انقلاب اسلامی :: ویولن‌زنی که 12 سال وزیر فرهنگ ایران بود

ویولن‌زنی که 12 سال وزیر فرهنگ ایران بود

03 آبان 1393

مهرداد پهلبد (عزت‌الله مین‌باشیان)، متولد 1296، پسرخاله محمدرضا و همسر شمس پهلوی، شاهدخت خاموش و بی‌سروصدای پهلوی و وزیر فرهنگ محمدرضا پهلوی بود. در سال ۱۳۳۰هجری شمسی به معاونت وزارت فرهنگ و ریاست اداره کل هنرهای زیبا منصوب شد. در سال ۱۳۴۳هجری شمسی در کابینه حسنعلی منصور مقام وزارت فرهنگ و هنر را به عهده گرفت و تا سال ۱۳۵۷ هجری شمسی در این سمت بود.

مهرداد پهلبد از دوستان و نزدیکان شاپور ریپورتر بود. عبدالله شهبازی در این باره می‌نویسد: «شاپور با برخی از این دوستان دوره دبیرستان، از جمله با مهرداد پهلبد و برادران منصور، رابطه نزدیک داشت.» [1] در همین رابطه عکسی وجود دارد که مهرداد پهلبد را در کنار شاپور ریپورتر و در جمعی از هم‌شاگردی‌های دبیرستان فیروز بهرام نشان می‌دهد. شهبازی در توضیح این عکس می‌نویسد: «شاپور ریپورتر تا سال 1937/ 1316 در ایران حضور داشت و در خرداد 1316 تحصیلات خود را در دبیرستان فیروز بهرام به پایان برد. عکسی از جشن فاغ التحصیلی دبیرستان فیروز بهرام در دست است که در آن شاپور در کنار براردش ایدلجی ریپورتر و سایر همشاگردی‌های خود دیده می‌شود:... عزت‌الله مین باشیان.» [2]

عزت‌الله مین‌باشیان، برای گذراندن زندگی به ویولن‌زنی روی آورده بود. اما از اقبال روزگار توانست یک شبه سیر آفاق کند و از نوازندگی به اشرافیت ارتقا یابد! دل از شاهدخت پهلوی، «شمس» ربود و پای به دربار سلطنتی ایران نهاد. اینجا بود که عزت‌الله مین‌باشیان، «مهرداد پهلبد» شد و ویولن‌زن سابق داماد خاندان پهلوی لقب گرفت. در کتابی که دربرگیرنده شرح‌حالی از چند سیاه‌باز است، ذیل معرفی یکی از این سیاه‌بازان اشاره‌ای هم به مهرداد پهلبد (عزت‌الله مین‌باشیان) شده است: «محمد ابراهیم شریعتی معروف به ابراهیم خندان فرزند شرفعلی در روستای نمک کور اراک در سال 1313 شمسی به دنیا آمد. با آمدن دسته حسین جیگری به روستای نمک کور علاقه مندی خودش را به سیاه بازی اعلام می کند. با تشویق مادرش به دسته می پیوندد... بعد از مدتی عزت‌الله مین‌باشیان که نوازنده ویولون بوده او را به تئاتر سی متری تهران به مدیریت مهدی صناعی معرفی می کند». [3]

اسکندر دلدم هم در همین رابطه می‌نویسد: «امرار معاش او از طریق ویلون‌زنی در کافه‌ها بود! پس از ورود به دربار به توصیه شمس پهلوی نام و نام فامیل خود را به مهرداد پهلبد تغییر داد.» [4] این علاقه و فعالیت پهلبد در عرصه هنر شریف موسیقی و فن ویولن‌زنی باعث شده بود که برخی تا مدت‌ها او را موسیقی‌دان و موسیقی‌شناس تصور کنند. [5]

فردوست معتقد است که او هم مانند شمس، مسیحی شده بود: «شمس و شوهر (پهلبد) و فرزندانش همه مسیحی شده بودند. محمدرضا هرچند از این کارشان خوشش نیامد و آن را نقطه ضعفی برای سلطنت و خانواده خود تلقی کرد، معهذا عکس‌العملی نشان نداد، ولی اصرار داشت که مساله مخفی بماند.» [6]، در همین رابطه نگاه کنید به : [7]

هوشنگ نهاوندی، رییس دفتر فرح و رییس بعدی دانشگاه پهلوی (شیراز کنونی)، درباره منش و خوی پهلبد می‌نویسد: «مهرداد پهلبد که مردی با سیمای برازنده، مهندس ساختمان، و موسیقی‌شناس بود، بیشتر دوران طولانی‌مدت خدمت خود را در هنرهای زیبا گذرانده بود. تا این که در سال 1964، «حسن‌علی منصور» او را به وزارت منصوب کرد. مردی بود تودار، با شیوه لباس پوشیدنی بسیار شیک، چند زبان می‌دانست و همواره در زندگی از آن بیم داشت که مبادا شاه از او خوشش نیاید، یا مردم او را متهم به سوءاستفاده از مقامش کنند. به همین دلیل بسیار خوددار بود. در گفتگوهای هیات وزیران چندان مداخله نداشت و عقاید خود را در مورد این یا آن بیان نمی‌کرد.» [8] شاید همین «توداری» بود که باعث شد مهرداد پهلبد از 1343 تا 1357، یکسره وزیر فرهنگ و هنر مملکت باشد.

مهرداد پهلبد، از آنجا که سالیان درازی وزیر فرهنگ و هنر مملکت بود، در پیشگاه فعالیت‌های هنری و فرهنگی کشور جای داشت. او به همراه افرادی مانند مهدی بوشهری (که هر دو شوهرخواهرهای محمدرضا به شمار می‌آمدند) و بعدها رضا قطبی (پسردایی فرح که مسئولیت تلویزیون را به عهده گرفت) سرکردگان فعالیت‌های فرهنگی دولت پهلوی بودند که البته در قاعده هرمی فعالیت می‌کردند که در راس آن را شخص شهبانو، فرح دیبا، قرار داشت. هنگامی که زحمات جشن هنر شیراز به دوش تلویزیون و رضا قطبی بود، پهلبد هم جشن فرهنگ و هنر را در سراسر کشور برگزار می‌کرد و هنر مدرن را تا کوچه و پس کوچه‌های مردم بینوای ایران می‌برد. از اینجاست که در تحلیل سیاستگذاری فرهنگی دولت پهلوی، بررسی روحیات و اقدامات این افراد از اوجب واجبات است. [9]

چنبره افرادی مانند پهلبد بر عرصه فرهنگی کشور صورتی دوگانه داشت. از یک سو به تمامی انواع هنر مبتذل و مغایر با اخلاق و اعتقادات مردم آزادی داده می‌شد که از این رو بسیاری از روشنفکران و هنرمندان غرب‌زده را به همراهی با رژیم و رضایت از آن تشویق می‌کرد و از سوی دیگر، کاملا مراقب بود تا فعالیت‌های فرهنگی و هنری به سمت مسائل سیاسی سوق پیدا نکتد. شخص مانند ابراهیم گلستان که نویسنده و فیلمساز مهم کشور در دهه 40 و 50 بود، در پاسخ به علل اینکه چرا از دهه 50 به بعد فیلمی نساخت می‌گوید: «برای فیلم ساختن به پول نیاز بود که من به اندازه کافی نداشتم، و در عوض، دخالت کردن منفی دولت، که بیش از اندازه داشتم. بیرون آوردن فیلم هایم از لای چرخ جهنمی دستگاه پهلبد و دولت، کار حضرت فیل بود.» [10]

مهرداد پهلبد در آستانه انقلاب اسلامی مردم ایران، به خارج از کشور گریخت و همراه با دیگر اعضای خاندان پهلوی به حساب مردم ایران، زندگی کرد. او تا اسفند 1374 که شمس پهلوی در قید حیات بود او را همراهی کرد. مهرداد پهلبد هم اکنون در لس آنجلس آمریکا اقامت دارد.


* منابع:

1. عبدالله شهبازی، تاریخ معاصر ایران، پاییز 1381، شماره 23، ص 112
2. عبدالله شهبازی، همان، ص 110
3. یوسف نیک‌فام، اراک نامه، آیندگان، چاپ اول، خرداد 1391، ص 153و154
4. خاطرات من و فرح پهلوی، اسکندر دلدم، انتشارات به‌آفرین، چاپ سوم، ص1134
5. نگاه کنید به : آخرین روزها، هوشنگ نهاوندی، شرکت کتاب، 1383، ص138
6. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، اطلاعات، 1369، جلد اول، ص240
7. فريدون هويدا، سقوط شاه، ترجمه ح. ا. مهران، انتشارات اطلاعات، 1365 ،ص96
8. آخرین روزها، هوشنگ نهاوندی، شرکت کتاب، 1383، ص138
9. در این باره نگاه کنید به فساد در رژیم پهلوی دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1388، ص 234
10. http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2013/01/130117_l41_cinema_golestan_session




منبع: سایت مشرق



 
تعداد بازدید: 860


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: