27 مهر 1393
رابرت ویتنی ایمبری (Robert Whitney Imbrie) کنسولیار سفارت آمریکا در تهران، جمعه 27 تیر 1303 برابر با 18 ژوییه 1924 در حالی که مشغول عکسبرداری از سقاخانه آقا شیخهادی در تهران بود به ظن بهایی بودن و دخالت در مسموم کردن آب سقاخانه توسط حاضران در محل و تعدادی از قزاقان کتک زده شد و از شدت ضربات وارده جان سپرد. صرف نظر از نفس ماجرا که عملی محکوم و غیرمقبول و دور از شأن ملت ایران است این واقعه ابعاد تاریخی قابل تاملی دارد که بدان میپردازیم.
با گذشت 88 سال از واقعه قتل ایمبری ، روایات گوناگونی نقل شده و تحقیقات گوناگونی درباره آن انجام شده است که بیشتر جنبه تاریخنگاری محض دارد. 1 تعداد قابل توجهی از منابع تاریخی هم به صورت مکتوب وجود دارد که به این واقعه و پیامدهای آن پرداخته است و صرف نظر از مشترکات همه این تحقیقات پژوهش2 مایکل زیرینسکی (Michal P.Zisrnsky) با جامعیت بیشتری به بررسی انتقادی موضوع پرداخته است و مولف مدعی است در تنظیم آن از اسناد بایگانی ملی و سازمان اسناد واشنگتن، مدارک پرسنلی رابرت ایمبری، بایگانی وزارت خارجه انگلیس، بایگانی وزارت خارجه فرانسه، مدارک انجمن تاریخ پربسیتری فیلادلفیا و نوشتههای آلن دالس استفاده کرده است و این تقریبا تمام آن چیزی است که در منابع غربی وجود دارد، اما زیرینسکی نتوانسته است از منابع دست اول ایرانی بهره بجوید و این غیر از احتمال دسترسی نداشتن به منابع فارسی، معلول یک علت دیگرهم هست که کمتر به آن توجه شده است یعنی سانسور ماجرا به دستور سردار سپه از یک طرف و نپرداختن به آن از سوی آزادیخواهانی که نامنصفانه انگشت اتهام مشارکت در این قتل به سوی ایشان دراز شده بود. اما پیش از آن نکات حائز اهمیتی را که زیرینسکی به استناد مدارک عمدتا آمریکایی در بیان ماجرا دارد و از متن فارسی پژوهش پیش گفته استخراج شده است، مرور میکنیم:
1ـ رابرت ایمبری، مامور سرویس مخفی آمریکا و دلال نفتی کمپانی سینکلر و نایب کنسول سفارت آمریکا در تهران اساسا فردی ماجراجو بود. خودش میگفت: من هیچ وقت دنبال دردسر نمیگردم ولی اگر سرراهم بیاید با آغوش باز از آن استقبال میکنم. اما در روز جمعه 18 جولای 1924 (1303 ش) او به استقبال دردسر رفت و با بیاحتیاطی مشکوک خود را به کشتن داد. او ملوین سیمور از کارگران گردنکلفت شرکت نفت را که به علت شرارت در کنسولگری تحت بازداشت قرار داشت برای محافظت با خود همراه کرد و عازم سقاخانهای در مرکز تهران شد که گفته میشد در آن روزها معجزهای از خود بروز داده است. همراه داشتن دوربین عکاسی و گرفتن عکس از مردمی که غرق در شور و احساسات مذهبی و آماده انفجار بودند، ایشان را تحریک کرد که به فرنگیانی که متهم به همکاری با بهاییها و بیاحترامی به معتقدات ایشان بودند، حمله کنند. بعدها دولت ایران همین دوربین را عامل تحریک مردم دانست و در افواه عامه رایج شد که این دوربین باعث شده است که عوامالناس وی را به شیطانی که سه چشم دارد تشبیه کرده مورد هجوم قرار دهند ! (زیرینسکی، 1379، صص 9ـ7)
2ـ هنگام بازدید وی از سقاخانه و عکسبرداری توسط عوامی که به تحریک یک سید 17 ساله و به اتهام مسمومکردن آب مورد حمله واقع شدند ولی سالم از آنجا خارج شده به کالسکهشان نشستند.(همان، ص8)
3ـ کالسکه در حال دورشدن بود که توسط قزاقها متوقف شد و مردم به همراهی تعدادی از سربازان قزاق آن دو را بشدت کتک زدند و پلیس با وجودی که در خیابان بود از ترس قزاقها دخالت نکرد. (همان، همان ص)
4ـ ایمبری 130 جراحت برداشته بود و در درمانگاه پلیس رها شده بود که بار دیگر توسط مردم کتک زده شده و 4 ساعت بعد از حمله فوت کرد. (همان، همان ص)
5ـ این قتل موجب تحکیم قدرت رضاخان شد و به نوشته وابسته نظامی انگلیس کلنل فریزر، این واقعه دستاویزی شد که رضاخان حکومت نظامی برقرار و مطبوعات را سانسور کند. بازداشتهای گستردهای انجام گرفت که بیشتر
بازداشتیها، مخالفان سیاسی رئیسالوزرا بودند. (همان، همان ص)
6ـ به گفته میجر شرمن میلز، افسر ستاد ارتش آمریکا که برای تحقیق درباره همین ماجرا به تهران آمده بود این قتل از پیش طراحی شده بود و دولت میخواست با مرگ یک خارجی به تظاهرات ضد بهایی خاتمه دهد. رضاخان میخواست حکومت نظامی برقرار و قدرت ملایان را محدود کند. (همان، همان ص)
7ـ اقدامات ماجراجویانه وی و فعالیتهایی که علیه بلشویکها کرده بود، شائبه دخالت کمونیستها در قتل ایمبری را تایید میکرد و با اینکه بلشویکها 40000 دلار برای سر او جایزه گذاشته بودند، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد مدرکی دال بر دخالت ایشان در دست نیست و ایران مسوول قتل وی است. (همان، ص 10)
8ـ واکنش آمریکا به این قتل خیلی تند بود و با اصرار و تهدیدش سبب شد دولت ایران 3 متهم به قتل ایمبری از جمله سید 17 ساله را اعدام کند، 20 حکم قضایی علیه عاملان صادر شد و آمریکا مصر بود که غرامت هم بگیرد. همسر ایمبری در مجموع 85 هزار دلار از دولتش غرامت گرفت و ایران نیز برای تامین بخشی از هزینه انتقال جسد به آمریکا مبلغ 110 هزار دلار به آمریکا خسارت داد. (همان، ص 10)
9ـ پیش از قتل ایمبری، موقعیت دولت رضاخان در اثر مخالفتهای گسترده با طرح جمهوری وی و نیز قتل میرزاده عشقی و سختگیریهای میلسپو در پرداخت بودجه مورد تقاضایش، تضعیف شده بود و وی برای انحراف افکار عمومی تظاهرات ضد بهایی راه انداخته بود.
این موضوعی بودکه ایمبری هم در گزارشهای خود به آن اشاره کرده است. رضاخان از مرگ وی برای تحکیم قدرتش استفاده کرد و حکومت نظامی در تهران اعلام کرد.
نکتهای که مخالفان رضاخان ـ که در اعتراض به قتل میرزاده عشقی در مجلس بست نشسته بودند ـ هم اعلام کردند و عملکرد دولتهای غربی و حمایت از سردار سپه، موید وجود چنین نقشهای است که رضاخان با طراحی قتل یک خارجی و سپس حکومت نظامی به بهانه اعاده نظم میخواهد اهداف خود را پیش ببرد. (همان، ص 15)
10ـ این قتل بهانهای شد که میلسپو در اثر فشار وزارت امورخارجه آمریکا با درخواستهای مالی رضاخان هم موافقت کند. (همان، ص18 ـ 16 ـ 15)
11ـ به گفته منابع رسمی آمریکایی قتل ایمبری باعث لغو قرارداد سینکلر هم شد. (همان، ص 16)
12ـ در واقع قتل ایمبری بیش از همه به نفع رضاخان تمام شد، زیرا دولتهای خارجی از وی حمایت کردند، اعتبار مالی مورد نیازش را از میلسپو دریافت کرد، قشون را منظم کرد، مخالف قدرتمندش ـ قوامالسلطنه ـ را با برهم خوردن امتیاز نفت شمال گوشمالی داد و با اعدام طلبهای جوان (سید حسین 17 ساله) خشونتش را در برخورد با روحانیون نشان داد. در اینکه وی مسببان قتل ایمبری را تحریک کرده باشد اختلاف است، اما در اینکه وی از این قتل بیشترین استفاده را کرد، شکی نیست. (همان، ص17)
13ـ ایمبری با نماینده سینکلر در تهران، رالف سوپر دوست بود و لغو امتیاز نفت شمال به دلیل مرگ ایمبری نشان میدهد اعزام او به ایران برای انجام آن مهم بوده است. یک یادداشت بدون امضا از سفارت فرانسه صراحت دارد که ایمبری توسط کسانی کشته شد که میخواستند مانع تصویب امتیاز سینکلر شوند. (همان، ص 18)
14ـ با این اقدام حضور آمریکاییها در ایران کاهش چشمگیری یافت و محدود به میسیونهای مذهبی شد. (همان، ص 18)
15ـ آمریکا با اغماض از احتمال دخالت رضاخان در قتل ایمبری در واقع وی را به عنوان متحد خود برگزید. (همان، ص 9)
16ـ این قتل آمریکا و انگلیس را از رقابت (مخالفت آمریکا با قرارداد 1919 و مخالفت انگلستان با امتیاز سینکلر) به همکاری کشاند. (همان، ص 19)
17ـ این قتل باعث شد آمریکاییها پیشداوریهای انگلیسیها درباره ایرانیان را بپذیرند و فرض را بر این قرار دادند که ایرانیان غیر متمدنهایی هستند که باید در قبالشان روشهایی خشن اتخاذ کرد. (همان، ص 20)
18ـ این قتل و پیامدهای آن اساس روابط ایران و آمریکا را در سالهای بعد از جنگ دوم شکل داد که به موجب آن آمریکا از نظامیگری پهلوی حمایت کرد و روحانیت شیعه را رهبران مشروع افکار ملی ندانست و بیش از هر چیز در رابطه با ایران، مهار شوروی را در نظر گرفت و اینها اساس یک رابطه سالم را از بین برد. (همان، ص 21)
همانگونه که گفته شد رضاخان از این اقدام برای فرار از بحران ناکامیهایش که پس از طرح جمهوری و قتل میرزاده عشقی گریبانش را گرفته بود، استفاده کرد. وی از سویی انگشت اتهام را متوجه مخالفان آزادیخواهی کرد که در مجلس پنجم در اقلیت قرار داشتند و از سوی دیگر ضرب شستی به رقیب قدرتمندش قوامالسلطنه نشان داد، زیرا با قتل ایمبری و منتفیشدن امتیاز نفت شمال که قوامالسلطنه میکوشید آن را به کمپانی آمریکایی سینکلر بدهد، موقعیت سیاسی قوام تضعیف شد و سرانجام بسان روالی مرسوم با ایجاد بحرانی ساختگی و سوءاستفاده از جهالت و تعصبی خشونتبار که متاسفانه به نام مذهب تمام شد، خود را مانند منجی کشور و عامل ایجاد امنیت معرفی کرد.
مجلس پنجم در جلسه چهلم خود به این موضوع پرداخت (سهشنبه بعد از قتل) که صورتجلسه آن در سایت مجلس آمده است.3
به استناد این صورتجلسه و نطقهای نمایندگان اقلیت مشخص میشود ایشان از قصد دولت و طرفداران سردارسپه در سوءاستفاده از این ماجرا آگاهی داشتهاند اما به خاطر مصالح ملی ابتدا از بازگوکردن ابعاد مختلف آن خودداری میکردند، ولی با فشار بیش از حدی که به ایشان وارد شد ناچار برخی از مکنونات خود و طرف مقابل را آشکار ساختند. ملکالشعرای بهار و حائری زاده از جمله نمایندگانی بودند که نسبت به عملکرد دولت در برقراری حکومت نظامی و تحت فشار قرار دادن نمایندگان اقلیت و توقیف نشریات آنها اعتراض کردند .
خلاصه: 1ـ این قتل با هیچ معیار انسانی ـ اسلامی قابل قبول نیست و نسبت دادن آن به مذهبیون کاری است نادرست و صرفا با مقاصد سیاسی، همانگونه که همفکر سید حسن مدرس رهبر روحانی فراکسیون اقلیت در مجلس پنجم اعلام کرد: عقیده دیانتی این مردم مقتضی اینکه به اتباع خارجه یاملل متنوعه حمله کنند، نیست.
2ـ به استناد مدارک بررسی شده بیشترین استفاده را از این قتل رضاخان و انگلیسیها کردند که اولی با اعلام حکومت نظامی و سرکوب مخالفانش از موضع ضعفی که در اثر مخالفت مردم با طرح جمهوری و مشارکت در قتل میرزاده عشقی داشت، خارج شد و دومی با راندن مدعی تازه نفتی و به انجام نرسیدن قرارداد کمپانی سینکلر، یکه تازی خود را در منافع نفتی ایران تا 30 سال دیگر حفظ کرد و شگفتتر این که آنها با آنکه در مظان بیشترین احتمال مشارکت در قتل قرار داشتند مورد بازخواست و پیگرد آمریکاییها قرار نگرفتند.
3ـ بیشترین زیان را از این حادثه مردم ایران متحمل شدند. هم غرامت مالی پرداختند و هم در انظار عمومی دنیا متهم به غیر متمدنهایی که باید در برابرشان خشونت به خرج داد، شدند و این نیز بعد دیگری از شگفتی و تلخی اتهامی است که به ایرانیان مسلمان زده شد !
دکتر محمد سلماسیزاده
عضو هیات علمی دانشگاه سراسری تبریز
پانوشتها :
1 - در یک جستجوی محدود به واژه ایمبری در بزرگترین موتور جستجوی جهان (گوگل) بیش از 1400 آدرس از سایتهای مرتبط با موضوع یافت شد.
2 - خون، قدرت و عوام فریبی در مجله گفتوگو، شماره 27،بهار 1379،صص 29ـ7، اصل این مقاله در شماره 18 مجله Middle East Stud در 1986 در صص 292ـ275 منتشر شده است.
3- http://www.ical.ir/index.php?option=com_mashrooh&view=session&id=4953&Itemid=38&Itemid=38
منبع: سایت جامجم ایام
تعداد بازدید: 813