11 آبان 1393
طی دوران 16 ساله استبداد رضاشاهی، تنها فرمانروای ایران زمین، شخص قبله عالم بود و هیچ کس بجز شخص شاه، قدرت تصمیمگیری و اظهارنظر نداشت. از ابتداییترین تا پیچیدهترین تصمیمات مملکتی بر عهده او بود و هیچ کس براساس سمت و مسوولیتش حق تصمیمگیری نداشت. همه چیز از دربار و نهایتا رضاشاه استعلام و کسب تکلیف میشد.
رضاشاه بالاخص تمام امور نظامی، انتظامی و امنیتی را با علاقه و وسواس زیادی دنبال میکرد. تصمیمات کلان اقتصادی نیز بسته به نظر شاه بود، اما رفتار رضاشاه با مجلس بیش از هر چیز مبین عمق دیکتاتوری وی بود. در این مقاله به بررسی انتخابات مجلس در دوره اختناق رضاشاهی خواهیم پرداخت.
***
طی دوران 16 ساله سلطنت رضاشاه، ایران شاهد 8 دوره انتخابات مجلس شورای ملی بود که دورههای ششم تا سیزدهم را شامل میشود. رضاشاه با بهرهگیری از ارتش و بروکراسی و پشتیبانی دربار میتوانست نظام سیاسی را کاملا در دست خود داشته باشد. از ابتدای دوران مشروطیت تا آغاز سلطنت رضاشاهی، یعنی قریب به 20 سال، از مجلس اول تا پنجم، سیاستمداران مستقل در شهرها رقابت میکردند و متنفذان روستایی، افراد تحت فرمان خود را به صفوف رأیگیری میآوردند، اما طی 16 سال سلطنت رضاشاه، شخص وی نتایج انتخابات و ترکیب هر مجلس را تعیین میکرد. کار او این بود که با همکاری رئیس پلیس، اسامی گروهی از نامزدها را برای وزیر داخله تهیه کند. وزیر کشور نیز آن اسامی را برای استانداران میفرستاد. سرانجام استاندار هم فهرست مذکور را به شورای نظارت بر انتخابات که وزارت کشور تعیین میکرد، میفرستاد. بنابراین، مجلس دیگر نه یک نهاد مفید و موثر، بلکه نهادی بیخاصیت بود که بدن عریان حکومت نظامی را میپوشاند.
یکی از وزرای رضاشاه پس از چند سال اظهار میکند از آنجا که شاه اصرار داشت تا همه کارهای اجرایی باید توسط قوه مقننه تصویب شود، مجلس به مکانی برای اعمال تشریفاتی تبدیل شده بود. نمایندگان وظایف خود را چنان به درستی انجام میدادند که شاه به تشکیل مجلس سنای فراموش شده یا اصلاح قانون اساسی نیازی پیدا نکرد. سفیر انگلیس، در سال 1305 گزارش میدهد «مجلس ایران را نمیتوان جدی گرفت، نمایندگان مجلس نمایندگان آزاد و مستقلی نیستند و انتخابات مجلس آزادانه برگزار نمیشود. هنگامی که شاه طرح یا لایحهای را مدنظر دارد، تصویب میشود. زمانی که مخالف است رد میشود و هنگامی که بیاعتناست بحثهای فراوانی صورت میگیرد».
طرز انتخاب چنین بود که قبل از رسیدن موعد انتخابات، اعلی حضرت در همه جا از استانداران و فرماندهان و بعضی اوقات از شهربانی میخواست اشخاص مورد احترام و توجه مردم را معرفی کنند و وقتی آن صورتها میرسید بین آنها یکی را که مورد نظر بیشتر قرار گرفته بود و خود نیز میپسندید، انتخاب میکرد و دستور میداد به انتخاب او کمک شود و همان شخص انتخاب میشد.
رضاشاه که مجلس را طویله مینامید، به مدت 8 سال و برای 4 دوره متوالی حاج محتشمالسلطنه اسفندیاری را در رأس مجلس قرار داده بود. انتخاب رئیس مجلس صرفا به اراده رضاشاه بود و اگرچه نمایندگان عملا دستچین شده حکومت بودند، با وجود این دخالتی در انتخاب ریاست مجلس نداشتند. نکته جالب اینجاست که از همان دور اولی که حاج محتشمالسلطنه به ریاست مجلس برگزیده شد، به رضاشاه اظهار داشت به دلیل قوانین و مقررات، کبر سن داشته و نمیتواند عهدهدار این سمت شود، اما رضاشاه با خوشرویی به وی میگوید: «حاج عمو برو صغر سن بگیر».
مجلس پنجم خلع قاجاریه و انتخاب پهلوی به سلطنت
اولین تقلبات گسترده انتخاباتی در انتخابات مجلس پنجم به وقوع پیوست و بجز تهران، با انتخاباتی فرمایشی کسانی روانه مجلس شدند که مورد نظر وزارت جنگ و شخص رضاخان بودند. این تقلبات در پی استعفای مشیرالدوله از نخستوزیری و انتخاب رضاخان به جانشینی وی در اوایل آبان 1302، در سطح گستردهای صورت پذیرفت، زیرا در آستانه نخستوزیری رضاخان فقط انتخابات تهران به اتمام رسیده بود، لذا دست نظامیان در شهرستانها برای اعمال نفوذ و دخالت در انتخابات باز بود. از این رو آنان توانستند اکثریت مجلس پنجم را به دست آورند.
مهمترین اقدام مجلس پنجم رأی به انقراض سلسله قاجاریه و انتخاب پهلوی به سلطنت ایران بود.
انتخابات مجلس ششم آخرین انتخابات عصر قاجار
اولین گام رضاخان پس از آغاز دوره دوم ریاست وزراییاش در 24 آذر 1304، برگزاری انتخابات ششم بود. او هوشمندانه فهمیده بود پیشبرد اهدافش جز با در اختیار داشتن قوه مقننه امکانپذیر نخواهد بود. از این رو در 27 بهمن همان سال، طی اطلاعیهای فرمان انتخابات را صادر کرده و بر انتخابات آزاد و انتخاب عناصر اصلاحطلب، وظیفهشناس و مملکت دوست که قادر به اجرای وظایف نمایندگی باشند و در پیمودن طریق اصلاحات با قوه مجریه همگامی نمایند، تاکید ورزید.
پس از آن نوبت به تشکیل انجمنهای نظارت رسید. طبق قانون انتخابات، حاکم یا بخشدار هر حوزه انتخابیه موظف بود 36 نفر از معتمدین محل را برای تشکیل انجمنهای نظارت مرکزی در هر حوزه دعوت کند و مدعوین موظف بودند با اکثریت نسبی، 9 عضو اصلی و 9 عضو علیالبدل انجمن را از میان اعضای خود یا خارج از مجموعه انتخاب نمایند. همین امر زمینه دخالت متنفذین حکومتی و محلی را در اعمال نفوذ و در نتیجه تقلب در انتخابات فراهم میکرد، زیرا انجمنهای نظارت همزمان مجری و مسوول صحت روند انتخابات بودند. کما این که عدم تفکیک میان اجرا و نظارت نیز عاملی برای دخالت و انتخاب افراد مورد نظر بود. اخذ رأی بر عهده انجمن نظارت بود که عملا در محل بخشداریها مستقر بودند.
اعضای انجمن موظف بودند ظرف مدت 24 ساعت آرای ماخوذه را شمارش و نتیجه نهایی را اعلام کنند، سپس با بررسی شکایات و تایید صحت انتخابات برای فرد منتخب اعتبارنامه صادر کنند.
آشکار است با چنین روندی در انتخابات، دولت موفق شد افراد مورد نظر خود را انتخاب کند. این آخرین مجلس دوره رضاشاهی محسوب میشود که فعالیت احزاب سیاسی مخالف دولت در آن امکانپذیر بود. از این دوره به بعد تا پایان سلطنت رضاشاه بتدریج از مردم سلب اختیار شد و شخص شاه و دولت با تهیه فهرستی از اسامی مورد نظر، کاندیداهای خود را به مردم تحمیل میکردند. ظهور ارتش نوین و استقرار آن در ایالات و ولایات مهمترین ابزار دخالت دولت در انتخابات بود.
انتخابات مجلس هفتم آغاز شکاف انتخاباتی
مجلس دوره ششم 22 مرداد 1307 خاتمه یافت. 3 ماه پیش از خاتمه دوره ششم، فرمان انتخابات دوره هفتم صادر شده بود. با آغاز انتخابات دوره هفتم مجلس شورای ملی، تحول عمیقی در انتخابات ایجاد شد. رضاشاه برای اثبات آزاد بودن انتخابات، نام برخی نمایندگان وجیهالمله از جمله مستوفیالممالک، مشیرالدوله و موتمنالملک را نیز در فهرست وارد کرد، اما آنان از قبول نمایندگی خودداری کردند که سیدحسن مدرس، نماینده محبوب مردم تهران در ادوار پیشین، حتی یک رای نیز کسب نکرد. نقل است مدرس گفته بود به فرض مردم به من رای ندادند، پس آن یک رای که خودم دادهام کجاست؟
در این دوره بجز تهران در سایر شهرستانها، سخنرانی و تبلیغات انتخاباتی در اماکن عمومی ممنوع اعلام شده بود. از این دوره بود که حتی یک نفر از شخصیتهای مخالف به عنوان نماینده مردم به مجلس راه نیافت و هرکس در مجلس بود نماینده شاه بود.
افراد منتخب نه نماینده منافع مردم، بلکه مجری سیاستهای دربار بودند. وجود فراکسیونها نیز از این دوره به بعد تنها وسیلهای بود برای یکدست شدن مجلس و تابعیت آن از شاه و دربار.
کار به جایی رسید که در دوران انتخابات مردم دیگر ذوق و شوقی برای شرکت در آن نداشتند. در حقیقت هیچگونه رقابت انتخاباتی که در اینگونه موارد بین نامزدها و طرفداران آنان رایج است، به چشم نمیخورد، زیرا مردم باور کرده بودند، بود و نبودشان هیچ نقشی در نتیجه انتخابات نخواهد داشت و به نوعی بیتفاوتی رسیده بودند. حتی اعتراضی هم نمیکردند چرا که بخوبی میدانستند نرود میخ آهنین در سنگ.
انتخابات ادوار بعد، مهر لاستیکی رضاشاه
انتخابات دوره هشتم در فضایی به دور از تبلیغات و مبارزات پارلمانی معمول برگزار شد و این حاکی از تثبیت مواضع رضاشاه بود. دیگر از آن شور و شوق انتخاباتی خبری نبود، تا آنجا که حتی یک مورد گزارش و خبر که بیانگر اعتراض، شکایت و حتی انتقادی از روند کار باشد مشاهده نمیشود. روز رسیدگی به اعتبارنامهها بسیار جالب بود، به گونهای که یک روز پس از تشکیل شعب رسیدگی به اعتبارنامه، تمامی آنها تصویب شدند. مجالس دورههای هشتم تا دوازدهم از آرامترین و مطیعترین مجالس دوره پهلوی بودند. طی این ادوار، شاه ترکیب هر مجلس را خود به تنهایی تعیین میکرد. وی با کمک رئیس شهربانی فهرستی از کاندیداهای هر منطقه را تهیه و به وزارت کشور ابلاغ میکرد. وزیر کشور نیز همین نامهها را به استانداران استانها ارسال میکرد.
با توجه به سیستم انتخاباتی که رضاشاه در این دوران حاکم کرده بود، دیگر خبری از انتخابات واقعی در کار نبود و وکلای مجلس همگی از قبل تعیینشده و با انتخابات صوری وارد مجلس میشدند و تنها ممکن بود عوامل موثر در انتخاب نمایندگان مقداری تغییر کند، اما تغییر محسوسی در مورد وکلای مجلس روی نمیداد و خانه ملت تنها به مهری لاستیکی برای تأیید اوامر همایونی تبدیل شده بود.
نقش تیمورتاش در انتخابات
یکی از مقتدرترین مردان نیمه اول حکومت رضاشاه، عبدالحسینخان تیمورتاش، وزیر مقتدر دربار وی بود.
وی سال 1311، مغضوب شاه شد و در مهر1312 به طرز مشکوکی در زندان قصر درگذشت و با مرگ وی، وزارت دربار نیز از رونق افتاد.
در این میان اسناد وزارت دربار رضاشاه بخصوص در دوره وزارت تیمور تاش از اهمیتی ویژه برخوردار است. چنین به نظر میرسد که در دوره وزارت عبدالحسین تیمورتاش (سالهای 1311 ـ 1304) عملا سرنوشت انتخابات دورههای ششم تا نهم مجلس شورای ملی را او رقم میزده است.
وی یا به طور مستقیم در انتخاب افراد دخالت داشت یا سایر دولتمردان از او کسب تکلیف میکردند.
تیمورتاش با صدور بخشنامهای محرمانه به حکام ایالات درخصوص نحوه برگزاری انتخابات دوره هشتم مجلس شورای ملی، طی دستورالعملی به آنان مبنی بر اینکه: «طبق صورتی که ارسال گردیده است باید جدیت لازمه به عمل آید که این اشخاص جهت مجلس انتخاب شوند»، حکام را از هرگونه مسامحه در این خصوص بر حذر داشته و متذکر شده در غیر این صورت «مورد بیمیلی اعلیحضرت واقع خواهند شد» و تاکید کرده «اعلیحضرت اقدس شهریاری علاقهمند هستند که باید اشخاص مفصلهالمندرجه... باید به هر قیمتی باشد انتخاب شوند» و تهدید کرده «در صورتی که توان انجام این مأموریت را ندارید، از تاریخ ملاحظه این حکم تا 48 ساعت از خدمت استعفا دهید».
پس از عزل وی، نقش وزارت داخله که مسوولیت انتخابات را نیز بر عهده داشت، پررنگتر شد، اما در این دوره نیز عملاً دفتر مخصوص شاهنشاهی موظف بود منویات و دستورات شاه را در انتخابات تحقق بخشد.
به این صورت که دفتر مخصوص، اوامر شاه را در مورد افراد انتخابی هر حوزه، به وزارت داخله میداد و وزیر نیز آن اسامی را به استانداران منعکس میکرد و در نهایت نام آن افراد از صندوقهای رای بیرون میآمد. البته علاوه بر وزارتخانههای مذکور، نقش وزارت جنگ و اراده بلندپایگان و امیران لشکری نیز در انتخابات این دوره غیرقابل انکار است.
***
انتخابات مجلس سیزدهم آخرین انتخابات دوره رضاشاه بود، اما عمر سلطنت رضاشاه به آغاز مجلس سیزدهم کفاف نداد و نمایندگان مجلس مزبور اگرچه نمایندگان دستچین شخص وی بودند، پس از سقوط او در انتقاد از وی گوی سبقت را از یکدیگر میدزدیدند تا شاید این لکه ننگ را از چهره خویش بزدایند. صدای فریاد مردم پس از 16 سال اختناق، بار دیگر به گوش میرسید و زمزمههای اعتراض به گذشته و وضع موجود یک بار دیگر شنیده
میشد.
اگرچه تمام مورخان و پژوهشگران اذعان دارند مجلس دوره رضاشاه، مجلسی فرمایشی بود که در عمل اختیاری بیش از یک مهر لاستیکی نداشت، اما نکته در اینجاست رضاشاه که هر تصمیمی را اراده میکرد، میگرفت و به منصه ظهور میرساند و به عواقب آن نیز نمیاندیشید، چرا هرگز مجلس را تعطیل نکرد و از آن سخنی هم به میان نیاورد؟
شادی معرفتی
منابع:
ـ اسناد و مکاتبات تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه (1312 ـ 1304)، به کوشش عیسی عبدی و دیگران، تهیه و تنظیم: مرکز اسناد ریاست جمهوری، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.ـ آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی، نشر نی.ـ مروار، محمد، مجلس شورای ملی (دورههای بیست و یکم تا بیست و چهارم)، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.ـ مقصودی، مجتبی، تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1357 ـ 1320، انتشارات روزنه.ـ مکی، حسین، تاریخ 20 ساله ایران، جلد پنجم، نشر ناشر.
منبع: سایت جامجم ایام
تعداد بازدید: 877