24 تیر 1393
علی خاطرخواه
چكیده:
سیاست خارجی كه نمودی از تصمیمات داخلی و بر گرفته از ایدئولوژی و طرز فكر در یك دولت می باشد. سیاست خارجی ایران قبل از جنگ جهانی دوم و در زمان رضاخان، بر مبنای استوار ساختن موقعیت خود در برابر دو قدرت شوروی و انگلیس بود. نزدیكی ایران و آلمان در دوره رضاخان را نیز می توان در همین راستا تحلیل كرد؛ اما، این سیاست تنها با نزدیكی به آلمان تحقق پیدا نمیكرد، به همین خاطر رضاخان برقراری روابط دوستانه با دولتهای همجوار و قدرتهای منطقهای را در دستوركار قرار داد و در ادامه همین سیاست بود كه پیمان سعدآباد منعقد شد. در این مقاله به بررسی روند شكل گیری و فرجام این پیمان پرداخته می شود.
مقدمه:
پیمان یا قرارداد یك موافقتنامه قابل اجرا و قانونی بین دو یا چند گروه است. هسته بیشتر قراردادها یك مجموعه از قولهای دو جانبه (با در اصطلاح قانونی، "ملاحظات") است. قولهایی كه هر یك از گروهها دادهاند حقوق و وظایف آنها را مشخص میكند. قراردادها در دادگاه قابل اجرا هستند. اگر یك طرف قرارداد به وظایف قراردادی خود عمل كند ولی طرف مقابل عمل نكند، ("قرارداد را بشكند") به طرفی كه به وظایف خود عمل كرده است در دادگاه این حق داده میشود تا به حقوق خود برسد. هدف از بیان این تعریف كلی از پیمان (قراداد) این موضوع می باشد كه به اهمیت پیمان ها در روابط بین الملل برسیم. روابطی كه در یك بازه از صلح تا جنگ می تواند منعطف باشد و منافع یك ملت و دولت را تامین یا تهدید كند.
یكی از منابع بررسی تاریخ دیپلماسی ایران بررسی همكاری های منطقه ای، پیمان ها و توافقنامه هایی است كه در راستای تبیین ساختار امنیت منطقه ای با مشاركت ایران منعقد شده است. در شكل گیری این پیمان ها اوضاع بین المللی، مناسبات فیمابین كشورهای یك منطقه و مسائل داخلی موثر می باشد.
زمینههای شكلگیری پیمان سعد آباد:
روز 17 تیر 1316 پیمان مهمی بین 4 كشور عراق، افغانستان، تركیه وایران دركاخ سعدآباد تهران به امضاء رسید و به پیمان «سعدآباد» مشهور شد. این پیمان در شرایطی میان وزیران امور خارجه این كشورها امضاء شد كه در افغانستان، محمد ظاهرشاه، در عراق ملك غازی اول، در تركیه مصطفی كمال (آتاتورك) و در ایران رضاخان حكومت میكردند.
از سال ۱۳۱۴ ش دولت ایران به فكر ایجاد اتحادی در منطقه می افتد. نخستین بار این موضوع با وزرای خارجه تركیه و عراق در میان گذاشته می شود و طرح عهدنامه عدم تعرض تهیه می گردد. در مهرماه همان سال همزمان با برگزاری اجلاس مجمع عمومی جامعه ملل در ژنو این طرح به وزرای خارجه تركیه و عراق پیشنهاد می شود و سپس در تاریخ ۹ مهرماه ۱۳۱۴ در همانجا به پاراف نمایندگان سه كشور می رسد. دولت افعانستان نیز در آبان ۱۳۱۴ موافقت خود را با پیوستن به پیمان مذكور به صورت كتبی به دولت ایران اطلاع می دهد و بدین ترتیب در ۱۷ تیر ۱۳۱۶، با حضور عنایت الله سمیعی، رشدیه اراس، ناجی الاصیل و فیض محمدخان وزرای خارجه ایران، تركیه، عراق و افغانستان پیمان عدم تعرض در كارخ سعد آباد تهران به امضاء می رسد.
این پیمان در اسفند ۱۳۱۶ به تصویب مجلس شورای ملی و در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۱۷ به امضاء رضاخان رسید و سرانجام در سوم خرداد ۱۳۱۷ (ژوئن ۱۹۳۸) حكم مبادله نسخه مصوبه عهدنامه عدم تعرض بین دول طرف قرارداد صادر گردید. به مناسبت امضای پیمان مزبور, از طرف رضاخان تلگراف های تبریكی در تاریخ ۱۹ تیر ماه ۱۳۱۶ به محمدشاه پادشاه افغانستان, ملك غازی پادشاه عراق و مصطفی آتاتورك رئیس جمهوری تركیه مخابره شد. این عهدنامه به نام های «عهدنامه عدم تعرض»، «پیمان سعدآباد» و «پیمان چهارگانه شرقی» نامیده شده است.
پیمان سعدآباد وحدت این چهار كشور را در منطقه و حمایت متقابل در صورت بروز خطر نسبت به یكی از اعضاء را دنبال میكرد. دولتهای امضاء كننده، متعهد شدند از مداخله در امور داخلی یكدیگر خودداری كنند، مرزهای مشترك را محترم بشمارند، از هرگونه تجاوز نسبت به یكدیگر خودداری ورزند و از تشكیل جمعیتها و دسته بندی هایی كه هدف از آن اخلال در صلح میان كشورهای همجوار و هم پیمان باشد، جلوگیری كنند.
پیمان سعدآباد از جمله قراردادهایی است كه انعقاد آن به درخواست انگلستان بود. انگلستان و امریكا، از سالهای دهه 1310 ش به بعد، با ادعای اوجگیری خطر نفوذ كمونیسم، همواره در تلاش بودند تا برای حفظ مستعمرات خود، دولتهای آسیایی خط مقدم جبهه شوروی را در یك خط كمربندی دفاعی قرار دهند. هدف این بود كه علاوه بر به وجود آوردن قدرتهای متمركز در منطقه، آنان را از طریق پیمانهای سیاسی نظامی به هم پیوند دهند. این روش، هم نیرومندی این قدرتها را در پی داشت و هم دیوار دفاعی محكمی در مقابل پیشروی احتمالی روسها به وجود میآورد. پیمان بغداد (منعقده در پنجم اسفند 1333/ فوریه 1955) و پیمان سنتو (منعقده در 30 اسفند 1337/ فوریه 1559) نتیجه همین القائات بود و با هدف شكلگیری پیمانهای منطقهای در برابر نفوذ كمونیسم منعقد میشد. گفتنی است، پیمان سعدآباد تا ظهور هیتلر در اروپا، تأمین كننده اهداف انگلستان در آسیا بود.
كشورهای عضو پیمان سعد آباد (ایران، تركیه، افغانستان، عراق):
تركیه یكی از جمله كشورهایی بود كه ایران به روابط دوستانه با او روی آورد. برقراری روابط دوستانه با تركیه برای ایران دستاورد بزرگی محسوب میشد، چرا كه در اثر همین برقراری روابط بود كه آزادی مناطق شمالی ایران از سیطره كامل شوروی میسر میشد. ایران از طریق تركیه دسترسی بیشتری به غرب پیدا كرد. از دیگر عوامل نزدیكی ایران به تركیه مسئله مشترك آنان در باب ناآرامی عشایر كرد، در مرزهایشان بود. پس از استقرار این روابط دوستانه بود كه رضاخان بنا به دعوت رئیس جمهور تركیه (مصطفی آتاتورك) در خرداد 1313 به این كشور سفر كرد.
افغانستان دیگر كشوری بود كه ایران با توجه به سیاست مذكور با میانجیگری تركیه بر سر رفع اختلافات مرزی، روابطش با ایران در سال 1313 به نحو چشمگیری بهبود یافت.
تلاشهایی نیز برای برقراری روابط با كشور عراق، علیرغم اینكه مشكلات و مسائل میان این دو كشور بیش از بقیه كشورها بود، صورت گرفت.
در مجموع سیاست حسن روابط با كشورهای همسایه در تیرماه 1316 با انعقاد پیمانی امنیتی میان كشورهای مذكور به نتیجه رسید كه به پیمان سعدآباد معروف گردید. به مناسبت امضای پیمان مزبور، از طرف رضاخان تلگرافهای تبریكی در تاریخ 19 تیرماه 1316 به محمدشاه پادشاه افغانستان، ملك غازی پادشاه عراق و مصطفی آتاتورك رئیس جمهوری تركیه مخابره شد.
مفاد و اهداف پیمان سعد آباد:
«ماده۱: دول متعاهد متعهد می شوند كه سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یكدیگر را تعقیب نمایند؛
ماده۲: دول متعاهد معظمه صریحاً متقبل می شوند كه مصونیت حدود مشترك یكدیگر را كاملاً محترم بشمارند.
ماده۳: دول متعاهد معظمه موافقت می نمایند كه در كلیه اختلافات بین المللی كه با منافع مشترك آنها مربوط باشد با یكدیگر مشورت نمایند.
ماده۴: هر یك از دول متعهد در مقابل یكدیگر متقبل می شوند كه در هیچ مورد خواه به تنهایی و خواه به معیت یك یا چند دولت و دیگر به هیچ گونه عملیات متجاوزانه بر علیه یكدیگر مبادرت ننمایند.
عملیات ذیل تجاوز محسوب می شوند:
اول: اعلان جنگ.
دوم: تهاجم بوسیله قوای مسلح یك مملكت حتی بدون اعلان جنگ به خاك مملكت دیگر.
سوم: حمله به وسیله قوای بّری و بحری یا هوایی حتی بدون اعلان جنگ به خاك یا به سفاین و یا هواپیمای مملكت دیگر.
چهارم: كمك یا همراهی مستقیم و یا غیر مستقیم به متجاوز.
عملیات زیر تجاوز محسوب نخواهد شد:
اول: اجرای حق دفاع مشروع یعنی مقاومت در مقابل یك اقدام متجاوزانه به طوری كه فوقاً تعریف شد.
دوم: اقدام در اجرای ماده ۱۶ میثاق جامعه ملل.
سوم: اقدام در اثر تصمیم متخذه توسعه مجمع عمومی و یا شورای جامعه ملل یا برای اجرای بند ۷ ماده ۱۵ میثاق جامعه ملل و مشروطه بر اینكه در مورد اخیر این اقدام بر ضد دولتی به عمل بیاید كه بدواً مبادرت به تجاوز كرده باشد.
چهارم: مساعدت به دولتی كه مورد حمله و تهاجم یا اعلان جنگ یكی از دول متعاهد بر خلاف مقررات عهد نامه تحریم جنگ مورخه ۲۷ اوت ۱۹۲۸ پاریس واقع شده باشد.
ماده ۵: هر گاه یكی از دول متعاهد معتقد شود كه ماده چهارم این عهدنامه نقض یا در شرف نقض می باشد، بلافاصله موضوع را در پیشگاه شورای جامعه ملل مطرح خواهد ساخت. مقررات مذكور در فوق لطمه ای به حق دولت مزبور دایر به اتخاذ هرگونه رویه ای كه در این موقع لازم بداند، وارد نخواهد ساخت.
ماده ۶: هرگاه یكی از دول متعاهد بر علیه دولت ثالثی مبادرت به تجاوز نماید، طرف دیگر می تواند بدون اطلاع قبلی این عهدنامه را نسبت به متجاوز فسخ نماید.
ماده ۷: هر یك از دول متعاهد متقبل می شوند كه در حدود سرحدات خود از تشكیل و یا عملیات دسته جات مسلح و از ایجاد و هرگونه هیئت و یا تشكیلات دیگری برای تخریب مؤسسات موجود و یا برای اختلال نظم و امنیت هر قسمتی از خاك متعاهد دیگر (سر حدی یا غیر سرحدی) و یا برای واژگون ساختن طرز حكومت طرف دیگر جلوگیری نمایند.
ماده ۸: نظر به اینكه دول متعاهد میثاق عمومی تحریم جنگ مورخه ۲۷ اوت ۱۹۲۸ را به رسمیت شناخته اند و به موجب میثاق مزبور تسویه و یا حل هرگونه اختلاف یا تنازع كه ممكن است بین آنها بروز نماید فقط به وسایل مسالمت آمیز به عمل آید. «این مقررات را تأیید و اعلام می دارند كه به هر طریق مسالمت آمیزی كه برای این منظور فعلاً بین دول متعاهد موجود و یا در آیته موجود باشد، توسل خواهند شد.
ماده ۹: هیچ یك از مواد این عهدنامه نمی تواند به هیچ وجه تعهداتی را كه دول متعاهد به موجب میثاق جامعه ملل متقبل شده اند، تضعیف نمایند.
ماده ۱۰: پیمان مذكور برای مدت ۵ سال منعقد گردید. در انقضاء این مدت مزبور به جز در مواردی كه یكی از دول متعهد با اطلاع قبلی شش ماهه فسخ آنرا اعلام نماید، برای مدت ۵ سال دیگر بخودی خود تجدید خواهد شد و این عمل مرتباً تكرار می شود تا آنكه یك یا چند دولت متعهد، فسخ آن را با اطلاع قبلی شش ماهه اعلام دارند.»
به طور كلی در بیان اهداف این پیممان می توان گفت كه طی آن دولتهای عضو، ضمن تعهد در مقابله با خطر كمونیسم و همچنین تعهد بر عدم دخالت در امور داخلی یكدیگر، قید كردند كه در كلیه اختلافات بینالمللی كه با منافع آنها در ارتباط بود، مشورت بكنند و علیه یكدیگر، عملیات متجاوزانهای انجام ندهند.
نقش قدرتهای بزرگ در شكلگیری پیمان سعد آباد:
برخی این پیمان را ساخته و پرداخته دست بریتانیا دانسته و معتقدند كه ایران در این دوره تحت نفوذ استعار انگلیس بوده و انگلیسی ها همواره از نفوذ روسها به كشورهای تحت سلطه خود هراس داشتند و به دنبال بستن راه نفوذ آنها در منطقه بودند؛ و به خاطر همین طرح انعقاد چنین قراردادی را در دستور كار قرار دادند. برخی دیگر نیز دست شوروی را در انعقاد این پیمان مشاهده میكنند و عدهای دیگر انعقاد پیمان سعدآباد را نتیجه ذكاوت و دوراندیشی دولتهای متعاهد دانستهاند.
فرجام پیمان سعد آباد:
در عمل، این پیمان راه به جایی نبرد، چرا كه ایران در عمل تمایل به آلمانی داشت كه شریك شوروی بود. كارشناسان آلمانی در بسیار از مؤسسات ایران، از جمله راه آهن، مخابرات، حمل و نقل و اسلحه سازی خدمت میكردند. از همین رو، ناكارآمدی پیمان مزبور در شهریور 1320 ظاهر گشت. چرا كه ایران از سمت شمال و جنوب مورد تجاوز قدرتهای خارجی قرار گرفت و كشورهای هم پیمان نه تنها كمكی به ایران نكردند بلكه از اظهار تآسف هم خودداری كردند.
نتیجه گیری:
پیمان سعدآباد هم از لحاظ مادی و هم از نظر سیاسی به زیان دولت ایران و به نفع كشورهای تركیه، افغانستان و عراق بود، زیرا قسمتی از ارتفاعات آرارات كه دارای موقعیت سوقالجیشی مهمی بود به تركیه واگذار شد. در تعیین خط مرزی ایران و عراق نیز رضاشاه منابع نفتی غرب ایران و نصف شطالعرب را كه طبق اصول و مقررات بینالمللی خط تالوك است به عراق واگذار كرد تا از بابت عبور كشتیهای نفتكش از آبادان، ایران مبالغ هنگفتی به دولت عراق تحتالحمایه انگلیس بپردازد.
پس از امضای پیمان سعدآباد، رضاشاه طی نطقی كه به مناسبت افتتاح دوره یازدهم مجلس شورای ملی ایراد كرد، گفت: «پیمان سعدآباد در مشرقزمین بیسابقه بوده و در این هنگام كه امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود.» باید به تحلیل این مساله پرداخت كه این چه نوع سیاست خارجی بود؟ چرا با فشار دولت دیگری قرارداد امضا شد؟ قراردادی كه با فشار دیگران امضا شود چه تضمینی وجود دارد كه منافع ملی در آن لحاظ شده باشد؟ در واقع باید یادآور شد كه سیاست خارجی رضاشاه در قبال این پیمان حتی در برخورد با همسایگان تازه به دوران رسیده و نوپا هم نمیتوانست آن گونه كه خود میخواست، تضمینی ایجاد كند.
منابع:
1. نوری اسفندیاری، فتح الله؛ رستاخیز ایران، تهران، ابن سینا، 1336، صص 702 – 701 و صص 394 – 392 و صص 495 – 493.
2. مختاری، حبیبالله؛ تاریخ بیداری ایران، تهران، 1326، ص 484 – 482.
3. توكلی، احمد؛ روابط سیاسی ایران و افغانستان، تهران، 1377، ص 81 و صص 105 – 100.
4. صلح میرزایی، خدیجه؛ اسنادی از روابط ایران و تركیه (1320 – 1304)، سازمان اسناد و كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1382، ص 78.
5. مدنی، سیدجلال الدین؛ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1361، ص 125.
6. مكی، حسین؛ تاریخ بیست ساله ایران، تهران، انتشارات علمی، ج 6، 1376، ص 390.
7. ژرژلنچافسكی، غرب و شوروی در ایران سی سال رقابت، مترجم حورا یاوری، ۱۳۵۱، چ اول، انشتارات ابن سینا، صص ۲۳-26.
8. محمدی، منوچهر؛ مروری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی، تهران: نشر دادگستر،۱۳۸۶ ، چاپ سوم، ص ۷۲ به بعد.
9. بیگدلی، علیرضا؛ پیمان سعدآباد، نشریه تاریخ روابط خارجی ایران، سال دوم، شماره ۹، صص ۱۶۹- ۱۷۰.
10. خرازی، سعید؛ زمانه، سال چهارم، دی ۱۳۸۴، شماره ۴۰، ص ۹.
11. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی(۱۳۵۷ــ۱۳۰۰). تهران، نشر البرز، ۱۳۷۴ ، چاپ دوم، ص ۴۳.
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 856