26 آذر 1393
سرتیپ حسین آزموده دادستان نظامی تهران در دوران كابینه سپهبد فضل الله زاهدی ، از نخستین نظامیانی بودكه حبس و شكنجه زندانیان عصر پهلوی را آغاز كرد . او گروه گروه از محبوسین را بی هیچ محاكمه ای به چوبه دار می سپرد . در نیمه های شب به دیدن زندانیان سیاسی می رفت و گروهی را برای مرگ جدا می كرد ، برخی را دستور می داد در سحرگاه تیرباران كنند و گروهی را در هواپیما می نشاند . بعد هم خلبان به سوی كویر قم به پرواز در می آمدو همه سرنشینان هواپیما را از آسمان به درون مردابهای كویری قم فرو می ریخت .
در جریان این كشتارهای بی رحمانه یك روز از روابط عمومی دادستانی ارتش به روزنامه كیهان خبر رسید كه فرداتیمسار ( سرتیپ حسین آزموده ) مصاحبه مطبوعاتی دارد. من در آن زمان ( سال 1336 ) خبرنگار حوادث روزنامه كیهان بودم . در آن روز خبرنگاری كه به حوزه ارتش سر می زد در مرخصی بود و در نتیجه مرا كه جوان 18 ساله ای بودم به مصاحبه تیمسار فرستادند .
در روابط عمومی دادستانی نظامی خبرنگاران دور تا دور اتاق نشسته بودند. ساعتی گذشت تا تیمسار آمدو با ترش رویی بی آنكه سلامی بكند در صدر مجلس نشست و خطاب به جمع خبرنگاران با تحكم گفت : « بنویسید : س ( یعنی سئوال )» او سئوالی در باره زندانیان سیاسی مطرح كردو بعد افزود : « بنویسید : ج ( یعنی جواب ) » تیمسار بعد از چند سین و جیم كاغذهایش را جمع كرد و رفت .
من كه از این نوع مصاحبه به حیرت افتاده بودم رو به افسری كه مسئول روابط عمومی بود كردم تا علت این رفتار را جویا شوم اما او در جواب گفت « فضولی موقوف ، هرچه تیمسار گفت همان است . اگر هم یك كلمه این ور و آن ور كنید پدرتان را در می آورم »
اینگونه برخورد مستبدانه چنان خشمی در وجودم پدید آورد كه طی سالها به عقده ای در دلم تبدیل شده بود . با خود می گفتم آیا روزی خواهد رسید كه این بار سنگین را از دل بردارم و تلافی چنین حقارتی را بكنم . سابقه ذهنی كه از جلادی های آزموده داشتم هم مزید برعلت شد .
سالها گذشت تا فرصت تلافی پیش آمد . نوبت نخست وزیری به دكتر علی امینی رسیده بود. وزیر دادگستری نورالدین الموتی بود كسی كه زمانی جزو گروه معروف « 53 نفر » به حساب می آمد . من آن زمان خبرنگار حوادث كیهان بودم و می دیدم سرتیپ آزموده را گاه گاه به دادگستری احضارش می كنند و بازپرس از او بازجویی می كند .
احضار آزموده با آن همه جلادی ها برای خبرنگاران جالب بود . یك روز به روابط عمومی دادگستری رفتم و از مسئول آن « هدایت الله متین دفتری » درخواست ملاقات با وزیر دادگستری كردم . متین دفتری به من گفت می دانی كه در اتاق وزیر دادگستری باز است و هر ساعتی خواستی می توانی به دیدنش بروی . وزیر سرگرم خوردن ناهار بود كه مرا به حضور پذیرفت . او با لبخندی پرسید :
- باز چه خبر شده ؟
من كه نمیخواستم با ورود ناگهانی به اصل موضوع با واكنش منفی وزیر روبرو شوم به طرح مسائل عادی دادگستری پرداختم تا در فرصتی مناسب سئوال اصلی ام را در ارتباط با احضار سرتیپ آزموده مطرح كردم . وزیر كه در جریان بحث و گفت و گو به هیجان آمده بود آنچهرا كه دادگستری پنهان می كرد بر زبان آورد . الموتی با چهره ای برافروخته گفت :
- آزموده را می گویی ؟ این مرد آیشمن ایران است . این بی رحم چه جوانان بی گناهی را كه به كشتن نداده است . میدانید چه كار می كرد ؟ دستور میداد زندانیان سیاسی را شبانه دسته دسته با هواپیما به حوالی قم برده و دریاچه نمك قم بیندازند .
وزیر دادگستری آنگاه به شرح جنایات آزموده پرداخت و من سراپا گوش بودم تا كلمات را به ذهن بسپارم .
ساعت یك بعد از ظهر بود كه به دفتر روزنامه بازگشتم و این مصاحبه اختصاصی را چاپ كردم . آن روز عصر ، كیهان با تیتر درشتی در صفحه اول از قول وزیر دادگستری نوشت « آزموده ، آیشمن ایران است »
با انتشار این شماره كیهان ، خبر چون بمب در تهران تركید و مردم برای خرید روزنامه هجوم آوردند . در همین لحظات ماموران امنیتی به كیوسكهای روزنامه فروشی ریختند و شروع به جمع آوری روزنامه كیهان كردند. ساعتی بعد دولت یك اعلامیه رسمی از رادیو پخش كرد كه روزنامه كیهان به خاطر چاپ یك خبر دروغ توقیف و از انتشار آن جلوگیری می شود . انتشار این اعلامیه جامعه را تكان داد. چند روز بعد دانشجویان دانشگاه تهران در حالی كه صفحه اول روزنامه كیهان را تبدیل به پلاكاردهایی كرده بودند در پشت درهای بسته دانشگاه شروع به تظاهرات كردند و انبوه مردم از پشت میله ها به حمایت از آنان پرداختند. ماموران رژیم نیز به آنان یورش می بردند .
دولت امینی ادعا كرده بودكه وزیر دادگستری چنین مصاحبه ای نكرده است . در این صورت من به خاطر انتشار خبری كه امینی آنرا دروغ خوانده بود باید روانه زندان می شدم . تنها گواه من مسئول روابط عمومی دادگستری بود كه به حمایت از من ( و البته به زیان وزارت دادگستری ) با شهامت اعلام كرد كه سرتیپ این مصاحبه را انجام داده و حاضر نیست اعلامیه دولت را تایید كند . وزیر دادگستری نیز به روابط عمومی پیغام داد كه در هر محكمه ای لازم باشد حاضر می شود و انجام مصاحبه را تایید می كند . با این واكنش روابط عمومی دادگستری ، وزیر وقت و البته فشار مردمی ، دولت امینی كوتاه آمد و سرانجام به روزنامه كیهان پس از دو روز توقیف اجازه انتشار داده شد
منبع: خاطرات مطبوعاتی ، سید فرید قاسمی ، نشر آبی ، 1383 ، ص 138
منبع بازنشر: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 915