17 آبان 1393
رئیس کل تشریفات دربار آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در ۲۴ دیماه ۵۷ اعلام کرد. او دستور داد برچسبهای شناسایی چمدانها، بستهها و صندوقهای شاه که منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون کاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد. برچسبهای اختصاصی دربار اینک آماده شده بود تا به چمدانها و صندوقها الصاق گردد.
به گزارش افکارنیوز، حیف و میل منابع و ثروت ملی ایرانیان چه در زمان حکومت پهلوی وچه بعد از سقوط این رژیم و فرار شاه به خارج از کشور ادامه یافت. همواره افراد مختلف از صرف هزینه هنگفت در جشن های های ۲۵۰۰ ساله که نشان از خودنمایی محمدرضاشاه پهلوی بود و منفعت دیگری نداشت، یاد می کنند.
پس از فرار شاه به خارج از کشور نیز زمانی که وی در کشورهای مختلف اقامت می کند و یکی پس ازدیگری از سوی حاکمان آن کشورها اخراج می شود، هر یک از حاکمان این کشورها به ثروت غارت شده ملت ایران توسط شاه دستبرد می زنند و در این میان جواهرات و اشیاء گرانبهایی به تاراج می رود. در ادامه به گوشه ای از ثروت به تاراج رفته ایران به دست خاندان پهلوی اشاره می کنیم.
ربوده شدن شمشیر طلای رضاخان
یک سال پیش از تقاضای طلاق فوزیه، رضاشاه بر اثر سکته قلبی در ساعت ۵ صبح چهارم مرداد ۱۳۲۳ درگذشت. بنا به دلایل مختلف تصمیم گرفته شد جنازه مومیایی شود و به جای ایران به مصر حمل گردد. از روز فوت رضاشاه تا زمان انتقال جنازه او به مصر، ۹۰ روز طول کشید. در ۲۳ شهریور ۱۳۲۳، دولت مصر موافقت خود را با صدور ویزا و پاسپورت برای سپردن رضاشاه و همراهان آنان که باید جسد را با کشتی به مصر انتقال میدادند، اعلام کرد و مراتب توسط سفارت ایران در قاهره به ژوهانسبورگ اطلاع داده شد. بدین ترتیب جنازه رضاشاه مستعفی به صورت مومیایی و به طور موقت در خاک مصر نگهداری شد تا در فرصت مقتضی به ایران انتقال یابد.
پس از منتفی شدن انتقال جنازه رضاخان به تهران و انتقال آن به قاهره، مراسم تشییع جنازه رسمی در قاهره به عمل آمد. برای این مراسم، شمشیر طلای رضاشاه که مرصع به گوهرها و سنگهای گرانبها بود، به قاهره فرستاده شد تا طبق رسوم درباری، پیشاپیش جنازه حمل شود، ولی ملک فاروق این شمشیر گرانبها را بعد از انجام مراسم تشییع جنازه، به کاخ سلطنتی برد و مراجعات مکرر هیات اعزامی ایران برای پس گرفتن آن بینتیجه ماند. ماجرای ربوده شدن شمشیر مرصع رضاشاه از طرف ملک فاروق، پس از کودتای ضد سلطنتی مصر در سال ۱۹۵۳ در مطبوعات مصر انعکاس یافت، ولی دولت جمهوری مصر نیز مدعی شد که اثری از این شمشیر نیافته است .
فرار شاه و فرح با جواهرات سلطنتی
رئیس کل تشریفات دربار آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در ۲۴ دیماه ۵۷ اعلام کرد. او دستور داد برچسبهای شناسایی چمدانها، بستهها و صندوقهای شاه که منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون کاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد. برچسبهای اختصاصی دربار اینک آماده شده بود تا به چمدانها و صندوقها الصاق گردد.
دستور پر کردن و بستن چمدانها و صندوقها در روز ۲۳ دیماه ۱۳۵۷ با تایید شاه و به دستور فرح صادر شد. فرح دستور داد ۳۸۴ عدد چمدان و صندوق بسته شود. یک تیم از افراد مورد تایید فرح جمعآوری و بستهبندی همهگونه عتیقه، جواهرات و الماسهای گرانبها، ساعتهای تمامطلا، تاج و نیمتاجهای تمام زمرد را بر عهده داشتند. این گنجینه از جواهرات و عتیقهجات در مکانهای امن کاخ نیاوران نگهداری میشد. فرح بر همه بستهبندیها نظارت کامل داشت. بستهبندی و جمعآوری دلارهای آمریکایی که از ماهها قبل نقدا جمع شده بودند توسط بخش مالی دربار انجام گردید. تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس و ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ حبه مروارید و با وزن ۲ کیلو و ۸۰ گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملکه با ۱۶۴۶ قطعه الماس و تعداد معتنابهی از جواهرات دیگر و طلا به ارزش دهها میلیون دلار به عنوان بخش اندکی از جواهرات ربوده شده سلطنتی هستند.
بستهبندی این گنجینهها سرعتی خاص را میطلبید که باید درون چمدانها و صندوقها جای داده شود. در جریان این بستهبندیها بسیاری از جواهرات توسط اعضای تیم بستهبندی دزدیده شد و هرگز ردپایی از آنها بهدست نیامد...».
دزدی خاندان پهلوی از ملت ایران به روایت یک روزنامه انگلیسی
روزنامه فایننشالتایمز در گزارشی به مناسبت قیامهای موجود در کشورهای عربی علیه دیکتاتورها، میزان داراییهای خارج کرده از سوی دیکتاتورهای فراری از کشورهای مختلف را بررسی و اعلام کرد: محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران ۳۵ میلیارد دلار دارایی از ایران خارج کرده است. نگاهی به برخی فعالیتهای افراد نزدیک به شاه مخلوع بعد از سرنگونی رژیم طاغوت نشان میدهد رقمها بیش از این است. به نظر میرسد این رقم متعلق به خروج مستقیم دارایی به شکل ارز از کشور باشد و املاک و سهام خاندان پهلوی در خارج از کشور در آن محاسبه نشده است. اسناد و مدارک موجود در ایران نشان میدهد بخشی از املاک محمدرضا پهلوی در ایران شامل ۲۲۰ هکتار زمین قبل از خروج او از کشور در سال ۵۷ به فروش رفته و به صورت ارز از کشور خارج شده بود. با این حال بر اساس آمارهایی که روزنامهها و نشریات آمریکایی منتشر کردند ثروت شاه شبکه پیچیدهای از شرکتها، بنیادها، حسابهای بانکی، زمینی در کوستادلسول اسپانیا، ویلایی در سنت موریس سوییس که بعدها سیلویو برلوسکونی آن را خرید و املاکی در نقاط مختلف دنیا بود.
روایت زاهدی از دارایی هایی که شاه به خارج برد
قرار بود طبق خواسته شاه، ثروتش به نسبت زیر تقسیم شود: ۲۰ درصد به فرح دیبا، ۲۰ درصد به پسر بزرگش رضا، ۱۵ درصد به فرحناز، ۱۵ درصد به لیلا، ۲۰ درصد به علیرضا پسر دیگر شاه، ۸ درصد به شهناز و ۲ درصد به نوهاش مهناز زاهدی. ارزش ثروت تقسیم شده شاه از ۱۲۰ میلیون دلار بر طبق گفته بعضی وابستگان به خانواده پهلوی تا ۱۰۰ میلیارد دلار طبق برآوردهای نیمهرسمی متغیر است. عباس میلانی که به این خاندان نزدیک است رقمی نزدیک به یکمیلیارد دلار را نزدیکتر به واقعیت میداند و هنوز هم مشخص نیست چه میزان از ثروت ایران توسط او و خاندانش به یغما رفته است.
درباره داراییهای ملی که شاه و خانوادهاش از سالها قبل از انقلاب بویژه در ماههای آخر رژیم از ایران خارج کردهاند، اردشیر زاهدی از محرمان دربار پهلوی، چنین نوشته است: «دادستان تهران در زمان شریف امامی فهرست دقیقی از افرادی که پولهایی را به شکل ارز خارج کرده بودند، استخراج کرد. در میان این فهرست شخص اعلیحضرت به خروج ۳۱ میلیارد دلار از کشور متهم شده بود». این سخن را فردی بر زبان رانده که وزیرامور خارجه و آخرین سفیر ایران در آمریکا در دوره محمدرضا پهلوی و داماد او بوده است.
اردشیر زاهدی تنها مقام رسمی رژیم بود که در زمان بیماری محمدرضا شاه در دوره آوارگی با او بود و برای اقامت پهلوی دوم در آمریکا خیلی تلاش کرد. بر اساس اسناد و مدارک موجود، در بحبوحه انقلاب و در حالی که بسیاری از ادارات در اعتصاب به سر میبردند، کارکنان بانک مرکزی، در پانزدهم آذرماه ۵۷، صورت کسانی که طی ۲ ماه شهریور و مهر ۱۳۵۷ ارز از مملکت خارج کرده بودند را منتشر کردند. در این لیست بیان شده بود که کدامیک از مقامات دولتی و حکومتی حدود ۱۳ میلیارد دلار از ثروتهای خود را به صورت ارز از کشور خارج کرده بودند.
فرح پهلوی و فرزندان او در حالی اعلام میکنند اموال شاه تنها ۶۰ میلیون دلار بوده که آمارها نشان میدهد تنها مقامات دولتی ۱۳ میلیارد دلار ارز طی ۲ ماه خارج کردند و شاه و اطرافیانش با بردن ۳۸۴ چمدان بزرگ از طلا و جواهرات سلطنتی و ثروتهای دیگری که قبل از این به صورت ارز از کشور خارج شده بود، مسلما مبلغی بیش از این به تاراج بردهاند. در این فهرست بانک مرکزی نام ۱۷۸ نفر از مقامات دولتی گنجانده شده بود.
جمع مبلغ حواله شده بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار ارز اعلام شد. این افراد چون وضعیت انقلاب و امکان سقوط نظام شاهنشاهی را دیدند اقدام به خارج کردن اموال خود از کشور کردند. براساس جمعبندی برخی گزارشها درباره همه دزدیها و اموال به سرقت رفته توسط این خاندان میتوان این رقم را تا ۱۰۰ میلیارد دلار هم برآورد کرد.
سرمایه گذاری خاندان پهلوی با ثروت به غارت برده مردم ایران
شاه و خانواده اش در موقع فرار از کشور مقدار زیادی از جواهرات خود را به همراه بردند. از جمله شاه به همراه اثاثیه خود چهار جعبه جواهرات از ایران خارج نمود.
سعید قانعی در این باره می نویسد:«...البته این جواهرات خود شاه و فرح بود، والا والاحضرت ها جواهرات خود را به طور جداگانه ای آورده بودند. به ویژه اشرف که پیش از اوج گیری انقلاب از ایران خارج شده بود و به همین سبب هم سر فرصت عمده جواهرات خود را از ایران خارج کرده بود. همچنین «ملکه مادر» (مادر شاه) هم، که حدود یک سالی قبل از انقلاب به لندن آمده بود، بیشتر جواهرات خود را در همان زمان همراه آورده بود. اما شمس پس از خروج از ایران از وضع مالی اش گلایه داشت، هرچند این گلایه های مالی عادت دیرینه ی او بود.
به هر حال شمس پیش ملکه مادر رفته و از نداری گلایه کرده بود. ملکه مادر هم مقداری جواهر به او داده بود. زمانی که شاه در «باهاماس» بود شمس جواهرات را نزد برادر آورد و به او به مبلغ ده میلیون دلار فروخت بقیه را هم حوالت به فروش جواهرات کرده بود. برای فروش جواهرات به دستور شاه یک شرکت به نام استون استار در مجمع الجزایر آنتی لیس از مستعمره های کشور هلند، تأسیس شده بود زیرا شرکت های آن جا دو مزیت داشتند: یکی آن که سهام آنها بی نام بود. و دیگری آن که از پرداخت مالیات معاف بودند. شرکت های این مجمع الجزایر توسط خانواده های به نام «اسمیت» تأسیس می شوند. بدین ترتیب که خانواده اسمیت شرکتی به نام Citco دارند که تحت لوای آن این شرکت ها را برای سرمایه داران نقاط جهان ایجاد و اداره می کنند. این گونه شرکت ها را ساحلی یا گویند و به همین جهت به هیچ کشوری نباید حساب و کتاب و یا مالیات بدهند. پس از ثبت جواهرات به نام «شرکت ستاره سنگی» از جواهرفروش های بین المللی برای ارزیابی و عهد گرفتن آن جواهرات دعوت شده بود. از آن میان شخصی به نام «جاوری» که یک جواهر فروش هندی بود، بالاترین قیمت را پیشنهاد کرده بود. بدین ترتیب جواهرات برای فروش در اختیار او گذاشته شد. این شخص که در چندین کشور به کار فروش جواهر مشغول بود، در ایالت تکزاس هم شرکتی داشت.
«جاوری» به دنبال فروش جواهرات رفت. اما این کار به طول انجامید و عمر شاه هم به دویدن پایان ماجرا کفاف نداد. به هر حال، جواهر فروش هندی بخشی از جواهرات را فروخته و از فروش آن نخست سه میلیون دلار بدهی شمس را پرداخته بود. بعد پیشنهاد کرده بود، با پولی که به دست می آورد برای ورثه شاه در بازار تجارت بین المللی جواهرات به تجارت بپردازد و از معاملات سود بیشتری نصیب آنان کند. این پیشنهاد مورد قبول فرح واقع شد...»
منبع: سایت جامجم ایام
تعداد بازدید: 861