انقلاب اسلامی :: خوش‌خبر باش ای نسیم شمال

خوش‌خبر باش ای نسیم شمال

17 آبان 1393

نشریه نسیم شمال در شهریور 1286 به مدیریت سید اشرف‌الدین حسینی در رشت منتشر شد. این نشریه در حالی متولد شد که مشروطیت با تلاش‌های روحانیت و برخی از چهره‌های روشنفکر به پیروزی رسید. مظفرالدین شاه کمی پس از امضای فرمان مشروطیت درگذشت.

محمدعلی میرزا، شاه جدید با نام مشروطیت و مشروطه‌خواهان همدل نبود و سودای بازگشت سلطنت به همان دوران اقتدار را داشت. او نظام نو را هوویی برای حکومت خود می‌دید و با ترفندهایی سعی در سنگ اندازی برای اجرای قوانین مصوب مجلس داشت. در چنین شرایطی بود که نشریات و روزنامه‌ها پا گرفتند و یکی از مطبوعات پیشرو نسیم شمال بود؛ نشریه‌ای که محتوای آن بیشتر اشعار فکاهی و انتقادی بود و سید اشرف‌الدین خود شعر را می‌نگاشت و اشعار دیگران را در آن نشریه چاپ نمی‌کرد.

نشریه از همان بدو انتشار، خواندنی شد. مردم هر روز، این نشریه را می‌خواندند. روزنامه‌ای که از مردم می‌نوشت و افکار، اعتقادات، گلایه‌ها و شکوائیه‌های آنها را از رسم روزگار و کج‌رفتاری سیاستمداران و متنفذان کژکردار منتشر می‌کرد.

نسیم شمال از بی‌عدالتی و جور ستمگران می‌گفت و به زبان طنز و ادبیات مردم کوچه و بازار تیغ تیز انتقاد را متوجه کارگزاران لاابالی و ثروتمندان بی‌دردی می‌کرد که بی‌توجه به تاراج منافع ملی از سوی بیگانگان به گوشه خزیده بودند و تنها به فکر مال اندوزی بودند. نسیم شمال، هفته‌نامه‌ای بود که هفته‌ای یک بار منتشر می‌شد و به مقیاس آن روز، جزو نشریات پرتیراژ محسوب می‌شد، به ارزش هر شماره 3 شاهی. روزنامه به مجرد انتشار نایاب می‌شد و دست به دست در بین مردم می‌گشت. با این وصف، زمان انتشار معینی نداشت و سید در چهارمین سال انتشار در یکی از صفحات نشریه‌اش نوشت که «این روزنامه عجالتا هر قدر ممکن شد به طبع می‌رسد.»

سیداشرف مردی صریح‌اللهجه بود و سر و سری با مجاهدان داشت و از همان زمان انتشار تا فتح تهران نیز ارتباط خود را با مشروطه‌خواهان قطع نکرد و بعد از خلع محمدعلی شاه هم به تهران آمد و روزنامه خود را در پایتخت منتشر کرد. او یک نفره روزنامه را اداره می‌کرد؛ هم نویسنده بود، هم مدیر و ناشر و مصحح. پول آنچنانی در بساط نداشت. از این رو، گاهی انتشار آن با مشکل مواجه می‌شد. سید هم همیشه تردماغ نبود و هر وقت حوصله و مجال داشت شعر می‌گفت و در روزنامه درج می‌کرد. گاهی هم از سوی حکومت بابت نوشته‌های تند و تیزش مورد بازخواست قرار می‌گرفت. مشکلات کلافه‌اش کرده بود و یار و یاوری هم نبود.

با وجود ناملایمتی‌ها همچنان با مشروطه‌خواهان دلخوش بود و از هیچ کوششی برای به ثمررساندن تلاش‌های انقلابیون فروگذار نبود. محمدعلی‌شاه که روی کار آمد، کار بر سید اشرف و دیگر مطبوعاتی‌ها و مشروطه‌خواهان تنگ شد. شاه جوان سری پرنخوت داشت و از امضای قانون اساسی مصوب مجلس اول خودداری و دستور انحلال آن را صادر کرد. مجلس که به دستور شاه قاجار به توپ بسته شد، در نسیم شمال شعری با عنوان فاتحه منتشر شد که در آن آگاهی‌هایی درباره عواقب اقدامات شاه به مردم داده شد. شاه بعد از بمباران مجلس بر اوضاع مسلط شد و می‌خواست از مشروطه‌خواهان زهر چشم بگیرد. از این رو دستور تعقیب آنان را صادر کرد. آقابالاخان نامی که به سردار افخم شهرت داشت از سوی شاه مامور تعقیب انقلابیون در رشت شد. او هم به محض رسیدن به رشت، خشونت آغاز کرد و دستور دستگیری افراد و بستن روزنامه‌ها را صادر کرد. نشریه نسیم شمال هم بی‌نصیب نماند و سید اشرف‌الدین که همچنان شور آزادیخواهی داشت با کمیته ستار که شامل برخی انقلابیون بود همکاری کرد.

بعد از فتح رشت توسط آزادیخواهان در بیست و چهارم محرم 1327، سید اشرف موفق شد دوباره نشریه را منتشر کند. گرد و خاک مستبدان در شهر رشت و سایر نواحی چند ماه طول کشید و بعد با فتح تهران غائله خوابید. شاه از سلطنت خلع شد و احمدمیرزا بر تخت نشست.

سید اشرف از این پس نسیم شمال را در تهران منتشر کرد. با انتشار این نشریه در پایتخت، روزنامه شهرت بیشتری پیدا کرد. شیرینی برخی از مطالب نشریه به مذاق برخی از انقلابیون خوش آمد و حتی سپهسالار برای این که گشایشی در کار سید برای انتشار روزنامه حاصل شود، صد تومان به او داد. فروش روزنامه بالا رفت و در بین روشنفکران و اهل فرهنگ آن زمان جایی پیدا کرد. در تهران از هر شماره این روزنامه دو تا سه هزار نسخه به فروش می‌رسید و حتی در برخی مواقع هم نایاب می‌شد و مردم دیگر شهرستان‌ها از خرید آن محروم می‌شدند. برخی از ادبای معروف آن دوره مثل ملک‌الشعرا بر اهمیت ادبی اشعار نسیم شمال صحه گذاشتند و تازگی شعرهای سید اشرف را ستودند. وی در نامه منظومش به صادق سرمد در مورد اشعار نسیم شمال می‌گوید:

احمدای سیداشرف خوب بود

احمدا گفتن از او مطلوب بود

شیوه‌اش مرغوب بود

سبک اشرف تازه بود و بی‌بدل

لیک هپ‌هپ نامه بودش در بغل

بود شعرش منتحل

سید اشرف‌الدین حسینی با وجود استقبالی که از اشعار و نشریه​اش شد، سرانجام دلپذیری پیدا نکرد و چند بار انتشار آن را متوقف کرد. او در اواخر عمر پریشان فکر شده بود و سال 1309 روانه تیمارستان شد. دورانی که بستری بود حالش اندک بهبود پیدا کرد و برای او خانه‌ای در خیابان عین‌الدوله اجاره کردند. بعد از فوت همسرش بی‌کس شد و برخی دوستانش از او پرستاری می‌کردند. سید اشرف‌الدین حسینی قزوینی (گیلانی) سرانجام بیست و نهم اسفند 1312 درگذشت.


فتاح غلامی/ گروه تاریخ




منبع: سایت جام‌جم ایام



 
تعداد بازدید: 874


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: