انقلاب اسلامی :: مرد دین و سیاست

مرد دین و سیاست

27 مهر 1393

آیت‌الله شیخ حسین لنکرانی در سال 1268 ش در یکی از محله‌های قدیمی تهران (سنگلج)‌ و در یک خانواده اصیل روحانی پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش آیت‌الله حاج شیخ‌ علی لنکرانی از عالمان و مجتهدان طراز اول تهران به شمار می‌آمد. پدر بزرگ و جد وی نیز از مجتهدان سرشناس زمان خود بودند. خاندان لنکرانی نسل اندر نسل حدود 400 سال رهبری دینی، مذهبی و سیاسی مردم را برعهده داشتند.

حسین دوران کودکی را در چنین خاندان علمی و معنوی‌ای پشت‌سر گذاشت. وی خواندن و نوشتن و بخشی از مقدمات علوم اسلامی را نزد پدر و بخشی دیگر را در محضر استادان حوزه علمیه تهران فرا گرفت. سپس به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات خود را تا رسیدن به اجتهاد ادامه داد. او علاوه بر دانش حوزوی در سایر علوم نیز اطلاعات لازم و کافی داشت و با زبان‌های انگلیسی، روسی و عربی نیز آشنا بود.

شیخ پس از بازگشت به وطن به ترویج فرهنگ اهل بیت و نشر تفکر جهاد و مبارزه بر ضد استبداد داخلی و استعمار خارجی پرداخت و از جمله جزو مخالفان قرارداد خفت‌بار 1919 و نیز جمهوریخواهی دروغین رضاخان بود. سال 1303 در جهت انجام وظیفه تاریخی و دینی خود اقدام به راه‌اندازی روزنامه‌ای تحت عنوان «اتحاد اسلام» کرد. مشارالیه در پی فعالیت‌های ضداستعماری و انقلابی چندین بار توسط رضاخان تبعید شد و بار آخر، تبعید او تا سقوط دیکتاتور ادامه یافت.

پس از شهریور 20 وی به تهران آمد و به فعالیت پرداخت و در انتخابات دوره چهاردهم از حوزه انتخابیه اردبیل به مجلس راه‌یافت. در غالب اقدامات استقلال‌طلبانه مجلس از جمله لغو امتیازات مالی اقتصادی دکتر میلسپو مستشار آمریکایی و رئیس کل دارایی وقت، رد پیشنهاد کمیسیون سه جانبه روس انگلیس آمریکا (کمیسیون قیمومت)‌، مخالفت ناموفق با تصویب طرح تعویق انتخابات دوره پانزدهم تا تخلیه ایران از قشون خارجی، ارائه طرح و برنامه دقیق جهت پایان یافتن غائله آذربایجان شرکت داشت. شیخ با علما و شخصیت‌های مبارزی چون آیت‌الله مدرس، نواب صفوی و دکتر مصدق ارتباط داشت و تلاش‌های ضداستعماری و ضداستبدادی آنها را تایید می‌کرد.

آشنایی وی با امام نیز از سال‌های 1323 آغاز شد و با این که از نظر سنی حدود 15 سال از ایشان بزرگ‌تر بود و چندین سال سابقه مبارزاتی داشت، ولی بشدت تحت تاثیر شخصیت علمی، اخلاقی و انقلابی امام قرار داشت. حضرت امام نیز به وی به دیده احترام می‌نگریست و از افکار و اندیشه‌های سیاسی او بهره می‌گرفت.1

اسفند 1341 طرح آمریکایی «انقلاب سفید» شاه با مخالفت‌ سرسختانه علما و آزادیخواهان و به تبع آنها مردم روبه‌رو شد و توالی آن به تشدید مبارزه قهرآمیز مردم تحت رهبری امام و مراجع تقلید با اساس رژیم انجامید. لنکرانی نیز منتظر فرصت بود تا گامی قاطع در جهت اصلاح اوضاع برداشته شود به همین خاطر همه توانش را در انتقال تجربیات مبارزاتی 50 ساله خویش به امام و حمایت جدی از وی به کار بست. آیت‌الله نزدیک به یک هفته پیش از 15 خرداد با امام در قم دیدار داشت و پیرامون ضرورت و کیفیت مبارزه با رژیم تبادل‌نظر کرد. خانه وی نیز در تهران محل رفت و آمد مبارزان و مرکز پخش اخبار و دستورهای مربوط به نهضت بود. شب 15 خرداد، لنکرانی تصویر امام را به شکل بسیار وسیع در تهران منتشر کرد و روز بعد در میان صفوف تظاهرکنندگان که از میدان شاه (قیام فعلی) به سمت دانشگاه می‌رفتند پخش نمود. پیرو این اقدامات در 20 خرداد 42 توسط فرمانداری نظامی دستگیر و روانه زندان شد و اواخر تیر همان سال آزاد گردید.2

گفته می‌شود که نعمت‌الله نصیری (رئیس شهربانی کل کشور در جریانات 15 خرداد) در آن حادثه به شاه گفته بود: «بر ما مسلم است که بلوای تهران، عمدتا زیر سر آیت‌الله لنکرانی است، اما وی با تردستی و زرنگی هیچ مدرکی از خود بر جای نگذاشته است.»

پس از تصویب کاپیتولاسیون در مجلس به شهادت ناظران عینی پیش از ایراد نطق کوبنده امام بر ضد لایحه مذکور، متن تصویب‌نامه مجلس از ناحیه لنکرانی تهیه و جهت اطلاع کامل و دقیق امام و برخی دیگر از مراجع به قم فرستاده شد.3 پس از تبعید امام به ترکیه، لنکرانی ضمن ادامه ارتباط با ایشان، با اغلب رجال نهضت (نظیر حضرات آیات سعیدی و ربانی شیرازی) جلسات مستمر داشت و به بحث و مذاکره پیرامون مسائل جاری کشور می‌پرداخت و در همین راستا، عناصر حوزه، دانشگاه و بازار را به مبارزه دلگرم و امیدوار ساخته و جهت ادامه ستیز با رژیم ستمشاهی ترغیب می‌کرد. 4

پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی با وجود کهولت سن و ضعف مفرط مزاج و گرفتاری به انواع و اقسام بیماری‌های مزمن از تایید امام وتقویت اساس نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی باز نایستاد و از هیچ‌گونه کمک فکری به مسوولان امر دریغ نداشت و نظرات سیاسی نظامی ایشان به طور مستقیم و غیرمستقیم در شورای عالی دفاع مطرح و مورد بررسی قرار می‌گرفت.5

سرانجام آیت‌الله شیخ حسین لنکرانی پس از حدود یک قرن زندگی پربار و مبارزه بی‌امان با استعمار خارجی و استبداد داخلی در 18 خرداد 1368 (چند روز پس از ارتحال امام امت) دعوت حق را لبیک گفت و در جوار حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.6


پی‌نوشت‌‌ها:

1. گلشن ابرار، قم: نشر معروف، 1385، 6/259-270. 2. علی ابوالحسنی (منذر.) روابط و مناسبات آیت‌الله حاج شیخ حسین لنکرانی و امام خمینی 1324-1368، قسمت اول، تاریخ معاصر ایران، سال ششم، ش 21 و 22 (بهار و تابستان 1381)، صفحات 95 و 98. ‌3. نگاهی بر زندگانی پربار بزرگمرد دین و سیاست: ‌آیت‌الله حاج شیخ حسین لنکرانی، [بی‌جا: بی‌نا، 1368]، صفحات 28 و 29.ُ‌4. علی‌ ابوالحسنی (منذر.) روابط و مناسبات آیت‌الله حاج شیخ حسین لنکرانی و امام خمینی 1324-1368،‌ قسمت دوم، تاریخ معاصر ایران، سال ششم، ش 23 (پاییز 1381)، ص 14.‌5 . نگاهی بر زندگانی ...، پیشین، صفحات 30 و31ّ‌6 . گلشن ابرار، ‌پیشین، ص 277.


طاهره شکوهی




منبع: سایت جام‌جم ایام



 
تعداد بازدید: 847


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: