14 آبان 1393
از جمله موثرترین مراکز مخفی در انقلاب مشروطه ایران، مرکز غیبی تبریز است که با اقدامات متفکرانه و متهورانه خویش نهتنها حوادث تبریز بلکه اوضاع ایران را تحت تاثیر قرار داد.
تشکیل این مرکز مخفی را طبق اسناد به سال 1322 یا 1324 قمری و بعد از امضای فرمان مشروطه میدانند، اما طاهرزاده بهزاد به نقل از حسینآقا فشنگچی از مجاهدان و عضو مرکز در باره فعالیتهای مرکز غیبی مینویسد: «از تاریخ 1316 هجری در تبریز مجالسی تشکیل میشد و در ضمن ادای رسوم عزاداری در یک اتاق مخصوص عدهای مینشستند و درباره وضع قوانین صحبت میکردند، در تاریخ 1322 هجری که فاضل شربیانی وفات نمود حوادثی در شهر رخ داد که مردم را وادار به اقدامات اساسی نمود و هیاتی انتخاب نمودند و اساسنامهای به نام اجتماعیون عامیون نوشته [شد]». 1
مرکز غیبی تبریز تحت عنوان اجتماعیون عامیون پدید آمد و متفکران و روشنفکران سرشناس تبریز همچون علی مسیو حاج علی دوا فروش، محمدعلیخان تربیت، تقیزاده، حاج رسول صدقیانی و... از اعضای آن بودند که به رهبری کربلایی علی مسیو اداره میشد.
این انجمن به صورت کاملا سری و مخفیانه به عضوگیری اقدام میکرد و اعضا با نهایت دقت و وسواس انتخاب میشدند، بعد از احراز صلاحیت عضو، با نامهای وی را از جلسات و محل برگزاری آن آگاه میکردهاند. جلسات نیز به صورت مخفیانه و در تاریکی برگزار میشد و شرکتکنندگان سخنران و دیگر اعضا را نمیدیدند.
طاهرزاده بهزاد که خود از اعضای انجمن بود، درباره برگزاری جلسات مینویسد: «مرکز فعالیت حزب کاملا محرمانه بود به طوری که نام او را مرکز غیبی میگفتند. عدهای مثل مرحوم حاج رسول صدقیانی، حاجعلی دوافروش، یوسف خزدوز، حاج علینقی گنجه، میرعلیاکبر سراج، حکاکباشی و... با رهبری علی مسیو مرکزی را برای انجام تعلیمات مهم تشکیل میدادند. باید توجه داشت این کمیته با فرقه هم نام خود در قفقاز رابطه سیاسی داشت؛ در درجه دوم روسای حوزههایی بودند که هر کدام در زیر دست خود 11 عضو داشتند. این اعضا مدت مدیدی جز در تاریکی (برای این که مبادا همدیگر را بشناسند) با یکدیگر روبهرو نمیشدند یعنی هر 11 نفر دستور حزبی را از سرپرست همان عده دریافت میکردند.»2
اعضا در این مرکز باید رازدار بوده و اسرار انجمن را فاش نمیساختند. در ضمن در مواردی که عضوی برای انجام ماموریت اعزام میشد باید دستورات مو به مو و طبق برنامه انجام میگرفت و فرد خاطی بشدت تنبیه میشد؛ هنگام ماموریت نیز دو نفر دیگر به طور مخفیانه با عضو مجری همراه میشدند تا در صورت عدم موفقیت فرد یا بروز مشکل اقدام کنند.
رهبران این فرقه و کلاً مردم تبریز با محمدعلی میرزا و خوی و خصال او از نزدیک آشنا بودند. به همین دلیل از آینده مشروطه بیش از دیگران نگران بودند و تا آنجا که امکان داشت جانب احتیاط را رها نمیکردند. به همین منظور بعد از تشکیل انجمن ایالتی آذربایجان (برخی اعضای مرکز غیبی عضو آن بودند) که وظیفه نظارت بر انتخابات را داشت، دولت و شخص محمدعلی میرزا بر آن شدند تا این انجمن منحل شود، اما با این که برخی اعضای انجمن نیز پذیرفته بودند، با نظر مرکز غیبی تداوم این انجمن خواستار شد و خواسته ایشان با حمایت مردم تبریز به انجام رسید و بعدها در غائله تبریز روشن شد که انجمن ایالتی و بقای آن به نفع مشروطه بوده است.
اما آموزش و تربیت مجاهد را میتوان از اقدامات متهورانه انجمن دانست؛ بعد از این که محمدعلی میرزا به تهران رفت و نظامالملک والی آذربایجان معرفی شد، انجمن اعتدالیون عامیون به رهبری مرکز غیبی دست به تربیت و آموزش نیروی جنگی زد. در این خصوص وعاظ شهر نیز به سخنرانی پرداخته و از محاسن این کار ومشارکت مردم در این امر سخن میگفتند و تبریزیان با شور و هیجان به تعلیم و آموزش مشغول میشدند.
صمد سرداری نیا مینویسد: «عنوان مجاهد برای نخستین بار در ایران در عصر مشروطیت توسط مرکز غیبی تبریز اشاعه گردید... و در واقع با ارزشترین و انقلابیترین اقدام مرکز غیبی تربیت مجاهد و ایجاد گارد مسلح برای نگهداری آزادی و مبارزه با دژخیم استبداد بود. رهبران خردمند تبریز نیک دریافته بودند که غول خودکامگی نهتنها از پای نیفتاده بلکه تا دندان مسلح در کمین نشسته تا در موقعیتی مناسب دست از آستین برآورده و با ضربهای کاری آزادی را در خون خفته کند.»3
این آگاهی رهبران تبریز از سویی از معلوماتشان درباره اوضاع جهان و انقلابها صورت گرفته در دنیا بود و از سوی دیگر با ارتباط با قفقاز، باکو و... آگاهیهای خوبی نسبت به امور سیاسی یافته بودند و با روشنفکران و مشروطهخواهان قفقازی رابطه نزدیکی داشتند.
این ایستادگیها و شجاعتهایی که مردم تبریز با تکیه بر تفکرات رهبران خویش از خود نشان دادند عاقبت دولت را مجبور به مقابله مسلحانه کرد و 11 ماه تبریز در جنگ و درگیری سخت فرو رفت. در این میان ستارخان (که خود از اعضای انجمن اعتدالیون عامیون بود)، باقرخان، حسینخان باغبان و دیگر مجاهدان مشروطه نقش اساسی ایفا نمودند و با جانفشانی خویش برگی درخشان از صفحه تاریخ روزگار را به نام تبریز رقم زدند، اما این اقدامات مجاهدین نیز باطنا با نظر رهبران انجمن غیبی صورت میگرفته و هدفمند میشده است. در کتاب «مجاهدان مشروطه» در این باره آمده است: «سازماندهی مشروطهخواهان در تبریز در دوره مقاومت به کوشش اجتماعیون عامیون (مرکز غیبی) و انجمن ایالتی صورت گرفت... گزارش پوخیتوف [در کتاب نارنجی] در ماه رجب موید آن بود که کمیتهای به نام «مجلس غیبی» امور دفاعی شهر و تامین مالی جنگ را سامان میدهد.» 4
پایمردی مردم تبریز در انقلاب مشروطه با هدایت رهبران آگاه و مشروطهخواه با وجود سختیهای بسیار و مشقتهای طاقتفرسا عاقبت با ورود قشون روس به تبریز خاتمه یافت و سر سرداران بزرگ این آب و خاک بر دار شد؛ سال 1330 هجری قمری تبریز ناگوارترین صحنههای تاریخ خویش را شاهد بود که به دار کشیده شدن ثقهالاسلام و دو پسر رشید علی مسیو به نامهای حسن و قدیر بر تارک آن ثبت شده است، حسن پسر علی مسیو هنگام به دار کشیدهشدن و جایی که پای مردان سست میگردد با شجاعت تمام فریاد زد «زندهباد ایران، زنده باد مشروطه» و نام خویش را با مردان مشروطهخواه پیوند زد.
اما از دیگر اقدامات مهم مرکز غیبی میتوان از پایمردی در امضای متمم قانون اساسی، اعلام بر کناری محمدعلی شاه بنابر شکستن سوگند خویش در باره مشروطه، انتشار شبنامهها و... نام برد.
پانوشتها:
1 ـ قیام آذربایجان در انقلاب مشروطه، کریم طاهرزاده بهزاد، انتشارات اقبال 1390
2 ـ همان
3 ـ نقش مرکز غیبی در انقلاب مشروطیت ایران، صمد سرداری نیا، انتشارات تلاش 1363
4 ـ مجاهدان مشروطه، سهراب یزدانی، نشر نی 1388
امیر هاشمپور / جامجم
منبع: سایت جامجم ایام
تعداد بازدید: 928