انقلاب اسلامی :: حصن عدالتخانه‌خواهی چگونه به مشروطه رسید

حصن عدالتخانه‌خواهی چگونه به مشروطه رسید

11 آبان 1393

در سده نهم به علت حاکمیت استبداد مطلقه به ایران و حمایت نکردن دولت از منافع اقشار و طبقات جامعه و استیلای روس و انگلیس بر اقتصاد ایران، نارضایتی گسترده‌ای در جامعه ایران پدید آمد.

از سال 1320 هجری قمری / 1903 میلادی این نارضایتی‌ها به تدریج به اعتراض‌های گسترده اجتماعی مبدل شد. چنان که در محرم 1321 هجری قمری در شهر مشهد مردم در اعتراض به احتکار و گرانی ارزاق عمومی شورش کردند.

از اواخر سال 1323 هجری قمری/ 1905 میلادی اعتراض‌های پراکنده‌ای در تهران آغاز شد. در این سال تجار تهران در اعتراض به تعرفه‌های جدید گمرکی و اجحافات ماموران گمرک در زاویه حضرت عبدالعظیم در شهرری متحصن شدند و در عین حال به مظفرالدین شاه که به اروپا مسافرت کرده بود، تلگراف زدند: «از حمل امتعه» خارجی به داخله کشور صرف‌نظر خواهند کرد. مگر این که مقررات جدید فسخ گردد.»

سعدالدوله وزیر تجارت برای حل مشکل تجار و جلوگیری از گسترش اعتراض آنان به دیگر اقشار، جلسه‌ای با حضور نمایندگان تجار، عین‌الدوله صدراعظم و مسیو نوز بلژیکی رئیس گمرکات به منظور رسیدگی به شکایت‌های تجار تشکیل داد.

در این جلسه، نمایندگان تجار خواست‌های سه‌گانه متحصنان را مطرح کردند. این خواست‌ها عبارت بودند از:

1 ـ لغو تعرفه جدید گمرکی

2 ـ برکناری نوز از ریاست گمرکات کشور

3 ـ شکایت از ظلم و اجحاف کارکنان گمرک نسبت به تجار ایرانی

در این جلسه، نمایندگان تجار ثابت کردند بیش از آنچه در کتابچه تعرفه گمرکی تعیین گردیده از آنها عوارض گرفته شده است؛ «این که بر حسب تعرفه گمرک یک قران باید بگیرند، دو تومان و پنج زار گرفته‌اند.» با وجود آن که نمایندگان تجار مدعای خود را اثبات کردند ولی عین‌الدوله ترتیب اثری به اعتراض آنها نداد و تجار به تحصن خود ادامه دادند. از آنجا که اوضاع دیگر شهرهای کشور مستعد شورش بود، محمدعلی میرزا ولیعهد راسا اقدام کرد و به تجار متحصن در حرم حضرت عبدالعظیم قول داد که پس از بازگشت شاه از سفر اروپا به شکایت آنها رسیدگی می‌شود و تجار با اعتماد به تعهد محمدعلی میرزا به تحصن خاتمه دادند. اما پس از بازگشت مظفرالدین شاه به تهران، اعتراض و تقاضاهای تجار مورد رسیدگی قرار نگرفت و نارضایتی تجار ادامه یافت.

جنگ روسیه و ژاپن و متعاقب آن انقلاب 1905 میلادی روسیه نه‌تنها تاثیر سیاسی مهمی در ایران نهاد، بلکه تاثیر اقتصادی گسترده‌ای نیز داشت. به دلیل حجم زیاد تجارت با روسیه و اختلالی که جنگ و انقلاب بر تجارت این کشور داشت، قیمت کالاهای اساسی از قبیل قند و شکر و گندم به ترتیب 33 و 90 درصد افزایش یافت. افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به افزایش نارضایتی‌ها کمک کرد.

علاءالدین حاکم تهران برای کاهش قیمت قند و شکر در 14 شوال 1323 هجری قمری دو تن از تجار معتبر را تنبیه کرد و به دستور او آنها را شلاق زدند.در اعتراض به این واقعه، بازار تهران تعطیل شد و اقشار مختلف در مسجد شاه اجتماع کردند و آیت‌الله عبدالله بهبهانی و آیت‌الله سیدمحمد طباطبایی در مسجد شاه به معترضان پیوسته و رهبری آنان را بر عهده گرفتند.

در گروه‌هایی در مسجد شاه، مردم خواستار جبران توهین وارده به تجار و عزل علاءالدوله از حکومت تهران شدند.اما عمال حکومت با هماهنگی و یاری میرزا ابوالقاسم امام جمعه این اجتماع مسالمت‌آمیز را پراکنده کردند. از این‌رو آقایان سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی که از خواسته‌های تجار حمایت می‌کردند به همراه عده‌ای از علمای اتباع خود به عنوان اعتراض در روز 16 شوال 1323 هجری قمری به حرم حضرت عبدالعظیم رفته و به عنوان دادخواهی بست نشستند که بعدا مهاجرت صغری نام گرفت. هرچند منشأ این حرکت،‌ توهین به تجار بود ولی به نوشته ناظم‌الاسلام کرمانی «... از طایفه تجار معدودی رفتند و اکثر در خانه‌های خود چپیده یا به گوشه‌ای خزیده‌ بودند»؛ با این حال مخارج بست‌نشینان را متقبل شدند. تحصن علما در حرم حضرت عبدالعظیم موجب شد تا در مدت کوتاهی حدود 2000 نفر از اقشار و طبقات مختلف به آنها بپیوندند.متحصنین تقاضای خود را در هشت مورد مطرح کردند.

این خواسته‌ها عبارت بود از؛ عزل عسگر گاریچی (راهدار تهران ـ قم که رفتار او موجب خشم روحانیون قم و اعتراض آنها به دولت شاه شده بود)‌، بازگرداندن میرزا محمدرضا مجتهد به کرمان ـ که به‌واسطه مداخله در درگیری با شیخی‌های کرمان تبعید شده بود ـ بازگرداندن تولیت مدرسه‌ خان مروی به حاج شیخ مرتضی، عزل نوز بلژیکی از ریاست گمرکات و همچنین علاءالدوله حاکم تهران، ایجاد عدالتخانه و اجرای قانون به طور مساوی برای همه افراد و...متحصنین درخواست‌های هشتگانه خود را از طریق سفیر عثمانی به مظفر‌الدین شاه عرضه کردند که مورد موافقت مظفر‌الدین شاه قرار گرفت و در ذیقعده 1323 هجری قمری طی دستخطی فرمان ایجاد عدالتخانه را صادر کرد و متحصنین با پیروزی به تهران بازگشتند.

اما با وجود تمام وعده‌ها و دستخط مظفرالدین شاه نه‌تنها عدالتخانه تاسیس نشد، بلکه عین‌الدوله صدر اعظم درصدد دستگیری و تبعید مخالفان و فعالان سیاسی برآمد. افراد دستگیر شده از اقشار و طبقات مختلف جامعه بودند؛ مثلا سیدجمال واعظ که به نوشته ادوارد براون «در بین کلاه‌غدی‌ها، پیشه‌وران و قشر پایین بازاری، نفوذ بسیاری داشت.یا سعدالدوله وزیر تجارت که به دلیل حمایت از تجار به صورت زننده‌ای ​به یزد تبعید شد.

دو تن از تجار که در مهاجرت صغری به متحصنین یاری رسانده بودند مورد تعقیب قرار گرفتند و همسر یکی از آنها را ماموران دولتی دستگیر کردند. همچنین گروهی از روشنفکران مانند میرزا حسن‌خان رشدیه و... را دستگیر و به قلعه کلات تبعید کردند. همچنین عین‌الدوله برای ایجاد رعب و وحشت در بین تجار و مخالفان دولت عده‌ای از مخالفان را به نام بابیگری دستگیر کرد.

اما با این دستگیری‌ها و تبعیدها نه‌تنها سودی نبخشید که در مواردی به تسریع وقایع کمک کرد. چنانچه در جریان دستگیری شیخ محمد واعظ، یکی از طلاب مورد اصابت گلوله قرار گرفت و این امر به خشم مردم دامن زد.

چنانچه مردم در مسجد جامع تهران گرد آمده و علما و تجار هم به آنها پیوستند و تقاضای تشکیل عدالتخانه را مطرح کردند. اما عین‌الدوله نه‌تنها با تقاضای آنان که مبتنی بر اجرای دستخط ذیقعده 1323 هـ.ق مظفرالدین شاه بود موافقت نکرد، بلکه مسجد جامع را توسط نیروهای قزاق محاصره کرد. به دلیل کشتار مردم در اطراف مسجد، آقایان طباطبایی و بهبهانی نامه‌ای به عین‌الدوله نوشتند و خواستار شدند که یا فورا عدالتخانه تاسیس شود یا اجازه یابند که از تهران خارج شوند.عین‌الدوله اجازه خروج آنان از تهران به قصد عتبات را داد.

آیت‌الله بهبهانی پس از خروج از تهران در ابن بابویه به بعضی از تجار تاکید کرد «هرگاه پس از من متعرض شما شدند به سفارت انگلیس متوسل شوید و به‌ آن مکان متحصن و ملتجی شوید.»16 علت این که به تجار سفارش می‌شد که به سفارت انگلستان پناهنده شوند از آن رو بود که از تعدی عمال حکومت به جان و مال آنها در امان بمانند. پیش‌بینی سیدعبدالله بهبهانی درست بود زیرا عین‌الدوله پس از خروج علما از تهران اعلام کرد که اگر بازار و مغازه‌ها باز نشود به سربازان دستور خواهد داد که مغازه‌ها را غارت کنند.فرمان عین‌الدوله و احساس خطر تجار موجب شد که آنان با مقامات سفارت انگلستان مذاکره کنند و با موافقت تلویحی آنان در سفارت متحصن شوند.

با انتشار خبر تحصن در سفارت انگلستان، بتدریج بر افراد متحصن افزوده شد و اصناف مختلف از جمله قصاب‌ها، پینه‌دوزها و حتی گردوفروش‌ها نیز به متحصنین پیوسته چنان که شمار بست‌نشینان در سفارت انگلستان به حدود 13 هزار نفر افزایش یافت. مخارج تحصن در سفارت انگلستان را تجار متقبل شدند که بار عمده آن بر دوش حاج حسن امین‌الضرب، حاج معین‌التجار بوشهری، حاج محمداسماعیل مفازه، آقامیرزا محمود اصفهانی و ارباب جمشید قرار داشت.

به این ترتیب علما و گروهی از طلاب که از تهران خارج شده بودند در قم متحصن شدند ـ که به مهاجرت کبری شهرت یافت ـ‌ و تجار و کسبه و اقشار مختلف مردم تهران در سفارت انگلستان متحصن گردیدند.

اگرچه تا این زمان علما و روحانیون بویژه سیدمحمد طباطبایی و سیدعبدالله بهبهانی نقش رهبری مردم را به عهده داشتند، اما با خروج آنان از تهران این امر به عهده روشنفکران و فعالان سیاسی قرار گرفت. متحصنین سفارت در نخستین روزهای تحصن خواستار تاسیس عدالتخانه، بازگشت علما، عزل عین‌الدوله و تضمین امنیت بست‌نشینان در قم و تهران شدند.

اما بتدریج خواست‌های متحصنان به واسطه فعالیت روشنفکران تغییر یافت. به نوشته ژانت آقاری «چند روشنفکر ازجمله صنیع‌الدوله، داماد شاه که بعدا به تدوین قانون اساسی کمک کرد، رفته‌رفته بحث درباره اصول حکومت مشروطه را با متحصنان باغ سفارت آغاز کردند... .

مشارکت توده‌ای اصناف، محصلان و روشنفکران رادیکال که 23 روز ادامه یافت، خواست‌های معترضان را به سرعت تشدید کرد. «فعالیت روشنفکران انقلابی تاثیر جدی بر متحصنان داشت چنان که «علنا درباره مشروطیت، تشکیل مجلس شورا و حتی حکومت جمهوری بحث می‌کردند. خواست‌های مبهم قبلی درباره عدالتخانه، جای خود را به تقاضای تشکیل مجلس نمایندگان از وکلای بخش‌های مختلف جامعه، علما، تاجران، اصناف و روشنفکران داد.»

به واسطه فعالیت روشنفکران درخواست‌های متحصنان از مظفرالدین شاه به این صورت مطرح گردید:

1 ـ بازگشت علما

2 ـ عزل شاهزاده اتابک از صدارت

3 ـ افتتاح دارالشورا

4 ـ قصاص قاتلین شهدای وطن

5 ـ‌ بازگرداندن تبعیدی‌ها (مانند رشدیه و دیگران)

فعالان سیاسی تهران برای جلوگیری از ایجاد تفرقه بین روشنفکران و علمایی که به قم مهاجرت کرده بودند، تحول خواست‌های مردم را به اطلاع علما رسانده و از آنان تقاضا کردند که از این خواست‌ها حمایت کنند. حاج سیاح محلاتی در این‌باره می‌نویسد: متحصنان سفارت به علمای قم پیغام دادند که «ایشان هم با مردم همصدا شوند تا مشروطیت نگرفته‌(اند)‌، ساکت نشوند.»

ایستادگی مردم و ناتوانی دولت در سرکوب مردم معترض موجب شد تا مظفرالدین به خواست‌های مشروطه‌طلبان تن دهد. در روز 14 جمادی‌الثانی 1324 هجری قمری مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر کرد.


حامد صبوری / کارشناس ارشد علوم سیاسی




منبع: سایت جام‌جم ایام



 
تعداد بازدید: 842


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: