان دو انقلاب، دوره ای است كه به سبب نظام سرمایهداری جهانی، تغییر رژیم سیاسی ایران و تحولات سریع فنی، چهره زندگی اجتماعی و اقتصادی و سیمای كالبدی تهران دگرگونی یافت و از یك شهر سنتی محصور در حصار و خندق به یك شهر جدید با ساختار نوین مبدل شد. در این دوره شهرهای بزرگ ایران، به ویژه تهران، محل تحقق نظام سرمایهداری بودند.
رضا شاه، در شمال شهر تهران با ساختمانهای نوین، خیابانهای عریض و مشجر و میدانهای بزرگ، یك شهر جدید احداث كرد. یكی از دل مشغولیهای رضاشاه نوسازی شهرها و تغییر شكل ظاهری مملكت بود. كریم آقا بوذرجمهری رئیس بلدیه (شهرداری) تهران با شدت و قدرت پایتخت را از شهری قدیمی به شهری جدید تبدیل كرد.
در دوران حكومت محمدرضا شاه، روند توسعه تهران با ایجاد شهركهای تهران پارس و نارمك در شرق، شهرآرا و تهران ویلا و گیشا در غرب ادامه یافت. صنایع و فرودگاه در غرب، صنایع و تأسیسات حمل و نقل در جنوب روبه توسعه گذاشتند. در این دوره تهران به یك كلان شهر بینالمللی تبدیل شد. احداث اتوبانهای پارك وی، شاهنشاهی، افسریه و ایوبی و همچنین احداث شهركهای جدید اكباتان، لویزان، شهرك غرب، شهرك شوش و دهها كوی مسكونی دیگر در این دوره انجام شد
در عهد سلطنت محمدرضا پهلوی، تهران به طور مسلم عمیقترین دگرگونیهای تاریخ كوتاه خود را از سرگذرانده است. شهر معمولی و پایتختی كه حكومت مركزی ضعیفی داشت و در پایان حكومت رضا شاه تحت اشغال بود. در سال 1357 ، یك شهر مهم بینالمللی شده بود.
خانواده سلطنتی خانههای زیبای قدیمی خود را در مركز شهر ترك كردند و به طور دایم و در ویلاهای جدید شمال شهر سكنی گزیدند. این صعود محله های مركزی و بسیار ثروتمند به شمال شهر موجب جدایی اجتماعی و سپس گسستگی سپاسی شد و به تجزیه پایتخت به دو بخش شمال و جنوب منجر شد. در شكلگیری تهران در عهد محمدرضا پهلوی سه دوره متمایز را می توان تشخیص داد.
خانواده سلطنتی خانههای زیبای قدیمی خود را در مركز شهر ترك كردند و به طور دایم و در ویلاهای جدید شمال شهر سكنی گزیدند. این صعود محله های مركزی و بسیار ثروتمند به شمال شهر موجب جدایی اجتماعی و سپس گسستگی سپاسی شد و به تجزیه پایتخت به دو بخش شمال و جنوب منجر شد
تقویت جدایی شمال و جنوب شهر، كه در نقل مكان شاه به اقامتگاههای شمال شهر (كاخ نیاوران) تبلور مییابد.
تهیه طرح جامع كه از طریق حاشیهای كردن محله های قدیم و محدوده كردن توسعه شهر به یك محدوده 25 ساله سعی شده شهر بر محوری شرقی_ غربی سازماندهی شود.
ایندهنگری در شمال تهران و احداث شهر بینالمللی معتبر به نام شهستان پهلوی طی سه دهه و توسعه شهری در این چارچوب بسیار دوگانه كه شمال و جنوب شهر را رو در روی هم قرار داد،تقابلهای اجتماعی روز افزونی پدید آورد.
طی چهار سالی كه دولت درگیر انقلاب سفید بود. تهران توسعه مییافت و طبق طرح شهرسازی در سال 1348، انتقال محور شهر و سازماندهی توسعة آن بر مبنای محور شرقی _ غربی به سمت كرج در رأس امور و حمل و نقل به مناطق صنعتی را،كه بیشترشان در مسیر آزاد راه كرج قرار دارند،مطرح كرد.
طبق طرح جامع شهرسازی، 9 قطب شهری بر مبنای محوری كه در امتداد رشته كوههای البرز قرار داشت، سازماندهی میشدند. این قطبهای جدید شهری كه بین كرج و تهرانپارس پخش بودند، میبایست از طریق شبكه گستردة آزاد راهها و یك خط مترو به یكدیگر متصل شوند؛ محله قدیمی اطراف بازار میبایست نوسازی شود و پس از جا به جایی غالب مراكز فعالیتهای تجاری و صنایع دستی، به صورت «مركز قدیمی برای جهانگردان» در آید. برای آنكه وسایل حمل و نقل عمومی بازدهی داشته باشد. سرانجام تصمیم گرفته شد با ساختن ساختمانهای جمعی مدرن به جای خانههای سنتی دو یا سه طبقه جمعیت مركز شهر را بسیار متراكم كنند.
سرانجام آن كه تهران میبایست از طریق جنگلكاری تپههای هزار دره در شرق پایتخت و شمال منطقه صنعتی تهران_ كرج با فضای سبز محصور شود تا فضاهای كاری از مناطق مسكونی آنی واقع در دامنه البرز جدا شوند.
با احداث مجتمعهای مسكونی عظیم (لویزان، شهرك غرب)، بزرگراههای شهری، جنگل كاری و بستن گاراژهای مسافربری مركز شهر در نزدیك بازار و خیابان امیركبیر، این پروژهها به اجرا در آمدند، اما شهر از تحول پیشبینی شده پیروی نكرد.
میدانیم كه هر دوره بزرگ تاریخ ایران معاصر در شكل دهی به مركز مدرن و جدیدی در پایتخت تبلور یافته است. سبزه میدان بین بازار و ارك عهد قاجار،توپخانه در زمان رضا شاه، میدان فردوسی و سپس خیابان تختجمشید در زمان محمدرضا پهلوی و در پایان شهستان پهلوی در تپههای عباسآباد بین شمیران و مرز شمالی تهران.
ثروت حاصل از صعود ناگهانی قیمت نفت به احداث خانههای تازه و ظهور محلات جدید در مناطق مسكونی طبقات متوسط (گیشا، لویزان) و نیز فقیرنشینترین محله های تهران سرعت بخشد.
طی چهار سالی كه دولت درگیر انقلاب سفید بود. تهران توسعه مییافت و طبق طرح شهرسازی در سال 1348، انتقال محور شهر و سازماندهی توسعة آن بر مبنای محور شرقی _ غربی به سمت كرج در رأس امور و حمل و نقل به مناطق صنعتی را،كه بیشترشان در مسیر آزاد راه كرج قرار دارند،مطرح كرد
در طرح جامع 1348 ه .ش، ایجاد محله جدیدی برای امور اداری، سیاسی و بینالمللی پیشبینی شده بود. این محله قرار بود در فضای بینظیر و خالی 554 هكتاری شمالی خیابان عباسآباد ایجاد شود، بین دو خیابان بزرگی كه تهران را به شمیران میپیوندند. در این طرح احداث مجموعه بناهایی عظیم پیشبینی شده بود. هدف این طرح احداث یك مركز جدید برای تهران نبود بلكه ایجاد مجموعهای بود كه میبایست پایتخت یا مظهر درخشان ایران شود.
سطح زیر بنا نمیبایست از 199 هكتار بیشتر شود. این بناها میبایست در میان فضاهای سبز وسیع و راههای ارتباطی و در طول محور پر عظمت شمالی _ جنوبی و میدان مركزی وسیع شاه و ملت احداث شوند. این میدان از میدان شاه اصفهان و میدان سرخ مسكو وسیعتر بود و به برگزاری مراسم بزرگ ملی اختصاص داشت و بناهایی برای دستگاههای اداری كشوری نظیر وزارتخانهها، شهرداریها و بانكها اختصاص یافته بود. همچنین فعالیتهای فرهنگی نظیر موزهها، كتابخانهها و همچنین سطوحی به كارهای تجاری بینالمللی گالریها و نمایشگاهها و مراكز پذیرایی و سفارتخانهها اختصاص یافته بود.
هرچند احداث مركزی مدرن و سطح بالا برای توسعه آنی تهران ضرورتی مسلم بوده و هست. اما تأكید بیمورد و فقدان تدبیر و حتی جدی نبودن پروژه شهستان، آن را سست و بیاعتبار كرد؛ چرا كه خود دولت ظاهراً توانایی مالی ایجاد زیر بنا و احداث بناهایی را نداشت كه قلب شهر جدید را تشكیل میدادند.
فرآوری : طاهره رشیدی
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
تعداد بازدید: 839