08 مهر 1393
در آذر سال 1374 سمیناری تحت عنوان «مدرس و تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران» در ساختمان شماره 2 مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در این سمینار شخصیتهای سیاسی و دانشگاهی به بیان دیدگاههای خود راجع به مرحوم مدرس پرداختند. مطلب حاضر گلچینی از اظهارات برخی سخنرانان این سمینار است.
آقای علیاكبر ناطقنوری رئیس مجلس شورای اسلامی خاطراتی را از مرحوم مدرس بیان كرد و از جمله گفت:
مدرس راجع به بودجه میگوید: «مواظب باشید تزاید عایدات كنید. درآمد را زیاد كنید، هزینهها را بیاورید پایین». ایشان همان دوره اول، عضو كمیسیون برنامه و بودجه شده بود و دقت زیادی روی مسائل مالی و بودجهای داشت. وی میگوید: «در لایحه بودجه ارسالی به مجلس در صورتی كه یك دینار «بده و نپرس» وجود داشته باشد و از محل خرج آن مطلع نباشیم، ممكن نیست تصویب به دادن آن بكنیم. اگر دولت بیاید و بفرماید: من از برای دو كرور قشون اعتبار میخواهم و لازم باشد، باید داد. اینجا كه لازم است برای دو كرور قشون هم باید بدهیم برای حفظ تمامیت ارضی كشور. اما آنجایی كه بیحساب و كتاب بده و نپرس است، یك دینارش را هم تصویب نمیكنیم.»
زنده یاد دكتر محمداسماعیل رضوانی استاد دانشگاه و محقق تاریخ معاصر ایران پس از بحثی راجع به خصوصیات اخلاقی مرحوم مدرس گفت:
جمعی از مسلمانان درباره ماهیت میرزاكوچكخان سردار جنگل و انقلاب جنگلیها از مدرس استفتاء میكنند و وی چنین پاسخ میدهد:
سئوال: آیا محاربه با جمعیتی كه پنج سال است به نام اتحاد اسلام و جنگلیها در حدود گیلان قیام كرده و عملاً خودشان را به تمام اهالی ایران معرفی نموده و جز حفاظت نوامیس اسلامی و خواست استقلال مملكت و دفع دشمنان ایران و اسلام و قطع نفوذ و مداخلات ظالمانه و تعدیات جابرانة اجانب مقصودی نداشته و ندارند و تنها جمعیتی است كه در تحت تأثیرات دیگران نبوده فقط به قوای مادی و معنوی ایرانی اتكاء و اتكال دارند و حقیقتاً موجب افتخار و شرافت ایران و ایرانی است چه صورت دارد؟ حكمالله را بیان نمایید.
جواب شهید مدرس: بسمالله الرحمن الرحیم. حقیر از آقای میرزاكوچكخان و از اشخاصی كه صمیمانه و صادقانه با ایشان همآواز بودند نیت سوئی نسبت به دیانت و صلاح مملكت نفهمیدم بلكه جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آنها در گیلان عملیاتی بوده بس مقدس كه بر هر مسلمانی لازم. خداوند همه ایرانیان را توفیق دهد كه نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نمایند. پرواضح است كه طرفیت و ضدیت و محاربه با همچه جمعیتی مساعدت با كفر و معاندت با اسلام است. جمادیالثانی سال 1338. سیدحسن مدرس
آقای حسین مكی مورخ تاریخ معاصر ایران درباره مرحوم مدرس گفت:
مرحوم مدرس تاكنون ناشناخته مانده، باید مرحوم مدرس را به نسل جوان، به نسل تحصیلكرده معرفی كنند و بشناسانند تا ببینند چه نابغهای بوده و مرحوم ملكالشعرای بهار یك مقالهای دارد در سال 1321 كه خواندنیها هم نقل كرده، میگوید از زمان مغول تاكنون همچون مردی به این تمامی و به این رشادت تاكنون دیده و شنیده نشده. مرحوم مدرس یك فرد عادی نبود. اعجوبهای در زمان خودش بوده، به تاریخ خیلی علاقهمند بوده، مخصوصاً اگر كتاب زرد مرحوم مدرس را كه چند شمارهای از آن را در مجله «یاد» چاپ كرده بودند، بنده یك حاشیهای، یك مقالهای نوشتم كه این مقدمه كتاب زرد مرحوم مدرس حاشیهای است بر مقدمة ابن خلدون. همان طور كه ابن خلدون فلسفه تاریخ را گفته، مرحوم مدرس هم تاریخدان بوده. تاریخخوان بوده. تاریخ فنیقیه را خوانده، تاریخ كلده و آشور را خوانده. وقتی در نجف بوده، در همان مقدمه میگوید، كه میرفتم در اكتشافات و كاری كه درمورد ابنیه قدیمی میكردند، میرفتم روزها و میایستادم و تماشا میكردم. یك آدم كاملی بوده. همین طور ما خیال میكنیم یكی از مراجع تقلید بوده و ضمن تدریس خود در مسائل سیاسی وارد میشود و نماینده مجلس میشود. نه، مرحوم مدرس، مافوق اینهاست. شخصی فوقالعاده و شاید از اعجوبههای زمان باشد و به قول یكی از شعرا كه نامش را نمیدانم میگوید:
سالها باید كه تا از لطف حق پیدا شود
با یزیدی در خراسان یا اویس اندر قرن
آقای محمد تركمان محقق تاریخ معاصر در سخنان خود درباره مرحوم مدرس اظهار داشت:
یكی از ویژگیهای مرحوم مدرس آزادگی از تعلقات است. در شرح احوال آن بزرگوار ذكر میكنند هنگامی كه برای شركت در مجلس دوم وارد تهران شد دو منزل به او پیشنهاد گردید. یكی از منازل اجارهاش یك تومان از دیگری گرانتر بود. مرحوم مدرس، بدون اینكه ویژگیهای آن دو خانه را سئوال بكند، آن منزل ارزانتر را انتخاب كرد. شخصی كه خانه را پیدا كرده بود به ایشان عرض كرد شما خصوصیات این دو منزل را از من سئوال كنید تا برای شما توضیح دهم آنگاه متوجه خواهید شد مطمئناً دومی بهتر است و شما با انتخاب آن در رفاه بیشتری خواهید بود. مدرس عنوان میكند كه من میخواهم آزاد باشم. احتیاجاتم كم باشد، مخارجم كم باشد تا زبانم آزاد باشد و بتوانم آنچه را كه در درون دارم بیان كنم.
حكایتی را هم فرزند میرزاهاشم آشتیانی، محمدرضا آشتیانی، نقل میكرد. او میگفت: روزی با پدر خدمت مرحوم مدرس رسیدیم. مرحوم میرزاهاشم به شهید مدرس گفت: من تابع شما هستم و در حركتهای سیاسی از شما تبعیت میكنم. مرحوم مدرس در جواب به آقامیرزا هاشم آشتیانی گفت: شما نمیتوانید. پدرم گفت: آقا چرا نمیتوانم؟ مدرس جواب داد: به این دلیل كه شما تعلقاتی دارید. شما پارك دارید. شما اتومبیل دارید. شما گرفتاریهایی دارید كه نمیتوانید مثل من در مسائل برخورد داشته باشید.
آقای علی مدرسی محقق تاریخ معاصر ایران درباره مرحوم مدرس گفت:
مدرس یكی از مهمترین سرچشمههای ترس را از خودبیگانگی و از دست دادن اعتماد به نفس در مقابله با بحرانها و مشكلات میداند. به عنوان مثال ما دو برخورد فردی و اجتماعی مدرس را مورد بازبینی قرار میدهیم.
در سحرگاه آخرین ترور مدرس، كه خطرناكترین آنها نیز بود، تیراندازان ماهر نظمیه رضاخان در كوچهای خلوت از چندین سو او را هدف میگیرند. در چنین وضعی مدرس خود را نباخته و توانایی و خرد خود را به كار میگیرد. با عصا عمامة خود را بالا میبرد و با دست دیگرش عبا را بالا گرفته و زانو میزند. دشمنان به خیال خود مغز و قلب او را هدف میگیرند. حاصل، اصابت چند گلوله به دست و بازو و كتف اوست و معجزهای كه اتفاق میافتد نجات جان مدرس است. اما معجزة مدرس كدام است؟ معجزة او نه جان به در بردن، بلكه راه ندادن ترس به دل و نباختن خویش و تكیه بر نیرو و امكانات خود است.
در صحنه اجتماعی نیز یكی از بهترین موارد، برخورد مدرس با اولتیماتوم دولت روسیه است. ارتش روسیه به قزوین رسیده، به دولت ایران برای پذیرفتن شرایطش اولتیماتوم میدهد. دولتیان و اكثر نمایندگان در مقابل این نیروی مسلح و مهاجم كه در چند قدمی پایتخت منتظر نشسته است، خود را باختهاند و آماده پذیرش اولتیماتوم هستند مدرس به سخن میآید: «اگر قرار است آزادی و استقلال خود را از دست بدهیم، چرا این كار را با دست خودمان انجام دهیم؟»
اگر به تحلیل محتوای سخنان مدرس بنشینیم، متوجه میشویم كه او با نفی ترس و اصالت دادن به استقلال و تمامیت ارضی و تكیه به آنچه داریم، و باید حفظ كنیم، در واقع به هنگام مواجهه با خطری مانند تهاجم و اشغال نظامی كشور، خود را نباخته و با تكیه بر عقل سلیم بهترین پیشنهاد ممكن را میدهد. همین كار باعث به حركت درآوردن نیروهای مردمی و ملی و شكست اولتیماتوم روس شد.
آقای دكتر حسن روحانی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی درباره نیاز جامعه به امثال مدرس اظهار داشت:
ما امروز نیاز داریم به تفكر مدرس. مدرس راجع به مالیات بحث میكند در مجلس. ما نیاز داریم. همین بحثی است كه بعد از انقلاب ما به آن مبتلا شدیم. مدرس راجع به قضاوت اسلامی عرفی بحث میكند كه ما نیاز به آن داریم. مدرس راجع به تجدیدنظر بحث میكند كه ما بعد از انقلاب به همین بحث نیاز داریم. مدرس راجع به اینكه ما باید علوم خارجی را ترجمه كنیم به وزیر معارف میگوید آقا بروید دارالترجمه درست كنید. از تمام علوم، ما استفاده كنیم و تبدیل بشود به فارسی و همه استفاده كنند. مدرس، عالمی نیست كه بگوید ما از تجربه و علوم دیگران استفاده نكنیم. مدرس شخصیتی است كه میگوید آقا متخصص را بروید استخدام كنید از خارج بردارید بیاورید، منتها زیرنظر شما باشد و نه حاكم بر شما باشد. مدرس به مردم مقام داد، جایگاهی كه مردم داشتند به آنها معرفی كرد. كسی كه آمد در مجلس گفت همه ما باید نوكر مردم باشیم، مدرس بود. مدرس بود كه گفت شاه، حجتالاسلام، وزیر، وكیل، همه ما نوكر این مردم هستیم و من هم نوكرم. یك آقایی در مجلس به نام سردارمعظم بلند شد داد زد، گفت: آقای مدرس! چرا میگویی نوكر؟ همه كه نوكر نیستیم! گفت من به زبان خودم حرف میزنم، چیزی كه من میفهمم انبیاء هم نوكر خلق بودند، انبیاء هم آمدند تا نوكری خلق بكنند، خدمت به مردم بكنند، وظیفة انبیاء خدمت به مردم بود. خیلی مهم است.
مدرس میآید آن شخصیت واقعی را به مردم برمیگرداند، آن شخصیتی كه در دوران استبداد و استعمار خرد كرده بودند.مدرس میآید مجلس را به عنوان پایگاه مردم، به عنوان جایگاهی كه نمایندگان مردم حضور دارند، به عنوان مركز محكمی برای مبارزه و سازندگی قرار میدهد. بنابراین، خدمات مدرس خدمات بسیار ارزشمندی است. زندگی مدرس، فرمایشات مدرس، نكاتی كه مدرس بر آن تأكید كرد، دیروز جامعه ما را بهرهمند كرد. امروز هم ما از این نكات باید بهرهبرداری كنیم و استفاده كنیم؛ چه نمایندگان در مجلس، چه هیأت وزیران، چه دستگاه قضایی، چه مردم، چه محققین و چه آنهایی كه علاقهمند هستند به این شخصیت سیاسی.
مدرس، تاریخ و سیاست ،مؤسسه پژوهشی و مطالعات فرهنگی،مجموعه مقالات سمینار، پاییز 1375
منبع: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 845